آیا عقل زنان ناقص است؟
آیا عقل زنان ناقص است؟
این گونه روایات تنها از علی(ع) نقل نشده است بلکه حضرت رسول(ص) نیز روایاتی بدین مضمون دارند(1) ولی یقینا مراد از این روایات این نیست که تمامی زنان در همه اعصار و امکنه دارای عقلی ناقص و در تفکر
و تدبیر ضعیف می باشند.
علی(ع) در کلامی دیگر می فرماید: «من هانت علیه نفسه فلا ترج خیره»؛(2) کسی که ارزش خویش را کم یافت امیدی به خیر او نداشته باشید.
به یقین امیرالمؤمنین(ع) هرگز خود مبادرت به تحقیر انسانها نمی نماید. آن هم نیمی از جمعیت بشر در طول تاریخ که همان زنان می باشند. اگر باور فردی این باشد که توان فهم مسایل را ندارد این اعتقاد مجوز هر نوع عمل خطایی از جانب او خواهد بود و نیز عشق به تلاش و امید به صعود را نیز از او خواهد گرفت. حال آنکه این انسان کامل، همواره بشر را تشویق به سرعت و سبقت در کمالات نموده است.
خداوند نیز خطاب به زنان، چون مردان، امر نموده است که: «فاستبقوا الخیرات»؛(3) در خیرات سبقت بگیرید. و یا فرموده است: «السابقون السابقون اولئک المقربون»؛(4) سبقت گیرندگان مقرّبان درگاه الهی اند.
جالب توجه اینکه پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) در بیان مصداق سبقت گیرندگان زنی را با نام فاطمه(س) معرفی نموده است: «یا سلمان انّ ابنتی لفی الخیل السوابق»؛(5) ای سلمان! دخترم فاطمه در زمره سبقت گیرندگان است.
این بانو چنان سبقتی گرفته است که امام حسن عسکری(ع) طبق نقلی می فرمایند: «نحن حجة اللّه و فاطمة حجة علینا» ما امامان حجت خدا بر شما مردم هستیم و فاطمه بر ما حجت است.» چه زیباست که زنی حجت و برهان بر تمام امامان می گردد. پس بدان خواهرم که بیش از آنکه ما دل در گرو مهر خلایق نهاده باشیم، علی(ع) است که به انسانها عشق می ورزد و فارغ از جنسیت آنها، آنان را تشویق به قرب الی اللّه ، آن کمال بی نهایت می نماید.
کلام علی(ع) در بیان نقص عقل زنان، مشتمل بر بیان ظرایفی است که اگر به آن توجه شود به حقانیت آن اذعان خواهیم کرد لذا جهت روشن شدن مطلب باید به چند نکته توجه نماییم:
1 در روایات، عقل با معانی مختلفی به کار رفته است. حضرت علی(ع) می فرمایند: «العقل عقلان عقل الطبّع و عقل التّجربه …»(6) «عقل دو نوع است: عقل طبیعی فرد و عقل تجربه.» حال چه بسا در روایات نقص عقل، مراد ضعف عقل تجربه زن باشد. خداوند با خلق انسان اراده نمود که با تداوم نسل او، هرچه بیشتر اشرف موجودات، مسجود ملائک، پا به عرصه هستی گذارد. هر چند در تولید مثل هر فرد از آدمیان پدر و مادر سهمی یکسان دارند ولی خداوند طبیعت را به گونه ای قرار داده تا تأثیر مادر در شکل گیری شخصیت فرزند و رشد و تعالی او بیشتر باشد. فرزند، 9 ماه از ابتدای هستی خود را که مهمترین بخش زندگیش در شکل گیری وجودی او می باشد، در جسم مادر قرار دارد و از حالات و رفتار او اثر می پذیرد. پس از تولد نیز خداوند غذای انحصاری کودک را در بدن مادر قرار داده است. علاوه بر آن به دلیل آنکه خداوند ساختار وجودی زن را به گونه ای قرار داده که عاطفه بسیار دارد و صبر فراوان، لذا در سالیان اولیه زندگی کودک که هر اثر تربیتی چون نقشی بر روی سنگ به یادگار خواهد ماند کودک دایما از مادر تأثیر پذیرفته و شخصیتش شکل می پذیرد. مادران مسؤولیت تربیت نسل بشر را بر عهده می گیرند و پدران مسؤولیت تأمین نیازهای اقتصادی خانواده را دارند. لذا زن با خانه انس بیشتری می یابد و مرد در صحنه اجتماع حضور بیشتری دارد. این امر چه بسا موجب کمبود تجارب اجتماعی در زنان می گردد ولی در عوض سبب می شود تا زنان نقش مادری خود را بهتر ایفا نمایند و بدان مرتبت نایل آیند که بهشت در زیر پای آنان قرار گیرد.(7)
به وضوح روشن است که نقص در عقل تجربه، ضعف چندانی برای زنان محسوب نمی گردد. چرا که هرگاه لازم دید، جهت ازدیاد تجارب در صحنه جامعه حضور جدی می یابد و هر گاه این حضور را مخلّ به مسؤولیتهای دیگر خود نیابد در صدد جبران این نقص برخواهد آمد.
2 این گونه نیست که زنان به صورت کلی ناقص العقل معرفی شده باشند. حضرت علی(ع) در سخنی، زنانی را که تجربه شده اند، شایسته مشورت می داند:
«ایاک و مشاورة النساء الاّ من جرّبت بکمال عقل …»(8) «برحذر می دارم تو را از مشورت با زنان مگر آن زنانی که به دارا بودن کمال عقل تجربه شده اند.»
3 در روایات، عقل مردان نیز همواره کامل به حساب نیامده است. حضرت علی(ع) می فرماید: «من استمتع بالنساء فسد عقله»؛(9) مردی که در طلب کامجویی از زنان است، دچار فساد عقل می شود.»
4 امام صادق(ع) فرموده اند: «أنقص الناس عقلاً من ظلم دونه و لم یصفح عمّن اعتذر الیه»؛(10) «کم عقل ترین افراد کسانی هستند که به غیر خود ظلم می نمایند و از آنان که عذر خویش به نزدشان می آورند، نمی گذرند.»
نگاهی گذرا بر صفحات تاریخ، به وضوح نمایان خواهد ساخت که این کتاب مملو از نام مردان ظالم و ستم پیشه است و به ندرت به نام زنی برجسته در جنایت و ستم برمی خوریم. مردانی که به فرموده امام صادق(ع) ناقص العقل ترین افراد بشر از زن و مرد می باشند. در کلامی دیگر پیامبر(ص) فرموده اند: «انقص الناس عقلاً اخوفهم للسّلطان و اطوعهم له»؛(11) «کم عقل ترین انسانها افرادی هستند که از حاکمان ستم پیشه بیشتر می ترسند و اطاعت ایشان بیشتر می نمایند.»
تاریخ مالامال از نام زنانی است که در مقابل ظلم و ستم حکام استوار ایستاده اند و در آن هنگام که مردان فراوان از ترس اهل جور، مهر سکوت بر لبها نهاده بودند با کلام یا عمل خود مخالفت خویش را با اهل ستم نشان دادند. نگاهی گذرا به تاریخ اسلام نمونه های فراوان را در معرض دید ما خواهد گذاشت. از آن زمان که در اسلام اولین شهید مسلمان یک زن گشت تا آنجا که عالمان صادق به ما خبر دادند در مقابل جور فراگیر تمام زمین اگر آن موعود ظهور نماید، در زمره 313 صحابی خاص او، 50 زن قدرت پوشالی هرچه ابرقدرت است را به سخره می گیرند و استوارتر از کوه، مردان دیگر را نیز به قیام فرا می خوانند.
امام باقر(ع) فرموده اند: «… انّه ینادی باسم القائم و اسم ابیه حتی تسمعه العذراء فی خدرها فتحرّض اباها و اخاها علی الخروج»؛(12) «ندایی ملکوتی به گوش می رسد که به اسم قائم [آل محمد(ص)] و نام پدرش ندا سر می دهد، به گونه ای که دختران در پرده نشسته نیز شنیده و پدر و برادران خویش را بر خروج و همراهی وی تشویق می نمایند …»
حال مطابق کلام پیامبر(ص) آیا مردان خائف از جور جائرین عقلشان کامل است و زنان مؤمنه و شجاع طول تاریخ دچار نقصان عقلند؟
5 در روایات اگر نقصان عقل زن مطرح شده علت آن نیز بیان گردیده است. در روایتی از حضرت علی(ع) علت نقص عقل برخی زنان و در نتیجه نهی از مشورت با این گروه از زنها، چنین بیان شده است: «فانّ رأیهن یجرّ الی الافن و عزمهنّ الی وهن»(13) «بدرستی که رأی آنان رو به ضعف دارد و اراده شان سست می باشد.» آن حضرت تغییر و تحول سریع و بدون منطق در رأی و اراده را نشانه نقصان عقل زنان بیان می کنند. پس لزوما، اگر زنان مانع از غلبه احساسات و هیجانات روحی بر تفکر و عمل سنجیده خویش شوند، نه تنها ناقص العقل نخواهند بود بلکه در برابر مردان بسیاری که به دلایلی دیگر دچار نقصان عقل گردیده اند، دارای عقلی کاملتر خواهند بود.
لذا آن حضرت در روایتی دیگر می فرمایند: «کیفیة الفعل تدلّ علی کمیة العقل»؛(14) «چگونگی عمل نشان دهنده مقدار عقل است.» پس زنان با عمل صحیح خود یا به تعبیری با انجام عمل صالح و نه اعمال برخاسته از احساسات زودگذر و بدون مبنای دین و عقل، دارای عقلی کامل خواهند بود.
در احادیث حضرت رسول(ص) نیز نوع عمل برخی زنان دلیل بر عقل ناقص آنها شمرده شده است. آن حضرت خطاب به زنی فرمودند: «زنان کم خردند زیرا زیاد لعن می کنند و خوبیهای بستگان را نادیده می گیرند چرا که شما زنان ده سال یا بیشتر با مردی با مسالمت زندگی می کنید و همسر به شما نیکی نموده و نعمتها به شما عرضه می دارد ولی آنگاه که فشار مالی بر مرد وارد شد و تنگدست گردید، هنوز مدت اندکی از تنگدستی او نگذشته به او می گویید: هرگز از تو خیری ندیده ام.»(15) پیامبر(ص) در این کلام، قضاوت بر اساس هیجانات آنی را در برخی زنها، نشانه نقص عقل آن زنان بیان کرده اند.
در حدیثی دیگر بیان شده که پیامبر(ص) از کنار زنانی گذشتند و آنان را چنین خطاب کردند: «ای زنانی که عقلتان ناقص است و عقول صاحبان خرد را نیز ضایع می نمایید.»(16) البته در روایات مشخص نیست که نحوه حضور این زنان در جامعه چگونه بوده است که ضایع کننده عقول صاحبان خرد نامیده شده اند.
شاید این تعبیرات اشاره به نحوه حضور برخی از زنها دارد که با جلوه گریهای زنانه خویش در انظار، سعی در جلب توجه مردان به سمت خود می نمایند و با این عمل موجب می گردند برخی، به جای توجه به کمالات انسانی و به جای تدبیر و تلاش سازنده، معطوف به امور شهوانی شده و سبب نزول شخصیت خود در مراتب پست حیوانی گردند. پرواضح است که توجه به امیال جنسی و امور شهوانی سبب ضایع شدن تعقّل و تفکر مردان می گردد. همان گونه که علی(ع) فرموده اند: «عدوّ العقل الهوی»؛(17) هوی و هوس دشمن عقل می باشد.
6 جملاتی دیگر از حضرت علی(ع) مؤید این معناست که بشر با رفتارهای ارادی خود قادر است عقل خویش را تکامل بخشیده و نقص آن را برطرف سازد. از آن حضرت روایت شده که: «العلم یدل علی العقل، فمن عقل علم، فمن علم عقل»(18)؛ علم دلالت بر عقل می کند، پس هر که عاقل است علم دارد و هر که عالم است صاحب عقل می باشد.
با توجه به اینکه مطابق کلام پیامبر(ص) طلب علم بر هر زن و مرد مسلمانی واجب شمرده شده است،(19) اگر زنان به فرمان رسول خدا(ص) گوش سپرند و علم آموزند عاقل نیز خواهند بود. روایات بسیار دیگری نیز معیار سنجش عقل انسانها را اموری چون میانه روی، اطاعت الهی، تقوا و حلم قرار داده که زن و مرد در کسب آن یکسان می باشند. حسن ختام این بخش را این روایت علی(ع) قرار می دهیم که فرمودند: «حد العقل الانفصال عن الفانی و الاتّصال بالباقی»؛(20) «بالاترین میزان عقل، انفصال از فانی و اتصال به باقی است.» اگر نگوییم که زنان به دلیل لطافت روحی خویش، استعداد بیشتری در «فصل» از فانی و «وصل» به بقا دارند باید گفت زنان و مردان در این امر دارای استعدادی یکسان می باشند. گاه مصداق این عقل به بشر معرفی شده است. از جمله امام حسین(ع) که در وصف دختر خود سکینه فرمودند: «و اما سکینة فغالب علیها الاستغراق مع اللّه »؛(21) «سکینه غرق در خداست.» حال باید توجه داشت که عقل این گونه زنان چه میزان است؟
7 همه افراد باید متوجه این امر باشند که حیات دنیوی آنها زمینه ای است تا خویش را بسازند و اگر از عالم خاک سر برآورده اند به افلاک سر کشند. هر که در این سیر تعمق بیشتری در درون داشت و نقایص خویش را دقیق تر دریافت، بهتر به جبران ضعف خویش خواهد پرداخت و اوج بیشتری خواهد یافت. به همین جهت حضرت علی(ع) خطاب به تمام مردان و زنان جهان می فرماید: «اتهموا عقولکم فانّه من الثقّة بها یکون الخطاء»؛(22) «عقل خویش را متهم سازید؛ بدرستی که خطا و اشتباه به جهت اطمینان به عقلهاتان، حاصل می شود.»
پس به همگان توصیه شده است که هرگز خود را کامل عقل نپندارند و خطای تعقل خویش را نادیده نگیرند تا بدین وسیله از اشتباه در امان مانند.
نکته ظریف آنکه پس از این هشدار، آن حضرت راه کامل شدن عقل را به ما زنان یاد داده است. او می فرماید: «العقل غریزة تزید بالعلم و التجارب»؛(23) «عقل سرشت و طبیعتی است که به وسیله علم و تجربه زیاد می شود.»
در حقیقت آن حضرت می فرماید که اگر ما زنان بکوشیم تا بر علم خود افزوده و تجارب خویش را نیز گسترش دهیم کاستی جبران خواهد شد. فرزند بزرگوار آن حضرت امام حسین(ع) نیز می فرمایند: «لایکمل العقل الاّ باتباع الحقّ»؛(24) «عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق». پس هرگاه ما زنان سعی کنیم تا به جای تبعیت از هوسها، احساسات خالی از تعقل و خرافات ذهنی، تابع حق گردیم عقلهامان از مردانی که به چنین مرتبتی نایل نیامده اند نیز کامل تر خواهد گشت.
زنی که وجود شریفش مالامال از حق گشته و تابع محض او است احساسش آنچنان ارزشمند است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خطاب به او می فرماید: «یا فاطمة! ان اللّه تبارک و تعالی لیغضب بغضبک و یرضی لرضاک.»؛(25) ای فاطمه غضب تو غضب خداست و خشنودیت رضای او …
خلاصه:
الف حضرت علی(ع) هرگز به زنان اهانت نمی نماید.
ب به نظر می رسد مقصود از عقل در این روایات، قدرت تعقل ذاتی زنان نباشد.
ج آن حضرت برخی زنان را کامل عقل معرفی می نماید.
د برخی مردان نیز نه تنها ناقص العقل بلکه فاسدالعقل به شمار می آیند.
ه··· میزان عقل زنان تابع رفتارهای ارادی و اختیاری آنهاست.
و علت کاستی عقل برخی زنان که ضعف در تعقل دارند بیان شده است.
ز این امر فضیلت اخلاقی محسوب می شود که هیچ کس خود را دارای عقل کامل نپندارد.
حوزه نت