حضرت محمد(ص) برای من یعنی نور خدا/ تبلیغ اسلام باید عملی باشد
گفتگوی مهر با یک مسیحی که مسلمان شد؛
حضرت محمد(ص) برای من یعنی نور خدا/ تبلیغ اسلام باید عملی باشد
“یحیی چارلز پانز” که 15 سال است به دین اسلام مشرف شده و در قم علوم اسلامی را فرا میگیرد، اسلام را کاملترین دینها میداند و در تعریف پیامبر اسلام میگوید: حضرت محمد(ص) برای من یعنی نور خدا و با این برداشت نباید او را تنها محدود کنیم به یک انسان.
به گزارش خبرنگار مهر، “برای من حضرت محمد(ص) یعنی نور خدا، پس نباید او را تنها محدود کنیم به یک انسان، محمد مصطفی(ص) تنها یک پیامبر و یک شخص نبود، یک نور و یک جهان بود….”
این جملات کوتاه اما برخاسته از باور عمیق و احساس قلبی فردی است که در حدود 15 سال قبل برای جستجوی راه درست و رسیدن به حقیقت و تکامل به وسیله تفکر و تعقل قدم در راه فهم اسلام گذاشت.
جان چارلز پانز یا بهتر است بگوئیم یحیی پانز مسلمان شدهای است که حدود 15 سال قبل با خواندن وصیت نامه امام خمینی(ره) با شخصیت واقعی وی آشنا میشود، در حالی که تا قبل از آن تنها با چهرهای غیر واقعی از حضرت امام آشنا بوده است.
به گفته خودش تا قبل از اطلاع در مورد انقلاب اسلامی ایران و آشنایی با شخصیت امام خمینی(ره)، گاندی به عنوان یک مبارز بزرگ راه عدالت، الگوی او بوده و بعد از خواندن وصیت نامه امام خمینی(ره) در یک کتاب در کشورش اسپانیا و دانستن بیشتر در خصوص شخصیت و پیام درست رهبر انقلاب ایران، امام را از گاندی کاملتر می بیند و این می شود مقدمه ای برای جستجوی بیشتر یحیی پانز در مورد دین اسلام و مذهب شیعه.
بعدها با درک خالق هستی، تفکر تکذیب خدا در جهان غرب را پس میزند و با بیشتر دانستن در مورد اسلام، آن را کاملترین دین درمییابد و به گفته خودش زبانی و دلی شهادتین را میگوید.
پانز در مورد دین اسلام به خبرنگار مهر، این چنین میگوید: اسلام کاملترین دینهاست و اسلام واقعی در تفکر و عمل خوب است، عمل زمانی ناقص است که از لحاظ تفکر ضعیف باشد پس اول باید به گزینه درست فکر کنیم و بعد عمل کنیم.
به گفته وی خطبا و فضلا تنها نباید بگویند که عمل کنید بلکه باید چگونگی این عمل کردن به دستورات اسلام را هم برای مردم روشن کنند.
سیره پیامبر اسلام نمونه کامل عمل به دستورات اسلام و چراغ هدایت آینده است
پانز تأکید میکند که سیره پیامبر اسلام(ص) نمونه کامل عمل به دستورات اسلام و چراغ هدایت آینده است.
وی این نکته را هم متذکر میشود که نباید تنها در طریق بمانیم و باید طی طریق کنیم یعنی نباید تنها به خواندن سیره حضرت محمد مصطفی(ص) اکتفا کنیم، بلکه باید آنها را در زندگی خود پیاده کنیم.
پیامبر به دنبال تکامل در فکر و عمل بود
برای من حضرت محمد(ص) یعنی نور خدا، پس نباید او را تنها محدود کنیم به یک انسان، محمد مصطفی(ص) تنها یک پیامبر و یک شخص نبود، یک نور و یک جهان بود، دینی که او آورد از دینهای دیگر کاملتر بود، پیامبر به دنبال تکامل در فکر و عمل بود ….
این جملات کوتاه اما برخاسته از باور عمیق و احساس قلبی پانز در مورد حضرت محمد(ص) است.
به گفته وی پیامبر اسلام(ص) یک نمونه و الگوی آینده ساز است و سیره و رفتار او باید چراغ راه زندگی و آینده همه انسانها باشد.
نماز جمعه یک فرصت است که وحدت و در کنار هم بودن را ادامه دهیم
پانیز، پیامبر را منادی وحدت جهانیان و رسول صلح میخواند و معتقد است وحدت اسلامی رسیدن به تکامل در همه زمینههاست و نه فقط در جزئیات.
به گفته وی برای مثال شرکت در نماز جمعه یک فرصت است که وحدت و در کنار هم بودن را ادامه دهیم نه این که تنها نماز بخوانیم و از هم خداحافظی کنیم.
به گفته یحیی پانز مسجد در زمان پیامبر(ص) مرکز همه فعالیتها بود و اساسا از اهداف مسجد و نماز جماعت هم همین است.
وی میگوید: دیدن موج انسانها و دیدن این جماعت در کنار هم در نماز جمعه بسیار شیرین است، اما این وحدت باید بعد از نماز هم ادامه پیدا کند و نباید این طور باشد که بعد از پایان گرفتن نماز همه با هم دست دهند و خداحافظی کنند، چون این کار شیطان است که ما از هم جدا شویم و مشکل هم را حل نکنیم.
پانز با هم نبودن مردم خوب و جدا ماندن آنها از یکدیگر را از اهداف ستم در دنیا میداند و معتقد است شیطان میخواهد مردم خوب با هم نباشند و به همین دلیل فکر تفرقه در عمل و اجرای کار خیر را ترویج میکند و وظیفه ما این است که در فکر به تکامل و در عمل به وحدت برسیم.
حضرت محمد(ص) بهترین الگوی فکری و عملی اسلام است
پانر می گوید: انتظار از شیعه خیلی بیشتر است وقتی ما ادعا میکنیم بهترین حرکت و کاملترین دین را داریم و در دنیا الگو هستیم باید خوب فکر کنیم و خوب عمل کنیم.
وی ادامه میدهد: تبلیغ اسلام در عمل است و نه در حرف زدن و اسلام دین عمل است نه شعار و حضرت محمد(ص) بهترین الگوی فکری و عملی اسلام است.
منبع:http://www.mehrnews.com/news
عجیب ترین و زیباترین موقوفات
عجیبترین و زیباترین موقوفات
انگیزه های وقف هم متفاوت است. از خوابی شخصی تا دیدن تصویری که زندگی واقف را متحول کرده باشد. با این حال به همان نسبت که واقفان متعددند، نیت های وقف نیز متنوع و فراوان است. درست مثل «جمشید شهرکی» که همین چند روز پیش اختراعش با نام «روبات نمازخوان» را وقف گسترش انرژی هسته ای کرد.
به گزارش جهان به نقل از مجله مهر، مطابق آمارهای سازمان اوقاف کشور، واقفین ایرانی با 750 نوع نیت، متنوع ترین وقف ها را در دنیا به خود اختصاص داده اند. وقف هایی که به 8 بخش کلی تقسیم شده وهرکدام زیرمجموعه های فراوان و متنوعی دارند. شاید مرور جالب ترین و عجیب ترین وقف ها که در ایران ثبت شده است هم به اندازه خود ای وقف ها جالب باشد.
وقف برای برندگان جایزه نوبل
اواخر آذرماه سال 1385، سرپرست وقت سازمان اوقاف و امور خیریه، خبر از یک وقف عجیب و جالب داد که مطابق آن، یک شهروند تهرانی اموالش را براي كمك به برندگان جايزه نوبل وقف كرد اين فرد نيكوكار همچنين بخشي از اموالش را براي حمايت از مباحث علمي خاص از جمله شيمي و فيزيك وقف كرده است.
وقف زمین برای جانوران
ایرج افشار و عبدالوهاب طرار در کتابچه موقوفات یزد از یک وقف جالب در یزد یادکرده اند:«در روستای “عز آباد” یزد وقف نامه جالبی وجود دارد که نشان از لطافت مردم آن خطه دارد. در این وقف نامه که واقف آن نامعلوم است چنین وقفی ذکر شده است :اراضی نیم قفیز(معادل حدود 75 متر)، منافع آن باید صرف طعمهی سگ کور شود.
حدود 300 سال قبل هم یکی از موقوفات شهر اصفهان که در یک وقفنامه این شهر ثبت شده، زمینی کشاورزی وجوددارد که وقف غذای پرندگان شده است و طي آن، بايستي هر سال در آن زمين گندم و جو كاشته شود. پس از برداشت محصول و پرداخت حق الزحمه كشاورزان، مابقي گندم و جو براي زمستان انبار شود ودر فصل زمستان اين گندمها در بيابانهاي اطراف اصفهان كه محل زندگي و رفت و آمد پرندگان است، پاشيده شود، تا پرندگان گرسنه نمانند
در منطقه «بشرویه»در استان خراسان جنوبی هم زمینی وقفی وجود دارد که نام آن را «بند گربه ای» گذاشته اند. زمینی که صاحب اولیه اش، آن را برای ممانعت از اذیت کردن گربه ها وقف کرده است . به این ترتیب که صاحب خانه در بشرویه حق نداشت گربه را به دلیل ربودن گوشت مورد اذیت قرار دهد . همچنین حق نداشت افراد خانواده را به دلیل سهل انگاری در نگهداری گوشت مورد مواخذه قرار دهد بلکه با مراجعه به شخصی که زمین گربه ای در دست او بود، وجه گوشت ربوده شده توسط گربه را دریافت می کرد.
درختی که وقف گسترش اسلام شد
امسال، واقفی به نام«جهانبخش بهرامیان» در منطقه ماهیدان استان فارس ۱۴ اصله درخت گردو به ارزش ۱۴۰ میلیون را با نیت نشر علوم دینی و معارف اسلامی وقف کرد تا با درآمد حاصل از فروش گردوهای این باغ، به نشر و گسترش علوم اسلامی کمک کند.
وقف غذای سگ ها برای نرفتن به حرم
یکی از موقوفات جالب و عجیب در سالهای دور در مشهدمقدس موقوفه هایی برای سگ ها بود..این موقوفات، در واقع محل هایی برای نگهداری سگ ها بوده است. سگ هایی که همراه با کاروان های زائران مشهد مقدس بوده اند و برای حفظ حرمت حرم مطهر امام رضا(ع) اجازه ورود به حرم را پیدا نمی کردند. صاحبان این سگ ها به موقوفه هایی که به همین منظور احداث شده بود می رفتند و سگ ها را به آن جا می سپردند تا ضمن نگهداری، خوراک سگ ها نیز تامین شود. جالب این که از درآمد این اماکن وقفی گوشت و غذا براى سگ ها تهیه کرده و براى آنها مىبردهاند.
وقف های خوراکی
یکی از جالب ترین وقف ها در استان فارس وجود دارد. مطابق اسناد، در یکی از شهرهای استان فارس باغهای اصطهبانات (پسته و بادام) وقفی شده که مغز بادام و مغز گردو به بچههایی که مسجد میآیند، میدهند و با این وقف مسجد را پر از جوان میکنند.
اما شاید عجیب ترین وقف خوراکی ها مربوط به مراسم خاصی باشد که هرسال در آستان قدس رضوی برگزار می شود. مراسمی که به «ناهار اغنیا» معروف شده است. مطابق این وقف که فتحعلی خان ( صاحب دیوان ) از رجال دوره قاجار واقف آن بوده است،هر سال مصادف با سوم شعبان ، میلاد حضرت امام حسین(ع) در تالار تشریفات حرم مطهر حضرت رضا (ع) ضیافتی با سفره رنگین بر پا می شود که طبق وقف نامه غذاهای سر سفره باید هفت نوع باشد که شامل سوپ ، دو رقم برنج ، کوکو شیرین، سالاد الویه، گوشت و یک رقم خورش ، نوشیدنی متعارف (نوشابه، دوغ و آب) می شود.در وقف نامه آمده است که تولیت آستان قدس رضوی شخصا در مجلس باید حضور یابد و به صرف شیرینی و شربت و ناهار هفت رنگ ، از میهمانان پذیرایی کند. هر سال از سوی تولیت آستان قدس رضوی این ضیافت باشکوه بر اساس خواسته واقف با حضور مسوولان عالی رتبه استانی ، جمع کثیری از مدیران و صاحبان صنایع ، بازرگانان و علما برگزار می شود.
نکته جالب این وقف نیز مراسم آغازین آن است که طبق وصیت نامه مرحوم فتحعلی خان ( صاحب دیوان) پیش از شروع مراسم ، متن این وقف برای حضار قرائت می شود:«مرحوم صاحب دیوان نیتش این بوده که مسوولان و حکام را سالی یک بار به این بهانه دور هم جمع کند تا بلکه این گروه گرهی از گره های مردم را به بهانه این گردهمایی بگشایند، تا اغنیاء سر یک سفره قرار گیرند و تحت تاثیر وقف قرار گیرند و لااقل بخشی از املاک و دارایی خود را وقف امور خیر برای ارج نهادن به مقام والای انبیاء و علیا و محرومان نمایند.»
وقف های آستان قدس رضوی(ع)
در میان موقوفات متعدد که در آستان قدس رضوی ثبت شده است نیز موارد جالبی وجود دارد که نشان از ارادت ویژه واقفان به زائران حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) نیز دارد. ازجمله این موقوفات، روستایی است که صاحبش آن را وقف واکس زدن کفشهای زائران حرم حضرت رضا (ع) شده است .همچنین در مشهد موقوفه هایی براى تامین کفش زائرانی که کفش های آن ها گم می شود هم وجود دارد.
وقف های اخلاقی
حمایت از مظلومانف ستم دیدگان و افرادی که به نوعی مورد بی مهری قرار گرفته اند هم از جمله نیت های جالب وقف کنندگان است. به عنوان مثال موقوفه ای وجود دارد که واقف آن نیت کرده درامد ناچیز آن موقوفه به کسانی اختصاص یابد که ناله مظلوم را به مقامات رسمی برسانند و این موقوفه درآمدش خرج این شود. در مورد جالب دیگریدر شهر «نائین» وقفى ثبت شده که ویژه روضه خوان های بی طرفدار است. کسانی که قصد رفتن به منبر و روضه خوانی دارند، ولی کسى آنان را دعوت نمىکند. مطابق نیت واقف، درآمد این موقوفات به این افراد اهدا می شود.
در سال 1346 در تهران نیز وقفی ثبت شده که واقفان آن به نام های “سکینه شبیر” و ” ربابه شبیر” عوائد موقوفه را صرف کمک و مساعدت به کودکانی که فاقد وسائل تفریح و سرگرمی هستند جهت حفظ نشاط و سرگرمی آنها و جلوگیری از مفاسد اخلاقی صرف می کنند.
وقف سیمکارت رند برای امامزاده
اداره اوقاف شهرستان داراب، فروردین ماه امسال یک وقف عجیب را ثبت کرده است. طبق این وقف، شخصی به نام «خلیل مرعشی» یک فقره سیم کارت با شماره رند را وقف آستان مقدس سید علاالدین حسین(ع) پیر مراد داراب کرد. شماره این سیم کارت ۰۹۱۷۷۳۲۱۰۰۰ است و حالا وقف امامزاده این شهر شده است.
وقف برای حمام
اما عجیب ترین وقف، شاید وقفی باشد که در کتابچه موقوفات یزد نوشته عبدالوهاب طرار و ایرج افشار به ثبت رسیده است: «در روستای «عزآباد»یزد مورد وقفی جالبی بدین مضمون از واقفی نامعلوم موجود است : «اراضی چهار دست، منافع آن باید صرف نوره ( ماده موبر) حمام شود.»
وقف های جالب خارجی
اما وقف های عجیب و جالب، فقط به ایرانیان اختصاص ندارد. در نقاط دیگر دنیا هم می شود از این موقوفه های جالب دید. به عنوان مثال آن طور که در کتاب «جامعه توحیدی اسلام و عدالت اجتماعی» نوشته «مصطفی سباعی» و ترجمه: « سید علی محمد حیدری» آمده، در لبنان موقوفه ای وجود دارد که از درآمد آن، باید هرروز 2 نفر به بیمارستان های مختلف شهر بروند و بر بالین بیماران حاضر شوند. این دو نفر باید در حالی که بیمار، صدای آن ها را بشنود به آهستگی صحبت کنند و جملاتی را ردوبدل کنند تا روحیه بیمار را بهتر کند. جمله هایی با این مضمون: «چشمهاشو نگاه کن. قیافه ش رو ببین! حالش خیلی بهتر شده.»
درهمین کتاب، از وقفی جالب در عراق نیز یاد شده است. وقفی که صلاح الدین ایوبی در قرن ششم هجری قمری برای کمک به زنان شیرده ثبت کرده است. او در قلعهی دمشق مراکزی را برای امداد به زنان شیرده وقف کرده بود، طوری که در آن جا دو ناودان تعبیه کرده بودند، که در هفته دو روز، از یکی شیر و از دیگری آمیزهای از آب و شکر میریخت، تا زنان شیردهی که با کمبود شیر روبهرو بودند، از آنها استفاده کنند و برای نوزادان خود ببرند.
پیامبر و دشمنان اسلام
پیامبر اعظم و پایهگذاری نظام اسلامی
با حجتالاسلاموالمسلمین سید محمدکاظم طباطبایی، رئیس پژوهشکدهی علوم و معارف حدیث دربارهی نحوهی برخورد پیامبر اکرم با سه جریان از آن پنج دسته به گفتوگو نشستیم.
پیامبر در زمان ورود به مدینه، عهدی با یهودیان ساکن مدینه بستند و ایشان را بهعنوان یک شهروند تلقی کردند و حقوق آنها را مطابق حقوق مسلمانان قرار دادند. در آن عهدنامه هست که ما و شما باهم موظفیم از مدینه در برابر هجوم مخالفان محافظت کنیم؛ یعنی حقوق شهروندی ایشان با مسلمانان کاملاً برابر بود. این عهدنامه در کتابهای تاریخی هم آمده است، ولی آنها در جنگ احزاب مخالفت کردند و حتی یکی دو نفر از آنها قصد ترور پیامبر را داشتند.
پیامبر اکرم آن سازمانیافتگی یهود در عرصهی نظامی را از بین برد و از این بُعد پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم موفق بودند و در هنگام رحلت پیامبر اکرم نیز یهودیان از بُعد نظامی صاحب قدرتی نبودند، اما از بُعد اجتماعی و فرهنگی قدرت داشتند و دنبال نفوذ بودند. این بهدنبال نفوذ بودن به این معناست که تفکرات اسرائیلی خودشان را ترویج و تزریق میکردند. بنابراین گروه یهودیان را باید بهعنوان یک گروه خواص در نظر گرفت که قدرت تأثیرگذاری بر تودهی مردم را داشتند و میتوانستند مردم را بهسمتوسوی خودشان هدایت کنند. یهودیان از این نظر جزء خواص جامعهی عصر پیامبر محسوب میشدند. در جامعهی عربی آن زمان، تشکیلات نظامی یهود از بین رفته بود، ولی آنها تفوق فرهنگی و اجتماعی خودشان را داشتند و بنا بر گزارشهای تاریخی رسیده، قدرت اقتصادی یهود نیز در این جریان بیتأثیر نبوده است. یهودیان هم از نظر اقتصادی و هم از بُعد فرهنگی، قدرت و نفوذ داشتند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم یهود را از نظر نظامی بهشدت تضعیف کرد، اما این دشمن سازمانیافته تمام هستههای سازمانیاش از بین نرفته بود و در برخی حوزهها، صاحب نفوذ بود و از طریق فرهنگ، اقتصاد و آداب اجتماعی، رخنههایی ایجاد میکردند؛ چراکه وقتی نمیتوانستند با اسلام مبارزه کنند، در پوشش و ظاهر اسلام به نفوذ میپرداختند و به اشاعهی اسرائیلیات دست میزدند.
اصلا راه شام از كربلا نيست
پرسش :
شهيد مطهري درباره اربعين حسيني ميفرمايد: اصلا راه شام از كربلا نيست و چنين قضيهاي غلط است كه به كربلا آمدند و اهل بيت با جابر ملاقات كردند و اربعين تحريف شده است نظر محققين در اين خصوص چيست؟
پاسخ :
درباره زيارت كاروان اسراي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ از مرقد شهيدان كربلا در اولين اربعين سخنان بسياري گفته شده، برخي از محققين معتقدند كه كاروان اسيران در راه بازگشت به مدينه از كربلا عبور كرده و به زيارت شهيدان رفتند ولي برخي معتقدند چنين چيزي امكان ندارد بلكه اسراي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ در اولين اربعين به زيارت نرسيدند و ملاقات با جابر صحت ندارد. اين مسئله نيز يكي از مسائل مورد اختلاف بين محققين است. مرحوم محدث نوري صاحب مستدرك در كتاب لؤلؤ و مرجان اين قضيه را با دلايل و شواهدي بعيد دانسته و رد كرده است.[1]و شهيد مطهري هم كه در نوشتن كتاب حماسهي حسيني و برخي از آثارش مقداري از مرحوم محدث و كتابش تاثير پذير بوده است،[2] موافقاً با مرحوم محدث نوري آن را رد كرده است و يكي از دروغهائي دانسته كه جامعه مرده آنرا پذيرفته و همين مطلب را يكي از دلائل بر مرده بودن جامعه آنروز ايران دانسته[3](اين سخنراني ايشان در روز اربعين بوده است) شهيد مطهري ميفرمايد: «يك جريان ساختگي كه در هيچ كتاب معتبري وجود ندارد و تنها در يك كتاب وجود دارد كه آن كتاب به اتفاق تمام ارباب مقاتل معتبر نيست … ولي هيچكدام از مورخين و محدثين و مقتل نويسان اسلام اين را ننوشتهاند بلكه تكذيب كردهاند و عقل هم ( آن را تكذيب ميكند).» اين دو محقق بزرگ جهان تشيع بدين ترتيب وقوع اين اتفاق تاريخي را انكار كردهاند.[4] اما به نظر ميرسد كه دلايل چندان قطعي نيست، شهيد مطهري فرموده است«عقل هم تكذيب ميكند» در حاليكه چنين نيست، اتفاقا عقل تأييد و تحسين ميكند كه اهل بيت امام حسين ـ عليه السلام ـ از كنار اين حادثه به اين سادگي نگذرند، از نظر عاطفي و عقلي اصلاً بعيد نيست كه انسان بعد از از دست دادن عزيزانش به هر نحوي كه ممكن باشد براي تسلي خاطر و تسكين آلام روحي بر سر مزار او برود و در آنجا عزاداري كند! عقل چگونه با چنين چيزي مخالف بوده و آنرا تكذيب ميكند.[5] بانويي مثل زينب كه محبوبترين فرد خاندانش(برادرش حسين) و ساير برادران و فرزندان و برادر زادگان را از دست بدهد و خودش به اسارت برده شود و در راه بازگشت به مزار آنها نرود، امام زينالعابدين ـ عليه السلام ـ امام معصوم كه از هر لحاظ در كمال و در اوج عواطف انساني و عظمت معنوي مزار عزيزانش را زيارت نكند و فرزندان و خاندان پدرش را براي وداع به كربلا نبرد! اتفاقا اگر نرفته باشد، جاي بسي تعجب است و از نظر عقلي رجحان با رفتن اسراء به كربلاست و نرفتن مورد مذمت عقل است! چون مسيري كه اسراء را از كربلا به سوي شام آوردند از همان مسير ممكن است اسراء از شام به كربلا برگردند در هر صورت شهر مدينه بعد از سرزمين كربلاست و كربلا در بين راه سوريه كنوني(شام) و كشور عراق واقع است و از نظر عقلي هيچ استبعاد و مانعي وجود ندارد و از محالات نيست كه خاندان امام حسين ـ عليه السلام ـ در راه بازگشت به مدينه در اولين فرصت به زيارت قبور مطهر شهيدان رفته باشند.
مرحوم نوري و شهيد مطهري در يكي از دلايل ردشان آوردهاند كه چون ابن طاوس صاحب لهوف در جواني اين كتاب را نوشته حرف او غير معتبر است، در حاليكه جوان بودن ابن طاوس هيچ دليلي بر رد اين مطلب نميتواند باشد اتفاق نيرويي كه در جواني براي پژوهش و تحقيق وجود دارد در كهن سالي نيست، اين دليل آنها نيز دليل قابل قبولي نيست.
يكي از دليلهاي شهيد مطهري اين است كه نوشتن هيچ يك از مقتل نويسان و مورخان اسلامي اين واقعه را ذكر ننمودهاند.
در جواب آنها بايد گفت كه: اولاً: چه كسي مدعي است كه مورخين تمام حوادث را دقيقا ضبط كردهاند و مسير كاروان اهل بيت از شام به مدينه را گزارش دادهاند.
ثانياً: صاحب لهوف مرحوم سيد بن طاوس خودش يكي از مقتل نويساني است كه آن مطلب را نقل كرده است. و علاوه بر او ابن نما نيز در مثيرالاحزان نقل نموده است.
ثالثاً: مرحوم مطهري و نوري فقط در حد سخن مدعي شدهاند كه هيچيك از مورخين اسلامي و مقتل نويسان اين واقعه را منعكس نكردهاند. چون آنها به تمام مقاتل دسترسي نداشتهاند و تمام منابع تاريخي را مراجعه نكردهاند.[6] كه بدون تحقيق اثبات چنين ادعايي مشكل است. چون هم سيد ابن طاوس تقل كرده و هم بنابر نقل خود محدث نوري ابن نما در كتاب مثيرالاحزان آنرا نقل كرده است.[7]
احتمالا مرحوم نوري اولين كسي است كه در اين مسئله با آوردن دلايلي ترديد نموده است، او از شيخ مفيد نقل كرده است كه فرموده است روز بيستم صفر كه مصادف با اربعين است اهل بيت امام حسين از شام حركت كردند نه اينكه اربعين به كربلا رسيدند.[8]
در هر صورت مرحوم نوري و بعد از او شهيد مطهري اين قضيه را انكار كردهاند و از لحاظ عقلي به ملاحظه برخي از امور همچون مسير طولاني بين كربلا و شام و مدت زمان طي اين مسافت محال دانستهاند.
در عين حال عدهاي از علماي شيعه چون ابن طاوس در لهوف و ابن نما در كتابش اين واقعه را نقل كردهاند و مجلسي نيز از سيد نقل نموده است.[9]
علاوه بر آنها مرحوم قاضي طباطبائي پژوهشي مفصل در اين باره انجام داده و معتقد است كه روايت جابر تا آخر نقل نشده است بلكه بخش پاياني آن قطع شده وگرنه حضور اهل بيت در كربلا و ديدارشان با جابر در زيارت امام حسين ـ عليه السلام ـ منعكس ميشد.[10]
آن مرحوم گفته است كه علم الهدي و شيخ طوسي گفتهاند كه سر مبارك امام حسين در روز اربعين به پيكر پاك امام حسين ملحق شد.[11]
مرحوم قاضي تمام دلايل محدث نوري را جواب داده و مردود شمرده است و ادعاي خود را كه حضور اهل بيت در اربعين اول بر سر قبور شهداست ثابت ميكند.[12] با توجه به اينكه تحقيق آن مرحوم مفصل است و كاملا مخالف با گفتار نوري و شهيد مطهري، لذا نميتوان با احتمالاتي كه مرحوم نوري اقامه نموده حضور اهل بيت را منكر شد بلكه عواطف شديد اهل بيت و بي قراري آنها از فراق امام شهيدان و عزيزان حكم ميكند كه در اولين فرصت به زيارت شتافته باشند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تحقيق در اولين اربعين سيد الشهداء، شهيد قاضي طباطبائي.
2. بحار الانوار، ج45، علامه مجلسي.
3. لولو و مرجان، محمد شانوري.
——————————————————————————–
[1] . محدث نوري، لؤلؤ و مرجان، قم، انتشارات طباطبائي، 71، ج سوم، ص 149.
[2] . شهيد مطهري درباره وقوع چنين اتفاق و يا عدم وقوع آن تحقيق ويژه نموده است احتمالا با اتكاء به اثر مرحوم محدث نوري اين واقعه را بعيد دانسته است.
[3] . مطهري، مرتضي، حق و باطل، تهران، صدرا، چاپ دهم، 69، ص89.
[4] .همان، ص90.
[5] . مگر اينكه از جهت مدت زماني محاسبه شود و مسير بين شام و كربلا را بيش از مدت معلوم شده براي طي مسافت تعيين كند كه در اين مدت رفتن كاروان از شام به كربلا محال باشد.
[6] . در حاليكه خود مرحوم نوري فرموده است كه طبري والكامل نقل نكردهاند دو تا منبع را نميتوان به تمام مقاتل تعبير كرد.
[7] . محدث نوري«پيشين» ص150.
[8] . همان، ص154.
[9] . مجلسي، بحارالانوار، تهران، اسلاميه، چاپ سوم،63، ج45، ص146.
[10] . قاضي طباطبائي، تحقيق در اول اربعين سيدالشهداء، قم، بنياد علمي و فرهنگي شهيد قاضي، چاپ سوم، 1368، ص217.
[11] . همان، ص220.
[12] . همان، از ص 6 تا ص304.پرسش :
چرا پیامبر خطبه غدیر را در مدینه نخواندند؟
* چرا پیامبر خطبه غدیر را در مدینه نخواندند؟
سر مطلب این نکته است؛ اگر پیامبر این خطبه را در مدینه ایراد می نمود، چنین برداشت می شد که این دستور، یک دستور، جهانی نیست بلکه قومی و شهری است و حال آنکه رسول الله می خواهند بگویند این مسئله فرا منطقه ای است و باید از همه مناطق افرادی باشند تا این خبر را به اقصی نقاط بلاد اسلامی برسانند و این ها اهمیت واقعه غدیر را می رساند. پیامبر با اعلام سفر حج و اینکه حج آخر ایشان است دو هدف را دنبال ممی کردند:
نخست؛ این که مردم با ناگفته های حج و آداب آن آشنا شوند و دوم این که می خواستند وصی خود را به مردم معرفی کنند و می خواستند این اجتماع هر چه با شکوه تر انجام شود تا کسی بعدها در جریان غدیر شبهه ایجاد نکند.
پیام امام رضا (علیه السلام) به شیعیان تاریخ
پیام امام رضا (علیه السلام) به شیعیان تاریخ
یکی از بزرگترین مشکلات شیعیان و بلکه مسلمین در طول تاریخ، رقابت ها و تعارض های درون گروهی است که منجر به ایجاد تفرقه شده است. این نقطه ضعف بزرگ، همواره موارد توجه دشمنان این دین هم قرار گرفته و از هر ابزاری برای تقویت آن بهره برده اند. سیاست مشهور انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن»، هنوز از مهم ترین ابزار استیلای کشورهای استعمارگر (با عنوان آشنای کشورهای غربی) بر کشورهای جهان سوم است؛ کشورهایی که بخش عمده ای از آنها را کشورهای اسلامی تشکیل می دهد و با توجه به وجود توصیه های متعدد مذهبی مبنی بر اتحاد، افتادن در چنین گردابی، آنها را مستحق عنوان « کشورهای سلطه پذیر» می کند. یکی از مهم ترین، زیباترین و بنیادی ترین توصیه ها برای حفظ وحدت در میان مسلمین را می توان در پیام کوتاه، اما پرمحتوایی یافت که حضرت امام رضا(علیه السلام) به حضرت عبدالعظیم حسنی و خطاب به شیعیان صادر فرموده اند. این پیام که محتوای آن انطباق قابل توجهی با آیات و مفاهیم قرآنی دارد، می تواند راهنمای دقیق و البته تنذیری شدید برای آنانی باشد که حرکت در راه معصومین علیهم السلام را سرلوحه کار خود قرار داده و اعتلای نام اسلام و برپایی مجدد تمدن عظیم و الهی اسلام را به عنوان هدفی جدی در زندگی برگزیده اند. هر بخش کوتاهی از این پیام عمیق، توصیه ای مهم به دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) را در خود جا داده است. «اجتناب از شیطان»، «راست گویی»، « امانت داری»، «سخن گفتن بجا»، «دوری از تفرقه» و «اطاعت از ولی امر» را می توان به عنوان محورهای اصلی این پیام ارزیابی کرد. هر چند ژرف کاوی پیام می تواند مفاهیم عمیق و پنهان تری را پیش روی محققین بگشاید؛ مثلاً تعمق در این نکته که امام (به عنوان ولی امر مسلمین)، در ابلاغ سلام به پیروانش پیش دستی کرده، می تواند زمینه بحث های متعددی در خصوص رعایت اخلاق شود؛ بحث هایی همچون «دوری از تکبر»، «توجه به امور یکدیگر»،«اهمیتسلام».
نکته بسیار ارزشمند در این پیام ها، انطباق جدی آن با مفاهیم و آیات قرآنی است که در این مقاله نیز سعی شده تا این بعد از پیام مورد توجه بیشتری قرار گیرد. البته آنچه در این مقال عنوان شده، مروری کوتاه و گذراست و قطعاً بررسی مفصل این مطلب، مقالات متعدد و طولانی تری را می طلبد.
از مهم ترین محورهای موجود در پیام امام رضا (علیه السلام) به شیعیان، انذاری است که ایشان نسبت به آزار شیعیان داده اند. حضرت، این آزار رسانی را (حتی اگر درحد به دل گرفتن بدخواهی فردی از آنان باشد) غیر قابل بخشش توسط خداوند عنوان می کند
پیامی برای همیشه تاریخ
« یا عبدالعظیم ابلغ عنی اولیائی السلام و قل لهم …… فی و لایتنا و اعوذ بالله من ذلک» (1)
« ای عبدالعظیم از سوی من به یارانم سلام برسان و به ایشان بگو که شیطان را به خود راه ندهند و به آنان فرمان ده به راستی در گفتار و ادای امانت و آنها را فرمان ده در آنچه به کارشان نمی آید، خاموشی ورزند و ستیزه جویی کنار نهند و به یکدیگر روی آورند و به دیدار هم روند که موجب نزدیک شدن به من است و به در افتادن با یکدیگر خود را مشغول نسازند که من با خود عهد کرده ام هر که چنین کند و یاری از یاران مرا به خشم آورد از خدا بخواهم در دنیا سخت ترین عذاب را بدو رساند و در آخرت در شمار زیانکاران باشد و ایشان را آگاه ساز که خداوند نیکوکار آنها را خواهد بخشید و از بدکارشان درخواهد گذشت مگر کسی که به خدا شرک ورزیده یا دوستی از دوستان مرا بیازارد یا بد خواهی او به دل گیرد که اگر چنین کند خداوند او را نبخشاید تا از این اندیشه بد بازنگردد، اگر بازگشت (چه بهتر) وگرنه روح ایمان از دلش رخت بربندد و از ولایت من بیرون رود و او را از ولایت ما بهره ای نخواهد بود و از این سرنوشت بد به خدا پناه می برم.»
همپای اطاعت از خدا
شاید بتوان مهم ترین پیام موجود در این پیام را «لزوم اطاعت از ولی امر» دانست. نکته ای که در هیچ جای پیام به صورت شفاف بیان نشده، اما فحوای پیام به خوبی بیانگر آن است. چرا که اولین نتیجه منطقی دستورات امام رضا (علیه السلام) خطاب به پیروان، انتظار ایشان از اطاعت و رعایت آن توسط مۆمنین است. ضمن آنکه در بخش های متعددی از این پیام، این اطاعت را مشمول رحمت و تخطی از آن را مستوجب عذاب تلقی کرده اند. این روی کرد را در قرآن نیز می توان به وضوح مشاهده کرد. در آیات متعددی از قرآن، اطاعت از ولی امر در کنار اطاعت خدا (2) و تقوای الهی (3) قرار گرفته و حتی به عنوان شرط ایمان تعیین شده است(4). این نوع اطاعت است که در قرآن مستوجب رحمت الهی برشمرده شده است. (5) نکته مهم در این میان آن است که قرآن تاکید دارد که عدم تبعیت از اصل «اطاعت از ولی امر»، تاثیری در ولایت و جایگاه وی نداشته (6) و نتیجه نامطلوب آن متوجه خود مردم خواهد شد. (7) این اصل به قدری از اهمیت برخوردار است که شرط قبولی دیگر طاعات و عبادات مومنین قرار گرفته است. (8)
وحدت، اصل پیروزی
دومین محور اصلی این پیام که بخش عمده ای از آن را نیز به خود اختصاص داده است، دوری از تنازع و درگیری داخلی و حفظ وحدت است. اهمیت این موضوع به حدی است که امام رئوف، از خدا برای کسانی که چنین اصلی را زیر پا بگذارند، طلب عذاب دنیا و آخرت کرده است.
آیات قرآنی نیز بارها همین موضوع را به مسلمین یادآوری کرده و اختلافات درونی را منشأ نابودی عظمت و توان آنان بیان کرده است. (9) توجه به این امر ضروری است که هر چند ممکن است بروز اختلاف بین مردم، امری عادی، معمولی و حتی روزمره تلقی شود، اما مهم آن است که چنین اختلافاتی بلافاصله و از راه درست خود رفع شود و اجازه گسترش و تعمیق آن و تبدیل شدنش به یک درگیری داخلی داده نشود. قرآن علت وقوع این اختلافات ظاهری را در اموری مبنایی تر می داند (10) و راه برون رفت از این تهدید را نیز، ارجاع اختلافات مومنین به همان اولیای امر معرفی کرده است و این شیوه را بهترین روش دانسته است. (11) با رعایت و اهتمام به چنین اصولی است که مومنین به برادرانی تبدیل می شوند که مشمول رحمت الهی قرار گرفته اند (12) و خیرخواهی یکدیگر را سرلوحه کار خویش قرار می دهند. (13)
اما این تبعیت از دستورات امام (علیه السلام) همیشه وجود ندارد. اینجاست که امام رضا (علیه السلام) اخطار می کند که اگر طریقی دیگر توسط افراد انتخاب شود که موجب ایجاد، ابفا یا تشدید تنازع میان مسلمین شود، مورد نفرین حضرت قرار خواهند گرفت؛ نفرینی که عذاب سخت دنیا و خسران آخرت را به همراه خواهد داشت. (14) این همان عذاب مهینی است که خداوند در قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده و آن را عاقبت کسانی دانسته که خدا و رسولش را بیازارند. (15)
قرآن علت وقوع این اختلافات ظاهری را در اموری مبنایی تر می داند و راه برون رفت از این تهدید را نیز، ارجاع اختلافات مومنین به همان اولیای امر معرفی کرده است و این شیوه را بهترین روش دانسته است
همچون شرک
یکی دیگر از مهم ترین محورهای موجود در پیام امام رضا (علیه السلام) به شیعیان، انذاری است که ایشان نسبت به آزار شیعیان داده اند. حضرت، این آزار رسانی را (حتی اگر درحد به دل گرفتن بدخواهی فردی از آنان باشد) غیر قابل بخشش توسط خداوند عنوان می کند. اهمیت این موضوع وقتی بیشتر نمایان می شود که بدانیم طبق نص آیه قرآن، خدا وعده داده که امکان بخشش هر گناهی وجود دارد و تنها مواردی که استثنا شده، شرک به خداوند و گناهانی همپای آن است. خداوند در قرآن می فرماید که خدا شرک به خود را نمی بخشاید و هر آنچه «کمتر از آن» باشد را برای کسانی که بخواهد، خواهد بخشید. (16)
پس عجیب نیست اگر این گناه بزرگ باعث خروج روح ایمان از دل و بیرون رفتن از ولایت معصومین (علیهم السلام) شود.
البته تنها راه رفع این گناه، توبه است؛ توبه ای که بتواند فرد را به دایره ولایت الهی بازگرداند و انسان را از ظلمات گناه به نور رحمت و مغفرت الهی بازگرداند. (17)
سلامی از ولی
هر چند که سلام امام رضا (علیه السلام) به شیعیان، در ابتدای این پیام است، اما این سلام مربوط به «اولیا»ی آن حضرت است. آنچه این پیام درصدد برحذر داشتن شیعیان از آن است، خروج از همین دایره اطاعت و ولایت است. اما آنان که در این عهد باقی اند، اعمال بدی که از روی جهالت انجام داده اند اصلاح و گناهانی که از روی غفلت انجام داده و از آن توبه کرده اند، بخشیده خواهد شد، به چنین افرادی است که رسیدن به رستگاری وعده داده است. (18)
و سلام، همان قول پروردگار مهربان (19) تقدیم همین یاران واقعی اولیا الله شده؛ سلامی که به دستور خداست و مژده دهنده رحمت الهی و بخشش جهالت ها (20)؛ سلامی که تحیت بهشتیان به یکدیگر در بهشت است (21).
پی نوشت ها:
1- بحارالانوار- جلد 71- صفحه 231.
2- اطیعوا الله و اطیعوا الرسول (تغابن /12)- (مائده/92)- (نور/54)- (محمد/33)- (نساء/آیه 59)
3- فاتقواالله و اطیعون (شعراء/ 108، 110، 126، 131، 144، 150، 163، 179)- (زخرف /63)- (آل عمران/50)
4- واطیعوا الله و رسوله ان کنتم مومنین (انفال/1)
5- واطیعواالله والرسول لعلکم ترحمون (آل عمران/132)
6- واطیعوالله و اطیعوالرسول فان تولیتم فانما علی رسولنا البلاغ المبین (تغابن/12)
7- اطیعواالله و اطیعواالرسول فان تولوا فانما علیه ماحمل و علیکم ما حملتم (نور/54)
8- یا ایها الذین آمنوا اطیعوالله و اطیعوا الرسول و لاتبطلوا اعمالکم (محمد/33).
9- و اطیعواالله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم (انفال/46)
10- فاتقوالله و اصلحوا ذات بینکم و اطیعوا الله و رسوله ان کنتم مومنین (انفال/1)
11- یا ایها الذین امنوا اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تومنون بالله و الیوم الاخر ذلک خیر و احسن تاویلا (نساء/59)
12- انما المومنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم و اتقوالله لعلکم ترحمون (حجرات/ 10)
13- والذین جاووا من بعدهم یقولون ربنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا (حشر/10)
14- و من یشاقق الرسول من بعد ما تبین له الهدی و یتبع غیر سبیل المومنین نوله ما تولی و نصله جهنم و ساءت مصیرا (نساء/ 115)
15-ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخرة و اعد لهم عذابا مهینا (احزاب/57)
16- ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء (نساء/48و116)
17- الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور (بقره/257)
18- یصلح لکم اعمالکم و یغفر لکم ذنوبکم و من یطع الله و رسوله فقد فاز فوزا عظیما (احزاب/71).
19- سلام قولا من رب رحیم (یس/58)
20- و اذ جاءک الذین یومنون بایاتنا فقل سلام علیکم کتب ربکم علی نفسه الرحمة انه من عمل منکم سوءا بجهالة ثم تاب من بعده و اصلح فانه غفور الرحیم (انعام/54)
21- و ادخل الذین امنوا و عملوا الصالحات جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها باذن ربهم تحیتهم فیها سلام (ابراهیم/23)
بخش اعتقادات شیعه تبیان
پناهیان: بعد از ماه رمضان چه کنیم؟
از غفلتهای مهم ما این است که «قدر بعد از ماه رمضانِ خود» را نمیدانیم/ از خریدهای معنوی خودمان در ماه رمضان، استفاده نمیکنیم
• یکی از غفلتهای مهم روزگار ما دربارۀ امور معنوی این است که قدرِ بعد از ماه مبارک رمضانِ خودمان را نمیدانیم. در حالی که هرچه در ماه مبارک رمضان عبادت کنیم، تازه آغازی برای زندگی معنوی پس از ماه رمضان است. بهرهها و برکتهای ماه رمضان، بعد از این ماه مبارک، خودشان را نشان میدهند.
• ما در ماه رمضان به همدیگر التماس دعا میگوییم، همت میکنیم و در جلسات معنوی شرکت میکنیم و به عبادت میپردازیم، اینکار مثل این است که از فروشگاه خرید کردهایم، حالا بعد از ماه رمضان، این خرید را به منزل آوردهایم و باید درِ آن را باز کنیم و از آن استفاده کنیم ولی معمولاً استفاده نمیکنیم. کار ما بعد از ماه رمضان، شبیه کسی است که به فروشگاه رفته و چیزهایی خریده، اما وقتی به منزل میآید، اصلاً درِ کیسۀ خرید را باز نمیکند تا از محتویات آن استفاده کند! غفلت رایج این است که بعد از ماه مبارک رمضان، بستههایی که در ماه رمضان خریدهایم اصلاً باز نمیشود. یا مثل این است که کسی کارت شارژ تلفن همراه بخرد و خوشحال باشد که شارژ دارد! اما تا وقتی آن را باز نکند و رمز را در تلفن همراهش وارد نکند، این کارت شارژ چه فایدهای برایش خواهد داشت؟!
گذشت امام حسن مجتبی(ع) باعث مسلمان شدن یهودی گردید.
گذشت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
1-امام حسن (ع) بسیار با گذشت و بزرگوار بود و از ستم دیگران چشم پوشی می کرد. بارها پیش می آمد که واکنش حضرت به رفتار ناشایست دیگران، سبب تغییر رویه فرد خطاکار می شد.
در همسایگی ایشان، خانواده ای یهودی می زیستند. دیوار خانه یهودی، شکافی پیدا کرده بود و نجاست از منزل او به خانه امام نفوذ کرده بود. فرد یهودی نیز از این جریان آگاهی نداشت تا اینکه روزی زن یهودی برای درخواست نیازی به خانه آن حضرت آمد و دید که شکاف دیوار سبب شده است که دیوار خانه امام نجس شود. بی درنگ، نزد شوهرش رفت و او را آگاه ساخت. مرد یهودی نزد حضرت آمد و از سهل انگاری خود پوزش خواست و از اینکه امام، در این مدت سکوت کرده و چیزی نگفته بود، شرمنده شد.
امام برای اینکه او بیش تر شرمنده نشود، فرمود: «از جدم رسول خدا(ص) شنیدم که به همسایه مهربانی کنید.» یهودی با دیدن گذشت، چشم پوشی و برخورد پسندیده ایشان به خانه اش برگشت، دست زن و بچه اش را گرفت و نزد امام آمد و از ایشان خواست تا آنان را به دین اسلام درآورد.[1]
2-پیشوایان پاک دین: به دلیل بهره مندی از ویژگی عصمت و دوری از عصیان و اشتباه، برترین مربیان اخلاق برای انسان، به ویژه برای دوستداران و پیروان خود به شمار می روند
همچنین داستان مشهوری است که درباره گذشت امام از بی ادبی مردی شامی است. خود آن شخص می گوید که به مدینه رفته بودم. مردی را دیدم که بر مرکبی گران قیمت سوار شده و لباسهای نفیسی پوشیده بود. از شکوه او خوشم آمد. پرسیدم: «او که بود؟» گفتند: «حسن بن علی بن ابی طالب.» وقتی نام علی را شنیدم، سینه ام دریایی از کینه و دشمنی علیه او شد. به او حسادت کردم که چرا علی باید چنین فرزندی داشته باشد؛ از اینرو، نزد او رفتم و با تندی گفتم: «تو پسر علی هستی؟» فرمود: «آری! فرزند اویم.» سپس من تا توانستم به او و پدرش ناسزا گفتم.
او صبر کرد تا سخنانم پایان یابد. سپس با خوشرویی از من پرسید: «به گمانم در این شهر غریبی. اگر به خانه نیازداری، به تو خانه می دهم. اگر به مال نیاز داری به تو ببخشم. اگر کمک دیگری می خواهی، بگو تا انجام دهم. شاید مرا با شخص دیگری اشتباه گرفته ای. اگر جایی می خواهی بروی تو را راهنمایی کنم و اگر بارت سنگین است، در آوردن آن به تو کمک کنم. اگر گرسنه ای سیرت کنم. اگر برهنه ای، تو را بپوشانم. اگر بارت را به خانه من بیاوری و تا وقتی در این شهر هستی، میهمان من باشی، خوشحال می شوم. منزل من بزرگ است و برای آسایش تو فراهم است.»
مرد شامی با دیدن این همه گذشت و مهربانی، اشک شرمساری می ریخت و می گفت: «گواهی می دهم که جانشین خدا بر زمینی و خدا بهتر می داند که بار رسالت را بر دوش چه کسی گذارد. تا اکنون تو و پدرت را بیش تر از همه مردم دشمن می داشتم؛ ولی اکنون شما دوست داشتنی ترین بندگان خدا نزد من هستید.»
سپس آن مرد به خانه امام مجتبی(ع) رفت و تا وقتی در مدینه حضور داشت، میهمان حضرت بود. از آن پس، از بهترین دوستداران آن خاندان شد.[2]
3-گستره گذشت و مهرورزی امام، آن قدر پردامنه بود که قاتل او را هم در برگرفت؛ همچنان که عمر بن اسحاق می گوید که من و حسین(ع) در لحظه شهادت، نزد امام مجتبی(ع) بودیم که فرمود: «بارها به من زهر داده اند؛ ولی این بار تفاوت می کند؛ زیرا این بار، جگرم را قطعه قطعه کرده است.»
حسین(ع) با ناراحتی پرسید: «چه کسی شما را زهر داده است؟» فرمود: «از او چه می خواهی؟ می خواهی او بکشی؟ اگر آن کسی باشد که من می دانم، خشم و عذاب خداوند بیش تر از تو خواهد بود. اگر هم او نباشد، دوست ندارم که برای من، بی گناهی گرفتار شود.»[3]
1. تحفة الواعظین، ج2، ص106.
2. مناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص19.
3. اسد الغابة، ابن اثیر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 293ق، ج2، ص15.
دعای رهبر در مورد امام زمان (عج)
ان شاءالله همه شما و همه ما، هم این توفیق را پیدا کنیم که روزی در رکاب آن بزرگوار باشیم; برای خدا تلاش و مجاهدت کنیم; در مقابل چشم آن بزرگوار، در راه خدا جانمان را از دست بدهیم وبه فیض شهادت برسیم (بزرگترین شرف و افتخار است) . هم تا قبل از ظهورشان، در زمان غیبت، خدای متعال توفیق بدهد که ما سربازان آن بزرگوار، متوسل و متذکر آن بزرگوار باشیم و انس و رابطه قلبی و روحی با آن بزرگوار داشته باشیم. اگر شما از این طرف انس داشتید ، از آن طرف هم جلب توجه، جلب تذکر و جلب لطف و محبت خواهد شد. امیدوارم ان شاءالله همه مشکلات، همه موانع، همه سختی ها و رنج ها، به برکت این ارتباط طرفینی، با فضل الهی و با دست قدرت پروردگار از بین برود.
امیدواریم خدای متعال، ادعیه زاکیه و توجهات حضرت ولی عصر (عج) را در حق ملت ایران، در حق شما عزیزان، همیشگی قرار بدهد. دعاهای آن بزرگوار را در حق همه ما مستجاب کند. دیدار آن بزرگوار را نصیب این دل ها و چشم ها بفرماید. ما را جزو یاران و همراهان و دوستداران و شیعیان واقعی آن بزرگوار قرار بدهد. ما را در دنیا با آل محمد و در آخرت با آن بزرگواران محشور فرماید. ما را مسلمان ومؤمن واقعی زنده بدارد و بمیراند
پروردگارا! به محمد وآل محمد تو را سوگند می دهیم، دلهای ما را با یاد امام زمان همواره با طراوت بدار.
پروردگارا! چشم های ما را به جمال ولی عصر (عج) منور بگردان.
پروردگارا! این جنود الله، این انسان هایی را که در راه تو مبارزه کرده اند، سربازان و جانبازان امام زمان (عج) قرار بده .
پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت