گام های چهارگانه رستگاری
گام های چهارگانه رستگاری
گام اول: ترک گناه
گام اول در مسیر رستگاری گناه نکردن است. مرحوم شیخ محمد بهاری دراین باره می نویسد:«الاوّلُ: تَرک المَعاصِی و هذا هو الّذی بُنی علیه قِوامُ التَّقوَی و اُسّسَ علیه اَساسُ الآخرةِ و الاُولی و ما تَقَرّبَ المُتَقرّبونَ بِشئٍ اَعلی و افضل منه[1]؛ گام اول ترک معاصی و این آن چیزی است که قوام و بنیان تقوا بر آن است و اساس آخرت و دنیا بر آن استوار و اهل تقرب به وسیله چیزی بهتر و بالاتر از آن به خدا تقرب نمی جویند. »شعار تمام انبیاء: کلمه «لا اله الا الله» بود. گام اول انجام ندادن و نخواستن، یعنی «لا اله» است. هنگامی که انسان گناه و اشتباه را کنار بگذارد، «الا الله» در وجودش تجلّی پیدا می کند. اگر انسان از مرحله «لا اله» عبور نکند، بین او و خداوند حجابی وجود دارد که نمی تواند با خداوند ارتباط برقرار کند؛ اگرچه که خداوند همواره از انسان آگاه است.
هنگامی که انسان محو خدا شود، گناه نخواهد کرد؛ زیرا محو شدنش عین طاعت و تسلیم است و «الا الله» از وجودش ظهور می کند. ولی اگر خود را در مقابل خدا کسی بداند و اظهار وجود کند، در برابر دستورات خدا مانند نماز، روزه و سایر عبادات بی اعتنا شده و در نتیجه غرق گناه و عصیان می شود.
اگر کسی منیّت داشته باشد و در مقابل خداوند اظهار وجود نماید، این وسوسه های شیطانی اجازه ملاقات خدا را به او نمی دهد. اما هنگامی که انسان منیّت را کنار بگذارد، خداوند او را برای ملاقات با خودش برمی گزیند. در این هنگام، حال انسان متحول شده و قلبش برای یاد خدا خاشع می شود:أَلَمْ یأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکرِ اللَّهِ؛ [2] «آیا برای مؤمنان وقت آن نرسیده که دل هایشان به یاد خدا و [قرآنِ] حقی که نازل شده فروتن و نرم شود؟. »ترک گناه به عنوان قدم اول رستگاری از واجباتی مثل نماز، روزه، حج و جهاد نیز مهم تر است. زیرا ترک کردن گناه، حقیقتی است که بنای تقوا بر آن نهاده می شود و وقتی انسان به مقام تقوا برسد، محبوب خداوند خواهد شد.چنان که قرآن کریم می فرماید:فَإِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَّقِینَ[3]؛ «بی تردید خداوند مطیعانِ پرهیزگار را دوست دارد. آباد کردن دنیا و آخرت، بر ستون ترک گناهان استوار است و انبیاء و اولیا الهی: به چیزی بالاتر و شریف تر از ترک گناه برای رسیدن به این مقام تأکید نکرده اند.روایت شده مردی به محضر امام حسین(ع) شرفیاب شد و عرض کرد:مردی گناهکارم و در برابر گناه صبر و طاقت ندارم، مرا موعظه کن. حضرت به او فرمودند پنج کار را انجام بده و آن گاه هر گناهی که می خواهی انجام بده.
اول: روزی خدا را مخور و هر چه می خواهی گناه کن.
دوم: از حکومت خدا بیرون برو و هر چه می خواهی گناه کن.
سوم: جایی را انتخاب کن تا خداوند تو را نبیند و هر چه می خواهی گناه کن.
چهارم: وقتی عزرائیل برای گرفتن جان تو آمد او را از خود دور کن و هر چه می خواهی گناه کن.
پنجم: زمانی که مالک دوزخ تو را به سوی آتش می برد در آتش وارد مشو و هر چه می خواهی گناه کن. [4]
البته باید توجه داشت که سالک در مسیر رستگاری، علاوه بر ترک گناه باید از یاری دیگران در گناه نیز بپرهیزد. خداوند متعال دراین باره فرموده است:وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ[5]؛ «و بر گناه و تجاوز [از حدود الهی] به یکدیگر کمک ندهید!. »اگر دیگران قصد انجام گناه کردن دارند و مسیر گمراهی را انتخاب نموده اند، انسان نباید در این مسیر به آن ها کمک کند. بنابراین در گام اول، علاوه بر ترک گناه، باید از کمک کردن دیگران در گناه نیز اجتناب کرد.
اولیاء الهی هیچ گاه برای به دست آوردن کالای دنیا، مرتکب گناه نمی شوند و آخرت خود را با دنیای زودگذر نمی فروشند. آیت الله حاج فاضل اردکانی [6]یکی از این اولیاء الهی بود که دین خود را با دنیا معامله نکرد. ایشان از قلبی پاک و طهارت یافته برخوردار بود در نجف زندگی می کرد. خدمتکارش به شخصی گفته بود که تنگدستی به اندازه ای ما را احاطه کرد که نمی توانستیم برای میهمان، یک استکان چای کمرنگ بیاوریم. یک بار از شهر اردکان همشهری های فاضل اردکانی با کیسه ای پُر از پول به نجف آمده و به منزل این عالم ربانی رفتند. وقتی خدمتکار نگاهش به کیسه پول افتاد، نزد فاضل اردکانی رفت و به ایشان عرض کرد: هفتاد سال است که ما در نجف فقط نان خشک خوردیم. حال که آنان چنین کرده اند، شما نیز لباس های شایسته ای بپوشید و بسیار مهمان نوازی کنید! ایشان نیز پذیرفتند.
هنگامی که وارد اتاق شد، با همه احوال پرسی کرد. سپس از آنان خواست تا خواسته خود را بگویند. آنان نیز مسئله ای را درباره اردکان مطرح کردند. هنگامی که فاضل اردکانی سخنان آنان را شنید، با همه بزرگی علمی و وجاهتش در بین مردم، خود را به دیوانگی زد و با صدای بلند شروع کرد به خندیدن؛ سپس گریه کرد. او سخنانی بی معنا می گفت. میهمانان که متعجب شده بودند، کیسه را برداشته و از خانه او رفتند. خدمتکار به ایشان عرض کرد: چرا این چنین کردید؟ چرا کیسه پول را نگرفتید؟ فاضل اردکانی شروع کرد به گریستن.ایشان فرمودند: به خدا سوگند، دیوانه نشده بودم! آنان می خواستند با کیسه ای پول دینم را بخرند و از من تأیید و امضایی گرفته، با آن در اردکان کلاهبرداری کنند. آنان خان زاده هایی هستند که برای دین اهمیتی قائل نیستند؛ از این رو قصد داشتند با پنبه دین، سر از پیکر دین ببُرّند. به همین دلیل من دین خود را به آنان و به کیسه ای پول نفروختم.انسان باید هواره از خداوند توفیق برداشتن گام در مسیر فلاح و رستگاری را درخواست کند؛ زیرا او به تنهایی توان و قدرت گام برداشتن در این مسیر را ندارد.
چرا مفاتیح الجنان نوشته شد؟
چرا مفاتیح الجنان نوشته شد؟
محدث قمی در طول زندگی پربار خود، تألیفات ارزنده ای تقدیم جهان اسلام نمود که به گفته نوه ایشان تألیفات شیخ عباس قمی حدوداً بیش از 100 عنوان می باشد، از جمله آثار ایشان عبارتند از: 1. مفاتیح الجنان 2. فواید الرضویه 3. بیت الاحزان 4. منازل الآخرة 5. سفینة البحار 6. منتهی الامال و کتاب های ارزشمند دیگری است.
در زمان حاج شیخ عباس قمی کتاب دعایی بوده به نام مفتاح الجنان که دعاهای مجعول داشته و باعث انحراف فکری و اباحه گری در جامعه می شده است. مرحوم شیخ عباس قمی در دو جا در مفاتیح الجنان به آن اشاره می کند. شیخ عباس فکر می کند من تا کی روی منبرها بروم و به مردم بگویم این کتاب را نخوانید، تا کی به مردم بگویم این مزخرفات باعث انحراف شما می شود، صدای من به کجا می رسد؟ بنابراین برای چاره کار می نشیند و کتاب شریف مفاتیح الجنان را می نویسد و عمداً اسمش را هم مشابه همان کتاب انتخاب می کند و پس از مدتی عملاً آن کتاب متروک می ماند تا جایی که انگار چنین کتابی نبوده و حالا بسیاری اصلاً نمی دانند که چنین کتابی هم وجود داشته است. البته بر حسب اعتبار مرحوم حاج شیخ عباس قمی و عظمت علمی و مقبولیت عامش، کتابش رواج پیدا می کند و آن کتاب از گردونه خارج می شود. (مقتل شناسی گفتاری مستند و علمی از استاد مهدی پیشوایی؛ افق حوزه هفتم آبانماه 1393 شماره 402)
حوزه نت
پناهیان:«چرا عاشق خدا نیستی؟!»
پناهیان: برای کسب محبت خدا، خودت را توبیخ کن که «چرا عاشق خدا نیستی؟!»
یکی از راهها برای اینکه عاشق پروردگار شوی همین است که آرزو کنی که ای کاش محبت خدا در دلم بود و از خودت ناراحت شوی که چرا من عاشق خدا نیستم. به خودت نهیب بزنی که بایست قلبِ من حرم خدا باشد و غیر خدا را در آن ساکن نکنم. امام کاظم(ع) میفرماید: «اینکه خودت را مذمت کنی، از چهل سال عبادت بالاتر است؛ ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَة»
• دربارۀ محبت خدا باید خیلی فکر کنیم، سخن بگوییم و مطالعه کنیم؛ همین فکر و ذکری که دربارۀ این موضوع داریم خودش تقویتکنندۀ محبت خداست. همانطور که وقتی آب در معرض تابش نور خورشید قرار میگیرد، کمکم گرم میشود و ذرّات وجودش به آسمان میرود، ما اگر خودمان را در معرض حبّ الله قرار دهیم، محبت خدا وجودمان را گرم خواهد کرد؛ به این میگویند «توجه»، وقت گذاشتن و ذکر خدا.
• وقتی ما سرِ نماز نمیتوانیم خودمان را به خدا متصل کنیم، باید مثل آبی که خودش را در معرض تابش نور خورشید قرار میدهد خودمان را در معرض عنایت پروردگار قرار دهیم و منتظر باشیم که خدا دلِ ما را ببرد و روح ما را به سوی خودش بکشاند. وقتی انسان خودش را در معرض مفهوم حبّ الله قرار میدهد، کمکم دلش هوس میکند، و پیش خود میگوید: «ای کاش من عاشق و محبّ خدا بودم!» یعنی احساس دوری از خداوند اذیتش میکند و دلتنگ میشود.
• یکی از راهها برای اینکه محبِ پروردگار شوی همین است که آرزو کنی که ای کاش محبت خدا در دلم بود و از دست خودت ناراحت شوی که چرا من عاشق خدا نیستم. به خودت نهیب بزنی که بایست قلبِ من حرم خدا باشد و غیر خدا را در آن ساکن نکنم؛ الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّه (امام صادق(ع)، جامع الاخبار/ ص 185) پس یکی از راههایش این است که خودمان را تقبیح و توبیخ کنیم که «چرا سرشار از محبت خدا نیستیم؟ چرا عاشق خدا نیستیم؟!»
اگر کسی به جایی نرسید یقین بدانید برای توبیخ نفسش، کم وقت گذاشته/یک راه خوب برای سیر و سلوک؛ آرزوی خوبیها و تحقیر بدیها
• امام کاظم(ع) میفرماید: «اینکه خودت را مذمت کنی، از چهل سال عبادت بالاتر است؛ ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَة»(کافی/ ج 2/ ص 73) آرزوی خوبیها و تحقیر بدیها خودش یک راه خوب برای سیر و سلوک است. اگر کسی به جایی نرسید یقین بدانید که برای «توبیخ نفسش» کم وقت گذاشته و خوبیها را آرزو نکرده است. و اگر کسی به جایی رسید بدانید که برای توبیخ و سرزنش نفسش وقت گذاشته و خوبیها را آرزو کرده است؛ و منظور اصلی از خوبیها همین «حبّ الله» است؛ نه اینکه انسان برود وقت بگذارد تا برخی صفات و فضائل نفسانی مثل تواضع و خوشبرخوردی را کسب کند.
• لازم نیست برای اینکه محب خدا شوید کارهای دیگر را ترک کنید، مثلاً به دنبال کسب روزی و پول در آوردن نروید، در این بحث از «دل» صحبت میکنیم نه از عمل. نحوۀ عمل کردن ما باید مثل رانندهای باشد که همۀ حواسش به مقصد و مسیر حرکت است ولی در همان حال با کلاچ و ترمز و دنده هم خیلی خوب و روان کار میکند. دلِ ما باید مدام به یاد خدا باشد و در عینِ حال امور دنیایی خودمان را هم انجام دهیم. باید به امور دنیایی مثل کار، روابط خانوادگی و اجتماعی خودمان کاملاً مسلط باشیم، ولی حواسمان به خدا باشد؛ مثل یک رانندۀ حرفهای که به ترمز و کلاچ و دنده مسلط است ولی همۀ حواسش به راه و هدف است.
خدا شیرینی محبتش را از قلبی که دنبال شهوات برود میگیرد
صفحات: 1· 2
فواید عجیب خواندن سوره توحید
فواید عجیب خواندن سوره توحید
مرحوم آیت الله علی سعادت پرور تهرانی در آخرین جلساتی که با شاگردان خاص خودشان داشتند فرموده بودند: «مردنم را به من نشان دادند، واضح واضح و هم اکنون نیز آن زمان برایم مشهود است، دیدم که انبیا و اولیای الهی(ع) در تشییع جنازه ام شرکت کرده اند و این به خاطر آن است که بنده چهل سال در وقت سحر با توجه، صد مرتبه سوره «قل هو الله احد» را می خواندم و به روح یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر هدیه کرده ام.»(به نقل از سایت استاد علی فروغی از شاگردان ایشان)
درباره عظمت تلاوت سوره توحید، روایات عجیبی در میان فرمایشات معصومین علیهم السلام آمده است؛ از جمله:
از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «هر کس که قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را هنگام خواب سه مرتبه بخواند، خداوند پنجاه هزار ملک را بر او موکّل مینماید تا در آن شب حراستش کنند».(الکافی، ج 2، ص 620)
امیر المؤمنین علیه السّلام نقل مینماید که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: «کسی که به هنگام خواب صد بار سوره توحید را بخواند، خداوند گناهان پنجاه سال او را میبخشد.» (الکافی، ج 2، ص 539)
همچنین از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل شده است که فرمودند: «کسی که پس از نماز صبح، یازده بار «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» بخواند، در آن روز گناهی از او سر نمیزند؛ گرچه شیطان خوار شود(یعنی شیطان هر چه تلاش کند، نتواند انسان را به گناه بکشاند و بدین ترتیب خوار شود).»(ثوابالأعمال و عقاب الاعمال، ص 277)
امام صادق علیه السّلام از پدرش روایت نموده که پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله بر جنازه سعد بن معاذ نماز گزارد و فرمود: «به راستی، نود هزار فرشته بر او نماز گزاردند که جبرئیل نیز در میان آنان بود. از جبرئیل علیه السّلام پرسیدم که او از چه رو استحقاق نماز شما را یافت؟ جبرئیل علیه السّلام گفت: از آن رو که در حال ایستاده و نشسته و سواره و پیاده و در حال رفت و آمد، سوره توحید را تلاوت میکرد.»(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه حسن زاده، صفحه 295)
امام صادق علیه السلام فرموده اند: «هر که دچار مرض و یا گرفتاری شود و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ نخواند و در آن بیماری و شدّت بمیرد از اهل آتش است.»(وسائلالشیعه، ج 6، ص 224) و «هر که به بستر رود و (توحید) را یازده بار بخواند خانه او و همسایگانش مصون است.» (ثوابالأعمال و عقاب الاعمال، ص 128)
امام کاظم علیه السّلام از پدرش امام صادق علیه السّلام روایت نموده که امام علی علیه السّلام فرمود: «هر که نماز صبح را به جا آورد و پس آنگاه سوره توحید را یازده بار تلاوت کند، در آن روز گناهی مرتکب نشود هر چند شیطان بخواهد.»(مجلسی، بحارالأنوار، ج 83 ص 135)
حوزه نت
شعرهای زیبای مذهبی برای کودکان
شعرهای زیبای مذهبی برای کودکان
:اونای ک بچه کوچیک دارن با دقت بیشتر ⚽
به جای یه توپ دارم قلقلیه این شعر و به بچه ها یاد بدید یه دل دارم حیدریه❤️ عاشقه مولا علیه ❤️ من این دل ونداشتم ❤️ از تو بهشت برداشتم❤️ خدا بهم عیدی داد. ❤️ عشق مولا علی داد. ❤️ علی وجود و هستیه ❤️ دشمن ظلمو پستیه. ❤️ علی ندای بینواس❤️❤️ علی تجلی خداس ❤️❤️ علی قرآن ناطقه ❤️❤️جد امام صادقه ❤️❤️ علی که شمشیر خداس ❤️ دست علی همراه ماس. ❤️ رو دلامون نوشته ❤️❤️ مولا علیو عشقه❤️❤️❤️ ☔☔☔☔☔☔☔☔☔ ?ﺷﻌﺮ ﺯﻳﺒﺎ ﺑﺮاى ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ? کوچولو بچرخ می چرخم دور علی می چرخم ? قبله ی من همینه امام اولینه? کوچولو بشین می شینم عشق علیه دینم ? دشمنی با دشمنات حک شده رویه سینم ? کوچولو پاشو پامی شم فدای مولا می شم? نوکر عاشقای حضرت زهرا می شم? کوچولو بایست می ایستم بدون که تنها نیستم ? دست علی یارمه خودش نگه دارمه?? ????????? براي كودكان خود از اين شعر براي تشويق به نماز استفاده كنيد.? اتل متل پروانه? نشسته روي شانه? صدا مياد چه نازه ? ميگه وقت نمازه? به اين صدا چي ميگن? میگن اذان اقامه? شيطونه ناراحته ? دنبال يه فرصته? ميگه آهاي مسلمون ? نماز رو بعدا بخون? ?✏?✏?✏? ✏ ترجمه سوره حمد با شعر کودکانه: بسم الله الرحمن الرحيم سپاس براي خداست / خدايي که بي همتاست / بخشنده و مهربان / خالق هر دو جهان / ما او را مي پرستيم / از او ياري مي گيريم / به ما عنايت نما / ما را هدايت فرما / راهي که راه خوبهاست / نه بد راه گمراهان / ما بنده ي او هستيم / وقتي تو غم اسيريم / نشون بده راه راست / نه راه زشت شيطان ??????? ?✏?✏?✏? ترجمه سوره مسد بصورت شعر کودکان: بسم الله الرحمن الرحيم تبت يدا ابي لهب / جهنميست ابي لهب / دشمن پيغمبر ماست / بد جنس و پست و بي حياست / لنگه ي او همسرشه / اون زني که بار مي کشه خار بيابون بار اوست / آزار خوبا کار اوست / طنابي داره از مسد / سينه ي او پر از حسد. ??????? ?✏?✏?✏? ✏ سوره فیل: کي بود کي بود ابرهه - چيکار مي کرد تو مکه - اون آدم خيلي بد - سوي مکه حمله کرد - يک لشگر فيل داشت - يک سپاه عظيم داشت - مي رفت به سوي مکه - تا که بکوبه کعبه - چي شد چي شد يکباره - بارون سنگ مي باره - يه عالمه ابابيل - اومد رو لشگر فيل - تو پاهاشون سنگ داره - با دشمنا مي جنگه - چي شد چي شد نتيجه - دشمنا نابود شدن - خاکستر و دود شدن - سوره ي فيل نازل شد - قصه ي ما کامل شد. ??????? ?✏?✏?✏? ✏ سوره کوثر: بسم الله الرحمن الرحيم؛ يک روزي روزگاري / آدم هاي خيلي بد / رسول را اذيت کردن / گفتن که اي محمد / بي پسر و بي ياور / تويي تنها و ابتر / خدا جوابشون داد / اين آيه را نشان داد / هر کس که گفته ابتر / خودش شده بي ياور / ما به تو هديه داديم / زهرا رو بخشيده ايم / جايزه ي تو باشه / زهرا که بهترينه ??????? ?✏?✏?✏? ✏سوره عصر: بسم الله الرحمن الرحيم؛ به عصر قسم خورد خدا / تو اين سوره ، بچه ها مي کنه آدم زيان / اگه نباشه ايمان / کارهاي خوب که باشه / خدا هم راضي مي شه توکل کن بر خدا / صبور باشيد تو کارها / هميشه و هر کجا / باشيد يه ياد خدا ✏ سوره ناس: بسم الله الرحمن الرحيم؛ بگو که اي خدايا / پناه من تو هستي / تويي که راه خود را / به روي من نبستي / پروردگار انسان / اي خداي مهربان / پناه مي آرم به تو / از حمله هاي شيطان ??????? ?✏?✏برای کوچولو دار ها لطفا کپی کنید @shomarshmakuszohur
درخواست امام حسین علیه السلام در دعای عرفه
درخواست امام حسین علیه السلام در دعای عرفه
امام حسین (علیه السلام)اَللّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَانّی اَراکَ وَ اَسْعِدْنی بِتَقویکَ وَ لا تُشْقِنی بِمَعْصِیَتِکَ.
خدایا! چنانم کن که از تو بترسم گویا که تو را می بینم، و با پرهیزگاری مرا خوشبخت گردان، و به نافرمانی ات بدبختم مکن.
راه های عاشق شدن مطالعه
با این سه راه عاشق مطالعه میشوید!
بعضی از کتاب ها ساده لباس می پوشند و بعضی لباس های عجیب و غریب و رنگارنگ دارند.
بعضی از کتاب ها برای ما قصه می گویند تا بخوابیم و بعضی قصه می گویند تا بیدار شویم.
بعضی از کتاب ها تنبل هستند.بعضی از کتاب ها زیاد می خوابند و همیشه خمیازه میکشند.
بعضی از کتاب ها شاگرد اول می شوند و جایزه می گیرند.بعضی مردود می شوند و بعضی تجدید
(زندهیاد قیصر امینپور، کتابها مثل آدمها هستند)چطور عاشق مطالعه بشویم؟
سه راه پیشنهاد میکنیم: اول: مطلبی که انتخاب میکنید مناسب شما باشد، دوم: روالی را دنبال کنید که برایتان لذت بخش باشد، سوم: کاری کنید کودکان به مطالعه علاقمند بشوند.
اولین روش از سه روش پیشنهادی:
مطلبی که انتخاب میکنید مناسب شما باشد1. به انگیزهتان برای مطالعه کردن فکر کنید.
هرکس ممکن است دلیل متفاوتی برای خودش داشته باشد. قبل از اینکه کتابی بردارید، به این فکر کنید که میخواهید چه چیزی از مطالعه کردن به دست بیاورید. بعضیها دوست دارند کتابهایی بخوانند که مهارتهای جدیدی به آنها بیاموزد، از زبانهای برنامه نویسی رایانهای گرفته تا مهارتهای شکار در طبیعت و چادر زدن. کسانی هم هستند که از داستانها لذت میبرند، میخواهد خیالی باشد یا زندگینامه واقعی. دوست دارند با داستانها به زمانهایی که نزیستهاند بروند و به مکانهایی که ندیدهاند سفر کنند و با افرادی که نمیشناسند ملاقات کنند. اول از همه به پاسخ همین سوال فکر کنید که هدفتان از مطالعه چیست و میخواهید چه چیزی بدست بیاورید؟
اگر چیزی بخوانید که هدفی پشتش باشد احتمال اینکه به مطالعه علاقمند بشوید خیلی بیشتر میشود. اگر خواندن برای رفع تکلیف باشد و احساس کنید که “باید” مطالعه کنید، احتمال دارد که اثر کمتری بر جذب علاقهی شما داشته باشد.امتحان کنید.
صفحات: 1· 2
خدایا برای تو بود، بپذیر!
خدایا برای تو بود، بپذیر!
پوریای ولی در شهرها می گشت و با قهرمان هر دیاری کشتی می گرفت و چنین زندگی می گذرانید. او به اصفهان رفت تا با ناموری از آن دیار مبارزه کند.
زمان مبارزه دو قهرمان معین شد و به اطلاع عموم مردم رسید.
روزی قبل از کارزار، پوریا از کوچه ای می گذشت. پیرزنی حلوای نذری به او تعارف نمود.
پوریا پرسید: برای چه نذر کرده ای؟ پیرزن گفت: فرزندم با پهلوان پهلوانان کشتی می گیرد، اداره زندگی من و خانواده خودش با اوست، نذر کرده ام پیروز شود تا جیره ما قطع نگردد.
این سخن پوریا را تکان داد، او متحیر مانده بود چه کند؟ آیا آنطور که می خواهد کشتی بگیرد و پیروز از میدان درآید و امید این پیرزن را قطع نماید یا فرمایش مولای متقیان علی علیه السلام که فرمود شجاع ترین مردم کسی است که بر نفس خود چیره شود، عملی سازد.
به هر حال وقت مبارزه فرا رسید، دو قهرمان در مقابل هم قرار گرفتند. پوریا حرکتی چند انجام داد، متوجه شد حریفش قدرت چندانی ندارد، ولی بر نفس خود چیره گشت و شجاعانه بر وسوسه ها فائق آمد و با حرکاتی نمایشی خود را به زمین زد و پهلوان اصفهانی بر سینه وی نشست، وی در آن حال به حضور حق عرضه داشت: خدایا برای تو بود، بپذیر!
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
نکته:انسان هر لحظه باید مراقب باشد که شیطان بر اوغلبه نکند به خصوص زمانی که قدرت یا شهرت پیدا کرد عجب وغرور به سراغش می آید که سخت ترین امتحان است لذا پوریای ولی با غلبه بر نفسش پیروز واقعی میدان شد.
شرح حکمت ۱۳۱نهج البلاغه
? شـــرححـــکـــمـــت١٣١ ❣️امير المومنين _عليه السلام _در ادامه مى فرمايد : ✨ان الدُّنْيَا دَار صِدْق لِمَن صَدَقَهَا وَدَار عَافِيَة لِمَن فَهِم عَنْهَا، وَدَار غِنًى لِمَن تَزَوَّد مِنْهَا، وَدَار مَوْعِظَة لِمَن اتَّعَظ بِهَا✨ ?«دنيا سراى صدق و راستى است براى آن كس كه به راستى با آن رفتار كند و جايگاه عافيت است براى كسى كه از آن چيزى بفهمد و سراى بى نيازى است براى آن كس كه از آن توشه برگيرد و محل موعظه و اندرز است براى آن كس كه از آن اندرز گيرد» ✍? به اين ترتيب، دنيا گرچه در نظر اول «دار الغرور» و «دار لهو و لعب» است ولى با دقت مى تواند به سراى عافيت و موعظه و برگرفتن زاد و توشه تبديل شود و نردبان ترقى انسان براى قرب الى الله باشد و معراج مؤمن و مزرعه آخرت گردد. ? @nahjolbalaqh_hekma