جلوهاىی از اخلاق امام محمّد باقر (ع)
جلوهاىی از اخلاق امام محمّد باقر (ع)
انفاق جوانمردانه
حسن بن كثير مى گويد: از تهيدستى و جفاكارى برادران ايمانى نزد حضرت امام باقر عليه السلام شكايت كردم، حضرت فرمود: برادر بدى است برادرى كه هنگام بى نيازيت به تو توجه داشته باشد و زمان تنگدستى ات با تو قطع رابطه كند! سپس به غلامش فرمان داد تا كيسه اى كه هفتصد درهم در آن بود به من داد و فرمود: اين را هزينه كن و هنگامى كه به پايان رسيد مرا خبر ده «2».
خسته نشدن از نيكوكارى
ياران حضرت امام باقر عليه السلام مى گويند: آن حضرت ميان پانصد تا ششصد هزار درهم به ما اجازه مى دادند كه كمك كنيم و هرگز از صله به برادران و قاصدان پيشگاهش و آرزومندان و اميدوارانش، ملول و خسته نمى شدند «3».
بردبارى شگفت در برابر نصرانى
مردى نصرانى مسلك به حضرت امام باقر عليه السلام از روى توهين گفت: تو بقرى! حضرت فرمود: نه من باقرم، گفت: تو پسر آن زن آشپزى، فرمود:
آشپزى هنر و حرفه اوست، گفت: تو فرزند زنى سياه چهره و زنگى و بد زبانى! فرمود: اگر راست مى گويى خدا او را بيامرزد و اگر دروغ مى گويى خدا تو را بيامرزد. نصرانى به سبب اين برخورد بردبارانه مسلمان شد «4».
مهمان دوستى عاشقانه
سلمى كنيز حضرت امام باقر عليه السلام مى گويد: همواره برادران دينى اش بر او وارد مى شدند و از نزد او نمى رفتند مگر آنكه آنان را به پاكيزه ترين غذا پذيرايى مى كرد و لباسى نيكو بر آنان مى پوشانيد و درهم هايى به آنان مى بخشيد! من به حضرت مى گفتم: به سبب اين دست و دل بازى تهيدست مى شوى، حضرت پاسخ مى گفت: اى سلمى! نيكى و حسنه دنيا جز صله به برادران دينى و كارهاى پسنديده نيست.
حضرت نسبت به انفاق به برادران دينى پانصد و ششصد هزار درهم اجازه مى داد. او هرگز از هم نشينى با برادران خسته نمى شد و مى فرمود:
دوستى برادر دينى نسبت به خودت را به آنچه در قلب تو نسبت به اوست بشناس. هرگز از درون خانه اش شنيده نشد كه: اى سائل! در وجودت بركت باد و نه اى سائل! اين را برگير! او مى فرمود: آنان را با بهترين نام هاشان بخوانيد «5».
حقوق همسر
حسن بن زيّات بصرى مى گويد: من با دوستم بر حضرت امام باقر عليه السلام وارد شديم در حالى كه آن حضرت در اطاقى مفروش نشسته بودند و بالاپوشى گلى بر تن داشتند و محاسن خود را اصلاح كرده، سرمه به چشم كشيده بودند.
پرسش هايى از او پرسيديم، هنگامى كه برخاستيم به من فرمود: اى حسن! فردا تو و دوستت نزد من بياييد گفتم: آرى، فدايت شوم!
چون فردا رسيد با دوستم خدمت حضرت رسيدم، در اتاقى بود كه جز حصير فرشى نداشت و پيراهن خشن بر تن او بود، رو به دوستم كرده، فرمود: برادر بصرى! ديروز بر من وارد شدى و من در اتاق همسرم بودم، ديروز نوبت او بود، اتاق، اتاق او بود و كالاى اتاق هم كالاى او، خود را برايم آراسته بود و بر عهده من بود كه من هم خود را براى او بيارايم به آن گونه كه او براى من خود را آراسته بود. به دلت چيزى نسبت به من نگذرد.
دوستم گفت: فدايت گردم، به خدا سوگند بر دلم چيزى گذشت اما اكنون خدا آن را از ميان برد و دانستم حق در همان است كه گفتى «6».
دعاى دسته جمعى
حضرت امام صادق عليه السلام مى فرمايد: هرگاه پدرم را حادثه اى محزون مى كرد، زنان و كودكان را جمع مى كرد سپس دست به دعا برمى داشت و آنان آمين مى گفتند «7».
تسليم در برابر خدا
گروهى به محضر حضرت امام باقر عليه السلام مشرّف گشته، مصادف با بيمارى طفلى از آن حضرت شدند، از حضرت اندوه و بى قرارى ديدند، گفتند: به خدا سوگند اگر حادثه اى به او برسد مى ترسيم چيزى را كه از او نمى پسنديم ببينيم.
زياد درنگ نكرده بودند كه صداى ناله بر او شنيدند، حضرت گشاده رو غير از آن حالى كه داشت، بر دوستان وارد شد؛ به حضرت گفتند: خدا ما را فداى تو كند، از آنچه از تو ديديم مى ترسيديم كه اگر حادثه اى پيش آيد تو را به حالى شديدتر ببينيم كه ما را اندوهگين كند! حضرت فرمود: ما دوست داريم نسبت به كسى كه دوستش داريم سلامت و عافيت يابيم، هنگامى كه فرمان خدا برسد نسبت به آنچه او دوست دارد تسليم هستيم «8».
آزادى در برابر يك ضربت تازيانه
حضرت امام صادق عليه السلام مى فرمايد: پدرم هنگام مرگش غلامان بدش را آزاد كرد و غلامان خوبش را نگاه داشت، به او گفتم: اى پدر! آنان را آزاد و اينان را نگاه داشتى؟ فرمود: آنان را كه آزاد كردم در مدتى كه نزد من بودند از جانب من ضربتى به آنان رسيد بنابراين آزادى آنان در برابر آن ضربت «9».
مناجات شبانه
اسحاق بن عمار مى گويد: حضرت امام صادق عليه السلام به من فرمود:
رختخواب پدرم را پهن مى كردم و به انتظارش مى ماندم تا بيايد، وقتى به رختخواب مى رفت و خوابش مى برد، من به سوى رختخوابم مى رفتم شبى دير به نزد من آمد. در جستجويش به مسجد آمدم و آن هنگامى بود كه مردم به خواب رفته بودند ناگهان او را در مسجد تنها به حال سجده ديدم، ناله اش را شنيدم كه مى گفت:
سُبحَانَكَ اللَّهُمَّ رَبِّى حَقّاً حَقّاً، سَجَدتُ لَكَ يَا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً، اللَّهُمَّ إنَّ عَمَلِى ضَعيِفٌ فَضَاعِفُه لِى، اللَّهُمَّ قِنِى عَذَابَكَ يَومَ تَبعَثُ عِبَادَكَ، وَتُب عَلَيَّ إنَّكَ أنتَ التَّوَابُ الرَّحِيمُ «10»
. خدايا! از هر عيب و نقصى منزهى، به حقيقت كه پروردگار منى.
پروردگارا! برايت از روى بندگى سجده كردم، خدايا! عملم ضعيف است، آن را برايم دو چندان كن، خدايا! مرا از عذابت، روزى كه بندگانت را برمى انگيزى حفظ كن و توبه مرا بپذير، زيرا تو بسيار توبه پذير و مهربانى.
——————————————————————-
(2)- الارشاد، مفيد: 2/ 166؛ روضة الواعظين: 1/ 204؛ بحار الأنوار: 46/ 287، باب 6، حديث 6.
(3)- الارشاد، مفيد: 2/ 167؛ كشف الغمة: 2/ 127؛ بحار الأنوار: 46/ 288، باب 6، حديث 9.
(4)- المناقب: 4/ 207؛ بحار الأنوار: 46/ 289، باب 6، حديث 12.
(5)- كشف الغمة: 2/ 118؛ بحار الأنوار: 46/ 290، باب 6، حديث 15.
(6)- الكافى: 6/ 448، باب لبس المعصفر، حديث 13؛ مكارم الأخلاق: 80؛ وسائل الشيعة: 5/ 32، باب 17، حديث 5817؛ بحار الأنوار: 46/ 293، باب 6، حديث 20.
(7)- الكافى: 2/ 487، باب الإجتماع فى الدعاء، حديث 3؛ عدة الداعى: 158، الإجتماع فى الدعاء.
(8)- الكافى: 3/ 226، باب الصبر والجزع والإسترجاع، حديث 14؛ وسائل الشيعة: 3/ 276، باب 85، حديث 3641؛ بحار الأنوار: 46/ 301، باب 6، حديث 44.
(9)- من لا يحضره الفقيه: 4/ 231، باب النوادر الوصايا، حديث 5548؛ وسائل الشيعة: 19/ 419، باب 84، حديث 24874؛ بحار الأنوار: 46/ 300، باب 6، حديث 42.
(10)- الكافى: 3/ 323، باب السجود والتسبيح والدعاء فيه، حديث 9؛ حلية الأولياء: 3/ 187؛ بحار الأنوار: 46/ 301، باب 6، حديث 45.
برگرفته از کتاب اهل بيت(ع) عرشيان فرش نشين نوشته استاد حسین انصاریان
متن دعای امام حسین (ع) در روز عرفه همراه با ترجمه فارسی
متن دعای امام حسین (ع) در روز عرفه همراه با ترجمه فارسی
از جمله دعاهاى مشهور این روز دعاى حضرت سید الشّهدا علیه السّلام است.
بشر و بشیر پسران غالب اسدى روایت کرده اند، که بعد از ظهر روز عرفه در صحراى عرفات خدمت آن حضرت بودیم، پس با گروهى از اهل بیت و فرزندان و شیعیان، با نهایت خاکسارى و خشوع، از خیمه خود بیرون آمدند، و در جانب چپ کوه ایستادند، و روى مبارک خویش را بسوى کعبه نمودند و دست ها را برابر صورت برداشتند مانند مسکینى که طعام طلبد، و این دعا را خواندند:
اَلْحَمْدُ لله الَّذى لَيْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ وَلا كَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ فَطَرَ اَجْناسَ الْبَدائِعِ واَتْقَنَ بِحِكْمَتِهِ الصَّنائِعَ لا تَخْفى عَلَيْهِ الطَّلايِـعُ وَلا تَضيعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ جازى كُلِّ صانِعٍ وَرائِشُ كُلِّ قانعٍ وَراحِمُ كُلِّ ضارِعٍ وَمُنْزِلُ الْمَنافِعِ وَالْكِتابِ الْجامِعِ بِالنُّورِ السّاطِعِ وَ هُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ وَلِلْكُرُباتِ دافِعٌ وَلِلدَّرَجاتِ رافِعٌ،
خداى را سپاس که براى حکمش برگرداننده اى، و براى بخشش بازدارنده اى و همانند ساخته اى ساخته هیچ سازنده اى نیست، و او سخاوتمند وسعت بخش است، انواع مخلوقات را پدید آورد، و ساخته ها را با حکمتش محکم نمود، طلیعه ها بر او پوشیده نمى ماند، و ودیعه ها نزد او ضایع نمى شود پاداش دهنده هر سازنده، و بى نیازکننده هر قناعت گر، و رحم کننده بر هر نالان، و فرو فرستنده سودها، و نازل کننده کتاب جامع با نور درخشان است، او شنونده دعاها، و دورکننده بلاها، و بالابرنده درجات،
وَلِلْجَبابِرَةِ قامِعٌ فَلا اِلهَ غَيْرُهُ وَلا شَىْءَ يَعْدِلُهُ وَلَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَهُوَ السَّميعُ الْبَصيرُاللَّطيفُ الْخَبيرُ وَهُوَ عَلى كُلِّشَىْءٍ قَديرٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَرْغَبُ إِلَيْكَ وَ اَشْهَدُ بِالرُّبُوبِيَّةِ لَكَ مُقِرّاً بِاَنَّكَ رَبّى وَ اِلَيْكَ مَرَدّى اِبْتَدَاْتَنى بِنِعْمَتِكَ قَبْلَ اَنْ اَكُونَ شَيْئاً مَذْكُورا وَخَلَقْتَنى مِنَ التُّرابِ ثُمَّ اَسْكَنْتَنِى الاَْصْلابَ آمِناً لِرَيْبِ الْمَنُونِ وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنينَ،
و کوبنده گردن کشان است، پس معبودى جز او نیست، و چیزى با او برابرى نمى کند، و چیزى همانندش نیست، و اوست شنوا و بینا، و لطیف و آگاه، و بر هرچیز تواناست.
خدایا به سوى تو رغبت می نمایم، و به پروردگاری تو گواهى مى دهم، اقرارکننده ام که تو پروردگار منى، و بازگشت من به سوى تو است، وجودم را با نعمتت آغاز کردى پیش از انکه موجودى قابل ذکر باشم، و مرا از خاک پدید آوردى، سپس در میان صلب ها جایم دادى، درحالى که از حوادث زمانه و رفت و آمد روزگار و سال ها،
فَلَمْ اَزَلْ ظاعِناً مِنْ صُلْبٍ اِلى رَحِمٍ فى تَقادُمٍ مِنَ الاَْيّامِ الْماضِيَةِ وَالْقُرُونِ الْخالِيَةِ لَمْ تُخْرِجْنى لِرَاْفَتِكَ بى وَلُطْفِكَ لى وَاِحْسانِكَ اِلَىَّ فى دَوْلَةِ اَئِمَّةِ الْكُفْرِ الَّذينَ نَقَضُوا عَهْدَكَ وَكَذَّبُوا رُسُلَكَ لكِنَّكَ اَخْرَجْتَنى لِلَّذى سَبَقَلى مِنَ الْهُدَى الَّذى لَهُ يَسَّرْتَنى وَفيهِ اَنْشَاءْتَنى وَمِنْ قَبْلِ ذلِكَ رَؤُفْتَ بى بِجَميلِ صُنْعِكَ وَسَوابِـغِ نِعَمِكَ فابْتَدَعْتَ خَلْقى مِنْ مَنِىٍّ يُمْنى وَاَسْكَنْتَنى فى ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَيْنَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ،
ایمنى بخشیدى همواره کوچ کننده بودم از صلبى به رحمى، درگذشته از ایام و قرنهاى پیشین، از باب رأفت و لطف و احسانى که به من داشتى، مرا در حکومت پیشوایان کفر، آنان که پیمانت را شکستند، و پیامبرانت را تکذیب کردند، به دنیا نیاوردى، ولى زمانی به دنیا آوردى به خاطر آنچه در علمت برایم رقم خورده بود و آن عبارت بود از هدایتى که مرا براى پذیرفتن آن آماده ساختى، و در عرصه گاهش نشود و نمایم دادى، و پیش از آن هم با رفتار زیبایت، و نعمت هاى کاملت بر من مهر ورزیدى، در نتیجه وجودم را پدید آوردى از نطفه ریخته شده و در تاریکی هاى سه گانه میان گوشت و خون و پوست جایم دادى،
فضیلت شب و روز عرفه
فضیلت شب و روز عرفه
عبادات و دعا رشته اتصال انسان با مبدأ هستی و قدرت لایزال الهی هستند؛ از این رو لذا نمی توان گفت که دعا و عبادات، مخصوص ایّام خاص می باشند؛ اما زمانهایی وجود دارد که فرصت ویژه ای برای ارتباط با خداوند از طریق دعا و راز و نیاز است؛ چرا که رحمت خاص خداوند در آنها از مبدأ اعلی به سوی بندگان سرازیر می گردد و بنده باید تلاش کند خود را در معرض دریافت آن عنایات و رحمتهای ویژه الهی قرار دهد؛ چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «اِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی اَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ اَلا فَتَعَرَّضُوا لَها؛ به راستی برای پروردگار شما در روزهای روزگارتان عطایا و بخششهایی است، هوشیار باشید و خود را در معرض آنها قرار دهید.» و قرآن کریم نیز می فرماید: «وَذَکِّرْهُمْ بِاَیّامِ اللّهِ»؛ و روزهای خدا را به آنان یاد آوری کن.» یکی از این روزها، نهم ذیحجّه یعنی روز عرفه است که می توان آن را روز دعا و نیایش نام نهاد. مخصوصا برای کسانی که توفیق تشرّف به حج و حضور در صحرای عرفات را پیدا کرده اند. مرحوم شیخ عباس قمی درباره شب عرفه می گوید: «از لیالی متبرّکه و شب مناجات با قاضی الحاجات است و توبه در آن مقبول و دعا در آن شب مستجاب است. و کسی که آن شب را به عبادت بسر آورد، اجر و پاداش هفتاد سال عبادت را دارد.» وی در رابطه با روز عرفه نیز می گوید: «روز عرفه از اعیاد عظیمه [و بزرگ] است، هر چند به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگانش را به عبادت و طاعت فراخوانده و سفره های جود و احسان خود را برای آنها گسترده و شیطان در این روز تحقیر و رانده شده و خشمناک است.»
هرگاه سختیهای زندگی برای شما قابل تحمل نیست این داستان را بخوانید (داستان واقعی)
صبر زینبی (داستان واقعی)
داستان زندگی زن و شوهری را حکایت می کنم که خداوند 8 فرزند به آنها عنایت فرمود سه پسر و 6 دختر.زندگی آنها پر از فراز و نشیب هایی بود که فقط با شنیدن آنها انسان طاقت از کف می داد چه برسد همه ی اینها برای انسان اتفاق بیافتد.
1.لیلا دختر بزرگ خانواده با سه فرزند پسر دچار کمردرد شدید شد و دکتر تشخیص داد که باید عمل شود و بعد از عمل دیگر نتوانست از جای خود برخیزد و شوهرش بعد از این اتفاق یک سال بیشتر زنده نبود و فوت کرد حالا زنی مانده با 3 بچه که بچه ی کوچکش فقط 6 سال دارد لیلا نه یک روز بلکه 30 سال است از جای خود برنخواسته و پسرانش به او خدمت می کنند.اما هرگاه که او را می بینم جز لبخند چیزی نمی گوید.
2.جوادپسر بزرگ خانواده بعد از ازدواج پاهایش مشکل پیدا کرد و بعد از 5 سال دیگر نتوانست راه برود و همسرش به او را رسیدگی می کند.
3. محمد پسر دیگر خانواده مهندسی خوانده بود و چشم چراغ خانواده بود پسری مودب، زرنگ و کاری که به همه کمک می کرد روزی متوجه می شوند که او سرطان دارد خواهرش فاطمه 2 سال تمام بر بالین برادرش نشست و دعا کرد اما محمد در 28 سالگی این دنیای فانی را وداع گفت.
4.فاطمه دختر دیگر خانواده با حمید فقط 6 ماه نامزد بود که حمید به جبهه رفت و شهید شد.
5. فائزه و مطهره دختران دیگر خانواده نیز به دلایل نامعلوم فلج شده و چند سالی هست که دخترانشان به آنها رسیدگی می کنند.
این سرنوشت خانواده ای است که الان فقط یک دختر و پسر سالم در خانواده دارند اما هیچ گاه لب به شکایت نگشوده اند البته پدر خانواده چند سالی است به رحمت خدا رفته.
هرگاه سختیهای زندگی برای شما قابل تحمل نیست این داستان را بخوانید.
همه قربانی در راه داریم
همه قربانی در راه داریم
عید قربان نزدیکه و همه در تکاپوی خرید قربانی برای روز عید هستند،بعضی افراد به تنهایی و بعضی هم به صورت گروهی و هر کس به اندازه وسع خودش قربانی می کند تا در ثواب بزرگ حاجیان شریک باشد.
بعضی ها هم در فکر بزرگترین قربانی هستند مسلما کار هر کسی نیست که این کار را انجام دهد اما هستند کسانی که به ندای خداوند لبیک می گویند و نفسشان را در قربانگاه قربانی می کنند خوشا به سعادتشان…
بله به گفته ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جهاد اکبر انسان مبارزه با نفس خویش است پس امیدوارم بتوانیم از خاردار نفس خودمان عبور کنیم و از بندگان خالص خدای متعال شویم . آمین
لذت در کنار پدر و مادر بودن
لذت در کنار پدر و مادر بودن
امسال تابستان خداوند توفیقی عنایت فرمود که بیشتر در کنار پدر و مادر باشم. نمی دانم چه بگویم ولی چه نعمت بابرکتی هستند وقتی انسان به آنها نگاه می کند خجالت می کشد یک عمر چه سختیها را به خاطرمان به جان خریدند و دم نزدند.
یکی از اساتید بزرگوار وقتی مادرشون به رحمت خدا رفتند به من گفتند دخترم قدر پدر و مادرت رو بدونید. هر چقدر که سعی می کنم بیشتر در کنارشون باشم باز هم احساس می کنم کمه. وقتی مادرم بهم نگاه می کنه، تمام حرفهای یک عمرش را پشت اون نگاه خسته و مهربانش می بینم.
خدایا روزگار چه بر سر ما آورده که نمی توانیم ذره ای از محبت آنها را جبران کنیم. خدایا آیا وظیفه ای خطیرتر از خدمت پدر و مادر وجود دارد.( و بالوالدین احسانا)
طولانی ترین سفر انسان
طولانی ترین سفر انسان
امیدوارم سفر زیارت عتبات عالیات قسمت همه ی مسلمانان و شیعیان بشه و کسی ارزوی این سفر به دلش نمونه. چند روزی هست که خانواده برای رفتن به سفر کربلا اماده می شوند یک هفته ای که چمدان رو اورده اند و روزی یه چیز داخلش می ذارند که چیزی فراموش نشه هر کسی یه توصیه ای داره، برای گرما چی خوبه بخورید، چه چیزی بردارید مناسبتره، خلاصه دوستان، آشنایان هر کسی برای یه سفر ده روزه کلی سفارش کردند اما…
دوستان آیا چمدان ما برای سفر آخرت آماده است سفری که نه ده روز بلکه برای همیشه است آیا سفارشاتی که خدا و ائمه و اولیای خدا گفته اند در چمدان قرار داده ایم یا نه؟ برای سفر کربلا از قبل خبر می دهند و روز دقیق رو اعلام می کنند اما برای سفر آخرت دیگه اینطور نیست هر چی که تو چمدان گذاشته ای رو باید برداری و دیگر فرصت نیست که اگر چیزی یادت رفته بهت فرصت بدهند که برداری.
دوستان مبادا برای طولانی ترین سفر چمدانمان خالی باشد کسی چیزی به ماقرض نمی دهد حواسمان باشد.
حج در ادیان
حج در ادیان
در انجیل واژه ای با عنوان حج وجود ندارد، بلکه تنها از اعیادی نام برده می شود که در آن به جشن و شادی می پردازند. در خصوص حج و آیین نخستین مسیحیت می توان گفت که حضرت عیسی علیه السلام نیز از جمله پیامبرانی بود که به ندای ابراهیم خلیل علیه السلام پاسخ داد؛ آن گاه که به امر خداوند آهنگ حج داد. حج یهود یک فریضه دینی بوده که تورات بر آنها واجب نموده است. یهودیان به اشکال مختلف با نوعی از مراسم حج سروکار دارند و به این منظور رهسپار اماکن متعدّدی می شوند. هر فرقه ای راه ویژه ای برای خود برگزیده است و در اعیاد مخصوص، آهنگ حجّ آن اماکن می کنند و با مذهب و تعالیم و عقاید خاص و اوامر و نواهی ویژه ای به انجام آن مراسم می پردازند.
حوزه نت
تاریخچه حج ابراهیمی
تاریخچه حج ابراهیمی
بر اساس روایات اسلامی، قدمت آیین حج به پیش از خلقت آدم باز می گردد و نخستین حج گزاران فرشتگان بودند که در آسمان چهارم بر گرد بیت المعمور به طواف و عبادت می پرداختند. این مناسک پس از خلقت آدم به زمین نیز انتقال یافت و وی به فرمان خدا، مأمور بنای کعبه و برگزاری مراسم حج گردید. در این خصوص، عبارت قرآنی «اَوَّلَ بَیتٍ» (نخستین خانه) که در توصیف کعبه به کار رفته است. چه بسا ناظر به بنای کعبه توسط حضرت آدم باشد. سنّت حج گزاری در میان اخلاف حضرت آدم (ملقب به ابوالحجاج) تداوم یافت و پیامبران به برگزاری آن اهتمام ویژه ای داشته و بسیاری از آنان در جوار کعبه به خاک سپرده شده اند. این وضع تا زمانی که حضرت ابراهیم مأمور بازسازی کعبه و احیای آیین حج گردید. گفته اند که پس از اتمام بنای کعبه، جبرئیل مناسک حج را یک به یک به او آموخت.
حوزه نت