حکمت های نهج البلاغه (عمل)
حکمت های نهج البلاغه (عمل)
« وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِي عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِي آجَالِهِم» اعمال بندگان در دنیا، جلوی دیدگانش در آخرت است.
توضیح : انسان به دنیا آمده است تا مورد آزمایش قرار گیرد «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ »[1] لذا هرکاری که انجام میدهد خود را تربیت میکند و چون از آن خداوند متعال است به سوی او حرکت میکند.
همه انسانها به دنبال سعادت و خوشبختی هستند ولی عدهای راه به بیراهه میروند و به تعبیر قرآن کریم اینان کسانی هستند که به خاطر عطش رسیدن به مسیر درست بدنبال آب سعادت میگردند اما بجای دستیابی به آب حیات به سراب میخورند و وقتی به آنجا رسیده اند میبینند زحمتی بیهوده کشیده اند و امانت الهی در دستان آنها تلف شد در حالیکه میتوانستند به مسیر درستی بروند« وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَرابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتَّى إِذا جاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسابَهُ وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِساب»[2] آنان خیال میکنند با حرکت از مسیری که الهی نیست میتوانند به سعادت و کمال دست یابند بدون آنکه با خداوند متعال ملاقات کنند در حالیکه آنها نمیدانند که ذات اقدس الهی در کمینگاه آنان است « إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصاد»[3] لذا در حالی با خداوند ملاقات خواهند کرد که سرمایه از دست رفته و راه گریزی هم برای آنها نیست.
اما گروهی به خداوند متعال اعتماد میکنند و از دستورات الهی پیروی میکنند در این صورت به مسیر درست هدایت میشوند و به سوی بهشت رهنمون میشوند و کسی که به بهشت برود رستگار میشود « أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفائِزُون»[4]
راه رستگار شدن هم :
1- اطاعت از خداوند متعال و رسول گرامی 3
2- خشیت: یعنی شناخت خداوند بخاطر عدم شکستن حرمت الهی تا کاری که مخالف فرمان الهی است انجام نگیرد.
3- تقوای الهی: یعنی پناه بردن به خداوند متعال در اموری که موجب اذیت و آزار انسان میشود تا در حفظ الهی قرار گیرد زیرا پناه بردن به خداوند متعال پناه بردن به بهترین محافظ است. حضرت در سفارش به فرزند گرامیش میفرماید: «در تمام امور به خداوند متعال پناه ببر چون در این صورت به محافظی محکم و مانعی قوی پناه بردی»« أَلْجِئْ نَفْسَكَ فِي أُمُورِكَ كُلِّهَا إِلَى إِلَهِكَ فَإِنَّكَ تُلْجِئُهَا إِلَى كَهْفٍ حَرِيزٍ وَ مَانِعٍ عَزِيز»[5]
لذا میفرماید: «هرکس از خدا و رسولش اطاعت کند و از خداوند خوف داشته باشد و تقوا پیشه کند از رستگاران است» « وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَخْشَ اللَّهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ »[6]
و علامت اینکه انسان در مسیر درست است یا خیر این است که:
1- اهل عدالت باشد انسان هر چه دارد از آن خداوند است «انا لله »[7] و خداوند اعضاء و جوارح را در اختیار وی قرار داد تا در راه درست از آن بهره ببرد حال اگر در غیر آنچه خدا میخواهد از آن استفاده نماید چشم به نامحرم نگاه کند زبان به دروغ و غیبت گشاده شود خیانت در امانت محسوب میشود و این بارزترین مصداق ظلم و بیعدالتی است پس عدالت: یعنی هرچه در همان جایی که باید مورد استفاده واقع شود بهرهبرداری گردد.
2- اهل احسان باشد: یعنی اگر دیگران به انسان بدی کردهاند او از آزار آنان دست بکشد و آنان را مورد لطف خویش قرار دهد.
بدی را بدی سهل باشد جزاء اگر مردی احسِن الی من اساء
لذا قرآن کریم می فرماید: « آنچه خداوند از نعمتهای دنیا به تو عطا نمود فراموش نکن و همانگونه که خداوند به تو احسان کرد تو نیز به دیگران احسان کن و از این نعمت الهی در راه فساد استفاده نکن زیرا خداوند انسانهای مفسد را که بجای احسان به دیگران از نعمتی که خداوند به آنان تفضل کرد در زمینه فتنه استفاده می کنند دوست ندارد.»
« لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ»[8]
3- حق خویشان را اداء نماید و نسبت به آنان بی تفاوت نباشد.
4- از فحشا ء و منکر اجتناب کند.
5- از تعدی و تجاوز در زمین دوری کند.
قرآن کریم می فرماید: همانا خداوند شما را به عدل، احسان، دادن حق خویشان، امر میکند و از فحشاء و منکر و ظلم نهی کند خداوند شمارا پند می دهد شاید این پند را بپذیرید « إِنَ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى- وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ- يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ.»[9]
بنابراین؛ دنیا محل تمرین است و فردا حسابرسی میکنند هر عملی که انجام میدهد در آخرت باید جواب گوی آن باشد اگر عمل خوب بود بهشت و رضوان الهی پاداشش خواهد بود و اگر عمل بد باشد به جهنم ختم خواهد شد« إِنَّ الْيَوْمَ الْمِضْمَارَ وَ غَداً السِّبَاقَ وَ السَّبَقَةُ الْجَنَّةُ وَ الْغَايَةُ النار»[10]
. انسان:2[1]
. نور: 39[2]
. فجر:14[3]
. حشر:20[4]
. نهج البلاغه، نامه :31[5]
. نور :51[6]
. بقره :156[7]
. قصص :77[8]
. نحل :90[9]
. نهج البلاغه، خطبه :28[10]
نویسنده: حجت الاسلام گلایری