اینفوگرافی راهکارهای زندگی موفق در قرآن کریم جزء13-15
سایت تبیان
اینفوگرافی راهکارهای زندگی موفق در قرآن کریم جزء10-12
سایت تبیان
اینفوگرافی راهکارهای زندگی موفق در قرآن کریم جزء7-9
سایت تبیان
اینفوگرافی راهکارهای زندگی موفق در قرآن کریم جزء4-6
اینفوگرافی راهکارهای زندگی موفق در قرآن کریم
گلی از بوستان امامت
گلی از بوستان امامت
حضرت معصومه علیها السلام در سال 173 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود. پدرش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می گفتند. آغاز ماه ذی قعده برای حضرت رضا علیه السلام و دودمان نبوت پیام آور شادی و پایان بخش انتظاری عمیق و شورآفرین بود؛ زیرا حضرت نجمه فرزندی جز حضرت رضا علیه السلام نداشت و مدت ها پس از حضرت رضا نیز دارای فرزندی نشده بود. از آنجا که سال ولادت حضرت رضا علیه السلام 148 هجری قمری و سال ولادت حضرت معصومه علیها السلام 173 قمری است و بین این دو ولادت بیست و پنج سال فاصله بود و از طرفی امام صادق علیه السلام ولادت چنان دختری را مژده داده بود، خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله بی صبرانه در انتظار طلوع خورشید وجود حضرت معصومه علیها السلام بودند. آن حضرت در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری به جوار رحمت حق شتافت.
حوزه نت
5شوال 60: ورود مسلم بن عقیل به کوفه
مسلم بن عقیل کیست ؟
جناب مسلم بن عقیل بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم برادرزاده حضرت علی علیه السلام است. مسلم همسر رقیه دختر حضرت علی علیه السلام است که مادرش کلبیه بود. وی به سال 60 ه.ق شهید گشت و از اجله بنی هاشم و کسی است که سید الشهداء او را به لقب ثقه ملقب فرموده. وی صاحب رأی و علم و شجاعت بوده و در مکه اقامت داشت. چون مردم کوفه اطاعت خود را نسبت به امام حسین علیه السلام اعلام داشتند. حسین بن علی او را روانه کوفه ساخت که به نام آن حضرت از اهالی کوفه بیعت بگیرد . اما یزید، عبیدالله بن زیاد را به حکومت کوفه فرستاد و عبیدالله مردم را از بیعت حسین علیه السلام منع و آنان را متفرق کرد و مسلم را به شهادت رساند.
مسلم بن عقیل پیش از واقعه عاشورا
بنابر شهادت منابع تاریخی اهل سنت، مسلم در عنفوان جوانی بود و حدود هجده سال داشت که پدرش عقیل بدرود زندگانی گفت و خانواده پر جمعیت خود را بدون سرپرست گذاشت و از دنیا رفت و از آن پس سرپرستی خانواده به دوش مسلم علیه السلام و برادرانش افتاد. عقیل در روزگاری که معاویه خلافت جامعه مسلمانان را به دست گرفته بود، چشم از جهان فرو بست. برخی تاریخ درگذشت او را به سال 50 هجری نگاشته اند.
نامه های کوفیان
زمانی که دوازده هزار نامه با بیش از بیست و دو هزار امضا از طرف کوفیان به دست امام حسین علیه السلام رسید، آن حضرت تصمیم گرفت به نامه های ایشان پاسخ دهد. از این رو، نماینده ای از طرف خود برای بررسی اوضاع و سنجش روحیه مردم به کوفه فرستاد. به این منظور، نامه ای برای ایشان نوشت و مسلم بن عقیل، عموزاده و شوهرخواهر خویش را به عنوان سفیر و نماینده به کوفه فرستاد.
مأموریت خطیر مسلم در سفر به کوفه، تحقیق درباره این بود که آیا عموم بزرگان و خردمندان شهر، آماده پشتیبانی از امام حسین علیه السلام و عمل به نامه هایی که نوشته اند هستند یا نه؟ مسلم شبانه وارد کوفه شده، به منزل یکی از شیعیان مخلص رفت. خبر ورود مسلم در شهر طنین انداز گردید و شیعیان نزد او رفت و آمد و با امام علیه السلام بیعت می کردند. در تاریخ آمده که دوازده، هجده و یا به نقل از ابن کثیر، چهل هزار نفر با مسلم بیعت نمودند.
روزشمار حرکت حضرت مسلم به کوفه تا شهادت
15 رمضان 60: رسیدن هزاران نامه دعوت به دست امام،سپس فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه برای بررسی اوضاع
5 شوال 60: ورود مسلم بن عقیل به کوفه،استقبال مردم از وی و شروع آنان به بیعت
11 ذی قعده 60: نامه نوشتن مسلم بن عقیل از کوفه به امام حسین و فراخوانی به آمدن به کوفه
8 ذی حجه 60: دستگیری هانی،سپس شهادت او، خروج مسلم بن عقیل در کوفه با چهار هزار نفر،سپس پراکندگی آنان از دور مسلم و تنها ماندن او و مخفی شدن در خانه طوعه. تبدیل کردن امام حسین«ع» حج را به عمره در مکه، ایراد خطبه برای مردم و خروج از مکه همراه با 82 نفر از افرادخانواده و یاران به طرف کوفه.
9 ذی حجه 60: درگیری مسلم با کوفیان،سپس دستگیری او و شهادت مسلم بر بام دار الاماره کوفه
مسلم در کوفه
مسلم پس از چهل روز بررسی اوضاع کوفه، نامه ای به این مضمون به امام حسین علیه السلام نوشت: «آنچه می گویم حقیقت است. اکثریت قریب به اتفاق مردم کوفه آماده پشتیبانی شما هستند؛ فورا به کوفه حرکت کنید». امام که از احساسات عمیق کوفیان با خبر شده بود، تصمیم گرفت به سوی این شهر حرکت کند.
صفحات: 1· 2
آیا زمان شب قدر، برای همه مردم کره زمین یکسان است؟
آیا زمان شب قدر، برای همه مردم کره زمین یکسان است؟
فلسفه وجود شب قدر چیست؟
پاسخ: با توجه به روایاتی که درباره علت وجود این شب پر فضیلت بیان شده اند، مشخص می شود که اصل وجود چنین شبی به نوعی لطف ویژه الهی و فرصتی مغتنم برای مومنین است که می توانند با بهره گیری از برکات این شب کاستی ها و کوتاهی های خود را در طی مسیر کمال و رشد جبران کنند. امام باقر(ع)، در پاسخ به این پرسش که چرا شب قدر به وجود آمده و به عبارت دیگر فلسفه شب قدر چیست، فرموده است: «اگر خداوند کارهاى مومنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمى رسند، اما از راه لطف کارهاى نیکوى آن ها را چند برابر مى کند تا کاستى هایشان جبران شود.»
****
چرا فقط در یک شب از سال تمام تقدیر انسان تعیین می شود؟
پاسخ : اصل وجود این شب یک لطف ویژه و فوق العاده است، و اگر کسانی بدون توجه به شب قدر مشروط بر این که تعمدا در این شب با خواست و اراده خداوند مخالفت نکرده و مانند سایر شب ها از آن عادی عبور کنند به سرنوشت بدی دچار نخواهند شد. نهایتا از برخی از الطاف خاص الهی محروم می شوند.
البته تقدیر مقدرات افراد در این شب به صورت قطعی و تغییر ناپذیر نیست. بلکه می توان با مواردی نظیر در خواست از خداوند و دعا و صدقه و در طول سال آن را تغییر داد. لذا افراد زیادی که از فرصت این شب محروم مانده اند می توانند در طول سال با تلاش و دقت بیشتر سرنوشت خود را تغییر دهند و بهبود بخشند؛ همانطور که در مقابل نیز افرادی که در شب قدر بهترین مقدرات را برای خود زمینه سازی کرده اند با بی توجهی در طول سال خود را از محقق شدن مقدرات خوب محروم می کنند.
*****
آیا امکان تغییر اموری که در شب قدر مقدر می شوند، وجود دارد؟
پاسخ: به گفته امیر المؤمنین علی(ع)، در هر سال یک بار شب قدر است، و در این شب تمام امور انسان، حوادث و جریانات زندگی او برای سال آینده مشخص می شود. با این حال، ممکن است قبل از رخ دادن برخی اتفاقات، تغییراتی در تقدیر انسان ایجاد شود. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در این باره آورده است: «هیچ منافاتى ندارد که در شب قدر مقدر بشود ولى در ظرف تحققش طورى دیگر محقق شود، چون کیفیت موجود شدن مقدر، امرى است، و دگرگونى در تقدیر، امرى دیگر است، هم چنان که هیچ منافاتى ندارد که حوادث در لوح محفوظ معین شده باشد، ولى مشیت الهى آن را تغییر دهد. »
امام رضا(ع) در حدیثی درباره چگونگی تغییر امور مقدر شده سخنی را از پیامبر(ص) نقل کرده است. در این روایت آمده است:
« پدرم مرا از پدرانش خبر داد که رسول خدا(ص) فرمود که خداى عز و جل به سوى پیغمبرى از پیغمبرانش وحى فرمود که فلان پادشاه را خبر ده که من تا فلان وقت او را می میرانم پس آن پیغمبر به نزد پادشاه آمد و او را خبر داد و پادشاه بر روى تخت خویش نشسته بود پس آن پادشاه خدا را خواند و دعاء کرد تا از تخت فرو افتاد و گفت که اى پروردگار من مرا مهلت ده تا طفلم بزرگ شود و کار خود را بگذارم. پس خداى عز و جل بسوى آن پیغمبر وحى فرمود که بیا به نزد فلان پادشاه و او را اعلام کن که من در اجلش زمان دادم و پانزده سال در عمرش افزودم. آن پیغمبر عرض کرد که اى پروردگار من، تو می دانى که من هرگز دروغ نگفتهام. خداى عز و جل به سوى او وحى فرمود که جز این نیست که تو بنده فرمان دادهشده ای (یعنی سخن قبلی تو دروغ نبود و پیغامی بود که باید می رساندی) پس این مطلب را به او برسان.»
****
آیا شب قدر پیش از اسلام هم بوده است؟ و آیا با شب قدر مسلمانان تفاوت داشته است؟
صفحات: 1· 2
قرائت قرآن هدیه به اهل بیت و ثواب مضاعف آن
چرا گفته شده: اگر قرائت قرآن را به اهل بیت علیهم السلام هدیه کنید، ثواب آن مضاعف می شود؟
پاسخ
خواندن قرآن یک عمل مستحب است و هر عمل مستحبی، برای خودش ثواب دارد. هدیه کردن نیز برای خودش عمل مستحبی است و ثواب جداگانه دارد و وقتی به پیامبر و ائمه علیهم السلام هدیه می شود، خداوند به احترام و عظمت آنان ثواب ویژه ای به شخص عنایت می کند همان گونه که اگر کسی در راه خدا قرضی بدهد، چند برابر، از خدا می گیرد. از طرفی ائمه علیهم السلام مجرای فیض الهی اند و ریزش رحمت و فزونی ثواب به سبب برکات وجودی آنان فزونی می یابد.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: در دعا ابتدا بر اهل بیت صلوات بفرستید تا در اثر ریزش رحمت الهی، به شما هم رحمت برسد.[1] در نتیجه هدیه صلوات و ختم قرآن به ارواح پاک آنان، موجب فزونی رحمت و افزایش فیض الهی است.
شخصی به نام علی بن مغیره خدمت امام موسی بن جعفر علیه السلام عرض کرد: در ماه رمضان چند بار قرآن را ختم می کنم؛ روز عید فطر که فرا می رسد، یکی از آنها را به پیامبر صلی الله علیه و آله یکی را به حضرت علی علیه السلام، یکی را به حضرت فاطمه علیها السلام و بقیه را به سایر امامان علیهم السلام- تا برسد به شما- اهدا می کنم. در برابر این عمل چه پاداشی برای من است؟ امام هفتم علیه السلام فرمود: پاداش تو آن است که در روز قیامت با آن بزرگواران خواهی بود. عرض کردم: اللَّه اکبر! آیا چنین پاداشی برای من است؟
حضرت سه مرتبه فرمود: آری».[2]
پی نوشت ها
[1] . نهج البلاغه، حكمت 30 نقل از: جوادى آملى، تفسير موضوعى، ج 8.
[2] . بحارالانوار، ج 98، ص 5، المكتبه الاسلاميه.
حوزه نت