ازدواج یعنی فرموش کردن من
ازدواج فراموشی من
اربعین حسینی رعب در دل دشمن
اربعین حسینی رعب در دل دشمن
:اهمیت تعلیم و تربیت در خانواده از نگاه اسلام تا چه حد است؟
اهمیت تعلیم و تربیت در خانواده از نگاه اسلام تا چه حد است؟
پاسخ اجمالی :دستور«امر به معروف و نهى از منکر»، یک دستور عام است که همه مسلمین نسبت به یکدیگر دارند، ولى از آیات قرآن مانند آیه 6 سوره تحریم و روایاتى که درباره حقوق فرزند و مانند آن در منابع اسلامى وارد شده، به خوبى استفاده مى شود که: انسان در مقابل همسر و فرزند خویش، مسئولیت سنگین ترى دارد و موظف است تا آنجا که مى تواند در تعلیم و تربیت آنها بکوشد، آنها را از گناه بازدارد و به نیکى ها دعوت نماید، نه این که تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند.
پاسخ :دستور امر به معروف و نهى از منکر، یک دستور عام است، که همه مسلمین نسبت به یکدیگر دارند، ولى از آیات قرآن، و روایاتى که درباره حقوق فرزند و مانند آن در منابع اسلامى وارد شده، به خوبى استفاده مى شود که: انسان در مقابل همسر و فرزند خویش، مسئولیت سنگین ترى دارد، و موظف است تا آنجا که مى تواند، در تعلیم و تربیت آنها بکوشد، آنها را از گناه بازدارد و به نیکى ها دعوت نماید، نه این که تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند.
در حقیقت، اجتماع بزرگ از واحدهاى کوچکى تشکیل مى شود که «خانواده» نام دارد، و هرگاه این واحدهاى کوچک، که رسیدگى به آن آسان تر است اصلاح گردد، کل جامعه اصلاح مى شود، و این مسئولیت در درجه اول بر دوش پدران و مادران است.
مخصوصاً در عصر ما که امواج کوبنده فساد در بیرون خانواده ها بسیار قوى و خطرناک است، براى خنثى کردن آنها از طریق تعلیم و تربیت خانوادگى، باید برنامه ریزى اساسى تر و دقیق تر انجام گیرد.
نه تنها آتش هاى قیامت، که آتش هاى دنیا نیز از درون وجود انسان ها سرچشمه مى گیرد، و هر کس موظف است خانواده خود را از این آتش ها حفظ کند.
در حدیثى مى خوانیم: «هنگامى که آیه (اى کسانى که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاه دارید)؛ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ».(1) نازل شد، کسى از یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) سؤال کرد: چگونه خانواده خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت(صلى الله علیه وآله) فرمود:
«تَأْمُرُهُمْ بِما أَمَرَ اللّهُ، وَ تَنْهاهُمْ عَمّا نَهاهُمُ اللّهُ، إِنْ أَطاعُوکَ کُنْتَ قَدْ وَقَیْتَهُمْ، وَ إِنْ عَصُوکَ کُنْتَ قَدْ قَضَیْتَ ما عَلَیْکَ»؛ (آنها را امر به معروف و نهى از منکر مى کنى، اگر از تو پذیرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ کرده اى، و اگر نپذیرفتند وظیفه خود را انجام داده اى). (2)
و در حدیث جامع و جالب دیگرى، از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: «أَلا کُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، فَالاْ َمِیْرُ عَلَى النّاسِ راع، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، وَ الرَّجُلُ راع عَلى أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْهُمْ، فَالْمَرْئَةُ راعِیَةٌ عَلى أَهْلِ بَیْتِ بَعْلِها وَ وَلَدِهِ، وَ هِىَ مَسْؤُلَةٌ عَنْهُمْ، أَلا فَکُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ»؛ (بدانید! همه شما نگهبانید، و همه در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید، مسئولید، امیر و رئیس حکومت اسلامى نگهبان مردم است و در برابر آنها مسئول است، مرد، نگهبان خانواده خویش است و در مقابل آنها مسئول، زن نیز، نگهبان خانواده شوهر و فرزندان است و در برابر آنها مسئول مى باشد، بدانید! همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید مسئولید!)، (3)
این بحث دامنه دار را با حدیثى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) پایان مى دهیم، امام(علیه السلام) در تفسیر آیه فوق فرمود: «عَلِّمُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمُ الْخَیْرَ، وَ أَدِّبوُهُم»؛ (منظور این است که خود و خانواده خویش را نیکى بیاموزید و آنها را ادب کنید). (4)، (5)
پی نوشت :
(1). سوره تحریم، آیه 6.
(2). «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 372.
(3). «مجموعه ورّام»، جلد اول، صفحه 6.
(4). «درّ المنثور»، جلد 6، صفحه 244.
(5). گرد آوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج 24، ص 305.
www.makarem.ir
پرسش :نظر اسلام در مورد نوع پوشش در جامعه چیست؟
نظر اسلام در مورد نوع پوشش در جامعه چیست؟
پاسخ اجمالی :از تاریخ زندگى پیامبر اسلام(ص) و سایر پیشوایان بزرگ استفاده مى شود که: آنها با مسأله تجمل پرستى در لباس، سخت مخالف بودند. تا آنجا که وقتی هیأتى از مسیحیان نجران به خدمت پیامبر اسلام(ص) رسیدند در حالى که لباس هاى ابریشمین بسیار زیبا که تا آن زمان در اندام عرب ها دیده نشده بود در تن داشتند، پیامبر(ص) حتی پاسخ سلام آنها را نگفت و حاضر نشد یک کلمه با آنها سخن بگوید. و هنگامی که از علّت این رفتار پرسیده شد، فرمودند: دیدم شیطان نیز به همراه آنها است.
پاسخ :تا آنجا که تاریخ نشان مى دهد، همیشه انسان لباس مى پوشیده است، ولى البته در طول تاریخ و با گذشت زمان و با تفاوت امکنه، لباس ها فوق العاده متنوع و متفاوت بوده است.
در گذشته بیشتر لباس به عنوان حفظ از سرما و گرما و همچنین زینت و تجمل مورد استفاده قرار مى گرفته است، و جنبه ایمنى و حفاظت آن در درجه بعد بوده.
اما در زندگى صنعتى امروز، نقش ایمنى لباس و جنبه حفاظت آن در بسیارى از رشته ها در درجه اول اهمیت قرار دارد، فضانوردان، مأموران آتش نشانى، کارگران معادن، غواصان، و بسیارى دیگر، از لباس هاى مخصوص براى حفظ خود در برابر انواع خطرها استفاده مى کنند.
وسائل تولید لباس، در عصر ما به قدرى متنوع شده و توسعه یافته که با گذشته اصلاً قابل مقایسه نیست.
نویسنده تفسیر «المنار» در جلد هشتم در ذیل آیه 26 سوره «اعراف»، چنین مى نویسد: «یکى از رؤساى کشور آلمان روزى از یک کارخانه پارچه بافى دیدن مى کرد، هنگام ورود در کارخانه گوسفندانى را به او نشان دادند که مشغول چیدن پشم از آنها بودند، پس از بازدید به هنگامى که مى خواست از کارخانه خارج شود، پارچه اى به عنوان هدیه به او دادند و به او گفتند: این پارچه از پشم همان گوسفندانى است که به هنگام ورود در برابر شما، چیده شد، یعنى یکى دو ساعت بیشتر طول نکشید که پشم از بدن گوسفند فرود آمد و پارچه جالبى براى پوشش رئیس کشور شد»!
اما متأسفانه در عصر ما، جنبه هاى فرعى و حتى نامطلوب و زننده لباس به قدرى گسترش یافته که دارد فلسفه اصلى لباس را تحت الشعاع خود قرار مى دهد.
لباس عاملى شده براى انواع تجمل پرستى ها، توسعه فساد، تحریک شهوات، خودنمائى، تکبر، اسراف و تبذیر و امثال آن، حتى گاه لباس هائى در میان جمعى از مردم به خصوص «جوانان غرب زده» دیده مى شود که جنبه جنون آمیز آن بر جنبه عقلانیش برترى دارد و به همه چیز شباهت دارد جز به لباس.
اصولاً چنین به نظر مى رسد که کمبودهاى روانى، عاملى براى به نمایش گذاردن این گونه انواع لباس هاى عجیب و غریب است، افرادى که نمى توانند با کار چشمگیرى خود را به جامعه نشان دهند، سعى دارند با لباس هاى نامأنوس و عجیب و غریب وجود و حضور خود را در جامعه اثبات کنند.
و به همین دلیل، ملاحظه مى کنیم، افراد با شخصیت و آنها که داراى عقده حقارتى نیستند، از پوشیدن این گونه لباس ها متنفرند.
به هر صورت، ثروت هاى عظیمى که از طریق لباس هاى گوناگون و مُدپرستى هاى مختلف و چشم هم چشمى ها در مسأله لباس، نابود مى شود، رقم بسیار مهمى را تشکیل مى دهد که اگر صرفه جوئى مى شد، بسیارى از مشکلات اجتماعى را حل مى کرد و مرهم هاى مؤثرى بر زخم هاى جانکاه جمعى از محرومان جامعه بشرى مى گذارد.
مسأله مُدپرستى در لباس، نه تنها ثروت هاى زیادى را به کام خود فرو مى کشد، بلکه قسمت مهمى از وقت ها و نیروهاى انسانى را نیز بر باد مى دهد.
از تاریخ زندگى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و سایر پیشوایان بزرگ استفاده مى شود که: آنها با مسأله تجمل پرستى در لباس، سخت مخالف بودند، تا آنجا که در روایتى مى خوانیم:
هیأتى از مسیحیان نجران به خدمت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) رسیدند در حالى که لباس هاى ابریشمین بسیار زیبا که تا آن زمان در اندام عرب ها دیده نشده بود در تن داشتند.
هنگامى که به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیدند و سلام کردند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) پاسخ سلام آنها را نگفت، حتى حاضر نشد یک کلمه با آنها سخن بگوید.
از على(علیه السلام) در این باره چاره خواستند، و علت روى گردانى پیامبر(صلى الله علیه وآله) را از آنها جویا شدند.
على(علیه السلام) فرمود: من چنین فکر مى کنم که اینها باید این لباس هاى زیبا و انگشترهاى گران قیمت را از تن بیرون کنند، سپس خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) برسند، آنها چنین کردند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) سلام آنها را پاسخ داد و با آنها سخن گفت، سپس فرمود: «وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لَقَدْ أَتَوْنِی الْمَرَّةَ الأُولى وَ إِنَّ إِبْلِیسَ لَمَعَهُم»؛ (سوگند به خدائى که مرا به حق فرستاده است، نخستین بار که اینها بر من وارد شدند، دیدم شیطان نیز به همراه آنها است). (1)، (2)
پی نوشت :
(1). «سفنیة البحار»، جلد 2، صفحه 504، ماده «لبس»؛ «بحار الانوار»، جلد 21، صفحه 337؛ «اعلام الورى»، صفحه 129، دار الکتب الاسلامیة؛ «مکاتیب الرسول»، جلد 2، صفحه 495، دار الحدیث، طبع اول، 1419 ه ق؛ تفسیر «ابن کثیر»، جلد 1، صفحه 378، دار المعرفة، بیروت، 1412 ه ق.
(2). گردآوری از کتاب: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و دوم، ج 6، ص 172.
نظر اسلام، درباره استفاده تجملی از لباس
www.makarem.ir
چرا صالحان، گرفتار مشکلات هستند و مجرمان و گنهکاران، در رفاه به سر میبرند؟
چرا صالحان، گرفتار مشکلات هستند و مجرمان و گنهکاران، در رفاه به سر میبرند؟
اقای قرائتی
پاسخ : از آنجا که خداوند اولیای خود را دوست دارد، لذا اگر خلافی کنند، فورا آنان را با قهر خود میگیرد تا متذکر شوند، چنانکه خداوند در قرآن میفرماید:اگر پیامبر سخنی را که ما نگفتهایم به ما نسبت دهد، با قدرت او را به قهر خود میگیریم: لو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین(سوره حاقه،آیه 44 - 45. ) و همچنین اگر مومنین خلافی کنند، چند روزی نمیگذرد مگر آنکه گوشمالی میشوند.
اما اگر نااهلان خلاف کنند، خداوند به آنان مهلت میدهد و هرگاه مهلت سر آمد، آنان را هلاک میکند: و جعلنا لمهلکهم موعدا(سوره کهف،آیه 59. ) و اگر امیدی به اصلاحشان نباشد، خداوند حسابشان را تا قیامت به تاخیر میاندازد و به آنان مهلت میدهد تا پیمانه شان پر شود. انما نملی لهم تیزدادوا اثما( سورهآل عمران،آیه 178. )
به یک مثال توجه کنید:
اگر قطرهای چای روی شیشه عینک شما بریزد، فورا آن را پاک میکنید.
اما اگر قطرهای چای روی لباس سفید شما بچکد، صبر میکنید صبر میکنید تا به منزل بروید و لباس خود را عوض کنید.
و اگر قطرهای روی قالی زیر پای شما بچکد، آن را رها میکنید تا مثلا شب عید به قالی شویی ببرید.
خداوند نیز با هر کس به گونهای رفتار مینماید و بر اساس شفافیت یا تیرگی روحش، کیفر او را به تاخیر میاندازد.
ملا و آتش
داستان پنداموز
در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می شد. دوستان ملا گفتند: «ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی، ما یک سور به تو می دهیم و گرنه تو باید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی.»
ملا قبول کرد. شب در آنجا رفت و تا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: «من برنده شدم و باید به من سور دهید.»
گفتند: «ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟»
ملا گفت: «نه، فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است.»
دوستان گفتند: «همان آتش تو را گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی.»
ملا قبول کرد و گفت: «فلان روز ناهار به منزل ما بیایید.»
دوستان یکی یکی آمدند، اما نشانی از ناهار نبود. گفتند: «ملا، انگار نهاری در کار نیست.»
ملا گفت: «چرا ولی هنوز آماده نشده.»
دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود. ملا گفت: «آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم.»
دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید. دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده.
گفتند: «ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند.»
ملا گقت: «چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟ شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود.»
شرح حکایت
با همان متری که دیگران را اندازه گیری میکنید اندازه گیری می شوید.
ثواب نیکى به امام علیه السلام
ثواب نیکى به امام علیه السلام
1. راوى مى گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم : مراد این آیه (چه کسى به خداوند قرض الحسنه مى دهد تا خداوند آن را براى او چندین برابر نماید.) چیست ؟ فرمودند: منظور نیکى به امام علیه السلام است .
پدرم مى گوید: روایت دیگرى نیز مانند این روایت نقل شده است .
ثواب ختم قرآن در مکه
ثواب ختم قرآن در مکه
1. امام باقر علیه السلام فرمودند: کسى که در مکه از یک جمعه تا جمعه دیگر یا کمتر یا بیشتر از این قرآن را ختم نماید و در روز جمعه قرائت قرآن را به پایان برساند، خداوند تمام پاداشها و حسناتى را که از اولین جمعه دنیا تا آخرین جمعه آن هست . براى او خواهد نوشت . و اگر در غیر جمعه قرائت قرآن را به پایان برساند، باز هم همین طور است .
اربا اربا یعنی چه
اِرباً اِربا
شهید سید محمد شکری-پزشکیار گردان عمار لشکر 27 محمد رسول الله-تولد: 18/10/1341 کربلا-شهادت: 12/12/1365 - کربلای 5 – شلمچه-محل دفن: بهشت زهرا قطعه 26 ردیف 28 شماره 21
اِرباً اِربا
خیره شده بود به آسمون. حسابی رفته بود توی لاک خودش. بهش گفتم:” چی شده محمد؟”
انگار که بغض کرده باشه ، گفت:
بالاخره نفهمیدم ” اِرباً اِربا” یعنی چه؟ می گن آدم مثل گوشت کوبیده می شه! یا باید بعد از عملیات کربلای 5 برم کتاب بخونم یا همین جا توی خط بهش برسم
توی بهشت زهرا که می خواستند دفنش کنند ، دیدم جواب سوالش رو گرفته.با گلوله توپی که خورده بود روی سنگرش…
راوی همرزم شهید