اخلاص در بندگي راه رسيدن به حقايق(شرح دعای صحیفه سجادیه)
گزيدهاى از سخنان حضرت آية اللّه علامه مصباح يزدى(دامت بركاته)
همه چيز از اوست
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِحَمْدِهِ، وَ جَعَلَنَا مِنْ أَهْلِهِ لِنَكُونَ لِإِحْسَانِهِ مِنَ الشَّاكِرِينَ، وَ لِيَجْزِيَنَا عَلَي ذَلِكَ جَزَاءَ الْمُحْسِنِينَ
اين جملات فرازهاي آغازين دعاي حضرت سجاد سلام الله عليه درباره فرا رسيدن ماه مبارك رمضان است. ترجمه آن عبارتست از اينكه ستايش براي خدايي است كه ستايش كردن را به ما آموخت و ما را به ستايش هدايت كرد و همچنين ما را اهل حمد و ستايش قرار داد تا از شكرگزاران احسان او باشيم تا آنكه پاداش احسان كنندگان را به ما عطا كند. درباره اين فراز توضيح داده شد كه چگونه خدا ما را به حمد خود هدايت و توفيق فرموده تا اهل حمد باشيم. فراهم كردن همه مقدماتي كه براي ستايش كردن خدا لازم است با تدبير الهي انجام گرفته است. چه عقلي كه در درون ما قرار داده و چه وحي كه به وسيله انبياء فرستاده و چه آموزشهايي كه به صورتهاي مختلف ما فرا گرفتيم و چه شرايطي كه فراهم شده تا انگيزه حمد و دعا كردن در ما پيدا بشود، همه و همه با تدبير الهي انجام گرفته است.
هدف از ستايش
سؤال اين است: خدايي كه ستايش كردن را به ما آموخته و ما را به آن هدايت فرموده، هدفش از اين كار چيست؟ در بحث عقلي و فلسفي بحثي مطرح ميشود كه براي افعال الهي نيز آيا علت غايي و هدف، وجود دارد يا خير؟ اين بحث از اوايل صدر اسلام بين متكلمين مطرح بوده كه آيا خداي متعال افعالش را براي اغراضي انجام ميدهد يا اينكه در فعلش غرضي ندارد؟ اگر غرض، هدف يا علت غايي را به گونهاي تفسير كنيم كه يعني فاعل فاقد كمال است و با فعلش ميخواهد به كمال برسد، چنين امري درباره خداي متعال معنا ندارد. هر كمالي از هر مقولهاي فرض بشود، خدا بينهايتش را داراست. به اين معنا غرض از فعل يا هدف از فعل يا علت غايي براي فعل خدا، معني ندارد. يعني علت غايي زايد بر ذات و امري كه خارج از ذات است فرض بشود، كه ذات فاقد آن است و بخواهد با كارش به آن برسد. معمولاً وقتي ما كاري را براي هدفي انجام ميدهيم يعني هدف و مطلوبي را در نظر داريم تا آن چيزي را كه نداريم با انجام دادن آن كار، به آن مطلوب و هدف برسيم. در اينجا مطلوب ميشود علت غايي براي انجام فعل. مثلاً درس ميخوانيم براي اينكه محترم باشيم. چون بايد با عالم شدن، موقعيت اجتماعي مورد نياز را بيابيم. اگر علت غايي هميشه به همين معنا باشد كه ما از داشتن امري محروميم و با انجام فعل به آن ميرسيم، در مورد خداي متعال اين مسئله معني ندارد. اينجا گفته ميشود افعال الهي معلق به اغراض نيست و علت غايي يا علت غايي زائد بر ذات ندارد. اما اگر گفتيم علت غايي لازم نيست كه خارج از ذات باشد، بلكه ممكن است علت غايي به گونهاي تعريف شود كه بر خود ذات نيز منطبق شود، آنوقت ميشود به يك معنا در كار الهي اهداف و اغراضي را قائل شويم. هدفي كه در نهايت به ذات الهي باز ميگردد. اقتضاء ذات الهي به افاضه و ارايه كمالات و رحمتها است. خدا دوست دارد كه چيزي را بدهد و افاضه كند، نه اينكه چيزي را ندارد و ميخواهد آن را به دست آورد. در اينجا گفته ميشود خداي متعال هر چه انجام ميدهد، براي نفع ديگران است نه براي خودش.
مـن نكـردم خلـق تا سودي كنـم ؛ بلـكه تا بر بنـدگان جـودي كنـم
بخشنده هميشگي
آنهايي كه مطلقا اغراض و علت غايي را ازخداوند نفي نميكنند بر اين باورند كه اين غايت الفعل است، نه ؛ غايت الفاعل. قرآن كريم براي افعال الهي اهدافي را ذكر ميكنند. اگر در آيات قرآن بررسي شود، ميبينيم خدا ميخواهد بهترين رحمتها را به بندگان خود افاضه كند. انسان را خلق ميكند تا او را مورد آزمايش قرار دهد. او را سر دوراهيها قرار ميدهد تا با اختيار خودش راه اصلح را انتخاب كند. راه اصلح، مصداق عبادت خداست. انسان را آفريده تا خدا را عبادت كند، و داراي لياقت شود تا به پاداشهاي الهي نائل گردد و خدا به او رحمت بيشتري افاضه كند تا آن جا كه رحمت بينهايت خود را به او ببخشد.
اينجا سؤالي مطرح ميشود كه كسي كه مؤمن و اهل بهشت است ديگر براي چه عبادت كند؟ قرآن ميفرمايد براي اين که به مراتب عاليتري از قرب برسد تا «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ»1؛ يعني قرب الهي. اينجاست كه مؤمن لياقت پيدا ميكند تا مشمول بالاترين رحمتهاي الهي را شود. خدا اين كارها را ميكند براي رسيدن به آن هدف، كارهاي ديگر نيز براي رسيدن به هدفهاي ديگر، تا در نهايت كساني كه لايق باشند، بتوانند آخرين مرتبه رحمت الهي را دريافت كنند. اين لياقت فقط در سايه عبادت خدا حاصل ميشود. به اين معنا افعال الهي هم داراي اغراض و غاياتي است. خدا كاري را انجام ميدهد براي تحقق يك هدف. به يك معنا هدف الفعل است به يك معناي ديگر به هدف فاعل باز ميگردد. اكنون ميخواهيم بدانيم چرا خدا ما را هدايت فرموده تا حمد و سپاس او را به جا بياوريم؟ اگر او ما را به حمد و ستايش هدايت نكرده بود ديگر توفيق رسيدن به مقام شاكرين را به دست نميآورديم. كساني كه با تعبيرات قرآني آشنا هستند ميدانند كه مقام شاكرين از بالاترين مقامهاست. «سَنَجْزِي الشّاكِرِينَ»2، «سَنَزِيدُ الُْمحْسِنِينَ»3، «إِنَّ اللّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الُْمحْسِنِينَ»4؛ خداي متعال بالاترين مرتبه پاداش را براي شاكرين و اهل احسان قرار داده است. اين دعا نيز به ما تعليم ميدهد كه خداي متعال ما را براي حمد و ستايش خود هدايت نمود تا اينكه در مقام حمد و شكر او برآييم. هنگامي كه ما در مقام شكر خدا برآمديم از «شاكرين»؛ يا «محسنين»؛ به شمار ميآييم و لياقت دريافت پاداشهاي عظيمي كه خداي متعال براي اولياء خود فراهم نموده، را به دست ميآوريم. اگر نميدانستيم كه بايد حمد و شكر خدا را بجا بياوريم، به اين مقام نميرسيديم و هدف از آفرينش انسان ناقص ميماند. هدف از آفرينش انسان اين است كه زمينهاي فراهم شود تا انسان بتواند با اختيار خود به عاليترين مقام يك مخلوق نائل شود و آن مقامي است كه انسان در نهايت قرب الهي و در جوار خداي متعال مشمول بالاترين پاداشهاي خداي متعال قرار بگيرد.
راهي براي رسيدن به قرب الهي
قرآن ميفرمايد «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ»5؛ «من جنيان و آدميان را نيافريدم مگر براي اينكه مرا عبادت كنند.»؛ وقتي ذهنهاي ساده و دور مانده از معارف اسلامي و اهل بيت(ع) اين آيه را ميبينند نخستين چيزي كه ميپرسند، اين است كه اين چه كاري است كه خدا ما را آفريده تا او را عبادت كنيم؟ تصور غلطي از اين آيه پيدا ميكنند. تصور ميكنند كه العياذ بالله، خدا مثل يك پادشاه خودپسند و زورگويي است كه دوست دارد همه در مقابلش به خاك بيفتند، خم و راست شوند و چاپلوسي كنند. همه خلايق و عالم را با اين عظمت براي انسان آفريد و انسان را هم خلق نمود تا در مقابل خدا چاپلوسي كند، بگويد بله قربان! مطيع هستم! آنها تصور ميكنند اينكه «ما انسان را نيافريديم جز براي عبادت»؛ به اين معني است كه خدا از اين كه بندگانش در مقابلش خم و راست شوند و در مقابلش تعظيم و چاپلوسي كنند، لذت ميبرد و خوشحال ميشود. به ويژه آنكه بگويند خدا به آدم حمد كردن را نيز آموخته و اين وظيفهايست كه ما بايد شكر خدا را به جا بياوريم. اين افراد با شنيدن اين آيات به جاي اينكه معرفت و زمينه تقربشان به خدا بيشتر بشود، از خدا دورتر ميشوند. خدا را ديكتاتور زورگوي خودپسندي تصور ميکنند ؛ كه دوست دارد همه در مقابلش خم و راست بشوند. بخش عظيمي از معارف الهي و تعاليم اهل بيت (ع) در قالب روايات و ادعيه به ما تأكيد ميكند كه اگر ميخواهيد به قرب خدا و بالاترين مرتبه وجودي برسيد، بايد بدانيد كه بندهاي بيش نيستيد. بندگي و عبوديّت سرّ عظيمي دارد كه انسان بايد معرفت بالايي داشته باشد تا آن را درك كند.
انانيت؛ خطرناكترين پرتگاه
بزرگترين مشكل انسان كه او را از خدا دور ميكند و نميگذارد به خدا نزديك شود و او را از عاليترين مقام قرب الهي محروم ميسازد اين است كه به خدا ميگويد: «من يكي، تو هم يكي!»؛ اينجا انسان براي خود استقلال قائل ميشود. «من دلم ميخواهد! تو با اينكه خدا هستي! ما هرچه ميگويي، بگو. من نيز دلم اينگونه ميگويد.»؛ اين را باور نميكند كه او خودش، دلش، فكرش و ارادهاش همه و همه براي خداست. او چيزي از خودش ندارد. فهمي كه دارد، شعوري كه دارد، زباني كه دارد، ارادهاي كه دارد، محبتي كه دارد، بغضي كه دارد، اينها هيچ كدام ارث پدر و مادر انسان نيست. خدا به او عطا كرده است. ما از خودمان چه داشتيم؟ «هَلْ أَتي عَلَي الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً»6؛ مگر نبود روزي كه ما هيچ نبوديم. تا آنجايي كه ميدانيم، يك قطره آب گنديده بوديم، پيش از آن حتي همين هويت را نيز نداشتيم. عموماً ما به ابتكارات، خلاقيتها و اختراعات، كشف معارف عقلي، حسي، تجربي و علمي؛ خود ميباليم و مينازيم. آيا اين امور از عهده يك قطره آب گنديده برميآيد؟ همه اينها را خدا به ما عنايت فرموده است. سخني را كه همين الان ميگويم، حرف اول را كه گفتم، اگر خدا قدرت ادامهاش را ندهد، حرف دوم را نميتوانم بگويم. اگر خدا اجازه ندهد عمر تمام ميشود. حتّي در نفسي كه ميكشيم اگر اراده او نباشد، بازدمش به دست ما نيست. ما چه از خودمان داريم جز جهل؟ «بَناهُمْ بنْيَةً عَلَي الْجَهْل»7؛ خيال ميكنيم كه موجود مستقلي هستيم و ارادهاي داريم. به تعبير امروزي بر خدا، حقي داريم. انسان مدرن فراتر از اين ميگويد: «ما در برابر خدا حقي داريم. خدا نبايد حقمان را پايمال كند. بايد حقمان را از او بگيريم». همه مشكلات بشر از همين جاست. راه حل آن نيز اين است كه بفهميم بندهايم. اين مشكل براي جنيان نيز هست.
انانيّت شيطان
مسئله انحراف شيطان، از كجا پيدا شد؟ اميرالمؤمنين (ع) در نهج البلاغه ميفرمايد «قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ لَا يُدْرَي أَ مِنْ سِنِي الدُّنْيَا أَمْ مِنْ سِنِي الآْخِرَة»8؛ شيطان شش هزار سال عبادت كرد. منظور از سال، چه سالي است معلوم نيست. سال سيصد و شصت و پنج روز يا هر سالي كه هر روزش هزار سال است؟ فرض كنيد همين سالهاي دنيايي باشد. شش هزار سال؟! علي (ع) گزاف نميگويد. شيطان عابد مشكلش چه بود؟ مشكلش همين جمله بود كه گفت: «أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ»9«من! سجده كنم؟ من بهتر از آدم هستم!»؛ از ياد برد كه بنده است و بايد هر چه به او ميگويند، اطاعت كند. مشكل در گفتن «أنا»؛ و «انانيّت»؛ است. اين من گفتن است كه انسان خيال ميكند خودش در مقابل خدا كسي و ؛ چيزيست. تصور ميكند در مقابل خدا، وجود دارد. هستي دارد. علم دارد. قدرت دارد.
«من»؛ گفتن عامل اصلي سقوط
سراسر تاريخ هر آن كس كه سقوط كرده از گفتن كلمه «من»؛ بوده است. ثروت قارون فوق العاده فراوان بود. قرآن ميفرمايد كليد گنجهاي قارون را حتي مردان نيرومند به تنهايي نميتوانستند، حمل كنند. به عدهاي پهلوان نياز بود تا كليدهاي گنج قارون را حمل كنند. «إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ»10؛ به قارون گفتند مقداري از اين ثروت عظيم و هنگفت را به فقرا و گرسنگان انفاق كن. گفت «إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلي عِلْمٍ عِنْدِي»11؛ من اين ثروت و گنج را با زحمت ؛ و با علم خودم بدست آوردم، براي چه به ديگران بدهم؟ با اين پاسخ ميخواست بگويد، خدا چه كاره است! «إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلي عِلْمٍ عِنْدِي»؛ اگر هر كسي درون خود را جستجو كند و بكاود، خواهد ديد كه تا چه اندازه خداوند را به خدايي و خودش را به بندگي قبول دارد. وقتي ميخواهيم كاري انجام دهيم آيا به اين فكر ميكنيم كه خدا راضي هست يا نيست؟ يا اول ميگويم دلم ميخواهد يا نميخواهد؟ دوست دارم يا ندارم؟ همه زحمات انبياء و تلاش اولياء خدا و اين همه تعليم و تربيت طولاني در طول هزاران سال، با اين همه شهيد و كشته و گرفتاريها و زندانها، براي اين بود. تا به انسان بگويند كه: «اينرا بفهم كه تو بندهاي! بايد خدا را اطاعت كني. تو خلق شدهاي براي عبادت»؛ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ»؛ از غير اين راه، انسان به آن كمالي كه بايد برسد نميرسد. اگر انسان اطاعت خدا را كند به جايي ميرسد كه همه عالم در اختيار او خواهد بود «يَا ابْنَ آدَمَ… أَنَا أَقُولُ لِلشَّيْءِ كُنْ فَيَكُونُ أَطِعْنِي فِيَما أَمَرْتُكَ أَجْعَلْكَ تَقُولُ لِلشَّيْءِ كُنْ فَيَكُون»12؛ اي پسر آدم! تو را براي چنين مقامي خلق كردم اما راه آن اين است كه بندگي كني. اگر كسي با خدا ارتباط داشت ميتواند از فيوضات الهي بهرهمند بشود تا جايي كه افعال الهي در وجود او ظهور پيدا ميكند. اما كسي كه با خدا ارتباط نداشت و گفت «تو يكي، من هم يكي»؛ چه چيزي را ميخواهد پيدا كند؟ از كجا؟ مگر خداي ديگري هم هست؟ مگر عالمي هم هست كه خدا مالك آن نباشد؟ انسان آن قدر دچار جهل است كه به اين آساني باور نميكند همه امور عالم به دست خداست. براي همين است كه انبياء الهي خيلي آهسته آهسته و با زحمت فراوان تلاش كردهاند، تا اين مطلب را به بشريت بفهمانند كه در اين عالم همه كارها به دست خداست.
صفحات: 1· 2
خداي ستايش آموز( دعای صحیفه سجادیه)
«ستايش ستايش;آموز»
گزيدهاى از سخنان حضرت آية اللّه علامه مصباح يزدى(دامت بركاته)
ادعيه خاص رمضان
معمولاً در دعاهايي که مربوط به ايام خاصي است، به خصوص دعاهاي صحيفه سجاديه، مطالبي که در اين دعاها خواسته شده ؛ ارتباطي با موقعيت خاص آن دعا دارد. اين ويژگي علاوه بر ويژگي كلي همه دعاهاست. در همه دعاها دو ويژگي کلي هست؛ نخست اين که آغاز اين دعاها با سپاس و ستايش الهي شروع می شود، يا با لفظ حمد يا با لفظ ديگري که معناي حمد را افاده کند. در ميان دعاها نيز به خصوص در دعاهاي صحيفه سجاديه در هر فراز صلواتي بر محمد و آل محمد وجود دارد. گويا اين صلوات نيرويي جديد يا استعدادي مضاعف را به دعا کننده می بخشد. در دعايي که مربوط به ورود ماه مبارک رمضان است ابتدا حمد و ستايش الهي به صورت بسيار زيبا و منطقي و با ترتيب جالبي ذکر شده و سپس درخواستهايي از خداي متعال در طي فرازهايي که هريک با صلواتي بر محمد و آل او اغاز شده ، طرح می شود. اين دعا اين چنين شروع می شود:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِحَمْدِهِ، وَ جَعَلَنَا مِنْ أَهْلِهِ لِنَكُونَ لِإِحْسَانِهِ مِنَ الشَّاكِرِينَ، وَ لِيَجْزِيَنَا عَلَى ذَلِكَ جَزَاءَ الْمُحْسِنِينَ
ترجمه آن اين است که ستايش براي خداي متعال است که ما را به ستايش خودش هدايت کرد يعني به ما ياد داد که اورا حمد و ستايش کنيم. «وَ جَعَلَنَا مِنْ أَهْلِهِ»؛ و ما را از اهل حمد قرار داد. احتمال دارد که ضمير «؛ مِنْ أَهْلِهِ »؛ به الله بر گردد يعني ما را از اهل الله قرار داد، ولي اين احتمال قوي نيست هر چند داراي معناي لطيفي است. «لِنَكُونَ لِإِحْسَانِهِ مِنَ الشَّاكِرِينَ»؛ ما را از اهل حمد قرار داد تا اين که شکرگزار احسان او باشيم، «وَ لِيَجْزِيَنَا عَلَى ذَلِكَ جَزَاءَ الْمُحْسِنِينَ»؛ و براي اين که بر اين شکرگزاري و حمد، پاداش نيکو کاران به ما عطا کند.
در اين دعا حمد و شکر با هم يک ارتباط نزديک و تنگاتنگي دارند. مي فرمايد خدا ما را هدايت کرد به حمد و اهل حمد قرار داد تا ما را از شاکرين قرار دهد.
صفحات: 1· 2
معرفی چند کتاب برای ماه مبارک رمضان
نام کتاب: ره توشه ماه رمضان
نویسنده: عباس عزیزی
ماه مبارک رمضان، ماه نزول قران و میهمانی خداست. خداوند، روزه را که یکی از واجبات دین است در این ماه بر مسلمانان واجب کرده است. این عبادت آثار و منافع معنوی و جسمی بساری دارد و در کنار روزه گرفتن، دعاها و مناجات هایی وجود دارد که باعث آرامش دل و تقرب بیشتر به ذات احدیت می شوند. اثر حاضر در چهارده فصل به بیان و معرفی نکاتی درباره ماه مبارک رمضان و اعمال و دعاهای مربوط به این ماه مبارک پرداخته است.
نام کتاب: مراقبات ماه رمضان
نویسنده: محمد محمدی ری شهری
این کتاب در پنج بخش تدوین شده که عبارتند از: از فضایل ماه خدا، آمادگی برای میهمانی خدا، آداب میهمانی خدا، شب قدر، آداب بیرون آمدن از میهمانی خدا.
در بخشی از پیش گفتار این کتاب آمده است: خداوند سبحان، در این ماه، میهمانی ویژه ای را برای تربیت روح، به گونه ای ترتیب داده که می تواند در حیات معنوی انسان تحوّلی پدید آورد و او را به سعادت ابدی برساند. نکته مهم در این مسیر، آن است که انسانی که می خواهد به دنیای این ضیافت گسترده وارد شود، بداند به کجا می رود، معنای میهمانی الهی چیست و چگونه باید وارد آن شود.
لازم به ذکر است که چاپ هفتم کتاب «مراقبات ماه رمضان»، به زبان فارسی منتشر شده است. این کتاب را استاد ری شهری با همکاری «رسول افقی» تألیف کرده و استاد «جواد محدثی» آن را ترجمه کرده است.
نام کتاب: اخلاق روزه
نویسنده: امام موسی صدر
در پیش گفتاراین کتاب آمده است:
اخلاق روزه، عنوان دیگری از مجموعه پرتوهاست که برخی دیدگاه ها و تجربیات معرفتی امام موسی صدر را در پیوند با روزه، منعکس می کند. تنوع مطالب این کتاب به سبب تنوع شرایط زمانی و مناسبت های تاریخی و جغرافیایی است که وی برای توضیح آنها سخن گفته است؛ اما در عین تنوع مطالب، کتاب، وحدت و انسجام موضوعی دارد؛ زیرا از دیدگاه های مختلف، روزه و معانی، ابعاد و تاثیرات و جلوه های آن را در طول زمان، بیان می کند.
فهرست کتاب بدین شرح است:
روزه، تمرین جهاد، شأن امت و سرنوشت او، اخلاق پیروزی، زکات فطر، پس از عید، از تولد و حضور، از بودن و غیاب
نام کتاب: سینای نیاز
نویسنده: جواد محدثی
این کتاب، شرح گونه ای بر دعاهای سی روز ماه مبارک رمضان است. سبک قلم، ادبی، عرفانی و کمی صمیمی است و برای قشرهای جوان، جالب و گیراست و مقدمه کوتاهی هم درباره نیایش دارد. در قسمتی از مقدمه آمده است:
کاروانی از نور، روان است؛ به سرعت برق می گذرد؛ به تابندگی خورشید؛ به سرشاری چشمه ساران؛ به برکت رمضان… و فقط یک «لحظه» بیداری، کار عمری را می سازد و یک «آن» توجه، برکت های سالیان را به همراه دارد. آن چه لازم است، «توجه» است و هشیاری!
معرفی چند کتاب برای ماه مبارک رمضان
نام کتاب: ماه مبارک رمضان، مکتب عالی تربیت و اخلاق
نویسنده: لطف الله صافی گلپایگانی
کتاب حاضر که به قلم فقیه وارسته، حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به رشته تحریر درآمده، پیرامون آثار این ماه عظیم سخن می گوید.
این کتاب آکنده از نکات جالب و جذاب تفسیری، حدیثی، تربیتی و اخلاقی است و خواننده، مطالب نافع و سودمندی را درباره ماه مبارک رمضان و آثار این ماه به دست می آورد.
این کتاب، راهنمای خوبی برای همه خوانندگان و افرادی است که خواهان منبعی مفید درباره اخلاق اسلامی و ارتقای سطح معرفت و آگاهی خود در این زمینه هستند.
قلم کتاب، روان و مطالب آن دارای چینش منطقی و دقت علمی خوبی است و مستندات به خوبی با ذکر آدرس ذکر شده اند و کثرت استفاده از آیات و روایات و حکایات اسلامی از ویژگی های برجستة این اثر است.
اثر مزبور مشتمل بر شانزده باب است که عبارتند از:
درباره باب اول: فضیلت ماه مبارک رمضان در خطبه رسول خدا صلی الله علیه وآله، باب دوم درباره روزه، ندای الهی است که شرحی بر آیة 183 سوره بقره است. باب سوم درباره ماه رمضان، ماه نزول قرآن است که در آن مطالب متنوعی درباره قرآن آمده است… و سرانجام باب شانزدهم درباره عید سعید فطر است.
حوزه نت
نکات کلیدی اقای قرائتی تاثیر معنویات بر مادیات
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی گفت: بر اساس آیات قرآن کریم عمل به دستورات الهی سبب میشود از زمین و آسمان نعمت بر شما ببارد اینکه امروز ما مشکلات داریم نشان از آن دارد که کتاب آسمانی را بپا نداشتیم.
مفسر قرآن کریم افزود: حضرت نوح(ع) به مردم فرمودند استغفار کنید خدا غفار است اگر استغفار کنید برای شما از آسمان باران میفرستد اموال و فرزندان شما را زیاد میکند.
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی با بیان اینکه فرزند زیاد نعمت و برکت الهی است، عنوان کرد: امروزه برخی فکر میکنند اگر فرزند کمترداشته باشند آنها را بهتر تربیت میکنند در حالی که هیچ آماری چنین چیزی را نشان نداده است؛ آنچه تجربه شده فرزندان زیاد بهتر تربیت میشوند.
این مفسر قرآن کریم با تاکید بر اینکه اگر کتاب آسمانی قرآن را بپا دارید وضع مالی شما خوب میشود، اظهار کرد: بر اساس آیات قرآن کریم عمل به دستورات الهی سبب میشود از زمین و آسمان نعمت بر شما ببارد اینکه امروز ما مشکلات داریم نشان از آن دارد که کتاب آسمانی را بپا نداشتیم.
درباره قرآن ریل گذاری ما بیشتر برای ترجمه یا تقلید بوده است و خودمان درباره آن فکر نکردیم، یکی از ایرادات وارده بر ما وجود تعطیلات زیاد است خداوند در قرآن میفرماید حتی جمعه را هم تعطیل نکنید تنها هنگام نماز جمعه را تعطیل کنید.
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی با استناد به روایتی از پیامبر(ص) مبنی بر اینکه از علم بیخاصیت به خدا پناه میبرم؛ ابراز کرد: بسیاری از علوم که در مدارس و دانشگاهها تدریس میشود صرف اطلاعات و مفید برای زندگی نیست، درباره این موضوع غفلت زیادی صورت گرفته است.
برای همین علوم بیهوده برخی به این علت که خواستگارشان مدرک دانشگاهی ندارد ازدواج نمیکنند اگر بنا باشد تحصیلات دو طرف هم سطح باشد باید تمام مراجع و روحانیون همسران خود را طلاق بدهند در حالی که چنین نیست؛ اینکه هر دو نفر شریک زندگی بدانند کوه همیالیا چند متر است سبب استحکام زندگی شما نمی شود.
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی با بیان اینکه برخی با تحصیلات کارشناسی حاضر به هر فعالیت یا کاری نیستند، گفت: امام باقر(ع) بیل در دست می گرفتند و روی زمین کشاورزی میکردند؛ اما ما همچون بت پرستان برای خود اصولی تراشیدیم و بر آن قفل کردیم.
افرادی نظیر شید صفوی یا شهید رجایی نیاز است که هر قید و بند مشکل داری را باز کند در غیر این صورت چیزی که واجب و مستحب نیست و مشکلی از جامعه حل نمیکند اسراف و اتلاف کردن عمر است و اسراف عمر از گناهان کبیره است.
اگر میخواهید مادیات شما خوب شود به راه خدا برگردید خدا زندگی شما را سروسامان میدهد، ثروتی که آسایش را از انسان بگیرد نعمت نیست نقمت است، برای خرج فرزندان خود نگران نباشید خداوند آنها را روزی می دهد؛ اگر ایمان آورده و استغفار کنید باران مبارک بر شما نازل شده مال، فرزندان و کشاورزی شما خوب میشود به شرط اینکه وارداسلام شوید.
http://www.shabestan.ir
توصیه اقای قرائتی درباره اهمیت تدبر در قرآن کریم در ماه رمضان
توصیه حجت الاسلام محسن قرائتی پیش از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و ال محمد
نامهای قبل از رمضان برای ائمه جمعه و جماعات
نامه حجت الاسلام قرائتی به ائمه جمعه و جماعات در خصوص قرآن کریم
سلام علیکم
با حذف مقدمات چند نکته در مورد رمضان و قرآن:
۱- اهمیت رمضان بیشتر به خاطر نزول قرآن است (و در مرحله بعد به خاطر روزه گرفتن) «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» و نفرمود: «شهر رمضان الذی کتب علیکم الصیام»
۲- ماشینهای هواگرفته را در سراشیبی هل میدهند تا روشن شود. سراشیبی قرآن ماه رمضان است که باید چراغ تفسیر در همه جا روشن شود.
۳- به ما سفارش شده است که هرگاه فتنهها چون شب تاریک شما را دربرگرفت، راه نجات قرآن است. «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآن» (کافی، ج۲، ص۵۹۹)
۴- در رمضان جلسات تلاوت قرآن در صدا و سیما فضای جامعه را برای تفسیر آماده میکند.
۵- برخلاف تصور برخی که تفسیر و تدبر را مستحب میدانند به نظر میرسد که تفسیر واجب است زیرا خداوند نسبت به کار مستحب توبیخ مکرر نمیکند، درباره قرآن یکجا میفرماید: «أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن» و پشت سر آن میفرماید: «أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها» (محمد، ۲۴)
۶- گاهی در برنامههای حوزه و دانشگاه دیده میشود که به آیه «خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّه» (مریم، ۱۲) عمل نشده است و دروس دیگر بسیار جدیتر از تدبر در قرآن است. تا آنجا که در شب قدر که شب نزول قرآن است در بسیاری از مساجد خود قرآن سهمی ندارد و سهم دعای جوشن کبیر، افتتاح، ابوحمزه، سخنرانی، مداحی، سینهزنی و مراسم قرآن به سرگرفتن بسیار بیشتر از خود قرآن است.
۷- قرآن میفرماید: سؤالات شما را من پاسخ میدهم، «آیاتٌ لِلسَّائِلِین» (یوسف، ۷) بیماریهای روحی شما را من شفا میدهم «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء» (اسراء، ۸۲)
۸- با اینکه پیغمبر اسلام از مظلومیت اهل بیت و شهادت دخترش و امامان معصوم خبر داشت، ولی به گفته قرآن در قیامت نوک شکایت به سمت مهجوریت قرآن است، (نه مظلومیت اهلبیت) «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (فرقان، ۳۰)
صفحات: 1· 2
4 نکته مهم
جالبه حتما ببینید
تفسیر آیات اخلاقی قرآن بهترین منبع برای تبلیغ در ماه رمضان
تفسیر آیات اخلاقی قرآن بهترین منبع برای تبلیغ در ماه رمضان است
آیتالله محمدجواد طبسی، نویسنده و استاد حوزه علمیه: ماه مبارک رمضان واقعا ماهی است که همه انبیاء و اولیاء و مردان صالح خدا ۱۱ ماه انتظار آن را میکشیده و سرور قلبی از ورود به این ماه داشتهاند. ایشان با تاکید بر لزوم برپایی جلسات تفسیر قرآن در کنار محافل قرائت عنوان کرد: مبلغان در ماه رمضان مطالبی را برای مردم بیان کنند که برگرفته از قرآن و گفتار و سیره پیامبر و ائمه(ع) در ماه رمضان است به خصوص آموزههای اخلاقی قرآن بهترین منبع برای تبلیغ در این ماه است.
وی اظهار کرد: برخلاف برخی افراد که از ورود به ماه مبارک رمضان اکراه دارند برای اولیاء الله عید واقعی است و حتی در دوره معاصر نیز برخی کشورهای اسلامی همان طور که ما برای اعیاد اسلامی و میلاد ائمه(ع) جشن میگیریم و شاد هستیم برای ورود به این ماه جشن میگیرند و شادی و مساجد را چراغانی میکنند که نمونه بارز آن در لبنان انجام میشود.
آمدن ماه مبارک رمضان برای اولیای الهی، عید و فرصت مناسبی برای این است که با خدای خودشان خلوت کنند؛ مرحوم امام خمینی(ره) در آستانه ماه مبارک رمضان برنامههای معمول خود را تعطیل میفرمودند تا بتوانند از فرصتهای این ماه بیشتر بهره ببرند.
ما چون معرفتمان به خداوند و سفره گشوده شده الهی در ماه مبارک رمضان زیاد نیست از آن غفلت داریم در حالی که پیامبر و ائمه(ع) و به تبع آنان اولیاء الله و علمای بزرگ چه گریهها و نالههایی در دل شب در طول سال داشتند و در ماه رمضان این عبودیت و بندگی، تجلی بیشتری مییافت.
با اشاره به خطبه پیامبر(ص) در بدو ورود به ماه مبارک رمضان تصریح کرد: پیامبر در آستانه ماه مبارک رمضان این خطبه را برای مردم میخواندند و آنان را آماده ورود به ماه صیام میفرمودند.
وی با اشاره به فراز ابتدایی این خطبه ادامه داد: پیامبر(ص) در ابتداى این خطبه فرمودند: ای مردم ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به سوى شما روى آورده، ماهى كه نزد خدا بهترين ماهها، و روزهايش بهترين روزها، و شبهايش بهترين شبها و ساعاتش بهترين ساعتهاست، و آن ماهی است كه شما را در آن به سوى ميهمانى خدا خواندهاند، و در آن از اهل كرامت خدا شدهايد، نفسهاى شما در آن ماه پاداش تسبيح، و خواب شما ثواب عبادت، و اعمال شما پذيرفته و دعاهاى شما مستجاب است، از پروردگار خويش با نيّتهاى صادقانه و دلهاى پاكيزه از گناهان و صفات ناپسند درخواست كنيد كه به شما براى روزه داشتن در آن و تلاوت قرآن توفيق دهد، همانا بدبخت و بدعاقبت كسى است كه در اين ماه بزرگ از آمرزش خدا محروم شود.
شعبان و گام های آخر
شعبان و گام های آخر
جشن نیمه شعبان شروع شمارش معکوس برای رسیدن به ماه مبارک رمضان و ایام روزهداری است. از یک طرف باید برای سختی روزه گرفتن آماده شد و از طرف دیگر برای امتیاز گرفتن از فرصت باقی مانده از ماه شعبان!
این روزها ماراتنی است برای بهرهوری از وقت باقی مانده. چند پیشنهاد برای بیشترین استفاده در این روزها:
- استغفار در ماه شعبان هم امتیاز هزار برابر دارد و هم کمی از اشتباهاتمان را جبران میکند. یک پیشنهاد برای استغفار گفتن هفتاد بار «اَستغفِرُاللّه و أَسئلهُ التَوبه» در هر روز از ماه شعبان است. البته ائمه معصومین(علیهم السلام) حتی قول پاک شدن تمام گناهان را هم دادهاند… «حتی اگر به تعداد ستارگان آسمان باشد!»
- اگر توقع بیشتری دارید و میخواهید اسمتان در عرش الهی نوشته شود، این استغفار را هفتاد بار در هر روز بگویید: «أستغفراللّه الذی لا الهَ إلاّ هوَ الرّحمانُ الرّحیم الحیُ القیوم و أتوبُ إلیه»
- ماه مبارک رمضان از دوشنبه شروع خواهد شد، ولی اگر میتوانید از جمعه شروع به روزه گرفتن کنید؛ هم روزه سه روز آخر شعبان ثواب مخصوص دارد و هم برای روزههای واجب آماده میشوید. البته امام رضا(علیه السلام) قول ثواب دو ماه متوالی برای این سه روز را هم دادهاند!
- اگر توان روزه گرفتن بیشتر دارید، نگاهی به این جدول امتیازات روزههای ماه شعبان بیاندازید:
* 2 روز روزه: بخشش گناهان بزرگ
* 3 روز روزه: افزودن هفتاد درجه در بهشت برای او
* 4 روز روزه: وسعت رزق و روزی
* 5 روز روزه: مورد علاقه و محبت بندگان خداوند قرار می گیرد
* 6 روز روزه: دفع هفتاد بلا
* 7 روز روزه: دفع شرّ شیطان و لشکرش در همه عمر
* 8 روز روزه: از دنیا نمی رود تا از «حوض های قدسی» بنوشد
* 9 روز روزه: مهربانی فرشتگان در قبر با او
* 10 روز روزه: وسیع شدن فضای قبر
* 11 روز روزه: نصب یازده مناره نور در قبر
* 12 روز روزه: روزی 70 هزار فرشته قبرش را تا قیامت زیارت کنند
* 13 روز روزه: استغفار 70 هزار ملک برای او
ماه مبارک رمضان از دوشنبه شروع خواهد شد، ولی اگر میتوانید از جمعه شروع به روزه گرفتن کنید؛ هم روزه سه روز آخر شعبان ثواب مخصوص دارد و هم برای روزههای واجب آماده میشوید. البته امام رضا(علیه السلام) قول ثواب دو ماه متوالی برای این سه روز را هم دادهاند!
- از همه مهمتر اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) قول دادهاند شفیع کسانی باشند که در شعبان روزه میگیرند.
موارد فوق مقدار اندکی از پاداش برای کسانی است که با معرفت در ماه شعبان روزه می گیرند. مراقب باشیم در باقی مانده ماه شعبان از این همه امتیاز جا نمانیم و ره توشه ای از خرمن با برکت این ماه برگیریم.
تبیان برگرفته از کتاب فضایل ماه مبارك شعبان، شیخ صدوق(ره)