پیشگویی امام علی(ع) درباره شهادت یار ایرانی خود «میثم تمار»
پیشگویی امام علی(ع) درباره شهادت یار ایرانی خود «میثم تمار»
در نخستین دیدار میثم تمار و امیرالمؤمنین(ع)، حضرت از او نامش را میپرسد که پاسخ میشنود: سالم! حضرت میفرماید: اما پیامبر خدا(ص) به من فرمود پدرت اسم تو را در ایران و در سرزمین خودت «میثم» گذاشته است. 22 ذیالحجه سالروز شهادت «میثم تمار» است.
موالی و موالیان یعنی چه؟
میثم تمار همانطور که از اسمش مشخص است، خرما فروشی بود که در کوفه زندگی میکرد و از موالیان بود. «موالیان» عجمهایی بودند که در بین عربها زندگی میکردند. موالی به خصوص به ایرانیانی گفته میشد که در بلاد اسلامی زندگی میکردند. به بیان دیگر به ایرانیانی که از شهر و کاشانه خود آمده بودند و در مناطق عربنشین دنیای اسلام مثل کوفه که یکی از مراکز تشیع بوده، با قبایل عرب زندگی میکردند، موالی گفته میشد.
موالیان در دورههای غیر از خلافت حضرت امیرالمومنین علیهالسلام، نسبت به عربها بهره کمی از بیتالمال داشتند. اما حضرت امیر علیهالسلام در دوران خلافت خودشان این تبعیضهای اقتصادی را برداشتند. حضرت امیر علیهالسلام بهرهبرداری موالیان از بیتالمال را مساوی با عربها قرار دادند،آن حضرت بین عرب و عجم در بهرهبرداری از بیتالمال، فرقی نگذاشتند و از ایشان معروف است که عرب و عجم را به یک چشم میدیدند.
میثم تمار اهل آذربایجان بود
منطقهای که جناب میثم پیش از اسلام ساکن آنجا بودند و در آن متولد شده بودند، منطقهای به نام ران است که در آذربایجان قرار داشت. شهرهایی از جمله کرمان و فارس گفته شده، اما در ظاهر، نقل قویتر این است که زادگاه جناب میثم منطقه آذربایجان بوده است.
میثم، آزاد شده امیرالمومنین علی علیهالسلام
جناب میثم نیز مانند بقیه موالیان که پس از اسلام برای نزدیکی بیشتر به خاندان طهارت به مناطق عرب نشین آمده بودند، به کوفه آمده بود. ایشان اولین بار امیرالمومنین را در کوفه دیدار میکند و در آن زمان جناب میثم غلام یک زن عرب بوده و چون موالی بوده خدمتگزاری این خانواده را در کوفه انجام میداده است. امیرالمؤمنین علیهالسلام، میثم را که غلام و برده آن زن عرب بوده، میخرد و آزاد میکند
کشف راز اول؛ ماجرای عجیب نام «میثم تمار»
در دیدار اولی که بین میثم و امیرالمومنین علیهالسلام اتفاق میافتد، حضرت از ایشان میپرسد که اسم تو چیست؟ و ایشان در پاسخ میگوید: «سالم». حضرت میفرمایند: اما پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود که پدرت اسم تو را در ایران و در سرزمین خودت، میثم گذاشته است.
میثم بسیار متعجب میشود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و جانشین او امیرالمومنین علیهالسلام، درست میگویند و اسمش قبلا میثم بوده است. اما در این منطقه و کوفه هیچکس این را نمیداند و کسی از این موضوع با خبر نیست.
حضرت به میثم میفرماید: از امروز نامت همان میثم باشد و همان نامی که پدرت بر تو گذاشت و همان نامی که رسول خدا صلی الله و علیه و آله مرا از آن نام باخبرم کرد. حضرت به میثم که نامش را از میثم به سالم تغییر داده بود، دستور میدهند که دوباره به همان نام قبلی برگردد.
در واقع میثم، جزو حلقه اول یاران امیرالمومنین علیهالسلام و شیعیان خاص حضرت قرار میگیرد.
کشف راز دوم؛ پیشگویی حضرت علی علیهالسلام از شهادت میثم
ما یک صحنه پررنگ دیگری از جناب میثم داریم که در لایههای تاریخ ذکر شده و بسیار روشن است و آن داستان از این قرار است که ایشان یک صبحی خدمت امیرالمومنین علیهالسلام میرسد و به منزل حضرت میرود. حضرت در چشمان میثم خیره میشود و میفرماید: به خدا قسم روزی را میبینم که به خاطر دوستی تو با من، دست و زبانت را میبرند و تو را از نخل آویزان میکنند.میثم میپرسد: آیا واقعا این اتفاق میافتد؟ حضرت میفرمایند: آری به خدای کعبه قسم که این اتفاق میافتد و این رازی است که پیامبر صلی الله علیه و آله به من گفته است. میثم در پاسخ به امیرالمومنین میگوید: هرگز پیامبر اکرم دروغ نمیگوید و من ایمان دارم همان چیزی که شما فرمودید، اتفاق میافتد.
صفحات: 1· 2