ثواب ختم قرآن در مکه
ثواب ختم قرآن در مکه
1. امام باقر علیه السلام فرمودند: کسى که در مکه از یک جمعه تا جمعه دیگر یا کمتر یا بیشتر از این قرآن را ختم نماید و در روز جمعه قرائت قرآن را به پایان برساند، خداوند تمام پاداشها و حسناتى را که از اولین جمعه دنیا تا آخرین جمعه آن هست . براى او خواهد نوشت . و اگر در غیر جمعه قرائت قرآن را به پایان برساند، باز هم همین طور است .
اربا اربا یعنی چه
اِرباً اِربا
شهید سید محمد شکری-پزشکیار گردان عمار لشکر 27 محمد رسول الله-تولد: 18/10/1341 کربلا-شهادت: 12/12/1365 - کربلای 5 – شلمچه-محل دفن: بهشت زهرا قطعه 26 ردیف 28 شماره 21
اِرباً اِربا
خیره شده بود به آسمون. حسابی رفته بود توی لاک خودش. بهش گفتم:” چی شده محمد؟”
انگار که بغض کرده باشه ، گفت:
بالاخره نفهمیدم ” اِرباً اِربا” یعنی چه؟ می گن آدم مثل گوشت کوبیده می شه! یا باید بعد از عملیات کربلای 5 برم کتاب بخونم یا همین جا توی خط بهش برسم
توی بهشت زهرا که می خواستند دفنش کنند ، دیدم جواب سوالش رو گرفته.با گلوله توپی که خورده بود روی سنگرش…
راوی همرزم شهید
شهید بهشتی
شهیدبهشتی
تا قبل از پیروزی انقلاب به طور کامل ، و بعد از آن نیمی از جمعه های پدرم متعلق به ما بود . حتی اگر مهمترین شخصیتهای سیاسی خارجی هم می خواستند با او ملاقات کنند ، می گفت جمعه های من در اختیار خانواده است .
باید به بچه ها دیکته بگویم و اشکالات درسی شان را رفع کنم، مگر اینکه امام دستور بدهند .
جمعه ها که بابا در خانه بود ، با او همه کار می کردیم . از باغبانی و گل کاری گرفته تا بازی و شیطنت در حیاط.
#نامه_ای_به_دخترم
#نامه_ای_به_دخترم
حتما باید مادر یه دختری باشی تا بتونی براش نامه بنویسی اما نه، میتونی مادر نباشی ولی نامه ات رو برای دختری که مادر نداره بنویسی
چقدر سخته که همه ی مادرا موقع خواب برای دخترشون قصه بگن و اروم اروم دست رو سرشون بکشن اما تو تنها به رختخواب می ری و می خوابی و برای ارامشت ذکری به لب داری. مادرا صبح با عزیزم دخترم بچه هاشون رو برای نماز بیدار می کنن ولی تو به خدا میگی خدایا خواب نمونم بیدارم کن همه ی مادرا وقتی می خوان بچه هاشون رو راهی مدرسه کنند کیفشون رو اماده میکنند وسایل خوراکی می ذارند کفششون رو جلوی در می ذارند اما تو کیف بابا رو اماده می کنی کفششو جلوی در می ذاری
وقتی دخترا برمی گردند خونه غذاشون امادهست کلی با ناز کردن غذا می خورند اما تو باید تازه غذا درست کنی عزیزم تو هم دختر این روزگاری و هم مادر اینده خوش به حالت.
عاقبت مردی که نزول گرفت( داستان واقعی)
مسلما خداوند دستوراتی که برای ما فرستاده یکی از بهترین دستوراتی هست که می تواند سعادت دنیا وآخرت ما را رقم بزند.خداوند فرموده است از خوردن شراب، گوشت خوک، قمار، ربا(نزول) بپرهیزید. خیلی ها این دستورات را نمی پذیرند و با دلایل پوچ و بی اساس از این دستورات سرپیچی می کنند و دچار اسیب ها وضررهایی می شوند که دیگر قابل جبران نیست.
از اثار مال و لقمه حرام اين است که فرشتگان الهي خورنده اين مال را لعنت مي کنند و از خداي منان محروم شدن از حلال هاي بي شمارش رابراي او طلب مي نمايند.
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «إِذَا وَقَعَتِ اللُّقْمَةُ مِنْ حَرَامٍ فِي جَوْفِ الْعَبْدِ لَعَنَهُ كُلُّ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَ فِي الْأَرْضِ» هرگاه لقمه اي حرام در شکم بنده اي از بندگان خدا قرار گيرد تمام فرشتگان زمين و آسمان او را لعنت مي کنند.1
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «اَلْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْلِ» عبادت کسي که حرام خواري مي کند مانند ساختماني است که بر روي شنزاري روان بنا شده باشد.2
این داستان واقعی خانواده ای است که خودم از نزدیک شاهد تبعات مشکلات این خانواده بودم.
چند سال پیش خانواده ای به محله ی ما اومدند و همسایه ی ما شدند. این خونه رو کمیته ی امداد به اونها داده بود. مرد این خانواده به سختی راه می رفت و چشمانش به قدری کم سو شده بود که به زحمت می توانست جلوی خود را ببیند و گوشهایش هم سنگین بود. خانم این خانواده هم دچار اسم، ناراحتی قلب و همچنین چشمانش اب مروارید اورده بود، یکی از دخترانش به خاطر اینکه ناراحتی قلبی داشت ازدواج نکرده بود.
اول خیلی با این خانواده رفت و امد نداشتیم و آنها رو نمی شناختیم یه روز عید به خونمون اومدند.بعد از سلام و احوالپرسی و کمی صحبت پدرم از ناراحتی چشمش و بقیه مشکلاتش صحبت کرد مرد واقعیت تلخی رو بیان کرد که واقعا برای من تکان دهنده بود.
او به پدرم گفت حاج اقا شما ما رو اینجوری نگاه نکنیدزندگی ما اینجوری نبود. من پسر یکی از پولدارای روستامون بودم چند قطعه زمین داشتیم چند تا باغ داشتیم خودم تهران چند تا خونه و چند دهنه مغازه داشتم وضع مالی خیلی خوبی داشتیم. به خاطر مسئله ای از کسی پول قرض گرفتم سروقت نتونستم پولشو بهش برگردونم به هر حال برای خودم اعتباری داشتم گفتم نزول می کنم وپولشو پس می دم همین کار رو هم کردم مرد اشک می ریخت و پدرم اونو اروم می کرد گفت از اونجا بود زندگی من عوض شد کم کم خونه هامو یکی پس از دیگری از دست دادم زنم مریض شد دخترم مریض شد مغازه هامو از دست دادم وقتی اوداشت این حرفها رو میزد باورم نمی شد مگه میشه یه گناه اینقدر اثار داشته باشه اونم تو این دنیا گفت کم کم زنم از غصه مریض شد ومنم چشام کمسو شد کلی قرض و بدهی داشتیم دیگه هیچی برام نمونده بود حالا هم که می بینی یه خونه اونم کمیته امداد بهم داده. با نزول زندگیم عوض شد و همه چیز رو باختم.
بعدها وقتی مادرم به خونشون می رفت و چیزی براشون می برد این خانم با مادرم درد دل می کرد ومدام از مریضیهاش می گفت مادرم حداقل هفته ای دو سه بار به خونشون سرمی زد که اگه چیزی لازم داشته باشند براشون تهیه کنه البته همه ی همسایه ها هم همینطور بودند. مادرم هر وقت از خونشون میومد می گفت امروز مادره مریضه می خوان ببرنش دکتر فردا می گفت پدره برای چشمش باید بره تهران عمل کنه پس فردا می گفت دختره بیمارستان بستریه….
خلاصه: روزی نمی شدکه یکی از اینها بیمارستان نباشند ومرتب دچار مشکلات بودند…
نتیجه:
انسان تا زمانی که شکر گذار نعمتهایی که خداوند به او داده باشد هیچگاه خداوند ان نعمت را از او نمی گیرد ولی این شخص با این همه امکانات که داشت باز به سمت پول نزول رفت.
همانگونه که نزول دادن اثار وعوقب وخیمی به دنبال دارد نزول گرفتن هم باعث از دست رفتن بسیاری از امکانات مادی ومعنوی شخص می شود. اگر افراد از رباخواران پولی نزول نکنند و به خداوند توکل کنند و به معصومین(ع) توسل داشته باشند شایدمدتی به سختی و رنج بیفتند ولی مسلما خداوند درهای رحمتش را به روی این بندگان می گشاید.
شاید خداوند چنین کسانی را بر سراه انسان قرار می دهد تا انسان درس بگیرد.
اینها امتحانی برای بقیه هستند که وقتی چنین افرادی گرفتار شدند ایا دیگران نسبت به این اشخاص احساس مسئولیت می کنند یا نه انها را به حال خودشان رها میکنند.
منبع:
1. الدعوات، ص25
2. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص153
شهادت عاشقانه
گلوی بریده حضرت علی اصغر
مشخصات شهید:
سردار شهید حاج عبدالحسین برونسی-فرمانده تیپ 18 جوادالائمه از لشکر 5 نصر-تولد:23/6/1321گلبوی کدکن تربیت حیدریه-شهادت: 23/2/1363-عملیات بدر چهار راه خندق
گلوی بریده حضرت علی اصغر علیه السلام
گفت:
«توی دنیا بعد از شهادت فقط یک آرزو دارم: اونم اینکه تیر بخوره به گلوم».
تعجب کردیم. بعد گفت:
«یک صحنه از عاشورا همیشه قلبمو آتیش می زنه؛ بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر»
والفجر یک بود که مجروح شد. یک تیر تو آخرین حد بردنش خورده بود به گلوش.
وقتی می بردنش عقب، داشت از گلوش خون می آمد.
می گفت:
آرزوی دیگه ای ندارم مگر شهادت.
ثابت قدم بودن
سخنان بزرگان
خداوند، ایمان کسانی را که در گرفتاریها ثابت قدم بمانند، تقویت می کند تا هیچ ابتلایی آنها را از پا در نیاورد و با ایمان و ذکر و انس با خدا از دنیا بروند.
بهترین مردم
حضرت زهرا سلام الله علیها
خیارکم الینکم مناکبة و اکرمهم لنسائهم؛
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.
دلال الامامه و کنزالعمال ، ج 7، ص225