روش برخورد با گرفتار
حکمت (15) نهج البلاغه
روش برخورد با گرفتار
« وَ قَالَ ع مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَب»
مرحوم شیخ مفید در کتاب « الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة » از أَبُو مِخْنَفٍ لُوطُ بْنُ يَحْيَى الْأَزْدِيُّ در کتابی که درباره « حَرْب الْبَصْرَةِ » تألیف کرده است نقل میکند زمانی که حضرت قصد کرد به سوی بصره حرکت کند به او خبر رسید «سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ » و «ابْنِ مَسْلَمَةَ» و « أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ» و «ابْنِ عُمَرَ» رغبتی به همراهی با حضرت ندارند، حضرت دستور داد آنها را حاضر کردند فرمود: شنیدم میل ندارید با من به جنگ بیایید من شما را مجبور نمیکنم مگر با من بیعت نکردید؟ گفتند: چرا، فرمود: چرا تثاقل میکنید و نمی آیید؟
سعد گفت: میترسم در این جنگ مؤمنی را بکشم اگر جایی باشد که مؤمن وکافر را بشناسم با تو به جنگ میآیم.
اسامه گفت: تو عزیزترین فرد نزد من هستی ولی من عهد کردم شمشیر به روی کسی که « لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ » میگوید نکشم.
عبدالله بن عمر گفت: من راه حق را در این جنگ نمی شناسم مرا معاف بدار.
حضرت به آنان فرمود: « مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَب » هر دچار فتنه و بلا سرزنش نمیشود. آنگاه فرمود: آیا بر بیعت با من هستید؟ گفتند بله، حضرت فرمود: برگردید خداوند بجای شما مرا یاری خواهد نمود.[1]
میگویم بی بصیرتی تا بدانجا پیش میرود که نمی شود بین معاویه و امیرالمؤمنینp فرق گذاشت اگر حضرت را قبول نداشتند چرا با او بیعت کردند و بیعت کردن به معنای بر حق بودن آن حضرت بود و اگر قبول داشتند چرا آن حضرت را یاری ننمودند.
غرض حضرت از این سخن آن است که اگر کسی که فریب خورده است بخاطر سوء تدبیر خویش بوده و عقل خویش را بکار نبرده است چنین کسی مستحق مؤاخذه هست اما اگر بخاطر کمی فهم و نفهمیدن درست دین کاری را انجام داد و به گمانش کار درستی است نباید مانند دیگران با وی برخورد کرد.
. محمد بن محمد، مفيد،الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة، ، كنگره شيخ مفيد، ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1413ق، ص95.[1]
نویسنده: علی گلایری