چرا خانواده ؟
چرا خانواده ؟
خانواده که نخستین و کوچکترین نهاد اجتماعی است، اصیل ترین و بنیانی ترین بنیادی است که برای ساخت حیثیت های جمعی انسان و جامعه شکل می گیرد؛ اگر این اولین نهاد، به درستی و با قواعد ومقررات شایسته و نیکو بنیان گیرد، هم آحاد جامعه، هم نهاد جمعی و سرانجام، نظامات اجتماعی آن جامعه، از مرتبت والایی برخوردار خواهد بود و زمینه برای پیدایی بسیاری از کمالات اجتماعی فراهم خواهد گردید.
معرفت درست به حقوق و کوشش در رعایت آن، سبب ایجاد مناسباتی مستحکم و روابطی پولادین میان اعضاء می شود که به هیچ رو گسستنی نیست، به گونه ای که اگر حتی جوامعی بزرگ تر با فرهنگی منافی، اراده کند که با آن به ستیز برخیزد، قدرت شکستن آن را نخواهد داشت و فقط کافی است که هر یک از اعضاء خانه و خانواده، ضمن شناخت شخصیت و جایگاه خویش، شخصیت و مکانت دیگر افراد خانواده را نیز بشناسد و در صیانت مناسبات موجود آن مجموعه بکوشد.
عمده اموری که در ساختن بنیان خانواده سهم پایه ای دارند دربردارنده ی آموزه های وحیانی در زمینه خانواده و حقوق آن بر اساس جهان بینی توحیدی و قرآنی می باشد.
خانواده از دیدگاه اسلام، بنیاد جامعه به شمار می آید و رکن اساسی این بنیاد، زن و مردی است که خدا آنان را با هویت انسانی آفریده است، از این رو هیچ سازه ای نزد خدای سبحان پسندیده تر از بنیاد خانواده نیست.
خانواده، مرکز حفظ سنن ملی و اخلاقی وکانون رشد عواطفی است که سیاست زور در آن راه ندارد و کودکی که در این محیط پرورش می یابد، جزئی از ملت و پیرو سنت ها، آداب و اخلاق اجتماعی است. ارزش خانواده ی دارای هویت دینی، زمانی روشن می شود که گوشه ای از اسرار و رموز آن از زبان صاحب وحی بازگو شود: خانواده، چونان بنیان مرصوصی است که جامعه را از پرتگاه و راه طلاح، تباه و تبار می رهاند و از انحراف و خطرتیرگی و تاریکی نجات می دهد و راه صلاح و فلاح و نجاح را باز می گشاید.
در برخی آیات، آن را سنت انبیا دانسته و از زبان عیسای مسیح (ع) می فرماید:« و جَعَلَنی….* …و بَرّاً بِوالِدَتی و لَم یَجعلنی جَبّاراً شَقیّاً» و درباره یحیای شهید می گوید: «وکانَ تَقیّا* و بَرّاً بِوالِدَیهِ و لَم یَکُن جَبّاراً عَصیّاً»؛ بلکه برای لزوم تکریم پدر ومادر چنین برهان اقامه می کند: آن گاه که شما کودک ونیازمند بودید، آنان عهده دار امورتان بودند، پس اکنون که زمینگیر شده اند، عهده دار امورشان شوید:« و قَضی رَبّکَ الّا تَعبُدوا اِیّاهُ و بالوالدَینِ احساناً امّا یبلُغَنّ عِندَکَ الکُبَرَ اَحَدُهُما اَو کُلاهُما فَلاتَقُل لَهُما اُفٌّ و لا تَنهَرهُما و قُل لَهما قَولاً کَریما* واخفض لَهُما جَناحَ الذّلِ مِنَ الّرحمَهِ و قُل رَبّ ارحَمهُمها کَما رَبّیانی صَغیرا».