درد و دل با دختران سرزمینم
عزیزان دلم، دختران فاطمی، شیعیان مولا علی
سلام
امروز دنیا نگاهش به شماهاست اری دنیا می خواهد ببیند دختران شیعه امروز یعنی مادران فردا می خواهند چه کنند ایا دست از اعتقادات و محبت اهل بیت می کشند آیا تسلیم تزویر و نیرنگ دشمن می شوند یا نه، همچون دختران دیروز و مادران امروز، سروقامت با افتخار فرزندانی را تحویل جامعه می دهند که از مکتب تشیع دفاع نمایند و با افتخار سرباز مولا امیرالمومنین باشند.
آری دنیا دیگر با مردان ما کاری ندارد فقط جبهه ی جنگ او دختران معصوم این سرزمین است دخترانی که مادران فردای جامعه هستند دخترانی که باید پایگاه قوی در خانواده(همسری شایسته، مادری صبور و فداکار) باشد. آنها می خواهند عفت و حیای دختران ما را نشانه بروند تا دیگر نامی از اسلام و تشیع باقی نماند.
تو می توانی با افتخار حلقه وصل مکتب تشیع باشی یا با تاسف قطع امید شیعیان عالم باشی.
دنیا نگاهش به توست پس …
چرا کرونا دست از سر ما برنمی اره
چرا کرونا دست از سر ما برنمی اره
دیروز وقتی سوار تاکسی شدم منتظر بودم چند تا مسافر بیان تا حرکت کنه. هوا به قدری گرم بود که نشستن تو ماشین خیلی سخت بود اما چاره ای نبود جایی سایه نبود که منتظر بشم تو این حال و هوا به دستکش و ماسکهایی که باید به خاطر این بیماری بزنیم و چه سختیهایی که باید بکشیم فکر می کردم و گفتم چرا این بیماری برطرف نمیشه چرا هر چی دعا می کنیم برطرف نمیشه علتش چیه همین طور که فکر می کردم دیدم یه مسافر غریبه وارد تاکسی شد و از راننده پرسید کرایه چنده؟ و با کمال تعجب دیدم بیشتر از مبلغ اصلی گفت خیلی ناراحت شدم چون غریبه هست و از قیمت ها خبر ندارد باید یه قیمتی بهش بگن ایا خوردن این پول حلاله و تازه فهمیدم چرا کرونا دست از سر ما برنمی داره به خاطر اعمال خودمونه.
عاقبت بخیری
ما در تاریخ افراد بسیاری داریم که با ایمان بودند و در راه دین و بندگی بودند اما عاقبت بخیر نشدند و عوامل بسیاری تاثیر گذار بود و انچه مهم است هیچ کس از عاقبت خود خبر ندارد. یک نمونه بارز آن که در قرآن هم به نام او اشاره شده بلعم باعورا است او حتی اسم اعظم را می دانست و در بالاترین درجه قرار داشت یعنی اگر دین صد پله دارد او به نود آن دست پیدا کرده بود هر چقدر انسان پایین تر باشد و سقوط کند آسیب آن کمتر است و هر چقدر بالاتر سقوط دردناک تر و وحشتناک تر است. و یا شمر ملعون که از اصحاب حضرت علی (ع) بود اما سرانجام عاقبت بخیر نشد.و یا طلحه و زبیر و یا محمد بن ابى العزاقر، معروف به «شلمغانى» که از کارگزاران معروف امام موسی کاظم (ع) بود و جزء گروه واقفیه گردید و گرفتار سرنوشت شومی شد و بسیاری از اصحاب و یاران معصومین (علیها السلام) که در نیمه راه برگشتند و حتی مورد لعن معصومین قرار گرفتند.
آیا همین که انسان تا یک مسیری را درست پیمود دیگر مطمئن می شود که تا آخر آن را درست می رود و یقین دارد که از رستگاران است اگر انسان یقین داشته باشد مطمئنا دچار تکبر و غرور می شود و خداوند انسان را همیشه بین خوف و رجا قرار داده است که تا اخرین لحظه پاورچین قدم بردارد. بله وقتی بهترین خلق عالم مولا امیرالمومنین(علیه السلام) وقتی شهادت خود را از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می شنوند اولین چیزی که سوال می فرمایند این است ای پیامبر خدا! آیا در آن حالت، دینم سالم است؟ فرمود: دینت، سالم است .
و یا شخص بزرگواری همچون حضرت عبدالعظیم علیهالسلام که عقاید خود را بر امامهادی علیهالسلام عرضه می دارند امام مهر تأیید میزند و میفرماید«تو به راستی از دوستان حقیقی ما هستی، دینی که خداوند آن را می پسندد، همین است که تو بیان کردی. پس بر آن ثابت و پایدار باش که خداوند تو را در دنیا و آخرت با گفتار استوار پا برجا و استوار بدارد.» ثابت و پایدار باش یعنی تا اخر بمان.
پس چه کسی به جرات می تواند بگوید من عاقبت به خیر می شوم من تا اخر دینم را حفظ می کنم و… برای ما طلبه ها پرتگاه و لغزش بیشتر از مردم عادی است پس به خدای بزرگ پناه می بریم و عاقبت به خیری را مسئلت می کنیم.
#انتظار_ بعد_ از 20 _سال(قسمت _اول)
انتظار بعد از 20 سال
او فقط 5 سال داشت که روی دعوا را در خانه احساس کرد مدام پدر و مادر با همدیگر جر و بحث می کردند برادرش که فقط دو سال از او بزرگتر بود بسیار مظلوم بود اما همیشه هوای زینب را داشت و نمی گذاشت دعوای آنها باعث ناراحتی او شود.
زینب برای اولین بار اون شب بدون مادرش به خواب رفت. شب سختی بود مادرش که حامله بود با پدرش به خاطر بی کاری جر و بحث کرد و به خانه پدرش رفت. زینب باورش نمی شد او همیشه موقع خواب دستانش را دور گردن مادر حلقه می کرد و با داستان مادرش به خواب می رفت اما آن شب با گریه به خواب رفت و این تازه شروع زندگی تلخ زینب بود.
پدر زینب متاسفانه هر چقدر دنبال کار می رفت کار مناسبی پیدا نمی کرد و از اینکه دو تا بچه کوچیک در خانه داشت و همسر بچه هایش بالای سرشون نبود بسیار رنج می برد اما مادر شرط کرده بود وقتی برمی گردد که او سرکار رفته باشد.
پدر یک کار موقت پیدا کرده بود و زینب متاسفانه با اون سن کم مجبور بود کارهای خانه را انجام دهد با دستهای کوچکش ظرف می شست و خانه را جارو می کرد. اون روز طبق معمول پدر زینب صبحانه خورد و سریع به سرکار رفت و برادرش اسماعیل هم به مدرسه رفت و باز زینب در خانه تنها شد و شروع به مرتب کردن خانه کرد که از داخل کوچه صدای مردی را که لواشک، شکلات، پشمک می فروخت را شنید او عاشق پشمک بود. سریع از داخل قلکش کمی پول برداشت و به داخل کوچه دوید.
ادامه دارد…
پذیرفتن شرایط سخت
پذیرفتن شرایط سخت
تا سختی می بینیم میگیم خدایا اینو به من بده اینو از من بگیر اما نمی دونیم همونی که تلخه و نمی خواهیمش یه نعمته و اونی که می خواهیش یه نقمته.عزیزی تعریف می کرد سالها با خانواده به قم و جمکران می رفتیم اما به سختی و با دعوا اصلا حال دعا و مناجات به انسان دست نمی داد و فقط یکی دو ساعت می ماندیم و استراحت نکرده برمی گشتیم و انقدر خسته می شدم که اصلا خوش نمی گذشت یک بار که به جمکران رفتیم مرتب بین اعضای خانواده بحث بود و من واقعا خسته شدم و همان جا از خدا خواستم که دیگه چنین زیارتی که همش دعوا باشه قسمتم نکنه، و همین هم شد و سالهاست که دیگه جمکران قسمتم نشده و حالا ارزو می کنم با همان شرایط و حتی سختتر به جمکران برم و ای کاش ان روز این دعا رو نمی کردم. گاهی خداوند شرایطی را برای شخص مقدر نموده که به ظاهر تلخه و باید انسان آن را بپذیرد نه اینکه مدام به دنبال رفاه و راحتی مطلق باشد.
#به_قلم_خودم
پیام های ادعیه روزانه ماه مبارک رمضان
پیام های ادعیه روزانه ماه مبارک رمضان
یکی از موضوعات قابل بحث در ماه مبارک رمضان، ادعیه روزانه این ماه است. هر یک از دعاهای این ماه حاوی چند پیام تربیتی است. در این مقاله از هر دعای روزانه، یک پیام گزینش شده و مطالبی جهت ارائه یک سخنرانی، به صورت مختصر و فشرده بیان شده است. مبلغان محترم می توانند مطالب مربوط به هر روز را با عنایت به دعای آن روز که در مفاتیح الجنان آمده است، براساس ذوق و سلیقه خود به عنوان یک سخنرانی ارائه کنند.
× × ×
روز اول: هوشیاری
نشانه های غفلت
1 - پند نگرفتن از حوادث دنیا: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «اغفل الناس من لم یتعظ بتغیر الدنیا من حال الی حال (1) ; غافلترین مردم کسی است که از دگرگونی های دنیا پند نگیرد.»
دلت گر که یک لحظه غافل نشیند
خدنگ بلا بر دل دل نشیند
سر شب سر قتل و تاراج داشت
سحرگه نه تن سر نه سر تاج داشت
2 - بیهوده گذراندن عمر: قال علی علیه السلام: «کفی بالمرء غفلة ان یضیع عمره فیما لا ینجیه (2) ; تضییع عمر در راهی که موجب نجات انسان نمی شود، برای غفلت کفایت می کند.»
ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
3 - سرگرمی (بی فکری): قال لقمان لابنه: «للغافل ثلاث علامات: اللهو و السهو و النسیان; (3) لقمان به فرزندش گفت: غافل سه نشانه دارد: سرگرمی، حواس پرتی، فراموشی.»
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
نتایج غفلت:
1 - نادانی: قال علی علیه السلام: «من غفل جهل; (4) غافل نادان است.»
2 - قساوت قلب: قال الباقر علیه السلام: «ایاک والغفلة ففیها تکون قساوة القلب; (5) از غفلت بپرهیز، زیرا در آن قساوت قلب است.»
3 - هلاکت: قال علی علیه السلام: «من طالت غفلته تعجلت هلکته; (6) کسی که غفلتش طولانی شد، زود هلاک می شود.»
4 - مردن قلب: قال علی علیه السلام: «من غلبت علیه الغفلة مات قلبه; (7) کسی که غفلت بر او غلبه کرد قلبش می میرد.»
5 - از دست دادن بصیرت: قال علی علیه السلام: «دوام الغفلة تعمی البصیرة; (8) ادامه غفلت بینش را کور می کند.»
6 - خسران: قال علی علیه السلام: «من حاسب نفسه ربح و من غفل عنها خسر; (9) کسی که نفس خویش را محاسبه کند، سود برد و آنکه از آن غفلت ورزد زیان بیند.»
عوامل غفلت
1 - اموال و اولاد: قرآن کریم می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله » (10) ; «ای اهل ایمان! مبادا هرگز مال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل کند.»
2 - امکانات رفاهی: قرآن کریم می فرماید: «و لکن متعتهم و آبائهم حتی نسوا الذکر» (11) ; «لکن تو این کافران و پدرانشان را متمتع به دنیا و نعمت های دنیا گردانیدی تا آنکه از فرط سرگرمی به دنیای فانی، ذکر و قرآن تو را فراموش کردند.»
3 - فزونی طلبی: «الهکم التکاثر» (12) ; «بفریفت شما را فزونی جستن.»
این نوبت توست دیگرت نوبت نیست
این فرصت توست دیگرت فرصت نیست
بر خاک مریز باوه هستی را
چون جام تهی شد دگرت مهلت نیست (13)
روز دوم: قرآن
جایگاه قرآن
«لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیة الله » (14) ; «[ای رسول ]اگر ما این قرآن را بر کوه نازل می کردیم مشاهده می کردی که کوه از ترس خدا خاشع و ذلیل و متلاشی می گشت.»
برخی از ویژگی های قرآن
1 - وسیله رحمت و هدایت: «هدی و رحمة للمؤمنین » (15) ; «هدایت و رحمت برای مؤمنان است.»
2 - رهبر: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «علیکم بالقرآن فاتخذوه اماما قائدا; (16) بر شما باد به قرآن، آن را پیشوا و رهبر خویش قرار دهید.»
3 - برترین گفتار: «الله نزل احسن الحدیث » (17) ; «خداوند برترین گفتار را نازل کرد.»
4 - شفای دردها: «ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة » (18) ; «ما آنچه از قرآن می فرستیم شفای دل و رحمت است.»
5 - جامعیت: قال رسول الله صلی الله علیه و آله «من اراد علم الاولین و الاخرین فلیقرء القرآن; (19) هر کس علم اولین و آخرین خواهد، قرآن بخواند.»
ملا صدرا در مقدمه تفسیر سوره مبارکه واقعه می فرماید: «بسیاری به مطالعه کتب حکما پرداختم تا آنجا که گمان کردم کسی هستم ولی همین که چشم بصیرتم باز شد، خود را از علوم واقعی خالی دیدم، در آخر عمرم به فکر فرو رفتم که به سراغ تدبر در قرآن و روایات محمد و آل محمد بروم. من یقین کردم که کارم بی اساس بوده است. زیرا در طول عمرم به جای نور در سایه ایستاده بودم. از غصه جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید تا رحمت الهی دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدبر در قرآن کردم، در خانه وحی را کوبیدم درها باز شد و پرده ها کنار رفت و دیدم فرشتگان به من می گویند: سلام علیکم طبتم فادخلواها خالدین. من که اکنون دست به نوشتن اسرار قرآن زده ام، اقرار می کنم که قرآن دریای عمیقی است که جز با لطف الهی امکان ورود در آن نیست ولی چه کنم عمرم رفت، بدنم ناتوان، قلبم شکسته، سرمایه ام کم، ابزار کارم ناقص و روحم کوچک است.» (20)
مرحوم فیض کاشانی در رساله انصاف می فرماید: «من مدت ها در مطالعه مجادلات متکلمین فرو رفتم و کوشش ها کردم ولی همان بحث ها ابزار جهل من بود. مدت ها در راه فلسفه به تعلم و تفهم پرداختم و بلند پروازی هایی را در گفته هایشان دیدم، مدت ها در گفت و گوهای این و آن بودم، و کتاب و رساله ها نوشتم و گاهی میان سخنان فلاسفه و متصوفه و متکلمین جمع بندی می کردم و حرف ها را به هم پیوند می دادم، ولی در هیچ یک از علوم دوایی برای دردم و آبی برای عطشم نیافتم. بر خود ترسیدم و به سوی خدا فرار و انابه کردم، تا خداوند مرا از طریق تعمق در قرآن و حدیث هدایتم کرد.»
امام خمینی رحمه الله می فرماید: «و این جانب از روی جد; نه تعارف معمولی می گویم که از عمر به باد رفته خود تاسف دارم. شما ای فرزندان برومند اسلام! حوزه ها و دانشگاه ها را به شؤونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن توجه دهید، تدریس قرآن را در هر رشته ای محط نظر و مقصد اعلی (نه در حاشیه) قرار دهید. مبادا خدای نخواسته در آخر عمر که ضعف و پیری بر شما هجوم کرد از کرده ها پشیمان و تاسف بر ایام جوانی بخورید همچون نویسنده.» (21)
روز سوم: جهالت
برخی از نتایج جهل
1 - انحراف عقیدتی: «یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیة » (22) ; «به خداوند گمان ناروا می برند، گمان جاهلیت.»
2 - خودبزرگ بینی
3 - خود محوری
4 - تخطئه دیگران
5 - گمراه دانستن دیگران
6 - انکار و تکذیب
7 - لجاجت
8 - خودپسندی
قال علی علیه السلام: «ان الجاهل من عد نفسه بما جهل من معرفة العلم عالما و برایه مکتفیا و لمن خالفه مخطیا و لمن لم یعرف من الامور مضللا و اذا ورد علیه من الامر ما لا یعرفه انکره و کذبه و کان للحق منکرا و فی اللجاجة متجریا و عن طلب العلم متکبرا; (23) نادان کسی است که خود را نسبت به نادانسته هایش دانا شمارد و نظر خود را کافی بداند، هر کس با وی مخالفت کند او را در اشتباه پندارد و ناآگاهان را گمراه کند، هرچه را نداند انکار و تکذیب کند، حقیقت را انکار نموده و در لجاجت جری باشد و در طلب دانش، خودپسندی کند.»
پند گفتن با جهول خوابناک
تخم افکندن بود بر شوره خاک
چاک حمق و جهل نپذیرد رفو
تخم حکمت کم دهش ای نیکخو
زانکه جاهل جهل را بنده بود
هر چه پندش می دهی او نشنود (24)
آنچه خداوند مقدر کرده
او زن بسیار ثروتمندی بود خداوند 6 فرزند به او عطا کرد که همه از افراد سرشناس جامعه شدند خیلی زن خیری بود اما به هر حال اهل ریاست کردن هم بود. در هر مراسمی کمک می کرد و در شهر همه او را می شناختند و بعضی ها هم به جایگاه او غبطه می خوردند به هر حال ثروت، فرزندان خوب و مذهبی همه را با هم داشت. همیشه ماه محرم که می شد دسته های عزاداری به محله های مختلف می رفتند و خانمها هم معمولا می رفتند تقریبا فقط ما و حاج خانم همراه دسته نمی رفتیم حاج خانم هم که تنها بود به خانه ما می اومد و همیشه از سرگذشت و تجربیات خود برای ما می گفت. او چندین منزل و باغ داشت و یک باغ خود را چندین میلیون که می ارزید فروخت که بعد از فوتش مراسم باشکوهی برگزار گردد اما آنچه که انسان برای خود پیش بینی می کند و می خواهد به آن برسد با آنچه که خداوند برای انسان مقدر کرده بسیار فرق می کند. حاج خانم در زمان کرونا مریض شد و از دنیا رفت و چنان غریبانه دفن شد که شاید افراد فقیر در حالت عادی این چنین دفن نشوند و حتی یک غذای مختصری هم که بین همسایگان پخش کرده بودند مردم با اکراه قبول می کردند واقعا هیچ کس از سرنوشت و آنچه خداوند برای ما مقدر کرده خبر نداریم.
به_قلم_خودم
مولا علی (ع) آن جایگاه والله بهشت است
وقتی خبر را شنید بسیار اندوهگین شد سریع به سمت خانه حضرت به راه افتاد گریه امانش نمی داد به همراه حارث و سوید بن غفله وارد منزل حضرت شدند با گریه اهل خانه شدت گریه و اندوهش بیشتر شد. امام حسن (علیه السلام) فرمود: پدرم می فرمایند: به خانه هایتان برگردید. همه برگشتند اما او پشت در ماند پاهایش رمق نداشت که برود، کجا می توانست برود، فرزندان علی وقتی فهمیدند آخرین ساعات زندگی پدرشان است شدت گریه هایشان بیشتر شد، اصبغ نیز پشت در به شدت می گریست امام حسن (علیه السلام) متوجه اصبغ شد و فرمود: مگر نگفتم برگردید..
اصبغ در حالی که اشک می ریخت بلند شد وبا صدای حزین گفت:
ای فرزند رسول خدا، به خدا سوگند تا امیرالمؤمنین را نبینم نفسم اجازه نمی دهد و پایم تحمل نمی کند که به خانه برگردم. امام حسن (علیه السلام) به حضور پدرش رسید و حال اصبغ را به پدر گزارش داد. امام به او اجازه ورود داد. اصبغ حال امام را پس از ورود چنین توصیف می کند:
به حضور امیرالمؤمنین رسیدم در حالی که تکیه داده بود، سرش را با عمامه زردی بسته بودند، خون از سرش رفته بود و رنگ او زرد شده بود. نمی دانم صورتش زردتر بود یا عمامه اش؟! خودم را روی او افکندم و او را بوسیدم و گریستم.
امام او را تسلی داد و فرمود:
“ای اصبغ، گریه نکن. چون آن جایگاه والله بهشت است!".
اصبغ در حالی که اشک بر صورتش جاری بود با صدایی حزین گفت: والله می دانم که تو به سوی بهشت می روی، همانا گریه من برای از دست دادن توست.
اصیغ بعد از این ملاقات با حال گریان و اندوهی جانکاه امام (ع) را ترک کرد.
منبع: منتهی الامال وأمالي الشيخ الطوسي، ص 123.
اولین کتاب چاپ شده در خصوص ویروس کرونا+دانلود
«پیشگیری از ابتلاء به ویروس کووید-۱۹»
اولین کتاب درباره ویروس کرونا با عنوان «پیشگیری از ابتلاء به ویروس کووید-۱۹» توسط انتشارات علم و فناوری شانگهای منتشر شده و با همت گروه زبان چینی دانشگاه تهران و اساتید علوم پزشکی تهران ترجمه شده و برای اطلاع مردم جهت مقابله اصولی با شیوع ویروس کرونا منتشر شده است.
نویسنده این کتاب «جآنگ ون هونگ» استاد تمام دانشگاه «فو دن شانگهای» رئیس کارگروه ویژه مقابله با کووید-۱۹ در شانگهای چین است. این دستورالعمل جامع توسط تعدادی از مترجمان عضو گروه زبان چینی دانشگاه تهران شامل امین بذرافشان، طاهر بختیارزاده، پرهام ذبیحی، فاطمه سیفان، محمدجواد صادقی نسب، فهیمه قیطاسی، مهسا کرمی، هدیه گرگانی نژاد، سید علیاصغر موسوی و فریدا یزدانی احمدآبادی ترجمه شده است.
دستورالعمل نوشته شده مباحث مرتبط با این ویروس را به صورت ساده و قابل فهم و بدون ورود به مباحث تخصصی مطالب مفیدی از مرحله شناخت، پیشگیری، ابتلا تا درمان را مورد توجه قرار داده است.
این کتاب شامل سه بخش است که هر بخش دارای عناوین مختلف است. بخش اول با عنوان «آشنایی با التهاب ریوی ناشی از ابتلا به کووید-۱۹ در یک دقیقه» شامل مباحثی درباره نمای کلی ویروس، راههای انتقال، دوره نهفتگی و علائم بیماری و درمان است.
بخش دوم با عنوان کلی «نکات کلیدی در پیشگیری فردی» شامل توضیحاتی در مورد قرنطینه خانگی، ماسک، دستکش، عینک محافظ، میکروبزدایی، شستن دست، سرفه، انتقال از راه مدفوع، آسانسور، دستگاه تهویه هوا، حیوان خانگی و مرتبطان نزدیک است.
فصل سوم و پایانی این دستورالعمل با عنوان «شیوههای پیشگیری از ابتلا به کووید-۱۹ در شرایط مختلف» شامل توضیحاتی در مورد اقامت در منزل، مشاهده بیمار در مجتمع مسکونی، بیرون رفتن، بازگشت به محل کار، شرایط محل کار، محیط عمومی و مراجعه برای درمان است.
منبع:خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی