عید نوروز و کنترل گلیم خود
عید نوروز و کنترل گلیم خود
اعتدال در مصرف داشته باشیم و زیاده روی نکنیم مخصوصا در نوروز
مکن تُرک تازی بکن ترکِ آز
به قدرِ گلیمت بکُن پا دراز
(سعدی)
قال رسول الله(ص): مَنِ اقْتَصَدَ فِی مَعِیشَتِهِ رَزَقَهُ اللَّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللَّهُ اللَّهُ؛ پیامبر رحمت و هدایت فرمودند: هر کس در زندگی میانه روی کند خدا روزی او را زیاد می گرداند وهر کس تبذیر(اسراف) کند خدا او را از روزی محروم گرداند (کلینی، 1407، ج4، ص54).
قَالَ الصَّادِقُ(ع): مَنْ قَنِعَ بِالْمَقْسُومِ اسْتَرَاحَ مِنَ الْهَمِّ وَ الْکرْبِ وَ التَّعَبِ وَ کلَّمَا نَقَصَ مِنَ الْقَنَاعَةِ زَادَ فِی الرَّغْبَةِ وَ الطَّمَعُ فِی الدُّنْیا أَصْلُ کلِّ شَرٍّ وَ صَاحِبُهَا لَا ینْجُو مِنَ النَّارِ إِلَّا أَنْ یتُوبَ وَ لِذَلِک قَالَ النَّبِی( ص): الْقَنَاعَةُ مُلْک لَا یزُولُ وَ هِی مَرْکبُ رِضَا اللَّهِ تَعَالَی تَحْمِلُ صَاحِبَهَا إِلَی دَارِهِ(منسوب به جعفربن محمد علیه السلام، امام ششم علیه السلام، مصباح الشریعة، بیروت، اعلمی - بیروت، 1400، ص202). . کسی که به قسمت و داده خدا راضی و قانع شد؛ از فکر و غصه و زحمت نجات پیدا کرده و راحت می شود، و هر چه قناعت کمتر باشد؛ حرص و طمع بیشتر شده و زحمت و ناراحتی و فکر افزونتر خواهد شد. لذا پیامبر گرامی فرمود: قناعت مالکیت و سلطنتی است که پاینده است. قناعت مرکب رضایت و خوشنودی پروردگار متعال است، و شخص قناعتکار که سوار قناعت است به وسیله آن به سوی خداوند سیر می کند)قناعت اگر در تمام مراحل زندگی (پوشاک، خوراک، مسکن، شهوات، تمایلات نفسانی، ثروت، ملک) صورت بگیرد؛ ریشه طمع و شهوت و هوی های نفسانی قطع شده، و با آسایش خاطر و راحتی تن و دل می توان توجه کامل به عالم روحانیت و لقاء پروردگار محبوب پیدا کرد. البته استفاده از دنیا به مقدار حاجت و لزوم در زندگی است، و اضافه بر آن غیر از تحمل زحمت و مشقت نتیجه ای نداشته، و از توجهات غیبیه و عوالم روحانیت و سیر به سوی سعادت و کمال و حقیقت نیز محروم خواهد شد).
در سر نه هوای مال و جاهی دارم
در دل نه غم زر و سپاهی دارم
صاحب نظری توجهی گر بکند
چون آینه چشم یک نگاهی دارم
حوزه نت
ادّعائی بزرگ از کودکی 25 ماهه
ادّعائی بزرگ از کودکی 25 ماهه
طبق آنچه محدّثین و مورّخین ثبت کرده اند:
حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام موهای سرش کوتاه و فِر خورده شده و چهره مبارکش نمکین بود، که تقریبا از این جهت مقداری شبیه افراد سیاه پوست به نظر می رسید.
به همین جهت، اشخاص منافق و فرصت طلب که هر لحظه دنبال سوژه ای هستند تا بتوانند ضربه خویش را وارد سازند.
لذا در نَسَب حضرت تشکیک به وجود آوردند و گفتند: این فرزند امام علی بن موسی الرّضا علیهما السلام نیست.
به قدری این شایعه و تهمت در افکار عدّه ای اثر گذاشت که مجبور شدند حضرت جواد علیه السلام را که بیش از حدود 25 ماه از عمر مبارکش سپری نگشته بود، بردارند و نزد افراد قیافه شناس و نسب شناس آورند تا موضوع برای همگان روشن و ثابت شود که این کودک از چه خانواده ای است.
همین که آن کودک معصوم را نزد قیافه شناسان - که در جمع عدّه ای از اشخاص مختلف بودند - بردند، ناگاه همگی آن نسب شناسان از عظمت و هیبت آن کودک به سجده افتادند؛ و چون سر از سجده برداشتند، اظهار داشتند:
وای بر شماها! این ستاره درخشان و این اختر روشنائی بخش را بر ما عرضه می دارید؟!
به خدای بزرگ سوگند، این کودک پاک و منزّه از هر نوع رجس و آلودگی است، او از خانواده ای پاک و تکامل یافته است، او در تمام مراحل انتقال در ارحام، نیز پاک و منزّه قرار گرفته است.
به خدا سوگند، او از ذرّیه رسول اللّه صلی الله علیه و آله و از فرزندان امیرالمؤ منین، علی بن ابی طالب علیه السلام می باشد.
بروید و به خداوند سبحان پناه ببرید؛ و از چنین افکار و دسیسه های نابخردانه، توبه نمائید و در نسب او هیچ گونه شک و تردید نداشته باشید.
امام محمّد جواد علیه السلام در تمام این حالات و لحظه ها، حمد و ثنای خداوند متعال را بر زبان جاری می نمود.
پس از آن که سخن قیافه شناسان پایان یافت، حضرت لب به سخن گشود و ضمن خطبه ای طولانی - که همه افراد را که از اقشار مختلف بودند، به تعجّب و حیرت وا داشت - اظهار نمود:
شکر و سپاس خدای را، که ما را از برگزیدگان نور خودش قرار داد؛ و از بین نیکان، ما را انتخاب نمود؛ و نیز ما را از امانت داران خویش به حساب آورد و حجّت و راهنمای بندگانش قرار داد و….
بعد از آن فرمود: ای جمعیت حاضر! همانا من محمّد جواد، پسر علی رضا، فرزند موسی کاظم، فرزند جعفر صادق، فرزند محمّد باقر، فرزند علی زین العابدین، فرزند حسین شهید، فرزند امیرالمؤ منین علی مرتضی و فاطمه زهراء دختر محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله هستم.
آن گاه افزود: مرا بر افراد قیافه شناس عرضه می دارند؟!
به خداوند یکتا سوگند، من نسبت به نسب های همه مردم از خودشان و از دیگران آشناترم، من به تمام اسرار درونی و علنی اشخاص کاملا آگاه هستم.
و در ادامه، بعد از بیان مطالبی بسیار مهمّ، اظهار داشت: چنانچه دولت های کفر و افراد دنیاپرست نمی بودند و بر علیه ما و دیگر مؤ منین شورش نمی کردند، مطالبی را اظهار می نمودم که تمام اشخاص در حیرت و تعجّب قرار گیرند.
و سپس دست مبارک خود را بر دهان خویش نهاد و آخرین سخنش چنین بود:
ای محمّد! خاموش باش همچنان که پدرانت خاموش گشتند و صبر و شکیبائی را پیشه خود قرار بده؛ و در اظهار حقایق همانند پیامبران اولوالعزم عجله منما، همانا که مخالفین جزای گفتار و اعمالشان را خواهند دید.[1]
پی نوشت
[1] هداية الكبرى حضينى : ص 296، حيلة الا برار: ج 4، ص 534، ح 2.حوزه نت
چرا باید در سجده از مهر استفاده می شود؟
چرا باید در سجده از مهر استفاده می شود؟
حضرت آیت الله سیستانی به پرسشی درباره سجده پاسخ داده اند.
متن پرسش و پاسخ به این شرح است:
پرسش: چرا باید در سجده از مهر استفاده می شود ؟
پاسخ: در نماز باید سجده بر زمین یا آنچه از زمین روئیده است باشد و خوردنی وپوشیدنی نباشد و در زندگی امروزی چون خانه ها مساجد و سالن ها با موکت وفرش و امثال آن پوشیده شده است که سجده بر آنها صحیح نیست لذا از مهر که از جنس خاک است برای سجده استفاده می شود و نیز موضع سجده باید پاک باشد التزام بر این شرط در مهر آسانتر است . البته سجده بر تربت سیدالشهدا از همه بهتر است .
حوزه نت
ماه رجب در کلام علما، مراجع تقلید و بزرگان دین
ماه رجب در کلام علما، مراجع تقلید و بزرگان دین
ماه رجب از ماههای پرفضیلت الهی است که در عظمت آن در روایات مطالب فراوانی آمده است و علما، مراجع تقلید و بزرگان دین نیز بسیار روی این ماه باعظمت تاکید کرده اند.
عظمت و فضیلت بسیار زیاد ماه رجب که در کلام ائمه معصومین علیهم السلام به صورت فراوان می توان ملاحظه کرد باعث شده، این ماه عارفان و پویندگان راه حق، از فرصتهایی چون ماه رجب، مثل دری گرانبها و قیمتی مراقبت کنند و به راحتی از آن نگذرند و با استفاده از شبها و روزهای آن، در انس بیشتر با خداوند بکوشند. در این گزارش به گوشه ای مراقبتها و فضیلتهای ماه رجب از نگاه علما و بزرگان دین می پردازیم:
آیت الله العظمی میرزا جواد ملکی تبریزی
مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی، استاد بزرگ اخلاق و عرفان، در کتاب شریف و ارجمند المراقبات درباره دلایل شرافت ماه رجب، مینویسد: «ماه رجب، یکی از ماههای حرام میباشد و از اوقات دعاست.[این ماه] حتی در زمان جاهلیت نیز به این مطلب مشهور بوده و مردم آن زمان منتظر این ماه بودند تا در آن دعا کنند. همچنین این ماه، ماهِ امیرالمؤمنین علیه السلام است، چنانچه طبق روایات شعبان ماهِ رسول خدا و رمضان ماه خدای متعال میباشد».
آیت الله العظمی قاضی طباطبایی:
مرحوم آیت الله العظمی قاضی طباطبایی به شاگردان خود در ماههای رجب، شعبان و رمضان این توصیه ها را می کردند:
اول: بر شما باد به اینکه نمازهای فریضۀ خود را با نوافل آن که مجموعاً پنجاه و یک رکعت5 است، در بهترین اوقاتشان انجام دهید؛ و اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت6 آنرا بجا بیاورید. چنانچه باز هم شواغل دنیا شما را بازداشت، حتماً نافلۀ ظهر را که به او «صلوة أوّابین» می گویند، انجام بدهید. و نماز ظهر را هم در وقت فضیلت انجام دهید که در قرآن بدان تأکید شده و مراد از صلوة وُسطی» همان نماز ظهر است.
دوم: امّا در مورد نافلۀ شب بخصوص باید بدانید که: انجام دادن آن در نظر مؤمنین و سالکان حضرت معبود از واجبات است و هیچ چاره ای جز أتیان آن نیست! و تعجّب است از کسانی که قصد رسیدن به مرتبهای از مراتب کمال را داشته ولی به قیام شب و انجام نوافل آن بیتوجّه هستند! و ما هیچگاه ندیده و نشنیدهایم که احدی به یک مرحله و مرتبه ای از کمال راه یافته باشد مگر بواسطۀ برپاداری نماز شب.
سوم: بر شما باد به قرائت قرآن کریم در نافلههای شب که انسان را حرکت داده، سیر او را سریع مینماید و برای او بسیار مفید است. تغنّی به قرآن، انسان را بخدا نزدیک میکند! بخلاف غنای محرم که آدمی را به لهو میکشاند. پس تا می توانید در شبها قرائت قرآن کنید، چرا که قرائت قرآن شراب مؤمنین است.
چهارم: بر شما باد اینکه: به انجام دادن اوراد و أذکاری که هر یک از شما بعنوان دستور در دست دارید، ملتزم و متعهد باشید! و بر شما باد به مداومت سجدۀ یونسیّه و گفتن ذکر یونسیّه: «لا إلهَ إلا أنتَ سُبحانکَ إنی کُنْتُ مِن الظالمین7» در سجده از پانصد تا هزار مرتبه.
پنجم: بر شما باد به زیارت مشهد اعظم، که مراد همان حرم مطهر امیرالمؤمنین و قبر نورانی آن بزرگوار است، و نیز سایر مشاهد مشرفۀ اهل البیت (ع) و مساجد معظمه مانند: مسجد الحرام، مسجد النبی، مسجد کوفه، مسجد سهله و بطور کلی هر مسجدی از مساجد! زیرا مؤمن در مسجد، همانند ماهی است در آب دریا!
ششم: و هیچگاه پس از نمازهای واجب خود، تسبیحات حضرت صدیقه صلَوات الله علیها را ترک ننمائید، زیرا این تسبیحات، یکی از انواع «ذکر کبیر» شمرده شده است.
هفتم: یکی از وظائف مهم و لازم برای سالک إلی الله، دعا برای فرج حضرت حجّت صلوات الله علیه در قنوت «وَتْر» است. بلکه باید در هر روز و در همۀ اوقات و همۀ دعاها، برای فرج آن بزرگوار دعا نمود.
هشتم: یکی دیگر از وظائف لازم و مهم، قرائت زیارت جامعه، معروف به «جامعۀ کبیره» در روز جمعه است.
نهم: لازم است که قرائت قرآن حتماً کمتر از یک جزء نباشد.
دهم: تا می توانید بسیار به دیدار و زیارت برادران نیکوکار خود بشتابید، چرا که براستی آنها برادرانی هستند واقعی که در تمام مسیر، همراه انسانند و با رفاقت خویش، آدمی را از کریوه های نفس و تنگناها و عقبات آن عبور می دهند.
یازدهم: به زیارت اهل قبور ملتزم باشید ولی نه بصورت مداوم و همه روزه (مثلاً در هفته، یک روز انجام بگیرد) و نباید زیارت قبور در شب واقع گردد.
امام خمینی(ره)
بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی روح الله الموسوی الخمینی در باب فضیلت ماه رجب و دعاهای این ماه معتقد است: این دعاهایی که در ماهها هست، در روزها هست، خصوصاً، در ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، اینها انسان را همچو تقویت روحی می کند- اگر کسی اهلش باشد… همچو راه را برای انسان باز می کند و نور افکن است برای اینکه، این بشر را از این ظلمتها بیرون بیاورد و وارد نور بکند که معجزه آساست.!»
همچنین امام خمینی(ره) در جای دیگری اشاره می کند: این سه ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، برکات بسیار نصیب انسان، انسانهایی که می توانند استفاده کنند از این برکات، شده است.البته مبدأ همه مبعث است و دنبال او تمام جهاتی که هست. در ماه رجب، مبعث بزرگ و ولادت مولا علی بن ابی طالب- سلام اللَّه علیه- و بعض ائمه دیگر، و در ماه شعبان ولادت حضرت سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- و ولادت حضرت صاحب- ارواحنا له الفداء- و در ماه مبارک، نزول قرآن بر قلب مبارک پیغمبر اکرم بوده است. و شرافت این سه ماه در زبانها و در بیانها و در عقلها و در فکرها نمی گنجد. و از برکات این ماهها ادعیه ای است که وارد شده است در این ماهها.»
مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری در فضیلت ماه رجب می فرمایند: ماه رجب فرصت خوبى است؛ ماه دعاست، ماه توسل است، ماه توجه است، ماه استغفار است. دائم هم باید استغفار کنیم. هیچ کس هم خیال نکند که من از استغفار مستغنىام. پیغمبر خدا می فرماید که: «انّه لیغان على قلبى و انّى لأستغفر اللَّه فى کلّ یوم سبعین مرّة». بلاشک پیغمبر هم حداقل روزى هفتاد مرتبه استغفار میکرد. استغفار براى همه است؛ بخصوص ماها که در این تحرکات مادى، در این دنیاى مادى غرقیم و آلودهایم. استغفار بخشى از این آلودگى را پاکیزه میکند و از بین میبرد. ماه استغفار است؛ انشاءاللَّه فرصت را مغتنم بشماریم. حلول این ماه را به شما تبریک عرض می کنیم. انشاءاللَّه که بر ما و شما این ماه مبارک باشد و از این ماه وقتى وارد ماه شعبان می شویم، بخشى از کار را به توفیق الهى انجام داده باشیم.
همچنین معظم له جای دیگر اظهار می دارند: رجب، بیشتر ماه نماز است. شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است…در این سه ماه، آنچه مىتوانید، براى ذخیرهگیرى معنوى استفاده کنید؛ چون این متکى به روح جوانى است و براى شما ماندگار خواهد شد. همهى چیزهاى جامعه اینگونه است. هر چیزى که به جوانان متکى باشد، این در جامعه اولاً ماندگار است، ثانیاً همیشه باطراوت و تر و تازه است.
آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی
آیت الله العظمی جوادی آملی اظهار می دارند: ماه پربرکت رجب در پیش است، تا میتوانید در ماه رجب روزه بگیرد، مخصوصا کسانی که قدرت جوانی دارند، از روزههای این ایام و مبعث و ایام اعتکاف فراموش نشود، درس و بحث گوشهای از کار است، اساس کار جای دیگر است، اگر این اساس کار را رعایت بکنیم، آن وقت لذت علم و طهارت را میچشیم، اگر لذت طهارت را بچشیم هیچ چیزی جای آن را نمیگیرد، اگر عالم را به وی بدهیم، برایش گزنده است.
همچنین حضرت آیت الله جوادی آملی در ماه رجب سفارش می کند: درست است که بعضی از کارهای بدی که کردیم از ما ظرفیت را گرفته است ولی ظرفیتده همچنان بخشنده است از او ظرفیت طلب کنید, استحقاق طلب کنید, لیاقت طلب کنید و بعد از خداوند مسئلت کنید که به این ظرفیت, پاسخ مثبت بدهد و مظروف را عطا کند.
آیت الله العظمی وحید خراسانی
این مرجع تقلید شیعیان درباره فضیلت ماه رجب اظهار می دارند: روزه هفت روز اول ماه رجب، باعث بسته شدن هفت در جهنم خواهد شد و سفارشات زیادی در روایات شیعه بر اهمیت این ماه شده است.
همچنین وی با تاکید بر لزوم برپایی عزاداری در سوم رجب شهادت امام هادی علیه السلام و اهمیت سوگواری در این روز معتقد است: اراده امام هادی علیه السلام متصل به اراده خدای متعال است؛ به طوری که عنایت امام دهم به شیعیان ویژه میباشد و باعث نجات خیلیها از هلاکت گشته است.
آیت الله العظمی شبیری زنجانی
حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی در فضیلت ماه رجب می فرماید: همان گونه که از روایات به دست می آید ثواب اعمال خیر در ماه رجب زیاد است. پس بهتر است انسان در این ماه مبارک عبادتی را برگزیند که آن عبادت افضل از سایر عبادات است. یکی از عباداتی که ما را به انجام آن تشویق کرده اند همین رسیدگی به نیازمندان و رفع گرفتاری آنهاست. همه ما باید نسبت به مشکل اطرافیان خود احساس وظیفه کنیم.
استاد شهید مرتضی مطهری
استاد مرتضی مطهری، درباره خاطراتش از ماه رجب مینویسد: «ما که بچه بودیم در منزل خود، انتظار آمدن ماه رجب را میکشیدیم و چند روز مانده به آمدن ماه، همه جا صحبت از این ماه شریف بود. شب اول آن برای مشاهده هلال رجب، در مسجد جمع میشدیم».
ایشان همچنین درباره انتقال فرهنگ اهتمام به سنتهای اسلامی چون احترام به ماه رجب، و استفاده از فرصتهای آن، در پیامی انتقادی میفرمایند: «این ماه، ماه استغفار و ماه عبادت و روزه است و این سنتها در میان ما، در حال فراموشی است. بچههای ما کم کم حتی نام ماههای قمری را هم از یاد میبرند و نمیتوانند آنها را ذکر کنند، ولی به هر حال تکلیف (بیان سنتهای اسلامی) از ما ساقط نمیشود.
آیت الله میرباقری
آیت الله سید مهدی میرباقری با اهمیت دانستن ماه رجب تصریح می کند: روزهای ابتدای ماه رجب را با اباعبدالله الحسین شروع کنید. ایشان اسوه بی بدیل انسانیت و اخلاص در برابر خداوند است. این روزها با کاروان اباعبدالله الحسین(ع) همراه شوید و روزتان را با یاد او آغاز کنید. ایشان الگوی تمام بشریت هستند. به این ترتیب در روایات آمده است که یکی از بهترین اعمال این روزها خواندن زیارت سید الشهداء است. می دانید یعنی چه؟ یعنی اینکه تمام فتوحات معنوی با امام حسین(ع) است. اگر می خواهید ماه رجب، شعبان و رمضان را دریابید، این ماه ها را با امام حسین(ع) آغاز کنید و توسط ایشان حقیقت بندگی را درک کنید.
خبرگزاری تسنیم
جایگاه خمس
جایگاه خمس
نگارنده:سرکار خانم دهرویه
«خمس» یکی از فرایض اسلامی است و از فروع دین میباشد. حکم وجوب تخمیس، یک پنجم، در هرگونه از استفاده مردم، چه کم باشد چه زیاد ثابت است. خمس از اصولی است که از ریشه ایمان ناشی میشود و صداقت آن به وسیله مبارزه با مالاندوزی و تطهیر نفس خود، از مظاهر فریبنده دنیا و تزکیه آن از آزمندی و حرص تجلّی مییابد. خداوند متعال، خمس را به پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ذریّه گرامی او، جهت اکرام و احترام آنان، اختصاص داده است.
با توجه به آیات و روایات خمس یکی از واجبات دین میباشد خمس یعنی یک پنجم مال که هر مسلمان طبق شرایط مقرره از مال خویش به مصرف میرساند یکی از آیاتی که در قرآن دلالت بر مشروعیت خمس و وجوب آن دارد آیهی چهلویک سوره انفال است. خداوند در آغاز آیهی مبارکه میفرماید (هرگونه منافعی که نصیب شما میشود) خمس آن بر شما واجب است چرا که یک پنجم آن مال خدا و پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امامان معصوم(علیهالسلام) و فقرای سادات میباشد. از آنجا که انفاق مال در راه خدا اگرچه یک پنجم باشد، برای هر انسانی نوعاً مشکل است، برای آسان شدن آن بهراستی یک چیز کارگشا و لازم است و آن ایمان به خداست، که اگر ایمان واقعی باشد انسان را با عشق به معنویت سوق میدهد. هدف رسیدن به سعادت و خوشبختی است، و آن جز با ایمان به خدا میسر نمیگردد، به همین خاطر در ادامه آیه شریفه آمده: اگر ایمان به خدا داشته باشید آنگاه خمس دادن برای شما خیلی راحت و آسان میشود.
قرآنکریم چه خوش ما را متوجه به این نکته میکند که: انفاق و بخشش هر چیز گرانقدری در راه خدا، در صورتی گورا و آسان میشود که پشتوانهی معنوی و ایمانی داشته باشد و قرآن روی سخن را متوجه مؤمنان ساخته است که ادعای ایمان، نشانه داشتن ایمان نیست. مؤمن واقعی کسی است که تسلیم همه دستورات دینی باشد و با عمل مخلصانه، آن را به اثبات برساند، خصوصاً در امور مادی همانند دادن خمس و [زکات] به گونهای که کاربرد عملی آن را از خود بروز دهد.
قرآنکریم کاربرد این فریضه را موجب آرامش روح و روان دانسته و ایمان به آن را حلقه اتصال به خدا نشان داده و با تشریح آن بودجه رهبری اسلام و هزینههای حوزه دینی را تأمین و نهادینه کرده است. همچنین ائمهاطهار(علیهمالسلام) که مفسرین حقیقی قرآن هستند بر فوائد و آثار خمس تأکید بسیاری کردهاند.
خمس برای تأمین بودجه هر کار خیری است که امام بخواهد انجام دهد و برای هر موردی که صلاح بداند مصرف کند. از این رو به جاست که نقش آن در تحقق آثار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و . . . روشن و ابعاد گوناگون آن ارزیابی شود. یکی از دلایل انتخاب این موضوع اثر غذا و درآمد حلال در رشد و روح انسان است که یکی از راههای پاک شدن و مطهر شدن درآمد، دادن واجب شرعی یعنی خمس میباشد.
خمس با اینکه از فروع دین است متأسفانه در جامعه مورد ظلم واقع شده و کمکم به دست فراموشی سپرده شده است.
قضاوت عجولانه ممنوع
قضاوت عجولانه ممنوع
آبروی مومن بسیار ارزشمند است و باید خیلی مواظب بود تا به آن لطمه ای وارد نشود و نیز نباید به ظاهر و اطلاعات ناقص (بدون اطلاع از جریان) در مورد کسی حکم کرد. شبی شخصی در خیابان سید مهدی قوام را دیده بود که لباس روحانی اش را درآورده و با دختری بدحجاب در حال قدم زدن است. از آن پس هر که را از مریدان سید می دید به او توصیه می کرد سید این طور آدمی است و قابل اعتماد نیست و … لذا از او دور شوید. گذشت تا زمانی که سید وفات نمود. مرد بدگو دید کسی در غم فقدان سید به شدت در حال گریستن است. جلو رفت و به آن مرد گفت: این چنین آدمی این طور جای گریه ندارد … فرد مقابل گفت من چیزی از او دیدم که همین در بزرگواری او کفایت می کند؛ و شروع کرد به تعریف جریانی که از سید میدانست:
سید در ایام فاطمیه ای در محله ای در شمال تهران، ده شب منبر رفت. ده شب که تمام شد و مبلغی به او دادند به دوستی فرمود بیا من امروز پاکت گرفتم و باید جایی برویم. گویا به محله ای در پایین شهر رفت. دید دختری با وضع بدی در خیابان ایستاده. دختر را صدا زد. دختر جلو آمد. سید، دختر را موعظه کرد و به او فرمود: تو جوان هستی چرا این وقت شب اینجا با این وضع می گردی؟ قدر وجود خودت را بدان ،حیف است. دخترم من حاضرم برایت جهیزیه تهیه کنم ولی تو این گونه اینجا … نباشی.
هر سخن از دل بر آید، لاجرم بر دل نشیند
این را که گفت دختر بغض گلویش را گرفت و منقلب شد،یک مرتبه اشک بر صورتش نشست و پاکت پول را گرفت: و گفت: آقا به مادرتان زهرا علیها السلام دیگر گناه نمی کنم.
من مقداری وسایل در مسافرخانه بالا دارم و باید آن ها را بردارم اما الان افرادی گرگ صفت این حوالی هستند. سید لباس روحانی اش را در آورد و با او رفت و خلاصه به او کمک کرد.
بله آن شخص بدگو این صحنه را دیده بود و این گونه بی خبر از جریان، بدگویی سید را کرده بود …
منبع سایت طلبگی تا اجتهاد
دار الاطعامی آیة الله حائری
خدمات ارزنده آیة الله حائری نسبت به مستضعفین
خدمات ارزنده آیة الله حائری نسبت به مستضعفین آیة الله حاج شیخ عبد الکریم حائری، نه فقط به طلاب حوزه علمیه رسیدگی می نمود، بلکه همواره در فکر بینوایان و مستمندان و عامه مردم بوده و از احوال آنهاجویا می شد و به افراد درمانده شهریه می داد. شبهای عید نیز برای فقراء عیدی در نظرمی گرفت. در یکی از سالهایی که قحطی سایه شوم خود را بر کشور افکنده و فقراء درسختی به سر می بردند، «دار الاطعامی» تاسیس کرد که دائما فقراء را اطعام می نمود.
دیگر از خدمات ارزنده ایشان تاسیس مریض خانه ای برای بیچارگان و فقراء بودکه مرحوم «سید الاطباء کهکی» را برای معالجه بیماران به آنجا آورده بود. پس از مدتی که توسط افراد نیکوکار، مقداری پول جمع آوری شد، به پیشنهاد مرحوم حاج شیخ، بیمارستان فاطمی را ساختند و خود ایشان نخستین کلنگ را به دست مبارکشان بر زمین زدند. ساختن «قبرستان نو» در کنار رودخانه، و هم چنین تعمیر دو مدرسه علمیه «دار الشفاء» و «فیضیه» و تاسیس کتابخانه مدرسه فیضیه از فعالیتهای ارزشمند ایشان می باشد. جالب توجه اینجاست که این مرد بزرگ که در زمان حیات خویش آن همه خدمات قابل تقدیر انجام داده بود و وجوه فراوانی به دست مبارکش می رسید، در عین حال پس از درگذشتش تمام اثاثیه اش به 1500 تومان نمی رسید و بیش از این مبالغ نیزمدیون بود که با وجود آن همه پول سهم امام که توسط ایشان پرداخت می شد، حاضرنبود دیون خود را از بیت المال بپردازد، و هنگامی که طلبکاران از این مطلب آگاه شدند، تمام دیون خود را به آن بزرگوار بخشیدند.
حوزه نت
احسان و نیکوکاری، همیاری و همدلی (14اسفند)
احسان و نیکوکاری، همیاری و همدلی (14اسفند)
همه ساله در روزهای پایان سال، که دل های مردم به نسیم خوشبوی بهاری شاد می گردد، دستان مهربانی هستند که شکوه محبت و صلابت فتوّت را به نمایش می گذارند و شادی های خود را با دیگران تقسیم می کنند.
شور نیکوکاری
به نام حضرت باری تعالی که حال بینوا دریاب حالا
دوباره جشن نیکوکاری آمد زمان همدلی و یاری آمد
در روزهای آخر سال که بوی شکفتن سیب و شکفتن گل ها و دیدارهایی که تازه می شود، بوی بهار و دل های بهاری به مشام می رسد، دل های عاشق و نوع دوست، دستان نیازمندان را در آغوش مهرشان می نوازند. بوی احسان و نیکوکاری که گوهر ناب زیستن را به انسان هدیه می دهد. شاید بتوان با سرمایه احسان و نیکوکاری، در این روز، دلی به دست آورد و با دوستی و مهرورزی، بوستان وجود را زینت داد و نهال عشق و خوبی را بار دیگر آبیاری کرد. انسان دوستی یا نیکوکاری به اعمال یا اوقافی گویند که در راه اهداف بشردوستانه و برای مقاصد نیکوکاری انجام شده باشد.
خلل پذیر بود هر بنا که می بینی
مگر بنای محبت که خالی از خلل است
روا نیست تنها ماندن؛ روا نیست درمانده شدن در این زمین بزرگ که آدم هایش می توانند مهر بورزند و احسان کنند. روا نیست در این زمین که میراث آدمی زاده هاست، آدمی دست های نیازش را بگشاید با شرم و آدمی دیگر دست هایش را بدزدد با غرور. چه لب های خشکیده در پیاده رو که می توان با محبت، شکوفایش کرد! شایسته نیست خیابان هایمان، پر از ناتوانی رهگذران باشد و کوچه هایمان خالی از بوی هم زیستی. شایسته نیست خط فقر را بر پیشانی شهر دیدن و صدای مظلوم را نشنیدن. زمین ما، با محبت همه چیز دارد، ولی بی محبت، هیچ چیز را نخواهد داشت.
حوزه نت
حکمت نهج البلاغه( رازداری، شادابی، بردباری)
رازداری ، شادابی ، بردباری
« وَ قَالَ ع صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ وَ الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب »
توضیح: 1- « صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ »سینه خردمند مخزن راز اوست.
در روایتی از امام رضا p آمده است مؤمن باید داری سه ویژگی از خداوند متعال و رسول گرامی 3 و امام p داشته باشد ویژگی امام را تحمل شدائد و سختی و نبی اکرم را مدارا میداند و میفرماید: « فَالسُّنَةُ مِنْ رَبِّهِ كِتْمَانُ سِرِّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول »[1] سنتی از پروردگارش که باید داشته باشد کتمان سر خویش است و خداوند متعال میفرماید: «خداوند کسی را بر غیبش آگاه نمیکند مگر رسولانی را که برگزیده است.»[2]
از آنچه گفته شد روشن میشود:
1. نشانه عاقل آن است که اسرار خویش را فاش نمیکند چون فرمود سینه عاقل صندوق سرش هست.
2. مؤمن دارای شرح صدر است زیرا اگر شرح صدر نباشد امکان تحمل سر در دل نخواهد بود.
3. راز داری خصلتی الهی است پس باید در تقویت آن کوشید.
4. اگر کسی اهل و مؤید به تأییدات الهی باشد میتوانند شنونده برخی از اسرار باشند همانگونه که خداوند برخی از اسرار غیب را به رسولانش بیان فرمود.
5. حفظ سر نشانه کامل شدن عقل و قدرت ایمان است و افشای آن نشانه کم خردی است لذا در روایات وقتی اوصاف مؤمنان مطرح میشود میفرمایند: «مؤمن کسی است که افشای سر نمی کند.»
در روایتی که از نبی اکرم 3 نقل شده فرمود: «خوش به حال عبدی که مذاییع و بُذُر نیست.»
« ليسوا بالمذاييع البذر » مرحوم مولی صالح مازندرانی در شرح اصول کافی مینویسد: مذاییع جمع مِذیاع - به کسر میم - هست یعنی کسی که سرش را کتمان نمیکند و بُذُر - به ضم دال و راء- جمع بذور مثل صبر و صبور یا جمع بذیر مثل نذر جمع نذیر است یعنی کسی که سر را افشاء میکند.[3]
1- « وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ »گشاده روئی دام دوستی است.
یعنی همانگونه که بوسیله دام میتوان چیزی صید نمود با خوشروئی میتوان در دل مردم جای نمود و آنان را با خویش همراه نمود. قرآن کریم خطاب به نبی اکرم 3 میفرماید: «اگر خوش اخلاق نبودی و تند خو و سخت دل بودی مردم از دورت پراکنده میشدند»« وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ »[4] لذا حضرت میفرماید: «نشانه مؤمن این است که گشاده روست»« الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ »[5]
2- « وَ الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب » تحمل و بردباری پوشانده عیب هاست.
یعنی در صورت تحمل و بردباری نمودن، عیبها پنهان میماند و در غیر این صورت آشکار خواهد شد و گاهی بعد از اظهار، ندامت و پشمانی به سراغ انسان میآید لذا باید سعی نمود همان گونه که خداوند ستار العیوب است و عیبهای بندگان را میپوشاند، بندگان نیز باید عیب پوشی نمایند.
مرحوم ابن میثم مینویسد: در روایتی دیگر آمده است«المسالمة خباء العيوب»کلمه « خباء» واحد «اخیبه» است خانهای که با پشم یا کرُک درست میشود[6] یعنی مسالمه و آشتی روپوش عیب هاست یعنی در درگیری آبروها ریخته میشود و عیبهای پنهانی بر ملا میشود اما اگر به صلح و آشتی بیانجامد عیبها مخفی میماند.
. بحارالانوار، ج 72، ص 68.[1]
. سوره جن : 26-27[2]
. مولی صالح مازندرانی، شرح الکافی، الاصول والروضه ، نشرمکتبه الاسلامیه، 1382ق، چاپ اول، ص 126.[3]
. آل عمران : 159[4]
. نهج البلاغه، حکمت :333[5]
. شرح ابن میثم، ج5 ،ص 241.[6]
نگارنده: حجت الاسلام علی گلایری