نیکی به پدر و مادر در سبک زندگی حسینی علیه السلام
نیکی به پدر و مادر در سبک زندگی حسینی علیه السلام
وَ قَضیٰ رَبُّک أَلاّٰ تَعْبُدُوا إِلاّٰ إِیٰاهُ وَ بِالْوٰالِدَینِ إِحْسٰاناً إِمّٰا یبْلُغَنَّ عِنْدَک اَلْکبَرَ أَحَدُهُمٰا أَوْ کلاٰهُمٰا فَلاٰ تَقُلْ لَهُمٰا أُفٍّ وَ لاٰ تَنْهَرْهُمٰا وَ قُلْ لَهُمٰا قَوْلاً کرِیماً
و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هر گاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو! (سوره اسراء – آیه 23)
نافرمانی از پدر و مادر در حدیث امام حسین(ع)
امام حسین علیه السلام، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل فرموده: اگر خدای عز و جل چیزی کمتر از «اف» گفتن را در نافرمانی [از پدر و مادر] می دانست، آن را حرام می کرد. پس نافرمان از پدر و مادر، هر چه می خواهد، بکند که هرگز به بهشت در نمی آید و کسی که به پدر و مادرش نیکوکار است، هر چه می خواهد، بکند، که به دوزخ نمی رود.[1]
اطاعت از پدر در سیره امام حسین(ع)
علی علیه السلام هنگامی که به عنوان خلیفه جلوس کرد و مردم با او بیعت کردند، عمامه پیامبر صلی الله علیه و آله بر سر و ردای پیامبر صلی الله علیه و آله بر دوش و کفش پیامبر صلی الله علیه و آله به پا و شمشیر پیامبر صلی الله علیه و آله بر دوش، به مسجد آمد. از منبر، بالا رفت و استوار بر آن نشست و سپس انگشتانش را در هم فرو کرد و آن را پایین شکمش گذاشت. آن گاه فرمود: «ای مردم! از من بپرسید، پیش از آن که مرا نیابید…».
سپس به حسن علیه السلام فرمود: «ای حسن! برخیز و از منبر، بالا برو و سخنی بگو که قریش، تو را پس از من، نادان نشمرند و نگویند: حسن بن علی، چیزی نمی داند».
حسن علیه السلام گفت: پدر عزیزم! چگونه از منبر، بالا بروم و سخن بگویم، در حالی که تو میان مردم هستی و صدایم را می شنوی و مرا می بینی؟!
علی علیه السلام به او فرمود: «پدر و مادرم، فدایت باد! من خود را از چشم تو پنهان می کنم و بدون آن که تو مرا ببینی، من تو را می بینم و صدایت را می شنوم».
حسن علیه السلام از منبر، بالا رفت و خدا را با ستایش هایی شیوا و باشکوه، ستود و بر پیامبر صلی الله علیه و آله، درودی مختصر، امّا کامل فرستاد و سپس گفت: ای مردم! شنیدم جدّم پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «من، شهر علمم و علی، درِ آن است و آیا جز از درِ شهر، به آن وارد می شوند؟». سپس از منبر فرود آمد و علی علیه السلام به سوی او جست و او را بلند کرد و به سینه اش چسباند.
سپس به حسین علیه السلام فرمود: «پسر عزیزم! برخیز و از منبر، بالا برو و سخنی بگو که قریش، تو را پس از من، نادان نشمرند و نگویند که حسین بن علی، چیزی نمی داند، و سخنت دنباله سخن برادرت باشد».
حسین علیه السلام از منبر، بالا رفت و پس از حمد و ثنای الهی و درود فرستادن مختصر و کامل بر پیامبر صلی الله علیه و آله، گفت: ای مردم! شنیدم جدّم پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «علی، شهر هدایت است، پس هر کس به آن در آید، نجات می یابد و هر کس جا بماند، هلاک می شود».
علی علیه السلام به سوی او جست و او را به سینه اش چسباند و وی را بوسید و سپس فرمود: «ای مردم! گواه باشید که این دو، فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله و ودیعه های او هستند که نزد من به امانت گذاشت و من، آن دو را نزد شما مردم، به ودیعت می نهم و پیامبر صلی الله علیه و آله در باره این دو از شما خواهد پرسید».[2]
فِطریه پرداختنِ امام حسن و امام حسین علیهما السلام به نیت پدر
برای ما روایت شده است که حسن و حسین که درودهای خدا بر آن دو باد تا هنگام وفاتشان، به نیت امام علی علیه السلام، زکات فطر می پرداختند و امام زین العابدین علیه السلام نیز تا هنگام وفات، آن را به نیت پدرش حسین علیه السلام می پرداخت و امام باقر علیه السلام نیز آن را تا هنگام مرگ، به نیت امام زین العابدین علیه السلام می پرداخت.
امام صادق علیه السلام فرمود: «و من نیز به نیت پدرم می پردازم».
و این، نوعی از صدقه دادن مستحبّی به نیابت از درگذشتگان است.[3]
صفحات: 1· 2
آیا امام حسین علیه السلام در روز «ترویه» حج خود را نا تمام گذاشت؟
آیا امام حسین علیه السلام در روز «ترویه» حج خود را نا تمام گذاشت؟
این سخن مشهور که امام حسین علیه السلام حج خود را نیمه تمام گذاشت، سخن نادرستی است؛ زیرا امام در روز هشتم ذی حجه «یوم الترویه» از مکه خارج شد.[1] در حالی که اعمال حجّ که با احرام در مکه و وقوف در عرفات شروع می شود از شب نهم ذی حجه آغاز می شود. بنابراین، امام اصولاً وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نیمه تمام گذارد.
بله، مسلماً آن حضرت در هنگام ورود به مکه، عمره مفرده انجام داد و چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مکه و احتمالاً در فاصله های مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معنای ورود در اعمال حج نمی شود. در برخی از روایات تنها از انجام عمره مفرده از سوی حضرت سیدالشهدا(ع) سخن به میان آمده است.[2]
گرچه معروف و مشهور است و در برخی کتاب ها مانند «الارشاد» شیخ مفید آمده که حضرت حج خود را تبدیل به عمره کرد و طواف و سعی انجام داد و از احرام بیرون آمد چون نمی توانست حج خود را تکمیل کند.[3] ولی به نظر بعید می آید که آن حضرت به احرام حج محرم شده باشد چون کسی که می خواهد اعمال حج را انجام دهد علی القاعده روز هشتم یا روز نهم ذی الحجه محرم می شود و جهتی برای محرم شدن زودتر از موعد مقرر نیست.
برای تایید این مطلب روایاتی در کافی نقل شده که به برخی از آنها اشاره می کنیم: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ خَرَجَ فِی أَشْهُرِ الْحَجِّ مُعْتَمِراً ثُمَّ رَجَعَ إِلَی بِلَادِهِ قَالَ لَا بَأْسَ وَ إِنْ حَجَّ فِی عَامِهِ ذَلِکَ وَ أَفْرَدَ الْحَجَّ فَلَیْسَ عَلَیْهِ دَمٌ فَإِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع خَرَجَ قَبْلَ التَّرْوِیَةِ بِیَوْمٍ إِلَی الْعِرَاقِ وَ قَدْ کَانَ دَخَلَ مُعْتَمِراً.[4]
از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: امام حسین(ع) قبل از روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شد در حالی که قبلا در ماه حج با احرام عمره، به قصد انجام عمره وارد مکه شده بود و عمره انجام داده بود.
از این روایت بر نمی آید که حضرت حج خود را تبدیل به عمره کرده باشد.
در روایت دیگر امام صادق(ع) فرمود: قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع فِی ذِی الْحِجَّةِ ثُمَّ رَاحَ یَوْمَ التَّرْوِیَةِ إِلَی الْعِرَاقِ وَ النَّاسُ یَرُوحُونَ إِلَی مِنًی وَ لَا بَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِی ذِی الْحِجَّةِ لِمَنْ لَا یُرِیدُ الْحَجَّ. [5]
امام حسین(ع) در ماه ذی الحجه عمره انجام داد و سپس در روز ترویه (هشتم) به سوی عراق حرکت کرد و کسی که نمی خواهد حج انجام دهد می تواند عمره انجام دهد.
بله، مسلماً آن حضرت در هنگام ورود به مکه، عمره مفرده انجام داده و چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مکه و احتمالاً در فاصله های مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معنای ورود در اعمال حج نیست و شاید وقتی که خبر دار شد که نیروهای مخفی یزید قصد ترور آن حضرت را در حرم دارند، تصمیم گرفت به سوی عراق حرکت کند آن زمان امام حسین(ع) برای انجام یک عمره دیگر محرم شد و آن را تکمیل کرد و از احرام خارج شد و در روز ترویه یعنی هشتم ذی الحجه به سوی عراق از مکه خارج شد.
از نقطه نظر تاریخی بالأخره این پرسش باقی است که با وجود آن که یکی از علل انتخاب مکه، داشتن فرصت مناسب برای تبلیغ دیدگاه خود بود؛ چرا در این شرایط زمانی ویژه که اوج حضور حاجیان از سرتاسر نقاط مختلف در مکه، عرفات و منا است و بهترین فرصت تبلیغی برای آن حضرت فراهم آمده است ناگهان مکه را ترک کرد؟
به طور خلاصه می توانیم علل این تصمیم ناگهانی را چنین ذکر کنیم:
1- احتمال خطر جانی
از برخی عبارات امام حسین(ع) که در مقابل دیدگاه شخصیت های مختلفی که با بیرون رفتن آن حضرت از مکه و حرکت به سوی کوفه مخالف بودند، ابراز شده چنین بر می آید که امام علیه السلام ماندن بیشتر در مکه را مساوی با بروز خطر جانی برای خود می دانست؛ چنانکه در جواب ابن عباس می فرماید: «کشته شدن در مکانی دیگر برای من دوست داشتنی تر از کشته شدن در مکه است»[6]
نیز به عبداللَّه بن زبیر فرمود: «به خداوند سوگند! اگر یک وجب خارج از مکه کشته شوم، برای من دوست داشتنی تر است تا آن که به اندازه یک وجب در داخل مکه کشته شوم. به خداوند سوگند! اگر من به لانه ای از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آن چه را از من می خواهند، به دست آورند»[7]
نیز به برادرش محمد حنفیه، به صراحت از قصد ترور یزید در محدوده حرم امن الهی نسبت به جان خود سخن به میان آورد.[8] بالاخره در بعضی از متون به صراحت سخن از این مطلب به میان آمده که یزید، عده ای را همراه با سلاح های فراوان برای ترور امام حسین(ع) در مکه فرستاده بود.[9]
2- شکسته نشدن حرمت حَرَم
در ادامه برخی از عبارات پیش گفته، تذکّر این نکته از سوی حضرت سیدالشهدا(ع) وجود داشت که نمی خواهد حرمت حرم امن الهی، با ریخته شدن خون او در آن شکسته شود؛ گرچه در این میان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنایتکاران اموی باشد.
آن حضرت این مطلب را در برخورد با عبداللَّه بن زبیر و به گونه تعریض آمیز نسبت به او که بعدها در مکه موضع گرفته و لشکریان یزید حرمت حرم را خواهند شکست به صراحت بیان می دارد. ایشان در جواب ابن زبیر می فرماید:.«پدرم (علی علیه السلام) برای من نقل کرد که در مکه قوچی است که به وسیله آن حرمت شهر شکسته می شود و من دوست ندارم که مصداق آن قوچ باشم».[10]
پی نوشت ها:
[1]. وقعة الطف، ص147
[2]. وسائل الشیعه، ج 1، ص 246، کتاب حج، باب 7، ابواب العمرة ج 2 و 3
[3]. شیخ مفید، الارشاد ج 2 ص 68
[4]. الکافی، ج 4 ص 536
[5]. الکافی، ج 4 ص 536
[6]. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 159
[7]. وقعة الطف، ص 152
[8]. سید بن طاووس، لهوف، ص 82
[9]. همان، ص82
[10]. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص546
حوزه نت
آن حج كه بر عمره شد بدل
از كعبه رو بكر ببلا ميكند حسين
و آنجا دوباره كعبه بنا ميكند حسين
گر ساخته است خانه اى از سنگ و گل خليل
آنجا بناز خون خدا ميكند حسين
روزى كه حاجيان به حرم روى مينهند
پشت از حريم كعبه چرا؟ ميكند حسين
آن حج كه بر عمره شد بدل
اتمام ان بدشت بلا ميكند حسين
آنجا وقوف در عرفات ار نكرده است
فرياد معرفت همه جا ميكند حسين
آنجا اگر كه فرصت قربانيش نبود
اينجا هر انچه هست فدا ميكند حسين
آنجا كه سعى بين صفا در دويدن است
اينجا به قتلگاه صفا ميكند حسين
آنجا حنا حرام بود بهرا حاجيان
اينجا ز خون خويش حنا ميكند حسين
وقتى به خيمه گاه رود از پى وداع
اينجا دوباره حج نساء ميكند حسين
بعد از هزار سال به همراه حاجيان
هر سال رو بسوى منا ميكند حسين
از چار سوى كعبه ، ز گلدسته ها هنوز
هر صبح و ظهر و شام ندا ميكند حسين
بشنو دعاى در عرفاتش كه بنگرى
با سوز دل هنوزه دعا ميكند حسين
سر داده است و حكم شفاعت گرفته است
بر وعده اى كه داده وفا ميكند حسين
سایت شهید آوینی
5شوال 60: ورود مسلم بن عقیل به کوفه
مسلم بن عقیل کیست ؟
جناب مسلم بن عقیل بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم برادرزاده حضرت علی علیه السلام است. مسلم همسر رقیه دختر حضرت علی علیه السلام است که مادرش کلبیه بود. وی به سال 60 ه.ق شهید گشت و از اجله بنی هاشم و کسی است که سید الشهداء او را به لقب ثقه ملقب فرموده. وی صاحب رأی و علم و شجاعت بوده و در مکه اقامت داشت. چون مردم کوفه اطاعت خود را نسبت به امام حسین علیه السلام اعلام داشتند. حسین بن علی او را روانه کوفه ساخت که به نام آن حضرت از اهالی کوفه بیعت بگیرد . اما یزید، عبیدالله بن زیاد را به حکومت کوفه فرستاد و عبیدالله مردم را از بیعت حسین علیه السلام منع و آنان را متفرق کرد و مسلم را به شهادت رساند.
مسلم بن عقیل پیش از واقعه عاشورا
بنابر شهادت منابع تاریخی اهل سنت، مسلم در عنفوان جوانی بود و حدود هجده سال داشت که پدرش عقیل بدرود زندگانی گفت و خانواده پر جمعیت خود را بدون سرپرست گذاشت و از دنیا رفت و از آن پس سرپرستی خانواده به دوش مسلم علیه السلام و برادرانش افتاد. عقیل در روزگاری که معاویه خلافت جامعه مسلمانان را به دست گرفته بود، چشم از جهان فرو بست. برخی تاریخ درگذشت او را به سال 50 هجری نگاشته اند.
نامه های کوفیان
زمانی که دوازده هزار نامه با بیش از بیست و دو هزار امضا از طرف کوفیان به دست امام حسین علیه السلام رسید، آن حضرت تصمیم گرفت به نامه های ایشان پاسخ دهد. از این رو، نماینده ای از طرف خود برای بررسی اوضاع و سنجش روحیه مردم به کوفه فرستاد. به این منظور، نامه ای برای ایشان نوشت و مسلم بن عقیل، عموزاده و شوهرخواهر خویش را به عنوان سفیر و نماینده به کوفه فرستاد.
مأموریت خطیر مسلم در سفر به کوفه، تحقیق درباره این بود که آیا عموم بزرگان و خردمندان شهر، آماده پشتیبانی از امام حسین علیه السلام و عمل به نامه هایی که نوشته اند هستند یا نه؟ مسلم شبانه وارد کوفه شده، به منزل یکی از شیعیان مخلص رفت. خبر ورود مسلم در شهر طنین انداز گردید و شیعیان نزد او رفت و آمد و با امام علیه السلام بیعت می کردند. در تاریخ آمده که دوازده، هجده و یا به نقل از ابن کثیر، چهل هزار نفر با مسلم بیعت نمودند.
روزشمار حرکت حضرت مسلم به کوفه تا شهادت
15 رمضان 60: رسیدن هزاران نامه دعوت به دست امام،سپس فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه برای بررسی اوضاع
5 شوال 60: ورود مسلم بن عقیل به کوفه،استقبال مردم از وی و شروع آنان به بیعت
11 ذی قعده 60: نامه نوشتن مسلم بن عقیل از کوفه به امام حسین و فراخوانی به آمدن به کوفه
8 ذی حجه 60: دستگیری هانی،سپس شهادت او، خروج مسلم بن عقیل در کوفه با چهار هزار نفر،سپس پراکندگی آنان از دور مسلم و تنها ماندن او و مخفی شدن در خانه طوعه. تبدیل کردن امام حسین«ع» حج را به عمره در مکه، ایراد خطبه برای مردم و خروج از مکه همراه با 82 نفر از افرادخانواده و یاران به طرف کوفه.
9 ذی حجه 60: درگیری مسلم با کوفیان،سپس دستگیری او و شهادت مسلم بر بام دار الاماره کوفه
مسلم در کوفه
مسلم پس از چهل روز بررسی اوضاع کوفه، نامه ای به این مضمون به امام حسین علیه السلام نوشت: «آنچه می گویم حقیقت است. اکثریت قریب به اتفاق مردم کوفه آماده پشتیبانی شما هستند؛ فورا به کوفه حرکت کنید». امام که از احساسات عمیق کوفیان با خبر شده بود، تصمیم گرفت به سوی این شهر حرکت کند.
صفحات: 1· 2
شفای حاج ماشاالله خدادادپور کرمانی به دست مبارک اقا امام حسین علیه السلام
زیباترین معجزه امام حسین(ع)
شفای حاج ماشاالله خدادادپور کرمانی به دست مبارک اقا امام حسین علیه السلام
ماجرای شفای کامل حاج ماشاالله خدادادپور کرمانی..از شفای کامل تا جاروزدن خانه حاج ماشاالله توسط اقا امام حسین برای برپایی روضه…تا فرستادن هدیه از جانب امام رضا و دستور برپایی روضه…داستان فوق العاده تاثیر گذار ..قبلا یه ویدیو دیگه گذاشته بودم ولی این داستان رو تو شهر بافق بطور کامل خودشان تعریف میکنند. نکته:هر ساله 18 روز در همان منزلی که شفا گرفتن مراسم عزاداری برگزار میشه که از همه جای ایران
توصیه های آیت الله مجتبی تهرانی به مناسبت روز عرفه
توصیه های آیت الله مجتبی تهرانی به مناسبت روز عرفه
حالا به دوستان میخواستم سفارش کنم که این چند ساعت را غنیمت بشمارید. بدانید اگر میخواهید مشکلاتتان را حل کنید …
روز عرفه چنان اهمیت دارد که با شب قدر برابرى مىکند. امام صادق(ع) فرمودند: اگر شخصى گناهکار نتواند در شبهاى با برکت ماه رمضان بویژه شبهاى قدر، خود را معرض نسیم رحمت الهى قرار دهد و آمرزیده شود، او تا سال آینده بخشوده نمىشود مگر اینکه عرفه را درک کند و از امتیازات آن روز بهره گیرد.
در روز عرفه شناخت حقیقى خداوندمتعال بیشتر امکانپذیر است چرا که آن روز معرفت و آگاهى در فضاى به وجود آمده بویژه آنکه در آستانه عیدقربان و تقرب الىالله است بهتر انجام مىشود.
رسول خدا(ص) فرمود: در روز عرفه خداوند متعال به بندگان عارفى که در پیشگاه الهى صف کشیده و نداى عاشقانه و عارفانهشان صحراى عرفات را پر کرده است مباهات مىکند و به فرشتگانش مىفرماید: اى ملائکه من! به بندگانم بنگرید که از راههاى دور و نزدیک، مشکلات بسیارى را متحمل شده و به اینجا آمدهاند. شما را گواه مىگیرم که من خواسته آنان را برآوردم و گناهکارانشان را به خاطر نیکوکارانشان بخشیدم.
دعا در شب عرفه مقبول و مستجاب است
«رُوی إنّ لیلة عرفة یستجاب فیها ما دعا من خیر و للعامل فیها بطاعة الله تعالى أجر سبعین و مائة سنة.»
در روایتی نقل شده است که شب عرفه هر دعای خیری که انسان بکند به اجابت میرسد؛ و برای کسی که در شب عرفه اطاعت الهی را بکند و اعمال صالحه انجام دهد، معادل صد و هفتاد سال اطاعت و عبادت است؛ یعنی از نظر پاداش چنین چیزی به او داده میشود.
اعمال صالح برابر صدوهفتاد سال عبادت است
این روایت، عظمت شب عرفه را میرساند. به حسب ظاهر امشب شب عرفه است؛ لذا میخواهم این مطلب را به دوستان عرض کنم که امشب را قدر بدانید! اوّلین مسألهای که در امشب تأکید شده است «دعا کردن» است و در روایت دارد: دعا کنید! دعای خیر کنید! و بدانید که این دعاها به اجابت میرسد.
مقیّد باشید که امشب، مشغول غیر عبادت نباشید!
مطلب دیگر اینکه مقیّد باشید که امشب مشغول به غیر عبادت نشوید! کاری کنید که اشتغالات کنار برود تا بتوانید به سوی عبادات و صالحات بروید! وقتی چنین معادلهای هست که عبادت امشب مانند عبادت صد و هفتاد ساله است، خیلی انسان باید مراقبت و جدیّت داشته باشد. این خیلی قابل توجه است، چون امشب یکی از بزرگترین فرصتهایی است که ما داریم.
اثر دعا برای دیگران و پشت سر آنها
درباره دعا کردن هم بگویم که در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که حضرت فرمودند: «أسرع الدعا نُجحاً للإجابة دعاء الأخ لأخیه بظهر الغیب» سریعترین دعایی که به هدف اجابت میرسد، دعایی است که یک برادر مؤمن، برای برادر مؤمن دیگرش میکند و پشت سر او برایش از خدا خیر میخواهد؛ نه در حضورش. یعنی هر کس برای دیگری دعا کند، به سرعت به اجابت میرسد. «فیقول له ملک موکّل به لبّیک»؛ وقتی این شخص شروع میکند به دعا کردن برای برادر مؤمنش و پشت سر او، آن فرشتهای که برای گرفتن دعاها موکّل شده است، جواب میدهد: بله! «و لک مثلاه» یعنی این چیزی که برای برادرت خواستی، برای خودت دو برابرش برآورده شد. یعنی همین که برای دیگری خیر خواستی و دعایش کردی، برای خودت دو برابرش منظور و مستجاب میشود.
امشب را قدر بدانید!
از غروب شب عرفه تا غروب روز عرفه زمان بسیار بزرگی است. این را گفتم تا امشب که به حسب ظاهر شب عرفه است و موقعیت بسیار خوبی است، هم دعا کنید و هم به اعمال صالحه مشغول شوید! این را هم بدانید که دعاهایی که میکنید اگر برای دیگران باشد، چیز بیشتری نصیبتان میشود.
خدا کند یکی از آن کسانی که شما دعا میکنید من باشم…
روز عرفه، روز درخواست از خداوند
«رُوی عن رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم قال: أوحی الله تعالی إلی بعض أنبیائه لَو أَنَّ أَهلَ سَبعِ سَمَاوَاتٍ وَ أَرَضِینَ سَأَلُونِی جَمیعاً فَأَعطَیتُ کُلَّ وَاحِدٍ مِنهُم مَسْأَلَتَهُ مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِن مُلکِی مِثْلَ جَنَاحِ بَعُوضَةٍ وَ کَیفَ یَنقُصُ مُلکٌ أَنا قَیِّمُه.»
در روایتی است که از پیغمبر اکرم نقل شده است که خداوند وحی فرستاد به بعضی از پیامبرانش که این متن وحی الهی است که بر فرض که اهل هفت آسمان و تمام زمین، همگی از من درخواست کنند و به هرکدام هرچه که خواستند را بدهم، از خزانه، حکومت و فضل الهی ذرّهای کاسته نمیشود؛ حتی مثل یک بال پشه هم از خزانه من کم نمیشود؛ و چطور ممکن است که از فضل الهی کاسته شود در حالی که من سردمدار آن هستم!؟
روز امید خوشبختی برای همه
روایتی دیگری از زین العابدین صلوات الله علیه آمده که محدّث قمی هم آن را در مفاتیح نقل کرده است؛ در آن روایت آمده است که روز عرفه بود و حضرت دیدند که سائلی دارد از مردم، یعنی غیر خدا، درخواست میکند؛ حضرت به او فرمود: وای بر تو! در چنین روزی از غیر خدا تقاضا و درخواست میکنی!؟ و حال آنکه امید میرود در چنین روزی فضل الهی شامل طفلهایی شود که در رحم مادر هستند. امید است که اینها خوشبخت و سعادتمند شوند.
روز عرفه، روز دعا و درخواست
«رُوِیَ عَنِ البَاقِرِ عَلَیهِالسَّلَامُ قَالَ إِنَّ یَوْمَ عَرَفَةَ یَوْمُ دُعَاءٍ وَ مَسْأَلَةٍ». یکی از آن مقاطعی که این اسلحه بُردش بیشتر است و در اجابت سرعت دارد، روز عرفه است. حتّی تعبیر امام باقر (علیهالسلام) این است که اصلاً روز عرفه، روز دعا و درخواست از خداوند است. یعنی در این مقطع زمانی بخصوص سرعت اجابت دعا بیشتر است.
تنها امید جاماندگان
«مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ» حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگیرد غفران برای او نیست مگر آنکه عرفه را درک کند.
از این روایت دو مطلب به دست میآید: یکی، عظمت ماه مبارک رمضان از نظر گسترش مغفرت الهی است که همه را در بر میگیرد. دوم، عظمت عرفه است. در ماه مبارک رمضان، زمان مطرح است. ممکن است برای عرفه هم زمان مطرح باشد؛ یعنی روز خاص و هم مکان مورد نظر باشد که آن زمین عرفات است. ولی مسلّماً زمان در اهمیت موضوع دخالت دارد که روز عرفه است. از لحاظ قید زمان، اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگرفت، مسلّماً اگر در روز عرفه از خداوند طلب مغفرت کند مورد مغفرت الهی قرار خواهد گرفت.
فضیلت زوّار امام حسین در عرفه
مسأله مهم در روز عرفه زیارت امام حسین (علیهالسلام) است که در حدیث آمده است خداوند قبل از آنکه به سرزمین عرفات نظر کند، به زائرین امام حسین (علیهالسلام) نظر میافکند و این نظر افکندن در زمانهای حساس و سرنوشتساز مانند شب قدر، عید فطر، عید قربان و عید غدیر میباشد که افضل اعمال در این زمانها زیارت امام حسین(علیهالسلام) است.
این روز را از دست ندهید!
هر لحظهای از لحظات امروز برای ما گرانبها است؛ بخصوص برای دعا و درخواست از خداوند. این فرصت بهترین فرصت است. پس این فرصت را از دست ندهید! به خصوص از ظهر تا هنگام غروب را که در روایات وارد شده است. به دوستان میخواستم سفارش کنم که این چند ساعت را غنیمت بشمارید. بدانید اگر میخواهید مشکلاتتان را حل کنید ـکه همه ما مشکلات داریمـ بیایید این چند ساعت را درِ خانه خدا بروید و از او بخواهید؛ چه حاجتهای مادّی را و چه معنوی را، همه را از او بخواهید. چون امروز بُردِ دعا خیلی زیاد است. بخصوص درباره دیگران اگر دعا کنید، ما در روایت داریم که خدا چند هزار برابر به شما اعطا میکند.
از همه شما التماس دعا دارم؛ من را هم فراموش نکنید و دعا کنید.
حدیث دوم:
حدیث:
روی عن الصادق(علیه السلام) قال: قال النبیُّ(صلَّی الله عَلیه وَآله وَسلَّم):
أَ لَا أَدُلُّکُمْ عَلَى سِلَاحٍ یُنْجِیکُمْ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ یُدِرُّ أَرْزَاقَکُمْ قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ تَدْعُونَ رَبَّکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ.[1]
ترجمه:
امام صادق از پیامبر اکرم نقل کردند که حضرت به اصحاب خویش فرمود: آیا شما را به سلاحی راهنمایی نکنم که از دست دشمنان نجاتتان داده و روزیتان را فراوان نماید؟!
گفتند: آری! ای رسول خدا. حضرت فرمود: پروردگارتان را شب و روز بخوانید که سلاح مومن دعای او است.
شرح:
روایت از امام صادق(صلواتاللهعلیه) منقول است که حضرت فرمودند که پیغمبر اکرم خطاب به جمعی فرمودند: آیا شما نمیخواهید که شما را راهنما شوم به سلاحی که شما را از دشمن ایمنی بخش است و رهایی میدهد و روزیهای شما را فراوان میکند؟ آن جمع در جواب عرض کردند بله، بفرمایید. حضرت فرمودند: «تَدْعُونَ رَبَّکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ»؛ یعنی دعا کنید در شب و روز. بعد هم علّتش را فرمودند: «فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ»؛ چون سلاح مؤمن دعای او است؛ یعنی همان درخواستهایش از خداوند.
ما روایات متعدّدی داریم که در آنها همین مضمون هست. حتّی در روایتی از امام هشتم(علیهالسلام) آمده که ایشان اصلاً از دعا تعبیر میکنند به «سلاح انبیا». روایت این است که حضرت فرمودند: «عَلَیْکُم بِسِلَاحِ الْأَنْبِیَاء قِیلَ وَ مَا سِلَاحُ الأَنبِیَاءِ قَالَ الدُّعَاء».[2]؟ حضرت در پاسخ فرمودند اسلحه انبیا دعا است. حضرت فرمودند بر شما باد به سلاح پیامبران؛ به حضرت گفته شد که سلاح انبیاء چیست
ما در روایات بسیاری داریم و اصلاً جزء متن معارف ما است که معجزات و کرامات انبیا و اولیای خدا، بر اثر دعاهای آنها بوده است. حضرت عیسی(علیهالسلام) مرده را با دعا زنده میکرد. شنیدهاید و در قرآن هم دارد که با دعا مرده را زنده میکرد. پس کرامات اولیا و انبیا مربوط به دعای آنها بوده است. لذا در این روایت دارد: «عَلَیْکُم بِسِلَاحِ الْأَنْبِیَاء»؛ امام رضا(علیهالسلام) اینطور فرمود. پیغمبر هم فرمود: «فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ».
این سلاح بُردش در زمانهای مختلف، مختلف میشود. بُردِ دعا یعنی چه؟ یعنی «سرعت اجابت» که زودتر به اجابت میرسد. یک زمانی است که همین سلاح را به کار میبری، ولی طول میکشد تا به اجابت برسد. یعنی این سلاح مُسلّماً بُرّا است و به طور قطع اثر و بُرش دارد؛ اما این برّایی در بعضی مقاطع خاصّ زمانی سرعت بیشتری دارد و زودتر به اجابت میرسد.
حالا یک روایت دیگر میخوانم. «رُوِیَ عَنِ البَاقِرِ عَلَیهِالسَّلَامُ قَالَ إِنَّ یَوْمَ عَرَفَةَ یَوْمُ دُعَاءٍ وَ مَسْأَلَةٍ».[3] یکی از آن مقاطعی که این اسلحه بُردش بیشتر است و در اجابت سرعت دارد، روز عرفه است. حتّی تعبیر امام باقر(علیهالسلام) این است که اصلاً روز عرفه، روز دعا و درخواست از خداوند است. یعنی در این مقطع زمانی بخصوص سرعت اجابت دعا بیشتر است.
این روایت را هم دیدهید که محدّث قمّی هم در مفاتیحالجنان نقل میکند که امام زینالعابدین(صلواتاللهعلیه) روز عرفهای دیدند که عدّهای دارند از مردم درخواست میکنند و به قول ما تکدّی میکنند؛ فرمودند وای به حال شما! آیا در این روز از غیر خدا چیزی میخواهید؟! امروز، روزی است که امید این میرود که جنینهایی که در رحم مادرها هستند و سیاه بختند، بر اثر دعا خوشبخت شوند. یعنی دعا امروز اینقدر بُرد دارد.
حالا به دوستان میخواستم سفارش کنم که این چند ساعت را غنیمت بشمارید. بدانید اگر میخواهید مشکلاتتان را حل کنید ـکه همه ما مشکلات داریمـ بیایید این چند ساعت را درِ خانه خدا بروید و از او بخواهید؛ چه حاجتهای مادّی را و چه معنوی را، همه را از او بخواهید. چون امروز بُردِ دعا خیلی زیاد است. بخصوص درباره دیگران اگر دعا کنید، ما در روایت داریم که خدا چند هزار برابر به شما اعطا میکند. از همه شما التماس دعا دارم؛ من را هم فراموش نکنید و دعا کنید.
[1]. کافی، ج2، ص468
[2]. کافی، ج2، ص 468
[3]. وسائلالشیعة، ج 10، ص
راه کارهای اثرگذاری پیامهای عاشورا در میان جوانان (کانون عصمتیه سمنان)
راه کارهای اثرگذاری پیامهای عاشورا در میان جوانان
گردآورندگان: الهه نوبخت (مسئول)، فاطمه کریمی( کانون عصمتیه سمنان)
چکیده:
این پژوهش به بررسی راهکارهای اثرگذاری پیام های عاشورا به ویژه حجاب در میان جوانان پرداخته است. از جمله این راه کارها: تشکیل و تقویت سازمانها و ارگانهایی که در امر حجاب در سطح جامعه می توانند تاثیرگذار باشند. لذا رسانه: تهیه ی فیلم، مستند، راه اندازی سایتهایی در زمینه ی حجاب، تولید پوشاک اسلامی، معرفی الگوی موفق، ضرورت حضور مستمر مشاوران مذهبی در مدارس کشور بسیار راه گشاست.
مقدمه:
از آنجایی که دشمنان اسلام تلاشهای گستردهای برای کمرنگ نمودن و دور نمودن زنان و دختران جامعه از حجاب و پوشش اسلامی انجام میدهند، ضروری به نظر میرسد که راهکارهایی برای اثرگذاری پیامهای عاشورا به ویژه حجاب در میان جوانان ارائه گردد.
حجاب در پیام عاشورا
عاشورا مکتبی انسان ساز است، یکی از پرمعناترین جلوههای عاشورا حجاب و پوشش حضرت زینب (سلام الله علیها) و همراهان ایشان بود که از لحظه ی ورود به کربلا، شهادت حضرت ابا عبدالله (علیه السلام)، اسارت در کوفه و شام به زیباترین وجهی جلوه کرد. نقل میکنند وقتی که مردم گرد آمده بود که اسرای اهل بیت را تماشا کنند، ام کلثوم خطاب به آنها فرمود: «ای مردم! آیا شرم نمیکنید برای تماشای اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) که پوشش مناسبی ندارند جمع شدهاید؟»[1] حضرت زینب (علیهاالسلام) در کاخ یزید خطاب به یزید میفرمایند: «یَابنَ الطُلَقاءِ، آیا این کار تو که زنان و کنیزانت را در جای امن و دور از چشم مردم قرار دادهای و دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را با پوشش نامناسب در شهرها میگردانی، که همه به آنها نگاه کنند عادلانه است؟[2]»
همه ی اینها یک پیام گویا و روشنی برای هر زن و دختر مسلمان و شیعه دارد و اینکه حجاب و پوشش از الطافی است که خداوند متعال برای حفظ حریم و شخصیت زن به او عطا نموده است تا از نگاه مسموم نامحرمان مصون بماند همانگونه که زن تازه مسلمان شده ی امریکایی(سهیلا آرین) به روسری خویش تاج بندگی لقب می دهد[3]، لذا برای تاثیرگذاری پیام حجاب در عاشورا و نهادینه کردن آن در متن جامعه نیاز به شیوهها و ابتکاراتی دارد که جوانان آن را پذیرفته و در زندگی فردی و اجتماعی خود پیاده نمایند.
راهکارهای تاثیر حجاب
یکی از مسائلی که باعث دوری و تضعیف حجاب و پوشش اسلامی در بین افراد جامعه به خصوص جوانان گردیده القائات و شبهاتی است که از سوی دشمنان اسلام به وسیله ی ماهواره، گوشی، و اینترنت … شکل گرفته است که آرام آرام جوانان از حجاب و پوشش خویش فاصله گرفته و چون فضای اندکی برای پاسخ گویی به این شبهات وجود داشته آنان بر این باور رسیده، آنچه تاکنون انجام دادهاند تقلیدی و نادرست بوده است، از سوی دیگر زیبایی ها و آثار مثبتی که حجاب و پوشش اسلامی دارد به درستی تبیین نگردیده است لذا برای تاثیرگذاری حجاب در بین جوانان باید چند گام اساسی برداشته شود: در گام اول یک گروه متخصص و متعهد در زمینه ی مسائل دینی، هنری، فضای مجازی، بازیگر و کارگردان، روانشناس، تولیدکننده، نویسنده، سرمایه گذاران بخش خصوصی و نیز مدیران فرهنگی- اجتماعی در کشور تشکیل شود. در گام بعدی سازمانها و ارگانهایی که در این زمینه میتوانند تاثیرگذار باشند شناسایی شوند، مهمترین ارگانها شامل: تولیدکنندگان فیلمها، سایتها و شبکههای مجازی، تولیدکنندگان پوشاک، نویسندگان، آموزش و پرورش وخانواده ها هستند. این گروه با همفکری سازمانهای نامبرده به صورت همزمان و مستمر برنامه هایی هدفمند را تدوین و به مرحله ی اجرا درآورند که به بخشی از آنها اشاره می شود:
رسانه
فیلمهای تاریخی که مرتبط با پوشش و حجاب بانوان باشد تهیه و پخش شود، البته برای تهیه ی این فیلمها از بازیگرانی استفاده شود که خود در جامعه ی امروزی نماد بی حجابی نباشند. تهیه ی مستندات از زندگی افرادی که با بی حجابی زندگی خود و اطرافیانشان را به ورطه ی تباهی میکشانند. در تمامی شبکهها چند برنامه جذاب و پرمحتوا مانند «به سمت خدا» راه اندازی شود و کارشناسان و متخصصان جایگاه و ارزش پوشش و حجاب اسلامی وآثار و پیامدهای فردی و اجتماعی آن را بیان نمایند. مستنداتی از زندگی زنان و دختران با حجاب موفق اسلامی چه در داخل ویا خارج از کشور تهیه شود.طراحی سایتهایی که در آن به معرفی زندگی شخصیتهای تاریخی، معرفی زنان موفق در جامعه ی اسلامی با پوشش اسلامی، معرفی زنانی که تازه به اسلام گرویدند و حجاب را بهترین نماد زن می دانند. چاپ و انتشار کتابهایی الکترونیکی در این سایتها، با موضوع زندگی افراد بی حجاب و آثار و پیامدهای سوء آن، تبلیغ و ترویج مدلها و لباسهایی با طرح های اسلامی.
معرفی الگو
جوانان همیشه به دنبال الگوهایی برای خود هستند لذا اگر الگوهای دینی و اسلامی برایشان شناخته شده نباشد به سمت الگوهای غربی و غیر اسلامی میروند. اگر زندگی زیبا و پر از معنویت حضرت فاطمه زهرا (س)، حضرت زینب (س) و زنان اسلامی که در هر موقعیت وشرایطی حجاب وپوشش خود را حفظ مینمودند به تصویر کشیده شود مسلماً جاذبههای حجاب و پوشش جوانان را به سمت این الگوها سوق میدهد، لذا باید زنان محجبه موفق چه در داخل کشور و چه در کشورهای دیگر از طریق سایتها، تلوزیون، مدارس شناخته شوند تا انگیزه و اشتیاق جوانان به حجاب افزایش یابد.
تولیدکنندگان پوشاک
گروهی از خیاطان و طراحان برجسته و مجرب لباس در کشور تشکیل شوند که برای هر مناسبت چه شادی و یا حزن و اندوه (محرم، مبعث، عید نوروز، غدیر) لباسهایی پوشیده و اسلامی و در عین حال جوان پسند طراحی، تولید و با قیمت مناسب وارد بازار کنند، لذا برای تبلیغ و ترویج این مدل لباسها از افراد مشهور و شناخته شده ی کشور (بازیگران، زنان موفق شناخته شده) و سایتهایی که با ترویج حجاب راه اندازی می شوند استفاده شود.
کارشناسان مذهبی در مدارس
نبود کارشناس مذهبی در بعضی مدارس و یا نبود وقت کافی برای مشاوره جوانان، خلأ بزرگی برای نوجوانان با مسائل دینی به وجود آورده است به طوریکه بسیاری از مسائل دینی از جمله پوشش و حجاب در مدارس کمرنگ شده است و نوجوانان با تقلید از هم سن و سالان خویش به سمت بی حجابی میروند، لذا در گام اول حضور مستمر کارشناس مذهبی در مدارس و اختصاص ساعات بیشتر برای فعالیتهای مذهبی و مشاوران دینی برای نوجوانان است و در گام بعدی تشویق نوجوانانی که پوشش وحجاب کامل دارند به عنوان الگو در مدارس معرفی شوند، و نیز جوایز نخبگان و دانش آموزان فعال مدرسه را سفر زیارتی، کتابها و سیدیهایی از زندگی ائمه معصومین (ع) در نظر گرفته شود.
[1]. حبیب زمانی ، زنان و سياست در اسلام، جلد، 1، بی جا، بی تا، ص 71
[2]. عباس قمی، منتهی الامال، تهران، مطبوعات حسینی، 1373، ص510.
[3] . http://rahyafte.com
ضمانت امیرالمومنین (علیه السلام)
چهل حدیث زیارت کربلا
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل اول
اهمیت زیارت امام حسین علیه السلام
1-خیرخواهی خداوند
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ بُغْضَ زِیَارَتِهِ
امام صادقعلیه السلام فرمودند: هرکسی که خداوند خیرش را بخواهد، حب امام حسین علیه السلام و حب زیارتش را در قلب او میاندازد و هر که را خداوند بدیش را بخواهد، بغض نسبت به امام حسین علیه السلام و بغض زیارت آن حضرت را در قلب او می اندازد.(وسائل الشیعه/ج14/ص496)
2-حسرت در روز قیامت
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مِنْ أَحَدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا وَ هُوَ یَتَمَنَّى أَنَّهُ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع لَمَّا یَرَى لِمَا یُصْنَعُ بِزُوَّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مِنْ کَرَامَتِهِمْ عَلَى اللَّهِ
از امام صادق علیه السلام روایت شده: هیچ کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می کند ای کاش امام حسین علیه السلام را زیارت کرده بودم آن هنگامیکه می بیند که با زوار امام حسین علیه السلام چه می کنند، چقدر نزد خداوند مورد کرامت واقع می شوند. (وسائل الشیعه/ ج14/ص424)
3-زیارت خداوند
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِشَطِّ الْفُرَاتِ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ
امام رضا علیه السلام فرمودند: هر کس اباعبدلله علیه السلام را کنار شط فرات زیارت کند، مانند کسی است که خداوند را در بالای عرش زیارت کرده است. ( تهذیب الأحکام ج : 6 ص : 46)
4-همسایگی با اهل البیت(علیهم السلام)
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَکُونَ فِی جِوَارِ نَبِیِّهِ وَ جِوَارِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ فَلَا یَدَعْ زِیَارَةَ الْحُسَیْنِ ع
امام صادق علیه السلام فرمودند:هر که می خواهد در جوار پیامبرش(صلی الله علیه وآله) و جوار امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه (علیهاالسلام) باشد، زیارت امام حسین علیه السلام را رها نکند. ( وسائل الشیعه/ج14/ص425)
5-زیارتی بهتر از حج
عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ وَ اللَّهِ لَوْ أَنِّی حَدَّثْتُکُمْ فِی فَضْلِ زِیَارَتِهِ لَتَرَکْتُمُ الْحَجَّ رَأْساً وَ مَا حَجَّ أَحَدٌ وَیْحَکَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اتَّخَذَ کَرْبَلَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَکاً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَ مَکَّةَ حَرَماً قَالَ ابْنُ أَبِی یَعْفُورٍ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَى النَّاسِ حِجَّ الْبَیْتِ وَ لَمْ یَذْکُرْ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ وَ إِنْ کَانَ کَذَلِکَ فَإِنَّ هَذَا شَیْءٌ جَعَلَهُ اللَّهُ هَکَذَا أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع إِنَّ بَاطِنَ الْقَدَمِ أَحَقُّ بِالْمَسْحِ مِنْ ظَاهِرِ الْقَدَمِ وَ لَکِنَّ اللَّهَ فَرَضَ هَذَا عَلَى الْعِبَادِ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْإِحْرَامَ لَوْ کَانَ فِی الْحَرَمِ کَانَ أَفْضَلَ لِأَجْلِ الْحَرَمِ وَ لَکِنَّ اللَّهَ صَنَعَ ذَلِکَ فِی غَیْرِ الْحَرَمِ
از امام صادق علیه السلام روایت شده: بخدا قسم، اگر درفضیلت زیارت امام حسین علیه السلام با شما سخن میگفتم، قطعا، حج را بطور کلی رها می کردید، و هیچکدام از شما حج نمی رفت، مگر نمی دانی که خداوند سبحان قبل از اینکه مکه را حرم خود بگیرد، کربلا را حرم امن و مبارک خود گرفت، ابن ابی یعفور عرضه داشت؛ خداوند حج بیت الله را بر مردم واجب نمود در حالیکه ذکری از زیارت امام حسین علیه السلام نیاورد، حضرت فرمودند: اگر چه این گونه است، چرا که این چیزی است که خداوند آن را چنین قرار داده است، آیا نشنیده ای کلام امیرالمومنین علیه السلام را که: همانا کف پا( باطن قدم) سزاوارتر به مسح کشیدن نسبت به روی پا می باشد، لیکن خداوند مسح ظاهر پا را بر بندگان واجب نموده است، آیا نمی دانی که احرام بستن اگر در حرم بود، بهتر می بود، لیکن خداوند احرام بستن را در غیر حرم مفروض نمود.(وسائل الشیعه/ج14/ص514)
فصل دوم
آثاروبرکات زیارت امام حسین علیه السلام
6-اگر مردم می دانستند…
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ ع قَالَ لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی زِیَارَةِ الْحُسَیْنِ ع مِنَ الْفَضْلِ لَمَاتُوا شَوْقاً وَ تَقَطَّعَتْ أَنْفُسُهُمْ عَلَیْهِ حَسَرَاتٍ قُلْتُ وَ مَا فِیهِ قَالَ مَنْ زَارَهُ شَوْقاً إِلَیْهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ وَ أَلْفَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أَجْرَ أَلْفِ صَائِمٍ وَ ثَوَابَ أَلْفِ صَدَقَةٍ مَقْبُولَةٍ وَ ثَوَابَ أَلْفِ نَسَمَةٍ أُرِیدَ بِهَا وَجْهُ اللَّهِ
محمد بن مسلم از امام باقرعلیه السلام روایت کرده: اگر مردم می دانستند، زیارت امام حسین علیه السلام چقدر فضیلت و ثواب دارد، بدرستیکه از شوق می مردند و نفسهایشان از روی حسرت بند می آمد. گفتم: چقدر فضیلت دارد، حضرت فرمودند: هر کس امام حسین علیه السلام را زیارت کند از روی اشتیاقی که به او دارد، خدا برایش هزار حج مقبول و هزار عمره مبرورة و اجر هزار شهید از شهداء بدر و اجر هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب هزار بنده آزاد کردن که مراد از آن رضای خدا باشد،می نویسد. ( وسائل الشیعه/ ج14/ص453)
7-کمترین ثواب زائر کربلا
قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع أَدْنَى مَا یُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَایَتَهُ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ
- امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمودند: کمترین آنچه از ثواب که به زائر اباعبدلله علیه السلام کنار نهر فرات داده می شود آنگاه که حق و حرمت و ولایت او را بشناسد، این است که آنچه از گناهان پیش فرستاده و بعداً می فرستد (گناهان گذشته و آینده او) آمرزیده می شود.(الکافی/ ج4/ص582)
8-استغفار اهل بیت(علیهم السلام)برای زائران
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَبْنَ مُحَمَّدٍ ع یَقُولُ إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع عِنْدَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَنْظُرُ إِلَى مَوْضِعِ مُعَسْکَرِهِ وَ مَنْ حَلَّهُ مِنَ الشُّهَدَاءِ مَعَهُ وَ یَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ هُوَ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ دَرَجَاتِهِمْ وَ مَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَحَدِکُمْ بِوَلَدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَرَى مَنْ سَکَنَهُ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ آبَاءَهُ ع أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لَهُ وَ یَقُولُ لَوْ یَعْلَمُ زَائِرِی مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَهُ لَکَانَ فَرَحُهُ أَکْثَرَ مِنْ غَمِّهِ وَ إِنَّ زَائِرَهُ لَیَنْقَلِبُ وَ مَا عَلَیْهِ مِنْ ذَنْبٍ
امام صادق علیه السلام فرمودند: همانا حسین بن علی علیهما السلام از نزد پروردگارش نگاه می کند به موضع اردوگاهش و محلی که شهدا با او قرار دارند و به زائرانش نیز نظر می اندازد، در حالی که ایشان بخوبی آنها را و نامهایشان و نام پدرانشان و درجات آنها و منزلت آنها را نزد خداوند، بهتر از احدی از شما نسبت به فرزندانش می شناسد، و بدستیکه امام حسین علیه السلام می بینید چه کسی ساکن کربلا شده (جهت زیارت) و برای او استغفار می کند و از پدران بزرگوارش می خواهد برای او استغفار کنند و می فرماید: اگر زائر من می دانست، آنچه را که خداوند برای او مهیا نموده است شادیش بیشتر از غمش می شد و همانا زائر امام حسین علیه السلام از زیارت برمی گردد در حالیکه هیچ گناهی بر او باقی نمی ماند.(وسائل الشیعه/ج14/ص423)
9-شادی دل اهل بیت(علیهم السلام)
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ …ٍ وَ لَوْ یَعْلَمُ الزَّائِرُ لِلْحُسَیْنِ ع مَا یَدْخُلُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص مِنَ الْفَرَحِ وَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِلَى فَاطِمَةَ وَ إِلَى الْأَئِمَّةِ ع وَ الشُّهَدَاءِ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ مَا یَنْقَلِبُ بِهِ مِنْ دُعَائِهِمْ لَهُ وَ مَا لَهُ فِی ذَلِکَ مِنَ الثَّوَابِ فِی الْعَاجِلِ وَ الْآجِلِ وَ الْمَذْخُورِ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ لَأَحَبَّ أَنْ یَکُونَ مَا ثَمَّ دَارَهُ مَا بَقِیَ وَ إِنَّ زَائِرَهُ لَیَخْرُجُ مِنْ رَحْلِهِ فَمَا یَقَعُ قَدَمُهُ عَلَى شَیْءٍ إِلَّا دَعَا لَهُ فَإِذَا وَقَعَتِ الشَّمْسُ عَلَیْهِ أَکَلَتْ ذُنُوبَهُ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ وَ مَا تُبْقِی الشَّمْسُ عَلَیْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ شَیْئاً فَیَنْصَرِفُ وَ مَا عَلَیْهِ ذَنْبٌ وَ قَدْ رُفِعَ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مَا لَا یَنَالُهُ الْمُتَشَحِّطُ فِی دَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ یُوَکَّلُ بِهِ مَلَکٌ یَقُومُ مَقَامَهُ وَ یَسْتَغْفِرُ لَهُ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى الزِّیَارَةِ أَوْ یَمْضِیَ ثَلَاثُ سِنِینَ أَوْ یَمُوتَ وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ بِطُولِهِ
- از امام صادق علیه السلام روایت شده: اگر زائر امام حسین علیه السلام می دانست بواسطه این زیارت که چقدر شادی و سرور بر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و بر امیرالمؤمنین علیه السلام و بر حضرت فاطمه (علیهاالسلام) و به شهدا از ما اهل بیت وارد میآید و اگر می دانست آنچه از دعای ایشان بواسطه زیارتش، هنگامیکه برمی گردد و آنچه را که از ثواب در همین دنیا و در آخرت خواهد داشت و آنچه را که برای او پیش خداوند ذخیره شده است، هر آینه دوست می داشت که آنجا (کربلا) خانه اش می بود و همانا زائر امام حسین علیه السلام از این مسافرتش بر میگردد و گامش برروی چیزی نمی آید مگر اینکه برای او دعا می کند و هنگامیکه خورشید بر اومی تابد، گناهانش را از بین می برد، همانطور که آتش هیزم را از می سوزاند، خورشید چیزی از گناهان او باقی نمیگذارند، پس برمی گردد در حالیکه هیچ گناهی بر او نیست و برای او درجاتی رفیع خواهد شد که کسی که در خون خود، در راه خدا غوطه ور است بدان نمی رسد و فرشته ای بجای او موکل خواهد شد و برای او استغفار می کند، تا اینکه دوباره به زیارت برگردد،یا اینکه 3 سال بگذرد یاتا وقتی که بمیرد.(مستدرک الوسائل/ج10/ص343)
10-برکت در روزی وطول عمر
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ مُرُوا شِیعَتَنَا بِزِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَإِنَّ إِتْیَانَهُ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ وَ یَمُدُّ فِی الْعُمُرِ وَ یَدْفَعُ مَدَافِعَ السُّوءِ وَ إِتْیَانَهُ مُفْتَرَضٌ عَلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ یُقِرُّ لَهُ بِالْإِمَامَةِ مِنَ اللَّهِ
- امام باقر علیه السلام فرمودند: شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه السلام امرکنید، چرا که زیارتش روزی را افزون می کند و عمر را طولانی می گرداند و بلاها و بدیها را دفع می کند و زیارت کردن امام حسین علیه السلام بر هر مومنی که اقرار به امامت او ازجانب خدا داشته باشد،واجب است.(تهذیب الاحکام/ج6/ص42)
11-ضمانت امیرالمؤمنین(علیه السلام)
عن أبی عبد الله ع قال إن لله عز و جل ملائکة موکلین بقبر الحسین ع فإذا هم الرجل بزیارته أعطاهم ذنوبه فإذا أخطأ محوها ثم إذا أخطأ ضاعفوا له حسناته فما تزال حسناته تضاعف حتى توجب له الجنة ثم اکتنفوه فقدسوه و ینادون ملائکة السماء أن قدسوا زوار قبر حبیب حبیب الله فإذا اغتسلوا ناداهم محمد ص یا وفد الله أبشروا بمرافقتی فی الجنة ثم ناداهم أمیر المؤمنین علی ع أنا ضامن لحوائجکم و دفع البلاء عنکم فی الدنیا و الآخرة ثم اکتنفوهم عن أیمانهم و عن شمائلهم حتى ینصرفوا إلى أهالیهم
امام صادق علیه السلام فرمودند: همانا برای خداوند عزوجل ملائکه ای موکل نزد قبر امام حسین علیه السلام می باشد، هنگامیکه احدی قصد زیارتش را می نماید، گناهانش را به آنها عطا می کند و همینکه گام برمی دارد آن گناهان را محو می کند، پس هنگامیکه گام برمی دارد حسناتش را مضاعف می نماید، همچنان حسنات او مضاعف میگردد تا اینکه بهشت بر او واجب می شود، سپس او را میان خود در برمی گیرند و او را مقدس می گرداند و ملائکه آسمان ندا می کنند که زوار قبر حبیب و حبیب خداوند را مقدس بدارید، هنگامیکه غسل می کنند حضرت محمد (ص) آنرا ندا می کند. بشارت باد شما را بر همراهی با من در بهشت پس آنها را امیرالمؤمنین علیه السلام ندا می کند من حوائج شما و دفع بلا از شما را در دنیا و آخرت ضامن هستم پس آن ملائکه زائران را از جانب راست ایشان و چپ ایشان، آنها در بر می گیرند تا اینکه به سوی اهل خود برمیگردند.( ثواب الاعمال /ص92 )
شرحی بر زیارت اربعین
شرحي بر زيارت اربعين
روز بيستم ماه صفر، روز اربعين و به قول شيخين - شيخ مفيد و شيخ طوسي- بازگشت اهل حرم امام حسين عليه السلام از شام به مدينه، و روز ورود اولين زائر آن حضرت جابربن عبدالله انصاري به کربلا، جهت زيارت امام حسين عليه السلام است . زيارت آن حضرت در اين روز مستحب است. که به فرموده امام حسن عسکري عليه السلام از نشانه هاي مؤمن است.
قال العسکري عليه السلام: “علامات المؤمنين خمس : صلاةُ الاحدي و الخمسين و زيارةُ الاربعين والتـَختم في اليَمين و تـَعفيرُ الجـَبين و الجَهر ببسم الله الرحمن الرحيم."(1)
از حضرت امام حسن عسکري عليه السلام روايت شده که فرمودند:
علامات مؤمن پنج چيز است:
1- اقامه پنجاه و يک رکعت نماز فريضه و نافله در شبانه روز.
2- زيارت اربعين.
3- انگشتر به دست راست کردن.
4- جبين را در سجده بر خاک گذاشتن.
5- در نماز بسم الله الرحمن الرحيم را بلند گفتن.
سند زيارت اربعين
شيخ طوسي در تهذيب و مصباح ، زيارت مخصوصه روز اربعين را از حضرت امام صادق عليه السلام نقل کرده است.
صفحات: 1· 2