در سختیها چه کنیم
در سختیها چه کنیم:
بسیاری از مواقع پیش میاد که واقعا کلمه ی به اخر خط رسیدم،دیگه بریدم، همه ی درها به روی من بسته شده و …به زبان میاریم.
چقدر خوبه از تجربیات بزرگان استفاده کنیم تا ان لحظات سخت برای ما راحت تر سپری شود.
به سراغ اتفاقات زندگی افرادی برویم که مشکلات و سختیهای زیادی در زندگی را تحمل می کنند مسلما کمی ارام می شویم.
خواندن نماز و قران بسیار ارامش بخش است.
رفتن به حرم معصومین ع و یا امام زادگان و دردل کردن با انها بسیاری از دردها را التیام می دهد.
نامه نوشتن برای خدا،امام زمان عج و … بسیار مجرب است.
اگر امکان دارد به دیدار بزرگان،علما و یا افراد خوب و متدین برویم کلام انها اثر گذار است.
سعی کنیم از ان فضا و حالتی که قرار داریم دور شویم و اجازه ندهیم تفکرات منفی فشار بیاورد و بر ما چیره شود.
خواندن کتابهای اخلاقی و پنداموز به ویژه در خصوص مذمت دنیا و سختیهایی که در دنیا انسان باید تحمل کند.
چهار چیز است که هر کس دارای ان ها باشد اسلامش کامل شده است
#به_قلم_خودم
امام صادق علیه السلام چهار چیز است که هر کس دارای ان ها باشد اسلامش کامل شده است هر چند سر تا پا گناه باشد خداوند او را بیامرزد. ان چهار چیز عبارت است از: راستگویی،حیا،امانتداری،خوش اخلاقی
نکات: اگر راستگویی و صداقت نباشد و دروغ در کار باشد هیچ کاری درست به سرانجام نمی رسد و به خیر ختم نمی شود.
اگر حیا در زندگی نباشد انسان در معرض هر کاری قرار می گیرد بدون اینکه آبرو و حیثیتش مهم باشد.
همه چیز زندگی ما امانت است اگر امانتداری نباشد انسان نمی تواند به انچه که خداوند به عنوان امانت در دست او گذاشته به خوبی محافظت کند و بد عهدی و بدقولی می کند.
اگر اخلاق خوش نداشته باشیم هر چقدر هم زحمت بکشیم با یک عصبانیت همه چیز را خراب می کنیم همانگونه که سرکه عسل را خراب می کند.
از این رو حضرت پایه و اساس چهار اعمال که می تواند اسلام انسان را تضمین نماید بیان می دارند.
حالا فردا انجام میدیم
حالا فردا انجام میدیم
چقدر این کلمه بین ماها می چرخه و اصلا نمی دونیم فردایی هست یانه؟هیچ چیز به اندازه لحظه لحظه عمر انسان باارزشتر نیست چرا به راحتی آن را از دست می دهیم. امام صادق (علیه السلام)فرمودند: زیانکار کسی است که عمرش را لحظه به لحظه بر باد می دهد.
هر ساعتی باید برای کاری تنظیم شود و اینکه اجازه ندهیم فرصتها به راحتی از دست بروند چقدر از روز به کارهای مفید و سودمند می گذرد و چقدر آن به بطالت.هر کاری که صحیح و مناسب است نباید درنگ کرد و سریع انجام داد نمی دانیم شاید فردا پشیمان شدیم به خصوص درکارهای خیر که شیطان انسان را منصرف می کند.
وقت خود رابه کارهایی که سودی ندارد تلف نکنیم. چقدر وقت خود را در شبکه های اجتماعی، تلویزیون می گذرانیم در حالیکه می توان همین وقت را تقسیم کرد و با رسیدگی به خانواده(پدر و مادر، همسر و فرزندان) گذراند.
چقدر کارهای انباشته شده ای که به فردا موکول می کنیم نه فردا بلکه هیچ گاه انجام نمی شود.هر لحظه و ساعتی فقط برای همان لحظه و ساعت تنظیم شده پس همیشه در حال، زندگی کنیم نه در گذشته و کارهای انجام نشده و نه در آینده که فردا انجام می دهیم.
مراقب باشیم دلی نشکند
مراقب باشیم دلی نشکند این روزها خیلیها با مشکلات مالی، خانوادگی، جسمی و روحی مواجه هستند اگر مانتوی گرانی میپوشیم ببینیم توی کلاس چند نفر مدتهاست حتی یه مانتوی ساده هم نخریدند بپوشند اگر از مسافرتها می گیم شاید خیلیها سالهاست جایی نرفتند اگر از اشپزی و غذاهای متنوع و لذیذ ظهر و شاممون می گیم مراقب باشیم شاید خیلی ها ساده ترین غذاها سر سفرشون هست. حتی با ماشین مدل بالا این طرف و اون طرف می ریم، نزدیک حوزه که رسیدیم جلوتر پارک کنیم شاید کسانی باشند حتی کرایه رفت و آمد هم نداشته باشند. حواسمون به اطرافیانمون بیشتر باشه شاید این روزها برای ما هم تکرار بشه
کوله بار سنگین
#به_قلم_خودم
کوله بار سنگین
کوله بار سنگینی روی دوشمان هست، کوله باری که در ان طلبگیمان را همراه داریم باید مراقب رفتار،کردار،گفتارمان باشیم، اگر دختر چادری هستیم و از خانواده مذهبی باز باید بیشتر مراقب باشیم،اگر پدر مداح یا روحانی هست باز بیشتر اگر خودمان مسئول ارگانی هستیم باز کوله بارمان سنگین تر اگر مادر هستیم باز مسئولیت سنگین تر
وقتی این کوله بار را قبول کردیم به ان افتخار می کردیم و در مسیر یکی یکی به ان اضافه تر شد. خیلی سخت هست که این کوله بار را به سرانجام رساندن ولی سخت تر و تلخ تر خسته شدن و زمین گذاشتن کوله بار است. اگر زمین بگذاری همه می گویند این بود که ادعای طلبگی می کرد این بود که ادعای حجاب و عفت می کرد این بود که…
خدایا خیلی ها خسته شدند از طولانی بودن راه، از سنگینی مسئولیت تو اعمال هر چند اندک ما را بپذیر و توفیق بده تا این کوله بار را به سلامت به مقصد برسانیم آمین.
عاقبت به خیری
عاقبت به خیری
این داستان واقعی خانواده ای است که خیلی ها دوست داشتند مثل این خانواده زندگی کنند ولی سرانجام تلخ این خانواده همه رو به بهت و حیرت فرو برد.
امیر صاحب چند هتل و تالار پذیرایی بود اکثر مراسمات عروسی و …در این هتل ها انجام می شد خیلی ها افسوس زندگی امیر رو می خوردند. سامان و ساسان پسرهای امیر بودند. و قرار بود برای زندگی به خارج از کشور بروند اما نمی دانستند چه چیزی در انتظارشان هست.
نزدیک چهارشنبه سوری بود پلیس به صورت گسترده درباره عواقب چهارشنبه سوری و مشکلات آن به خانواده ها تذکر داده بودند، اکثر خانواده ها سعی می کردند فرزندانشان را از رفتن در خیابان و مشکلاتش باز بدارند و امیر هم مثل خیلی از پدرهای دیگر از رفتن سامان به خیابان جلوگیری کرد. جر و بحث بین امیر و سامان بالا گرفت ولی امیر اجازه رفتن نداد و سامان هم ناراحت به اتاقش رفت. امیر نمی دانست قراره چه اتفاقی رخ بده، نمی دانست به زودی تمام زندگیش از دست خواهد رفت. شب وقتی مادر سامان برای خوردن غذا سامان را صدا کرد سامان در را باز نکرد وقتی در اتاق سامان را باز کرد جیغ کشید و از حال رفت، امیر با صدای جیغ، خود را به اتاق سامان رساند ولی باورش نمی شد سامان خود را حلق آویز کرده بود. پدر شوکه شده بود و مادر سامان باورش نمی شد میوه ی دلش را از دست داده و تمام ارزوهایش برباد رفته، مادر سامان امیر را مقصر مرگ سامان می دانست و تمام فامیل به خاطر این کار امیر را سرزنش می کردند اما این فشار و شوک باعث شد امیر هم نتواند طاقت بیاورد و دو روز بعد از مرگ سامان در یکی از هتل ها خود را حلق آویز کند و برگ زندگی او هم پایان یافت. و این اتفاق نه برای ان خانواده بلکه برای اقوام و حتی مردم شهر غیر قابل باور بود. و مادر سامان کارش به جنون کشید و در بیمارستان بستری شد و ساسان هم تصمیم به خودکشی گرفت که موفق نشد. و این سرنوشت خانواده ای شد که تا چند ماه قبل بعضی ها افسوس زندگی انها را می خوردند. نمی دانم چه چیزی باعث این فاجعه شد و نمی توان قضاوت کرد ولی مسلما اگر دستورات دین در زندگی این شخص پیاده می شد هیچگاه این اتفاق رخ نمی داد اما هیچ گاه انسان نباید به خود مغرور شود و هر لحظه نگران عاقبت کار خویش باشد و به فرموده امام صادق علیه السلام«وَ أَنْ تَغْتَرَّ بِحِلْمِهِ عَنْكَ» میخواهی عاقبت بخیر شوی، به حلم خدا مغرور نشو. (عیونأخبارالرضا، ج۲، ص۴)
به کجا چنین شتابان
به کجا چنین شتابان
چند سال پیش وقتی فقط 5 یا6 سال داشتم وقتی بیرون از منزل جایی می رفتم دوست داشتم چادر سرم باشه اگر خانمی رو با مانتو می دیدیم برام جای سوال بود که چرا چادر سرش نیست خوب می گفتن مانتو گشاد هست و پوشیده و اسلام منع نکرده. کم کم دیدم تعداد مانتویی ها، زیاد و چادری ها کم می شد و همه همین رو می گفتند. چند سال که گذشت دیدم همین افرادی که مانتوی مشکی گشاد می پوشیدند حالا مانتوی روشن، کوتاه چسبان می پوشند و میگن باید زن آزادی داشته باشه چه اشکالی داره زن رنگ روشن بپوشه. و رسید به جایی که به جای مقنعه، روسری و سرانجام شال و کلاه و حالا به بهانه باد زدن روسری از سر می افته. بله کار به جایی رسیده که برای شل حجابی رقابت ایجاد شده هر وقت از خانه بیرون می روم یکی از همسایه ها را با وضعیت عجیب که باورم نمیشه فلانی باشه می بینم. خانمی که بسیار مذهبی بودند و همیشه چادر سرشان بود روزی در خیابان دیدم بلوز و شلوار تنگ باورم نمی شد چرا اینقدر عوض شدیم، چه چیزی باعث شده چوب حراج به عفت و حیای خود زدیم، واقعا به کجا چنین شتابان.
در حدیثی از امیرمؤ منان على علیه السلام مى فرماید:اءشدّ الذّنوب ما استَهان به صاحبه؛ بدترین گناهان ، آن است که صاحبش آن را کوچک بشمرد. کلمه التقوی، ج2، ص294
کربلا بقای اسلام
#به_قلم_خودم
برای بقای اسلام نثار کرد.
همه راهی شدند روزی صدها هزار نفر به زائران میلیونی می پیوند تا ارادت خود را به اقا ابا عبدالله ثابت کنند. خیلی خوبه هر کس در وسع خودش برای اربعین تلاش کند. حقیقتا چرا این خیل عظیم به راه افتاده، چرا در هیچ مراسم و روزهای دیگر چنین چیزی رقم نمی خوره. آیا ادم ها عوض شدند ایا شرایط تغییر کرده چه اتفاقی افتاده.
دوستان اقا ابا عبدالله هر چه داشت برای بقای اسلام فدا کرد جان، مال، فرزندان، خویشاوندان، بهترین یاران. به زیباترین شکل ممکن این تصویر را خلق کرد و زیباترین فیلمی را ساخت که از کودک خردسال تا مرد 80 ساله به بهترین نحو بازی کردند و بارها این فیلم را دیده ایم ولی باز تازگی دارد و دوست داریم دوباره ان را نگاه کنیم. این فیلم در طی یک ماه ساخته شد برای یک عمر انسانها. هر بخشی از این فیلم برای اصلاح زندگی ما کافی است.
کربلا برای گریه کردن ساخته نشده، برای ترحم و دلسوزی شاخته نشده کربلا برای سرافرازی اسلام و شیعه ساخته شده، کربلا تبلور آزادگی ، انسانیت، جوانمردی، شجاعت و…
اربعین در رفتن و حلال کردن خلاصه نشده اربعین برای نثار کردن است چه انهایی که برای اربعین رفتند و چه آنها که با قلبشان به کربلا رفتند.
جایگاه مد و مدگرایی در سبک زندگی
جایگاه مد و مدگرایی در سبک زندگی
در تعالیم اسلام شکل و فرمی خاص، برای پوشش و آرایش معرفی نشده است، اما جهت مصونیت مسلمانان از پیآمدهای منفی افراط و تفریط در خودآرایی و مدگرایی، معیارهای اصلی و متغیر خاصی را برای مسلمانان، متناسب با نیازهای ثابت و متغیر ادوار مختلف تعیین کرده است.
مقدمه
اگرچه مدگرایی در نیازهای طبیعی انسان ریشه دارد و برخاسته از روحیه نوگرایی اوست؛ اما از ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی، روانشناختی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی آسیب ها و پیامدهای منفی متعددی را ایجاد میکند. از سوی دیگر مدگرایی غربی آثار مخربی در زندگی فردی و اجتماعی انسان بر جای می گذارد.
اما پرسش مهمی که باید بررسی شود آن است که، با وجود پدیده مدگرایی در عصر حاضر و تهدید هویت ملی و دینی مسلمانان، به ویژه جوانان، دستورالعمل اسلام برای کسانی که از یک سو می خواهند به روز باشند و از سوی دیگر سبک زندگی خود را مطابق با دستورات اسلام تنظیم کنند، چیست؟ دست یابی به پاسخ این پرسش امکان پذیر نیست مگر با بررسی و تحلیل قواعد و ویژگی های موجود در اسلام. ویژگیهای ممتازی که موجب شده این دین ضمن حفظ اصول و ارزش های خویش، پاسخگوی تمامی نیازهای جوامع مختلف بشری در هر زمان و مکانی باشد.
اسلام و پاسخگویی به نیازهای ثابت و متغیر بشر
یکی از مهم ترین ویژگی های دین اسلام این است که برای احتیاجات ثابت بشر، قوانین ثابت و برای احتیاجات متغیر وی وضع متغیری در نظر گرفته است؛ چرا که پاره ای از احتیاجات بشر، چه در زمینه فردی و شخصی و چه در زمینه های عمومی و اجتماعی، وضع ثابتی دارد و در همه آنها یکسان است. به عنوان نمونه، آن پاسخی که بشر باید به غرایز خود بدهد و آن نظامی که باید به اجتماع خود بدهد، از نظر اصول و کلیات در همه زمانها یکسان است و اسلام برای این گونه احتیاجات، قوانین ثابتی دارد.
قسمت دیگری از احتیاجات بشر احتیاجات متغیر وی است که قوانین متغیر و ناثابتی را ایجاب می کند. اسلام درباره این احتیاجات متغیر، وضع متغیری در نظر گرفته و با مربوط کردن متغیرها با اصول ثابت، در هر وضع متغیری قانون فرعی خاصی را به وجود می آورد. به گونه ای که مراعات این معیارها در هر عصر و زمان برای پیروان اسلام موجب برخورداری مسلمانان از منافع و جنبه های مختلف زندگی گردیده و از گرفتار شدن در راه ها و روش های غلط و آداب و سنت های نادرستی که دامنگیر دیگران می شود، مصونیت می بخشد.
در تعالیم اسلام شکل و فرمی خاص برای پوشش و آرایش معرفی نشده و اصراری به تبعیت از یک مدل خاص به عمل نیامده، اما جهت مصونیت مسلمانان به از دست دادن هویت ملی و دینیشان و نیز در امان ماندن از پی آمدهای منفی افراط و تفریط در خودآرایی و مدگرایی، معیارهای اصلی و متغیر خاصی را برای مسلمانان، متناسب با نیازهای ثابت و متغیر دوران مختلف تعیین کرده است. مجموعه این اصول و متغیرهای مبین دیدگاه اسلام درباره مد و مدگرایی، در هر جامعه وجود دارد.
برای روشن شدن هر چه بیشتر این مسئله، ابتدا متغیرهایی که بر اساس آن، پوشش و آرایش افراد در طول قرن های مختلف میتوانند تغییر یابد را معرفی می کنیم، سپس اصول ثابت اسلامی که باید این متغیرها بر اساس آن تنظیم گردد را تبیین می کنیم.[1]
متغیرهای اسلام درباره پوشش و آرایش چیست؟
از دیدگاه اسلام پنج متغیر مهم در شکل گیری و تغییر پوشش و آرایش افراد تأثیر گذار است که به تدریج به آن اشاره می کنیم.
۱. مقتضیات زمانی
در گذر زمان عوامل متعددی مثل بهبود شرایط اقتصادی فرهنگی جامعه، ورود طرح های نو یا ورود فن آوری های جدید در عرصه بافت پارچه های مختلف و… دست به دست هم داده و در نوع پوشش افراد تاثیر مستقیم گذاشته اند؛ به گونه ای که هر دوران، پوشش خاص خود را اقتضا می کند.
پیشوایان معصوم(ع) عالم علاوه بر گوشزد کردن این موضوع از طرق مختلف به پیروان خود، در عمل نیز پوشش و آراستگی خود را متناسب با مقتضیات زمان تنظیم می کردند. در این جا به چند نمونه اشاره می کنیم.
نمونه اول: از امیرالمؤمنین علی(ع) درباره کلام رسول خدا(ص) که فرموده بود: «پیری را با خضاب بپوشانید و خود را همانند یهود مگردانید» سؤال کردند.[2] ایشان در پاسخ فرمودند: همانا گفته آن حضرت در زمانی بود که اهل دین کم بودند، اما اکنون که میدان اسلام فراخ گردیده و دعوت آن به همه جا رسیده، هر کس اختیار خود دارد. (می تواند خضاب کند یا آن را رها کند.)[3]
نمونه دوم: فردی به نام سفیان ثوری در انتقاد به نوع پوشش امام صادق(ع) ، به ایشان عرضه داشت: شما روایت می کنید که علی(ع) لباس خشن می پوشید، و حال آنکه خودتان لباس قومی و مروی (دو پارچه قیمتی منسوب به قهستان و مرو) می پوشید؟! حضرت فرمودند: وای بر تو! على ما در زمان تنگ دستی مردم زندگی می کرد، ولی چون روزگار فراخی رسید، نیکان زمانه به آن شایسته ترند.[4]
در روایت دیگری، آن حضرت با تأکید بر نقش مقتضیات زمانه بر نوع پوشش فرمودند: شیعیان ضعیف الایمان دوست دارند که من بر پلاس بنشینم و لباس خشن بپوشم، ولی زمانه اقتضا ندارد.[5]
با توجه به آنچه گفته شد، معلوم می شود یکی از متغیرهای مهمی که اسلام در نوع پوشش و آرایش مسلمانان در نظر گرفته، مقتضیات زمان است و نوع پوشش و آرایش افراد بر اساس عرف زمان قابل تغییر است چنان که امام صادق(ع) فرمودند: خیر لباس کل زمان لباس اهله؛[6] بهترین لباس هر زمان، لباس اهل آن زمان است.
. موقعیت خاص فردی
به طور طبیعی موقعیت های خاصی که افراد در آن قرار دارند در نوع پوشش و آرایش آنها تاثیر می گذارد، مثلا نوع پوشش کسی که در کنار همسر خود قرار دارد با زمانی که در اجتماع و بین نامحرمان است، تفاوت دارد. اسلام با لحاظ کردن این متغیر، راهنمایی های لازم را به مسلمانان ارائه کرده است که به سه نمونه اشاره می کنیم.
الف) موقعیت های زناشویی
آیات، روایات و سیره عملی معصومین(ع)گویای آن است که اسلام محدودیتی در نوع آرایش و پوشش زن و شوهر، هنگام قرار گرفتن در کنار یکدیگر قائل نشده، بلکه به آنها توصیه کرده که هنگام حضور در کنار یکدیگر از بهترین لباس و لوازم زینتی و آرایشی خود استفاده کنند؛ همانگونه که رسول خدا(ص) فرموده اند:
علیها أن تطیب بأطیب طیبها و تلبس أحسن ثیابها وتزین باحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوه و عشیة؛[1] بر زن لازم است خود را خوشبو کند، بهترین لباس هایش را بپوشد، به بهترین وجه زینت کند و با چنین وضعی صبح و شب با شوهرش ملاقات کند.
از سوی دیگر، دین اسلام از زنان مؤمن میخواهد در موقعیتهای اجتماعی و هنگام حضور در اجتماع و در میان نامحرمان، از به نمایش گذاشتن خود و زینت هایشان به شدت پرهیز کنند؛ خداوند متعال در این باره می فرماید:
« وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»[2]؛
و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان و آشکار نسازند و پاهای خود را [به گونه ای به زمین نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می دارند، معلوم گردد. ای مؤمنان! همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید، امید که رستگار شوید.
در سیره عملی معصومین (ع) نیز دیده می شود که آن بزرگواران، هنگام حضور در کنار همسرانشان از لباس هایی استفاده می کردند که آن را هنگام حضور در اجتماع استفاده نمیکردند.
در روایتی نقل گردیده که یکی از یاران امام باقر (ع) بر ایشان وارد شد در حالی که آن حضرت روپوش سرخ تندی به تن داشتند. آن فرد با دیدن لباس تبسمی کرد. امام (ع) به ایشان فرمود: می دانم چرا خندیدی! از این لباس من خندیدی؟ ثقفیه، همسرم مرا به پوشیدن این مجبور کرد، و فرمودند: ما با این جامه نماز نمی خوانیم و شما نیز در لباس سرخگون نماز نگزارید.[3]
ب) موقعیت های شغلی و کاری
اقتضای کار و تلاش آن است که لباس مخصوص خود را داشته باشد، از همین رو هنگامی که از امام کاظم (ع) سوال شد: اگر انسان ده دست جامه داشته باشد اسراف است؟ فرمود: نه، بلکه برای حفظ جامه ها بهتر است، اسراف آن است که لباس بیرون را وقت کار بپوشی.[4]
ج) حضور در جمع دوستان
یکی از موقعیت های خاص که هر انسانی در زندگی خود بارها تجربه کرده و متناسب با آن، نوع پوشش و آرایش خود را تغییر می دهد، حضور در جمع دوستان و آشنایان است که در قالب دیدارهای خانوادگی و مهمانی ها و مجالس مختلف صورت می پذیرد. اسلام این موضوع را نیز لحاظ کرده و بر آن تأکید کرده است. پیامبر خدا(ص) فرمودند:.
إن الله یحب إذا خرج عبده المؤمن إلى أخیه أن یتهیأ له و أن یتجمّل؛[5]
خدا دوست دارد هنگامی که بنده مؤمنش به نزد برادر خود می رود، خود را مرتب و آراسته کند.
در روایت دیگری می خوانیم:
لیتزین أحدکم لأخیه المسلم إذا أتاه کما یتزین للغریب الذی یجب أن یراه فی أحسن هیئة؛
هر یک از شما، برای برادر مسلمانی که به دیدنتان می آید، باید خویش را بیاراید، چنان که برای بیگانه زینت می کند و دوست دارد او را به نیکوترین شکل ببیند.
منابع:
موسوی؛ سید حسن (1394)، مد و مدگرایی و جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.