زینب کبری(س)
چرا علم زیاد ولی عمل کم؟
حضرت علامه جوادي آملي در تبيين اين مسئله, با استناد به تعلیم دین مبین اسلام مرقوم داشتند قرآن، انسان را موجودي برخوردار از فطرت توحيدي و امانتدار الهي و داراي عقل و درك دانسته است كه بايد گوهر وجودي خود را شكوفا كند و سعادت او در شكوفايي گوهر وجودي اوست و اين گوهر وجودي با ارائه برنامه از طريق انسانشناس واقعي، يعني خداوند شكوفا مي شود و اين برنامه، همان دين الهي است كه با تحت پوشش قرار دادن ابعاد وجودي انسان و چگونگي ارتباطات او تحقّق مي يابد.
معظم له در جلسۀ درس تفسیر خود انسان را داراي دو بخش عقل نظري و عملي دانسته و معتقدند كه مسئوليت عقل نظري در بخش انديشه و مسئوليت عقل عملي در بخش انگيزه است که فقدان هر کدام از این بخش ها برای انسانِ جویای کمال، آسیب زا خواهد بود.
ايشان با اشاره به حديث مولاي متقيان حضرت علي(عليه السلام) كه فرمودند: «كم من عقل اسير تحت هوي أمير» كار عقل عملي را تقويت عزم, اراده و نيّت دانسته كه در صورت فقدان اين بخش دست و پاي ارادي انسان بسته شده وآدمی در كناراعمال پسنديدۀ خود و با آگاهي كامل، به امور ناپسندي از جمله نگاه به نامحرم و يا اخذ روميزي يا زيرميزي نيز ميپردازد چرا كه دست و پاي او فلج است و به مانند معتادان كه پيش از همه و بيش از ديگران از خطر مرگی كه گريبانشان را ميگيرد آگاهی داشته و لكن نصيحت و موعظه براي آنان لغو است.
مرحوم ابن بابويه قمي(رضوان الله عليه) نیز ذیل اين حديث نورانی از وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) آورده است: فردی به عرض حضرت رساند که من علاقهمند به نماز شب هستم ولي هر چه ميكنم موفق نميشوم! حضرت در پاسخ فرمودند: «قد قيّدتك ذنوبك» گناه دست و پاي ارادهات را بسته است و نميتواني شب برخيزي.گناه، غُل و زنجيري است كه به گردن عقل عملي آويخته ميشود و آن را به بند ميكشد.
راهکار رهایی و کارآمد از مهلکه
استاد برجسته حوزه علميه راهكار رهايي از اين مهلكه را فكّ رهن و باز نمودن دست و پاي بسته به وسيله توبه معرفي نموده و گفتند: اين بيان نوراني حضرت رسول(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) براي هميشه زنده است كه در آخرين جمعه ماه شعبان فرمود:«إنّ أنفسكم مرهونة بأعمالكم ففكّوها باستغفاركم» بياييد دست و پا و زنجيرتان را با توبه باز كنيد. لذا بر همه ما لازم است قضاياي علمي را با برهان، عالمانه بفهميم و بشويم محقّق, بعد بشويم متحقِّق كه بالاتر از محقّق است و متحقّق كسي است كه نتيجه تحقيق علمي را با جان خود گِره ميزند و باور ميكند که ميشود مؤمن و اگر باور كرد آنگاه در رديف اهل ايمان است .
در ادامه این استاد برجستۀ اخلاق، عمل صالح را سكّوي پرواز صاحبان علم برشمرده و فرمودند:
سكّوي پرواز عمل صالح است و انسان درصدد معراج است «الصلاة معراج المؤمن»؛ نماز, بُراق اوست اگر گفته شد عمل صالح كَلِم طيّب را بالا ميبرد از سنخ ﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا﴾ كه در سوره «مجادله» آمده است نيست بلکه از سنخ آن است كه بُراق, راكب خود را بالا ميبرد و حمل ميكند. بنابراین اگر كسي در مسائل معنوي سبقت گرفت و اين راه را طي كرد گويا عُوا و زوزه سگان جهنم را هماكنون كه اينجا نشستهاست ميشنود، گويا بهشت و اهل بهشت را ميبيند نه بعد از مرگ، چرا که بعد از مرگ كفّار هم ميبينند و ميگويند: ﴿رَبَّنَا ابْصَرْنَا وَسَمِعْنَا﴾. اين كار عقل عملي است و بحثهاي خواندن، نوشتن و موعظه كردن،كمك ميكند تا اينكه دستگاه عقل عملي راه بيفتد.اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) در وصف متّقيان فرمود: «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ» در آیه شریفه هم آمده است:﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ ٭ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ﴾ بهشت و جهنم را ميبينند.
از خداوند متعال شکوفایی عقول را در هردو بُعد نظری و عملی برای همگان مسئلت می نماییم.
———————————————————————————————–
منابع:
پایگاه اطلاع رسانی اسراء-سرویس دین و اندیشه:جلسۀ درس تفسیر سوره مبارکه فاطر جلسه هشتم و جلسۀ در اخلاق معظم له
کلام جالب علامه حسن زاده در ارتباط با طب اسلامی با علم نجوم+دانلود فیلم
ارتباط طب اسلامی با علم نجوم/کلام جالب علامه حسن زاده+دانلود فیلم
طب اسلامی ، علمی جامع است که در شاخه های خود با علوم دیگر ارتباط تنگاتنگ دارد و از آنها در مسیر خود بهره می گیرد که یکی از مهمترین این علوم ، علم نجوم اسلامی است ، علم طب اسلامی از علم نجوم استفاده می کند برای زمان ترکیب برخی دارو ها و تجویز برخی نسخه ها و زمان شروع درمان و زمان ازدواج ، انعقاد نطفه ، مسافرت و تجارت و …
همچنین در علم طب و نجوم به تاثیرات ماه (قمر) در منازل مختلف آن هنگام عقد میپردازد مثلاً چه ساعتی برای ازدواج (خطبه عقد) مناسب است؟ یا برای اینکه فرزند ما مومن بشود در چه ساعتی باید انعقاد نطفه انجام شود؟ در چه ساعتی انعقاد نطفه باعث فرزندی می شود که شجاع و نترس شود ؟ یا اگر در فلان بازه زمانی عقد صورت گیرد ، زن ، دختر زا می شود و اگر در فلان بازه زمانی باشد فقر بر زندگی حاکم می شود و یا عقد در فلان بازه زمانی باعث یک ازدواج پر بهجت خواهد شد یا در فلان زمان اگر مسافرت یا ازدواج نماید ، خیری نمی بیند و …
این نشان دهنده عمق علوم اسلامی و قدرت شگفت انگیز طب و نجوم اسلامی است که اینقدر دقیق و موشکافانه به پدیده های هستی مینگرند و با درنظر گرفتن حکمت های اسرار آمیز هستی به شناخت مجهولات میپردازند .
لذا در اهمیت بحث طب اسلامی کلامی چند از سخنان علامـه ذوالفنون حضــرت اسـتاد حسـنزاده آملـی (حفـظه الله) جهت استفاده مخاطبین گرامی گذاشته ام ، باشد که فتح بابی شود جهت شروع تحقیقات و مشاوره همگان با بزرگان و عالمان دینی در خصوص ایام ازدواج و اوقات انعقاد نطفه و …
علامه ذوالفنون اسـتاد حسـنزاده آملـی :
…. به او گفتم که بیماری فرزند شما نتیجه بی دینی است! گفت آقا جان! ما نمـاز میخوانیم …
گفتم که آقا! دینداری تنها به نماز نیست، دین را باید در شئون زندگی پیاده کنید، راجع به ازدواج،
راجع به انعقــاد نطفــه، دیـن پیاده نشـده اسـت … حضـرت امــام صادق(علیه السلام) از جــانب
حقیقت عـالم فـرمـود: اگـر نطفه در زمانی کـه مـاه هلال است منعقد شود، فرزند حاصل از آن به
بیماری صرع مبتلا میشود …
تاثیر شگفت انگیز قرآن بر دختر مسیحی
تاثیر شگفت انگیز قرآن بر دختر مسیحی
نویسنده: علی احمدی فریدنی
چکیده: همه داستان از وقتی شروع شد که برای اولین بار در دانشگاه برای ثبتنام از کامپیوتر استفاده کرد. امینه در آن زمان تازه دوران دبیرستان را تمام کرده و به عنوان یک دانشآموز بسیار موفق از چندین پیشنهاد بورس تحصیلی برخوردار شده بود.
زن مسلمان
ما مسلمانها شاید بارها و بارها قران را بخوانیم ولی هیچگاه در آن تدبر و تفکر نکنیم، که حداقل معانی و مفاهیم قرآن را به خوبی درک کنیم. و شاید اگر اهل قرائت قرآن باشیم بیتفاوت از کنار معانی بلند قرآن بگذریم.
هیچگاه در این فکر نیستیم که قرآن را بخوانیم و بعد بفهمیم و در مرحله بعد آن را در زندگی خود به کار بریم. شاید هم هیچگاه قدر قرآن را ندانیم. چه بسا که قرآن در بسیاری از خانهها در طاقچهها خاک بخورد و هرگز خوانده نشود. چرا که قدر و منزلت آن در پیش ما مجهول است.
اما هستند افرادی که با مروری بر این کتاب آسمانی به عمق این دریای بیکران پیبرده و حاضرند تمام هستی و زندگی خود را در راه آن از دست بدهند که گاهی اوقات ما که سالهاست ادعای مسلمانی میکنیم، پیش اینگونه افراد شرمنده میشویم. داستانی که در ذیل میآید یکی از این افرادی است که هنگام آشنائی با قرآن زندگیاش را به خاطر آن از دست میدهد، حال به تفصیل این داستان شکفت انگیز میپردازیم:
اشتباه کامپیوتر
همه داستان از وقتی شروع شد که برای اولین بار در دانشگاه برای ثبتنام از کامپیوتر استفاده کرد. امینه در آن زمان تازه دوران دبیرستان را تمام کرده و به عنوان یک دانشآموز بسیار موفق از چندین پیشنهاد بورس تحصیلی برخوردار شده بود.
وی در زندگی خانوادگی خود نیز مشکلی نداشت و همه چیز خیلی عادی پیش میرفت تا اینکه هنگام ثبت نام و اخذ واحدهای ترم جدید توسط کامپیوتر یک واحد درسی او به اشتباه ثبت شد و تنها راه باقیمانده شرکت در کلاسی بود که غالب حاضران آن را مسلمانان عرب تشکیل میداد. او در شرایط بسیار سختی قرار گرفته بود، از یک طرف از همراهی با عربهای مسلمان که آنها را به استهزاء «شتر سوار» مینامید به شدت نفرت داشت و از طرف دیگر در صورت انصراف از بورس تحصیلی محروم میشد.
دو شبانهروز با ناراحتی و اضطراب فکر کرد و در نهایت شوهرش توانست او را قانع کند: «شاید اراده خداوند تو را برای یک ماموریت برگزیده باشد، برو و آنها را به مسیحیت دعوت کن!» و بدین ترتیب او با انگیزه ایجاد تغییر در دانشجویان مسلمان به دانشگاه برگشت. حق با شوهرش بود زیرا خداوند از میان میلیونها نفر امینه را انتخاب کرده بود اما نه برای تغییر دادن بلکه برای تغییر یافتن.
حضرت محمد(ص) برای من یعنی نور خدا/ تبلیغ اسلام باید عملی باشد
گفتگوی مهر با یک مسیحی که مسلمان شد؛
حضرت محمد(ص) برای من یعنی نور خدا/ تبلیغ اسلام باید عملی باشد
“یحیی چارلز پانز” که 15 سال است به دین اسلام مشرف شده و در قم علوم اسلامی را فرا میگیرد، اسلام را کاملترین دینها میداند و در تعریف پیامبر اسلام میگوید: حضرت محمد(ص) برای من یعنی نور خدا و با این برداشت نباید او را تنها محدود کنیم به یک انسان.
به گزارش خبرنگار مهر، “برای من حضرت محمد(ص) یعنی نور خدا، پس نباید او را تنها محدود کنیم به یک انسان، محمد مصطفی(ص) تنها یک پیامبر و یک شخص نبود، یک نور و یک جهان بود….”
این جملات کوتاه اما برخاسته از باور عمیق و احساس قلبی فردی است که در حدود 15 سال قبل برای جستجوی راه درست و رسیدن به حقیقت و تکامل به وسیله تفکر و تعقل قدم در راه فهم اسلام گذاشت.
جان چارلز پانز یا بهتر است بگوئیم یحیی پانز مسلمان شدهای است که حدود 15 سال قبل با خواندن وصیت نامه امام خمینی(ره) با شخصیت واقعی وی آشنا میشود، در حالی که تا قبل از آن تنها با چهرهای غیر واقعی از حضرت امام آشنا بوده است.
به گفته خودش تا قبل از اطلاع در مورد انقلاب اسلامی ایران و آشنایی با شخصیت امام خمینی(ره)، گاندی به عنوان یک مبارز بزرگ راه عدالت، الگوی او بوده و بعد از خواندن وصیت نامه امام خمینی(ره) در یک کتاب در کشورش اسپانیا و دانستن بیشتر در خصوص شخصیت و پیام درست رهبر انقلاب ایران، امام را از گاندی کاملتر می بیند و این می شود مقدمه ای برای جستجوی بیشتر یحیی پانز در مورد دین اسلام و مذهب شیعه.
بعدها با درک خالق هستی، تفکر تکذیب خدا در جهان غرب را پس میزند و با بیشتر دانستن در مورد اسلام، آن را کاملترین دین درمییابد و به گفته خودش زبانی و دلی شهادتین را میگوید.
پانز در مورد دین اسلام به خبرنگار مهر، این چنین میگوید: اسلام کاملترین دینهاست و اسلام واقعی در تفکر و عمل خوب است، عمل زمانی ناقص است که از لحاظ تفکر ضعیف باشد پس اول باید به گزینه درست فکر کنیم و بعد عمل کنیم.
به گفته وی خطبا و فضلا تنها نباید بگویند که عمل کنید بلکه باید چگونگی این عمل کردن به دستورات اسلام را هم برای مردم روشن کنند.
سیره پیامبر اسلام نمونه کامل عمل به دستورات اسلام و چراغ هدایت آینده است
پانز تأکید میکند که سیره پیامبر اسلام(ص) نمونه کامل عمل به دستورات اسلام و چراغ هدایت آینده است.
وی این نکته را هم متذکر میشود که نباید تنها در طریق بمانیم و باید طی طریق کنیم یعنی نباید تنها به خواندن سیره حضرت محمد مصطفی(ص) اکتفا کنیم، بلکه باید آنها را در زندگی خود پیاده کنیم.
پیامبر به دنبال تکامل در فکر و عمل بود
برای من حضرت محمد(ص) یعنی نور خدا، پس نباید او را تنها محدود کنیم به یک انسان، محمد مصطفی(ص) تنها یک پیامبر و یک شخص نبود، یک نور و یک جهان بود، دینی که او آورد از دینهای دیگر کاملتر بود، پیامبر به دنبال تکامل در فکر و عمل بود ….
این جملات کوتاه اما برخاسته از باور عمیق و احساس قلبی پانز در مورد حضرت محمد(ص) است.
به گفته وی پیامبر اسلام(ص) یک نمونه و الگوی آینده ساز است و سیره و رفتار او باید چراغ راه زندگی و آینده همه انسانها باشد.
نماز جمعه یک فرصت است که وحدت و در کنار هم بودن را ادامه دهیم
پانیز، پیامبر را منادی وحدت جهانیان و رسول صلح میخواند و معتقد است وحدت اسلامی رسیدن به تکامل در همه زمینههاست و نه فقط در جزئیات.
به گفته وی برای مثال شرکت در نماز جمعه یک فرصت است که وحدت و در کنار هم بودن را ادامه دهیم نه این که تنها نماز بخوانیم و از هم خداحافظی کنیم.
به گفته یحیی پانز مسجد در زمان پیامبر(ص) مرکز همه فعالیتها بود و اساسا از اهداف مسجد و نماز جماعت هم همین است.
وی میگوید: دیدن موج انسانها و دیدن این جماعت در کنار هم در نماز جمعه بسیار شیرین است، اما این وحدت باید بعد از نماز هم ادامه پیدا کند و نباید این طور باشد که بعد از پایان گرفتن نماز همه با هم دست دهند و خداحافظی کنند، چون این کار شیطان است که ما از هم جدا شویم و مشکل هم را حل نکنیم.
پانز با هم نبودن مردم خوب و جدا ماندن آنها از یکدیگر را از اهداف ستم در دنیا میداند و معتقد است شیطان میخواهد مردم خوب با هم نباشند و به همین دلیل فکر تفرقه در عمل و اجرای کار خیر را ترویج میکند و وظیفه ما این است که در فکر به تکامل و در عمل به وحدت برسیم.
حضرت محمد(ص) بهترین الگوی فکری و عملی اسلام است
پانر می گوید: انتظار از شیعه خیلی بیشتر است وقتی ما ادعا میکنیم بهترین حرکت و کاملترین دین را داریم و در دنیا الگو هستیم باید خوب فکر کنیم و خوب عمل کنیم.
وی ادامه میدهد: تبلیغ اسلام در عمل است و نه در حرف زدن و اسلام دین عمل است نه شعار و حضرت محمد(ص) بهترین الگوی فکری و عملی اسلام است.
منبع:http://www.mehrnews.com/news
وحدت نه حصر مذاهب
عجیب ترین و زیباترین موقوفات
عجیبترین و زیباترین موقوفات
انگیزه های وقف هم متفاوت است. از خوابی شخصی تا دیدن تصویری که زندگی واقف را متحول کرده باشد. با این حال به همان نسبت که واقفان متعددند، نیت های وقف نیز متنوع و فراوان است. درست مثل «جمشید شهرکی» که همین چند روز پیش اختراعش با نام «روبات نمازخوان» را وقف گسترش انرژی هسته ای کرد.
به گزارش جهان به نقل از مجله مهر، مطابق آمارهای سازمان اوقاف کشور، واقفین ایرانی با 750 نوع نیت، متنوع ترین وقف ها را در دنیا به خود اختصاص داده اند. وقف هایی که به 8 بخش کلی تقسیم شده وهرکدام زیرمجموعه های فراوان و متنوعی دارند. شاید مرور جالب ترین و عجیب ترین وقف ها که در ایران ثبت شده است هم به اندازه خود ای وقف ها جالب باشد.
وقف برای برندگان جایزه نوبل
اواخر آذرماه سال 1385، سرپرست وقت سازمان اوقاف و امور خیریه، خبر از یک وقف عجیب و جالب داد که مطابق آن، یک شهروند تهرانی اموالش را براي كمك به برندگان جايزه نوبل وقف كرد اين فرد نيكوكار همچنين بخشي از اموالش را براي حمايت از مباحث علمي خاص از جمله شيمي و فيزيك وقف كرده است.
وقف زمین برای جانوران
ایرج افشار و عبدالوهاب طرار در کتابچه موقوفات یزد از یک وقف جالب در یزد یادکرده اند:«در روستای “عز آباد” یزد وقف نامه جالبی وجود دارد که نشان از لطافت مردم آن خطه دارد. در این وقف نامه که واقف آن نامعلوم است چنین وقفی ذکر شده است :اراضی نیم قفیز(معادل حدود 75 متر)، منافع آن باید صرف طعمهی سگ کور شود.
حدود 300 سال قبل هم یکی از موقوفات شهر اصفهان که در یک وقفنامه این شهر ثبت شده، زمینی کشاورزی وجوددارد که وقف غذای پرندگان شده است و طي آن، بايستي هر سال در آن زمين گندم و جو كاشته شود. پس از برداشت محصول و پرداخت حق الزحمه كشاورزان، مابقي گندم و جو براي زمستان انبار شود ودر فصل زمستان اين گندمها در بيابانهاي اطراف اصفهان كه محل زندگي و رفت و آمد پرندگان است، پاشيده شود، تا پرندگان گرسنه نمانند
در منطقه «بشرویه»در استان خراسان جنوبی هم زمینی وقفی وجود دارد که نام آن را «بند گربه ای» گذاشته اند. زمینی که صاحب اولیه اش، آن را برای ممانعت از اذیت کردن گربه ها وقف کرده است . به این ترتیب که صاحب خانه در بشرویه حق نداشت گربه را به دلیل ربودن گوشت مورد اذیت قرار دهد . همچنین حق نداشت افراد خانواده را به دلیل سهل انگاری در نگهداری گوشت مورد مواخذه قرار دهد بلکه با مراجعه به شخصی که زمین گربه ای در دست او بود، وجه گوشت ربوده شده توسط گربه را دریافت می کرد.
درختی که وقف گسترش اسلام شد
امسال، واقفی به نام«جهانبخش بهرامیان» در منطقه ماهیدان استان فارس ۱۴ اصله درخت گردو به ارزش ۱۴۰ میلیون را با نیت نشر علوم دینی و معارف اسلامی وقف کرد تا با درآمد حاصل از فروش گردوهای این باغ، به نشر و گسترش علوم اسلامی کمک کند.
وقف غذای سگ ها برای نرفتن به حرم
یکی از موقوفات جالب و عجیب در سالهای دور در مشهدمقدس موقوفه هایی برای سگ ها بود..این موقوفات، در واقع محل هایی برای نگهداری سگ ها بوده است. سگ هایی که همراه با کاروان های زائران مشهد مقدس بوده اند و برای حفظ حرمت حرم مطهر امام رضا(ع) اجازه ورود به حرم را پیدا نمی کردند. صاحبان این سگ ها به موقوفه هایی که به همین منظور احداث شده بود می رفتند و سگ ها را به آن جا می سپردند تا ضمن نگهداری، خوراک سگ ها نیز تامین شود. جالب این که از درآمد این اماکن وقفی گوشت و غذا براى سگ ها تهیه کرده و براى آنها مىبردهاند.
وقف های خوراکی
یکی از جالب ترین وقف ها در استان فارس وجود دارد. مطابق اسناد، در یکی از شهرهای استان فارس باغهای اصطهبانات (پسته و بادام) وقفی شده که مغز بادام و مغز گردو به بچههایی که مسجد میآیند، میدهند و با این وقف مسجد را پر از جوان میکنند.
اما شاید عجیب ترین وقف خوراکی ها مربوط به مراسم خاصی باشد که هرسال در آستان قدس رضوی برگزار می شود. مراسمی که به «ناهار اغنیا» معروف شده است. مطابق این وقف که فتحعلی خان ( صاحب دیوان ) از رجال دوره قاجار واقف آن بوده است،هر سال مصادف با سوم شعبان ، میلاد حضرت امام حسین(ع) در تالار تشریفات حرم مطهر حضرت رضا (ع) ضیافتی با سفره رنگین بر پا می شود که طبق وقف نامه غذاهای سر سفره باید هفت نوع باشد که شامل سوپ ، دو رقم برنج ، کوکو شیرین، سالاد الویه، گوشت و یک رقم خورش ، نوشیدنی متعارف (نوشابه، دوغ و آب) می شود.در وقف نامه آمده است که تولیت آستان قدس رضوی شخصا در مجلس باید حضور یابد و به صرف شیرینی و شربت و ناهار هفت رنگ ، از میهمانان پذیرایی کند. هر سال از سوی تولیت آستان قدس رضوی این ضیافت باشکوه بر اساس خواسته واقف با حضور مسوولان عالی رتبه استانی ، جمع کثیری از مدیران و صاحبان صنایع ، بازرگانان و علما برگزار می شود.
نکته جالب این وقف نیز مراسم آغازین آن است که طبق وصیت نامه مرحوم فتحعلی خان ( صاحب دیوان) پیش از شروع مراسم ، متن این وقف برای حضار قرائت می شود:«مرحوم صاحب دیوان نیتش این بوده که مسوولان و حکام را سالی یک بار به این بهانه دور هم جمع کند تا بلکه این گروه گرهی از گره های مردم را به بهانه این گردهمایی بگشایند، تا اغنیاء سر یک سفره قرار گیرند و تحت تاثیر وقف قرار گیرند و لااقل بخشی از املاک و دارایی خود را وقف امور خیر برای ارج نهادن به مقام والای انبیاء و علیا و محرومان نمایند.»
وقف های آستان قدس رضوی(ع)
در میان موقوفات متعدد که در آستان قدس رضوی ثبت شده است نیز موارد جالبی وجود دارد که نشان از ارادت ویژه واقفان به زائران حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) نیز دارد. ازجمله این موقوفات، روستایی است که صاحبش آن را وقف واکس زدن کفشهای زائران حرم حضرت رضا (ع) شده است .همچنین در مشهد موقوفه هایی براى تامین کفش زائرانی که کفش های آن ها گم می شود هم وجود دارد.
وقف های اخلاقی
حمایت از مظلومانف ستم دیدگان و افرادی که به نوعی مورد بی مهری قرار گرفته اند هم از جمله نیت های جالب وقف کنندگان است. به عنوان مثال موقوفه ای وجود دارد که واقف آن نیت کرده درامد ناچیز آن موقوفه به کسانی اختصاص یابد که ناله مظلوم را به مقامات رسمی برسانند و این موقوفه درآمدش خرج این شود. در مورد جالب دیگریدر شهر «نائین» وقفى ثبت شده که ویژه روضه خوان های بی طرفدار است. کسانی که قصد رفتن به منبر و روضه خوانی دارند، ولی کسى آنان را دعوت نمىکند. مطابق نیت واقف، درآمد این موقوفات به این افراد اهدا می شود.
در سال 1346 در تهران نیز وقفی ثبت شده که واقفان آن به نام های “سکینه شبیر” و ” ربابه شبیر” عوائد موقوفه را صرف کمک و مساعدت به کودکانی که فاقد وسائل تفریح و سرگرمی هستند جهت حفظ نشاط و سرگرمی آنها و جلوگیری از مفاسد اخلاقی صرف می کنند.
وقف سیمکارت رند برای امامزاده
اداره اوقاف شهرستان داراب، فروردین ماه امسال یک وقف عجیب را ثبت کرده است. طبق این وقف، شخصی به نام «خلیل مرعشی» یک فقره سیم کارت با شماره رند را وقف آستان مقدس سید علاالدین حسین(ع) پیر مراد داراب کرد. شماره این سیم کارت ۰۹۱۷۷۳۲۱۰۰۰ است و حالا وقف امامزاده این شهر شده است.
وقف برای حمام
اما عجیب ترین وقف، شاید وقفی باشد که در کتابچه موقوفات یزد نوشته عبدالوهاب طرار و ایرج افشار به ثبت رسیده است: «در روستای «عزآباد»یزد مورد وقفی جالبی بدین مضمون از واقفی نامعلوم موجود است : «اراضی چهار دست، منافع آن باید صرف نوره ( ماده موبر) حمام شود.»
وقف های جالب خارجی
اما وقف های عجیب و جالب، فقط به ایرانیان اختصاص ندارد. در نقاط دیگر دنیا هم می شود از این موقوفه های جالب دید. به عنوان مثال آن طور که در کتاب «جامعه توحیدی اسلام و عدالت اجتماعی» نوشته «مصطفی سباعی» و ترجمه: « سید علی محمد حیدری» آمده، در لبنان موقوفه ای وجود دارد که از درآمد آن، باید هرروز 2 نفر به بیمارستان های مختلف شهر بروند و بر بالین بیماران حاضر شوند. این دو نفر باید در حالی که بیمار، صدای آن ها را بشنود به آهستگی صحبت کنند و جملاتی را ردوبدل کنند تا روحیه بیمار را بهتر کند. جمله هایی با این مضمون: «چشمهاشو نگاه کن. قیافه ش رو ببین! حالش خیلی بهتر شده.»
درهمین کتاب، از وقفی جالب در عراق نیز یاد شده است. وقفی که صلاح الدین ایوبی در قرن ششم هجری قمری برای کمک به زنان شیرده ثبت کرده است. او در قلعهی دمشق مراکزی را برای امداد به زنان شیرده وقف کرده بود، طوری که در آن جا دو ناودان تعبیه کرده بودند، که در هفته دو روز، از یکی شیر و از دیگری آمیزهای از آب و شکر میریخت، تا زنان شیردهی که با کمبود شیر روبهرو بودند، از آنها استفاده کنند و برای نوزادان خود ببرند.
پیامبر و دشمنان اسلام
پیامبر اعظم و پایهگذاری نظام اسلامی
با حجتالاسلاموالمسلمین سید محمدکاظم طباطبایی، رئیس پژوهشکدهی علوم و معارف حدیث دربارهی نحوهی برخورد پیامبر اکرم با سه جریان از آن پنج دسته به گفتوگو نشستیم.
پیامبر در زمان ورود به مدینه، عهدی با یهودیان ساکن مدینه بستند و ایشان را بهعنوان یک شهروند تلقی کردند و حقوق آنها را مطابق حقوق مسلمانان قرار دادند. در آن عهدنامه هست که ما و شما باهم موظفیم از مدینه در برابر هجوم مخالفان محافظت کنیم؛ یعنی حقوق شهروندی ایشان با مسلمانان کاملاً برابر بود. این عهدنامه در کتابهای تاریخی هم آمده است، ولی آنها در جنگ احزاب مخالفت کردند و حتی یکی دو نفر از آنها قصد ترور پیامبر را داشتند.
پیامبر اکرم آن سازمانیافتگی یهود در عرصهی نظامی را از بین برد و از این بُعد پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم موفق بودند و در هنگام رحلت پیامبر اکرم نیز یهودیان از بُعد نظامی صاحب قدرتی نبودند، اما از بُعد اجتماعی و فرهنگی قدرت داشتند و دنبال نفوذ بودند. این بهدنبال نفوذ بودن به این معناست که تفکرات اسرائیلی خودشان را ترویج و تزریق میکردند. بنابراین گروه یهودیان را باید بهعنوان یک گروه خواص در نظر گرفت که قدرت تأثیرگذاری بر تودهی مردم را داشتند و میتوانستند مردم را بهسمتوسوی خودشان هدایت کنند. یهودیان از این نظر جزء خواص جامعهی عصر پیامبر محسوب میشدند. در جامعهی عربی آن زمان، تشکیلات نظامی یهود از بین رفته بود، ولی آنها تفوق فرهنگی و اجتماعی خودشان را داشتند و بنا بر گزارشهای تاریخی رسیده، قدرت اقتصادی یهود نیز در این جریان بیتأثیر نبوده است. یهودیان هم از نظر اقتصادی و هم از بُعد فرهنگی، قدرت و نفوذ داشتند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم یهود را از نظر نظامی بهشدت تضعیف کرد، اما این دشمن سازمانیافته تمام هستههای سازمانیاش از بین نرفته بود و در برخی حوزهها، صاحب نفوذ بود و از طریق فرهنگ، اقتصاد و آداب اجتماعی، رخنههایی ایجاد میکردند؛ چراکه وقتی نمیتوانستند با اسلام مبارزه کنند، در پوشش و ظاهر اسلام به نفوذ میپرداختند و به اشاعهی اسرائیلیات دست میزدند.
اصلا راه شام از كربلا نيست
پرسش :
شهيد مطهري درباره اربعين حسيني ميفرمايد: اصلا راه شام از كربلا نيست و چنين قضيهاي غلط است كه به كربلا آمدند و اهل بيت با جابر ملاقات كردند و اربعين تحريف شده است نظر محققين در اين خصوص چيست؟
پاسخ :
درباره زيارت كاروان اسراي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ از مرقد شهيدان كربلا در اولين اربعين سخنان بسياري گفته شده، برخي از محققين معتقدند كه كاروان اسيران در راه بازگشت به مدينه از كربلا عبور كرده و به زيارت شهيدان رفتند ولي برخي معتقدند چنين چيزي امكان ندارد بلكه اسراي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ در اولين اربعين به زيارت نرسيدند و ملاقات با جابر صحت ندارد. اين مسئله نيز يكي از مسائل مورد اختلاف بين محققين است. مرحوم محدث نوري صاحب مستدرك در كتاب لؤلؤ و مرجان اين قضيه را با دلايل و شواهدي بعيد دانسته و رد كرده است.[1]و شهيد مطهري هم كه در نوشتن كتاب حماسهي حسيني و برخي از آثارش مقداري از مرحوم محدث و كتابش تاثير پذير بوده است،[2] موافقاً با مرحوم محدث نوري آن را رد كرده است و يكي از دروغهائي دانسته كه جامعه مرده آنرا پذيرفته و همين مطلب را يكي از دلائل بر مرده بودن جامعه آنروز ايران دانسته[3](اين سخنراني ايشان در روز اربعين بوده است) شهيد مطهري ميفرمايد: «يك جريان ساختگي كه در هيچ كتاب معتبري وجود ندارد و تنها در يك كتاب وجود دارد كه آن كتاب به اتفاق تمام ارباب مقاتل معتبر نيست … ولي هيچكدام از مورخين و محدثين و مقتل نويسان اسلام اين را ننوشتهاند بلكه تكذيب كردهاند و عقل هم ( آن را تكذيب ميكند).» اين دو محقق بزرگ جهان تشيع بدين ترتيب وقوع اين اتفاق تاريخي را انكار كردهاند.[4] اما به نظر ميرسد كه دلايل چندان قطعي نيست، شهيد مطهري فرموده است«عقل هم تكذيب ميكند» در حاليكه چنين نيست، اتفاقا عقل تأييد و تحسين ميكند كه اهل بيت امام حسين ـ عليه السلام ـ از كنار اين حادثه به اين سادگي نگذرند، از نظر عاطفي و عقلي اصلاً بعيد نيست كه انسان بعد از از دست دادن عزيزانش به هر نحوي كه ممكن باشد براي تسلي خاطر و تسكين آلام روحي بر سر مزار او برود و در آنجا عزاداري كند! عقل چگونه با چنين چيزي مخالف بوده و آنرا تكذيب ميكند.[5] بانويي مثل زينب كه محبوبترين فرد خاندانش(برادرش حسين) و ساير برادران و فرزندان و برادر زادگان را از دست بدهد و خودش به اسارت برده شود و در راه بازگشت به مزار آنها نرود، امام زينالعابدين ـ عليه السلام ـ امام معصوم كه از هر لحاظ در كمال و در اوج عواطف انساني و عظمت معنوي مزار عزيزانش را زيارت نكند و فرزندان و خاندان پدرش را براي وداع به كربلا نبرد! اتفاقا اگر نرفته باشد، جاي بسي تعجب است و از نظر عقلي رجحان با رفتن اسراء به كربلاست و نرفتن مورد مذمت عقل است! چون مسيري كه اسراء را از كربلا به سوي شام آوردند از همان مسير ممكن است اسراء از شام به كربلا برگردند در هر صورت شهر مدينه بعد از سرزمين كربلاست و كربلا در بين راه سوريه كنوني(شام) و كشور عراق واقع است و از نظر عقلي هيچ استبعاد و مانعي وجود ندارد و از محالات نيست كه خاندان امام حسين ـ عليه السلام ـ در راه بازگشت به مدينه در اولين فرصت به زيارت قبور مطهر شهيدان رفته باشند.
مرحوم نوري و شهيد مطهري در يكي از دلايل ردشان آوردهاند كه چون ابن طاوس صاحب لهوف در جواني اين كتاب را نوشته حرف او غير معتبر است، در حاليكه جوان بودن ابن طاوس هيچ دليلي بر رد اين مطلب نميتواند باشد اتفاق نيرويي كه در جواني براي پژوهش و تحقيق وجود دارد در كهن سالي نيست، اين دليل آنها نيز دليل قابل قبولي نيست.
يكي از دليلهاي شهيد مطهري اين است كه نوشتن هيچ يك از مقتل نويسان و مورخان اسلامي اين واقعه را ذكر ننمودهاند.
در جواب آنها بايد گفت كه: اولاً: چه كسي مدعي است كه مورخين تمام حوادث را دقيقا ضبط كردهاند و مسير كاروان اهل بيت از شام به مدينه را گزارش دادهاند.
ثانياً: صاحب لهوف مرحوم سيد بن طاوس خودش يكي از مقتل نويساني است كه آن مطلب را نقل كرده است. و علاوه بر او ابن نما نيز در مثيرالاحزان نقل نموده است.
ثالثاً: مرحوم مطهري و نوري فقط در حد سخن مدعي شدهاند كه هيچيك از مورخين اسلامي و مقتل نويسان اين واقعه را منعكس نكردهاند. چون آنها به تمام مقاتل دسترسي نداشتهاند و تمام منابع تاريخي را مراجعه نكردهاند.[6] كه بدون تحقيق اثبات چنين ادعايي مشكل است. چون هم سيد ابن طاوس تقل كرده و هم بنابر نقل خود محدث نوري ابن نما در كتاب مثيرالاحزان آنرا نقل كرده است.[7]
احتمالا مرحوم نوري اولين كسي است كه در اين مسئله با آوردن دلايلي ترديد نموده است، او از شيخ مفيد نقل كرده است كه فرموده است روز بيستم صفر كه مصادف با اربعين است اهل بيت امام حسين از شام حركت كردند نه اينكه اربعين به كربلا رسيدند.[8]
در هر صورت مرحوم نوري و بعد از او شهيد مطهري اين قضيه را انكار كردهاند و از لحاظ عقلي به ملاحظه برخي از امور همچون مسير طولاني بين كربلا و شام و مدت زمان طي اين مسافت محال دانستهاند.
در عين حال عدهاي از علماي شيعه چون ابن طاوس در لهوف و ابن نما در كتابش اين واقعه را نقل كردهاند و مجلسي نيز از سيد نقل نموده است.[9]
علاوه بر آنها مرحوم قاضي طباطبائي پژوهشي مفصل در اين باره انجام داده و معتقد است كه روايت جابر تا آخر نقل نشده است بلكه بخش پاياني آن قطع شده وگرنه حضور اهل بيت در كربلا و ديدارشان با جابر در زيارت امام حسين ـ عليه السلام ـ منعكس ميشد.[10]
آن مرحوم گفته است كه علم الهدي و شيخ طوسي گفتهاند كه سر مبارك امام حسين در روز اربعين به پيكر پاك امام حسين ملحق شد.[11]
مرحوم قاضي تمام دلايل محدث نوري را جواب داده و مردود شمرده است و ادعاي خود را كه حضور اهل بيت در اربعين اول بر سر قبور شهداست ثابت ميكند.[12] با توجه به اينكه تحقيق آن مرحوم مفصل است و كاملا مخالف با گفتار نوري و شهيد مطهري، لذا نميتوان با احتمالاتي كه مرحوم نوري اقامه نموده حضور اهل بيت را منكر شد بلكه عواطف شديد اهل بيت و بي قراري آنها از فراق امام شهيدان و عزيزان حكم ميكند كه در اولين فرصت به زيارت شتافته باشند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تحقيق در اولين اربعين سيد الشهداء، شهيد قاضي طباطبائي.
2. بحار الانوار، ج45، علامه مجلسي.
3. لولو و مرجان، محمد شانوري.
——————————————————————————–
[1] . محدث نوري، لؤلؤ و مرجان، قم، انتشارات طباطبائي، 71، ج سوم، ص 149.
[2] . شهيد مطهري درباره وقوع چنين اتفاق و يا عدم وقوع آن تحقيق ويژه نموده است احتمالا با اتكاء به اثر مرحوم محدث نوري اين واقعه را بعيد دانسته است.
[3] . مطهري، مرتضي، حق و باطل، تهران، صدرا، چاپ دهم، 69، ص89.
[4] .همان، ص90.
[5] . مگر اينكه از جهت مدت زماني محاسبه شود و مسير بين شام و كربلا را بيش از مدت معلوم شده براي طي مسافت تعيين كند كه در اين مدت رفتن كاروان از شام به كربلا محال باشد.
[6] . در حاليكه خود مرحوم نوري فرموده است كه طبري والكامل نقل نكردهاند دو تا منبع را نميتوان به تمام مقاتل تعبير كرد.
[7] . محدث نوري«پيشين» ص150.
[8] . همان، ص154.
[9] . مجلسي، بحارالانوار، تهران، اسلاميه، چاپ سوم،63، ج45، ص146.
[10] . قاضي طباطبائي، تحقيق در اول اربعين سيدالشهداء، قم، بنياد علمي و فرهنگي شهيد قاضي، چاپ سوم، 1368، ص217.
[11] . همان، ص220.
[12] . همان، از ص 6 تا ص304.پرسش :