گندم خوب
یکی از خادمین آیت الله کوهستانی (ره) نقل می کند:
روزی آقا جان از من خواست به اتفاق هم به آسیاب آبی ایشان برویم، به سمت آسیاب حرکت کردیم و پس از رسیدن و استراحتی کوتاه، آقا آسیابان را خواست و به او گفت: چند روز قبل آرد چه کسی را به منزل ما فرستادی؟ آسیابان گفت: شخصی به نام میرزا علی اکبر (ظاهراً مردی متمکن و بهایی بوده است) گندم خوبی داشت و آردش بسیار سفید بود و من مزد آن را برای شما فرستادم، تا این جمله را گفت، آقا چهره اش تغییر کرد و با عصبانیت فرمود: مؤمن! ما را از فضیلت ماه رجب محروم کردی.
این توجه و مراقبت به خاطر آن بود که آیت الله دیدند، مدتی قلبشان اقبال و رغبت چندانی به عبادت ندارد و مانند گذشته از عبادت و نمازش لذت نمی برد.
در فکر و اندیشه بود که این نقطه تاریک را بیابد، ابتدا از منزل جستجو کرد و از خانواده پرسید آیا شما آرد از کسی قرض گرفته اید یا از آرد وقفی و یا سهم امام استفاده کرده اید؟ وقتی از منزل مطمئن شد، سراغ آسیابان را گرفت و متوجه گشت که این عدم رغبت از آن آردی است که آسیابان برای او فرستاده بود.آیینه ایام، محمد آذرکار، انتشارات رزقی، بیرجند، 1387ش، ص404.
خبرگزاری تسنیم