مد و تبلیغات
مد و تبلیغات
هر مد، درواقع، تابلوی تبلیغاتی یک فرهنگ یا خرده فرهنگ است. پس استفاده کننده از یک مد، باید به مثبت یا منفی بودن فرهنگ آن مد توجه کند و زمام فکر و عمل خود را بدون بررسی دقیق، در اختیار آن مد و صاحبان فرهنگی آن قرار ندهد.
بسیاری از شرکتهای تجاری و تولیدی برای اینکه تعدادی از مردم، محصولات نشاندار آنها را مصرف کنند، هزینه های هنگفتی می پردازند. برای نمونه، در ساخت فیلمها و سریالها و مسابقات ورزشی، به عنوان حامی مالی برخی اشخاص حقیقی و حقوقی سرمایه گذاری میکنند تا برای چند لحظه، نشان آن شرکت به نمایش درآید.
جریانهای فکری، بیشتر از راه مد و تبلیغ باورهای خاستگاه خود، حضور و گسترش مییابند. در کشورهای غربی، حزبها، جمعیتها و گروههای فراوانی با باورهای گوناگون دینی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارند که اعتقادهای آنها در بیشتر موارد با هویت اسلامی و ایرانی ما سازگار نیست، به ویژه گروههایی مثل: شیطان پرستان، همجنس گرایان و فمینیستها. این گروهها برای خود شعارهایی در نوع لباس، نوع دوخت، ترکیب رنگی، طرح خاص، آرایش مو و چهره، دستبندها و گردن آویزها فراهم آورده اند. از این رو، استفاده از نشانه های مد آنان میتواند به معنی وابستگی به آن جمعیتها، پذیرش آنها، علاقه به آنها، همفکری و هم سویی با آنها و تبلیغشان باشد. کار منطقی آن است که پیش از پیروی کردن از این مدها، به شناخت کافی درباره آن گروه، هدفها و باورهای آنها دست یابیم. در غیر این صورت، حرکتی انفعالی و بی پایه و تقلیدی کورکورانه شکل خواهد گرفت.
1. جریانهای فکری، از راه مد، حضور و گسترش مییابند.
2. استفاده از هرگونه مد، تبلیغ جمعیتی است که این مد از آنجا برخاسته است.
3. پیروی بدون تحقیق از یک مد، نوعی تقلید کورکورانه است.
4. اجرای مد، قرار گرفتن در سیاهی لشکر پیروان اندیشه مد است.
مد و اتهام
انسانها در زندگی خود گاه با مسائل تخصصی روبه رو میشوند که در این حالت، بنا بر نظر کارشناس آن فن رفتار میکنند. برای مثال، هنگام بیماری، با نظر و دستور پزشک و صلاحدید او عمل میکنند یا در مسائل فقهی، از مرجع خاصی تقلید میکنند. در مقابل، برای مواردی چون نوع لباس، آرایش و مد، عملکرد شخص باید برخاسته از باورها، نیازها و شرایط فرهنگی و بومی او باشد، نه بر اساس تقلید کورکورانه از دیگران. بی توجه بودن به این نکته ها در انتخاب مد، نشان دهنده سستی فرد در حفظ اعتقاد و منش اخلاقی اوست و درواقع، چنین شخصی، خود را در معرض نوعی اتهام قرار داده است. در کلام پیشوایان معصوم علیهمالسلام نیز در این باره سخنانی آمده است، چنان که در حدیثی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام میخوانیم:
مَنْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلتُّهْمَةِ فَلایَلُومَنَّ مَنْ أَساءَ بِهِ الظَنُّ.
هر کس خودش را در معرض اتهام قرار دهد، کسی را که به او گمان بد برد، سرزنش نکند.
آن امام همام در جای دیگر فرموده است: «وَ ایّاکَ وَ مَواطِنَ التُّهْمَةِ؛ از جایگاه های تهمت دوری کن».
پس با توجه به این حقیقت عرفی، نسنجیده استفاده کردن از مدهای نامناسب، به معنی ایجاد بهانه اتهام است. برای مثال، اگر فردی، ناآگاهانه از مدی که نماد «شیطانپرستی» است، استفاده کند، در صورتی که بیننده او بدون پرسوجو، او را یک «شیطان پرست» بپندارد، در اینجا آنکه سزاوار سرزنش است، فرد مدگراست، نه بیننده؛ زیرا آن شخص با استفاده از چنین مدی، خود را در معرض تهمت دیگران قرار داده است.
همچنین به کارگیری این نمادها، به معنی بالا بردن تعداد طرفداران و علاقه مندان آن جمعیت خواهد بود. به عبارت دیگر، سیاهی لشکر آن نگرش به شمار میرود و مانور تبلیغاتی گسترده ای را برای آنها فراهم میآورد. یکی از شاخصهای رسانه های غربی در تجزیه و تحلیل باورهای ما، استفاده از همین نمادهاست. شاید تعجب کنید اگر در رسانه ای بشنوید: «گرایش جوانان ایرانی به گروه فلان افزایش یافته است و این مطلب را میتوان در شیوه پوشش و آرایش آنها میتوان دید».
1. معمولاً انسانها براساس آنچه میبینند، قضاوت میکنند.
2. با استفاده و اجرای مد، مواد خام قضاوت بینندگان فراهم میشود.
3. انسان حق ندارد مقدمات متهم شدن خودش را فراهم کند.
4. اجرای مد، قرار گرفتن در سیاهی لشکر پیروان اندیشه مد است.
حوزه