درمحضر قرآن_اخلاص(2)
در محضر قرآن_اخلاص و راه های کسب آن (2)
? راههای کسب اخلاص
1- توجه به علم و قدرت خداوند
اگر بدانیم تمام عزت ها ، قدرت ها، رزق و روزی ها به دست اوست، هرگز برای کسب عزت ، قدرت و روزی به سراغ غیر او نمی رویم
اگر توجه داشته باشیم که با اراده ی خداوند موجودات خلق می شوند و با اراده ی او همه چیز محو می شود.
اگر بدانیم او هم سبب ساز است هم سبب سوز، یعنی درخت خشک را سبب خرمای تازه برای حضرت مریم قرار می دهد و آتشی را که سبب سوزاندن است ، برای حضرت ابراهیم گلستان می کند. به غیر او متوسل نمی شویم
صدها آیه و داستان در قرآن ، مردم را به قدرت نمایی خداوند دعوت کرده تا شاید مردم دست از غیر او بکشند و خالصانه به سوی او بروند.
2- توجه به برکات اخلاص:
انسان مخلص تنها یک هدف دارد و آن رضای خداست و کسی که هدفش تنها رضای خدا باشد،
? نظری به تشویق این و آن ندارد،
? از ملامتها نمی ترسد.
? از تنهایی هراسی ندارد.
? در راهش عقب نشینی نمی کند
? هرگز پشیمان نمی شود
? به خاطر بی اعتنایی مردم عقده ای نمی شود
? یأس در او راه ندارد
? در پیمودن راه حق کاری به اکثریت و اقلیت ندارد
قرآن کریم می فرماید:
رزمندگان مخلص باکی ندارند که دشمن خدا را بکشند یا در راه خدا شهید شوند
امام حسین علیه السلام در آستانه سفر به کربلا فرمود: ما به کربلا می رویم، خواه شهید شویم ، خواه پیروز، هدف انجام تکلیف است
3- توجه به الطاف خدا
راه دیگری که ما را به اخلاص نزدیک می کند یادی از الطاف خداوند است
فراموش نکنیم که ما نبودیم، از خاک و مواد غذایی نطفه ای ساخته شد و در تاریکی های رحم مادر قرار گرفت ، مراحل تکاملی را یکی پس از دیگری طی کرد و به صورت انسان کامل به دنیا آمد
در آن زمان هیچ چیز نمی دانست و تنها یک هنر داشت و آن مکیدن شیر مادر.
غذایی کامل که تمام نیازهای بدن را تأمین میکند
شیر مادر همراه با مهر مادری، مادری که بیست و چهار ساعته در خدمت او بود.
آیا هیچ وجدان بیداری اجازه می دهد که بعد از رسیدن به آن همه نعمت ، قدرت و آگاهی، سرسپرده ی دیگران شود؟
چرا خود را به دیگرانی که نه حقی بر ما دارند و نه لطفی به ما کرده اند بفروشیم؟!
4- توجه به خواست خدا
اگر بدانیم که دلهای مردم به دست خداست و او مقلب القلوب است ، کار را برای خدا انجام می دهیم و هر کجا نیاز به حمایت های مردمی داشتیم؛ از خدا می خواهیم که محبت و محبوبیت و جایگاه لازم را در دل مردم و افکار عمومی نصیب ما بگرداند
حضرت ابراهیم در بیابان های گرم و سوزان حجاز پایه های کعبه را بالا برد و از خداوند خواست دلهای مردم به سوی ذریه اش متمایل گردد.
هزاران سال از این ماجرا می گذرد و هر سال میلیون ها نفر عاشقانه، پر هیجان تر از پروانه دور آن خانه طواف می کنند
چه بسیار افرادی که برای راضی کردن مردم خود را به آب و آتش می زنند ولی باز هم مردم آنان را دوست ندارند
و چه بسا افرادی که بدون چشم داشت از مردم ؛ مادیات، نام، نان و مقام، دل به خدا می سپارند و خالصانه به تکلیف خود عمل می کنند اما در چشم مردم نیز از عظمت و کراماتی ویژه برخوردارند
بنابراین ، هدف باید رضای خدا باشد و رضای مردم را نیز از خدا بخواهیم
5- توجه به بقای کار
کار که برای خدا باشد باقی و پابرجا می ماند، چون رنگ خدا به خود گرفته و کار اگر برای خدا نباشد، تاریخ مصرفش دیر یا زود تمام می شود.
خداوند در آیه 96 سوره نحل می فرماید:
” ما عندکم ینفد و ما عند الله باق”
وهیچ عاقلی باقی را بر فانی ترجیح نمی دهد و با آن معامله نمی کند
6- مقایسه پاداش ها
در پاداش مردم انواع محدودیت ها وجود دارد
مثلا اگر مردم بخواهند پاداش یک پیامبر را بدهند، بهترین لباس و غذا و مسکن را در اختیار او قرار می دهند، در حالی که تمامی این نعمت ها محدودیت دارد و برای افراد نا اهل نیز پیدا می شود
نا اهلان هم می توانند از انواع زینت ها ، کاخ،باغ و مَرکب های مجلل شخصی استفاده کنند.اما اگر کار برای خدا باشد، پاداشی بی نهایت در انتظار است، پاداشهای مادی و معنوی
? در اینجا نیز اگر درست فکر کنیم، عقل به ما اجازه نمی دهد که پاداشهای بی نهایت و جامع را با پاداشهای محدود بشری عوض کنیم.
منبع: تفسیر ازاستاد حوزه