مد و تبلیغات
مد و تبلیغات
هر مد، درواقع، تابلوی تبلیغاتی یک فرهنگ یا خرده فرهنگ است. پس استفاده کننده از یک مد، باید به مثبت یا منفی بودن فرهنگ آن مد توجه کند و زمام فکر و عمل خود را بدون بررسی دقیق، در اختیار آن مد و صاحبان فرهنگی آن قرار ندهد.
بسیاری از شرکتهای تجاری و تولیدی برای اینکه تعدادی از مردم، محصولات نشاندار آنها را مصرف کنند، هزینه های هنگفتی می پردازند. برای نمونه، در ساخت فیلمها و سریالها و مسابقات ورزشی، به عنوان حامی مالی برخی اشخاص حقیقی و حقوقی سرمایه گذاری میکنند تا برای چند لحظه، نشان آن شرکت به نمایش درآید.
جریانهای فکری، بیشتر از راه مد و تبلیغ باورهای خاستگاه خود، حضور و گسترش مییابند. در کشورهای غربی، حزبها، جمعیتها و گروههای فراوانی با باورهای گوناگون دینی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارند که اعتقادهای آنها در بیشتر موارد با هویت اسلامی و ایرانی ما سازگار نیست، به ویژه گروههایی مثل: شیطان پرستان، همجنس گرایان و فمینیستها. این گروهها برای خود شعارهایی در نوع لباس، نوع دوخت، ترکیب رنگی، طرح خاص، آرایش مو و چهره، دستبندها و گردن آویزها فراهم آورده اند. از این رو، استفاده از نشانه های مد آنان میتواند به معنی وابستگی به آن جمعیتها، پذیرش آنها، علاقه به آنها، همفکری و هم سویی با آنها و تبلیغشان باشد. کار منطقی آن است که پیش از پیروی کردن از این مدها، به شناخت کافی درباره آن گروه، هدفها و باورهای آنها دست یابیم. در غیر این صورت، حرکتی انفعالی و بی پایه و تقلیدی کورکورانه شکل خواهد گرفت.
1. جریانهای فکری، از راه مد، حضور و گسترش مییابند.
2. استفاده از هرگونه مد، تبلیغ جمعیتی است که این مد از آنجا برخاسته است.
3. پیروی بدون تحقیق از یک مد، نوعی تقلید کورکورانه است.
4. اجرای مد، قرار گرفتن در سیاهی لشکر پیروان اندیشه مد است.
مد و اتهام
انسانها در زندگی خود گاه با مسائل تخصصی روبه رو میشوند که در این حالت، بنا بر نظر کارشناس آن فن رفتار میکنند. برای مثال، هنگام بیماری، با نظر و دستور پزشک و صلاحدید او عمل میکنند یا در مسائل فقهی، از مرجع خاصی تقلید میکنند. در مقابل، برای مواردی چون نوع لباس، آرایش و مد، عملکرد شخص باید برخاسته از باورها، نیازها و شرایط فرهنگی و بومی او باشد، نه بر اساس تقلید کورکورانه از دیگران. بی توجه بودن به این نکته ها در انتخاب مد، نشان دهنده سستی فرد در حفظ اعتقاد و منش اخلاقی اوست و درواقع، چنین شخصی، خود را در معرض نوعی اتهام قرار داده است. در کلام پیشوایان معصوم علیهمالسلام نیز در این باره سخنانی آمده است، چنان که در حدیثی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام میخوانیم:
مَنْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلتُّهْمَةِ فَلایَلُومَنَّ مَنْ أَساءَ بِهِ الظَنُّ.
هر کس خودش را در معرض اتهام قرار دهد، کسی را که به او گمان بد برد، سرزنش نکند.
آن امام همام در جای دیگر فرموده است: «وَ ایّاکَ وَ مَواطِنَ التُّهْمَةِ؛ از جایگاه های تهمت دوری کن».
پس با توجه به این حقیقت عرفی، نسنجیده استفاده کردن از مدهای نامناسب، به معنی ایجاد بهانه اتهام است. برای مثال، اگر فردی، ناآگاهانه از مدی که نماد «شیطانپرستی» است، استفاده کند، در صورتی که بیننده او بدون پرسوجو، او را یک «شیطان پرست» بپندارد، در اینجا آنکه سزاوار سرزنش است، فرد مدگراست، نه بیننده؛ زیرا آن شخص با استفاده از چنین مدی، خود را در معرض تهمت دیگران قرار داده است.
همچنین به کارگیری این نمادها، به معنی بالا بردن تعداد طرفداران و علاقه مندان آن جمعیت خواهد بود. به عبارت دیگر، سیاهی لشکر آن نگرش به شمار میرود و مانور تبلیغاتی گسترده ای را برای آنها فراهم میآورد. یکی از شاخصهای رسانه های غربی در تجزیه و تحلیل باورهای ما، استفاده از همین نمادهاست. شاید تعجب کنید اگر در رسانه ای بشنوید: «گرایش جوانان ایرانی به گروه فلان افزایش یافته است و این مطلب را میتوان در شیوه پوشش و آرایش آنها میتوان دید».
1. معمولاً انسانها براساس آنچه میبینند، قضاوت میکنند.
2. با استفاده و اجرای مد، مواد خام قضاوت بینندگان فراهم میشود.
3. انسان حق ندارد مقدمات متهم شدن خودش را فراهم کند.
4. اجرای مد، قرار گرفتن در سیاهی لشکر پیروان اندیشه مد است.
حوزه
حقیقت مد و مدگرایی
مد و روانشناسی
میان روح و جسم آدمی، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و این دو، تأثیر متقابلی بر یکدیگر میگذارند و میان آنها کنش و واکنشهای مختلفی شکل می گیرد. نمادها ودگرگونی های مادی و معنوی پیرامون انسان، بر روح و روان او تأثیر مستقیم دارند و هر اثرپذیری روحی، پیآمدهای رفتاری ویژه ای دارد. برای مثال، گاهی انسان از شنیدن نوعی موسیقی و آهنگ به آرامش میرسد و از شنیدن نوعی دیگر از موسیقی، پرخاشگر میشود. همچنین رنگها به تنهایی یا در کنار دیگر رنگها تأثیر ذهنی ویژه ای بر فرد میگذارند. رنگهای گرم و رنگهای سرد، پیامهای روانی متفاوتی را به افراد منتقل میکنند. انواع خطهای موجود در طبیعت و چگونگی نمایان شدن آنها در برابر دیدگان بیننده، معانی قراردادی غیرمستقیمی را به روان آدمی القا میکنند.
طراحان مد نیز معمولاً با بهره گیری از این نکته ها میکوشند هدفهای مورد نظر را در بیننده اجرا و این افراد نیز با تأثیرپذیری روانی، بنا بر خواسته های آنان رفتار کنند.
طراحان مد به کمک «روانشناسی مد»، قصد تأثیرگذاری بر مخاطب و تحریک او به انجام دادن کاری معین را دارند. بنابراین کسی که به دنبال مدگرایی است نباید از این نکته غفلت کند.
چیستی مد
در بیشتر موارد، مفهوم واژه «مد» با «شعار»، ارتباطی نزدیک دارد. امروزه در جامعه ما واژه شعار به معنای سخن بی عمل به کار می رود، در حالی که معنی واقعی آن «فهماندن» و «اعلان خلاصه» است. برای مثال گاهی میشنویم: کنگره فلان با شعارِ فلان بر پا شد یا شعار انجمن فلان این است. پس شعار؛ یعنی اعلان خلاصه هدف ها و باورها.
شعار همیشه در قالب لفظ نیست، بلکه گاهی نوعی از طرح، رنگ و لباس ویژه میتواند حامل پیام یک شعار باشد. یک پلیس با لباس مخصوص خود، به بیننده می فهماند که: «من یک پلیس هستم.» نشانی که بر سربرگ نوشته ای قرار می گیرد، وابستگی آن را به یک شرکت، ادراه یا نوعی انجمن خبر میدهد. بنا براین، مد نیز نوعی شعار است و پیامی را آگاهانه به مخاطب منتقل میکند.
1 مد و مدگرایی، نوعی شعار به شمار میآید.
2. شعار، به معنای فهماندن خلاصه هدفها و باورها یا آشکار کردن وابستگی به چیزی است.
3. شعار میتواند یک جمله، طرح، رنگ ولباس ویژهای باشد.
شعار و مخاطبان
افرادی که مخاطبان شعارها قرار میگیرند و با آن ارتباط سمعی یا بصری مییابند، معمولاً بدون تحقیق و بی اختیار، پیام نهفته در شعار را دریافت می کنند و با حرکت ذهنی معین براساس آنها، استدلالهای عقلی خود را سامان میدهند. البته این کار، از سوی افراد نکته سنج، کم دقتی به شمار می آید.
در روایتهای امامان معصوم علیهمالسلام به نکته های ارزندهای دراین باره اشاره شده است. امام صادق علیه السلام میفرماید:
لا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لاتُجالِسُوهُمْ فَتَصیرُو عِنْدَ النّاسِ کَواحدٍ مِنْهُمْ.
با اهل بدعت همصحبت نشوید و با ایشان همنشینی نکنید؛ زیرا نزد مردم، یکی از آنها شمرده میشوید.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله نیز فرموده است: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ؛ هر کس خودش را به گروه خاصی شبیه سازد، جزو آنها شمرده میشود».
این سخنان، بازگوکننده یکی از حقیقتهای رفتاری انسانها در جامعه است و با توجه به آنها درمییابیم. اگر از کسی شعاری دیده یا شنیده شود، بیننده و شنونده، ناخودآگاه، پیام موجود در شعار را دریافت میکند. سپس با قضاوت کردن بر اساس آن، حکمی را برای خود، صادر و با آن ارتباط برقرار خواهد کرد. این ارتباط میتواند از نوع همفکری، تقلید، عضویت، پیروی، علاقه مندی و وابستگی باشد و چه بسا خود شعاردهنده از این ارتباط و قضاوت، بی خبر باشد.
مد، به طور پنهانی و سریع بر شخص مدگرا تأثیر میکند. بنا براین، انسان باید در استفاده از مد، هوشیار باشد.
منبع: حوزه
جهتدهی رهبر معظم انقلاب در عرصه مد و طراحی لباس
جهتدهی رهبر معظم انقلاب در عرصه مد و طراحی لباس
«شکل لباس، چه پوشیدن، چگونه پوشیدن و از کدام الگوی پوشش استفاده کردن، جزو مصادیق و نمونههای بارز فرهنگ عمومی جامعه است که در مسیر زندگی و حرکتهای آینده یک ملت در درازمدت تأثیر دارد. هیچ دستگاه قدرتمندی، بدون آنکه فرهنگ مردم و بینش آنها را اصلاح کند، نمیتواند در جامعهای، علم و کار، تلاش و سعی، نوآوری و تعامل خوب و برادرانه، معرفت به انسان، طبیعت و تاریخ و راههای زندگی را ایجاد کند. اینها صفاتی است که در صدر اسلام، از یک جماعت کوچک، یک ملت عظیم و مقتدر درست کرد. در حقیقت آنچه در آغاز، از پیشرفت و ترقی برای انسانها بهوجود آمد، ناشی از همین فرهنگ اسلامی بود.»۱
«ملت عظیم و مقتدر» حقیقت حقهای است که توسط اراده قوی و مسئولیتپذیر امام خمینی (رحمتاللهعلیه) و با اتکای به باورهای عمیق مردم، امکان یافت؛ باورهایی که نهال نوپای آن، پس از آن دوران طلایی، با خون أباعبدالله دگربار ریشه گرفت و امامان یکی پس از دیگری، باغبانش شدند اشکها را چون آب، مایه حیات آن معرفی کردند؛ و دست به دست، به صالحان پس از خود سپردند؛ تا آنکه باورها عمیق و قوی شد و صالحی از صالحان، امر را به نیابت عهدهدار شد. همه چیز به مدد عنایت صاحب این امر، حجه ابن الحسن العسگری
(عجلالله تعلی فرجه الشریف)، سامان گرفت تا جهان دگر بار شاهد عظمت و اقتدار ملت و سپس امتی با فرهنگ کارآمد اسلامی باشد.
مقام معظم رهبری نیز بهعنوان نقشهخوان بعدی این حرکت عظیم، عناصر متعددی را در ترویج و بارورکردن نهال مذکور، مؤثر میدانند که از آن جمله، عرصه هویتبخش هنر و جایگاه مغفولمانده طراحی لباس در آن است. ایشان معتقدند:
«هنر، زبان رسایی دارد. نه زبان علم، نه زبان معمولی و نه زبان موعظه، به رسایی زبان هنر نیست. یکی از رازهای موفقیت قرآن، هنریبودن آن است. فوقالعاده است؛ واقعا آن وقت مردم را مسحور کرد، والا اگر پیامبر اکرم بدون زبان هنری مینشست با مردم همینطور حرف میزد، البته عدهای علاقهمند پیدا میکرد، اما آن صاعقه، آن رعد و برق و آن توفان، دیگر بهوجود نمیآمد. این هنر است که این کارها را میکند. آثار هنری اینگونه است. یکی از چیزهای بسیار مهم در کارهای هنری که کمتر هم به آن توجه میشود، طراحی لباس است»
آثار مد در ابعاد زندگی
حجت الاسلام محمد دوستپرور رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هنر گفت: مد هنر طراحی جامعه و برگرفته از فرهنگ جامعه است و آثار آن در طول زندگی هر روز ما دیده می شود.
وی که در مراسم اختتامیه چهارمین جشنواره «نقش تنپوش» سخن می گفت، ضمن مقایسه ای تطبیقی بین مد در جامعه اسلامی و فشن که برگرفته از نگاه غربی به مقوله مد و لباس است، افزود: مد هنر طراحی جامعه و برگرفته از فرهنگ آن است و آثار مد در طول هر روز بشر دیده می شود و همیشه ما در دنیای مد زندگی می کنیم اما فشن تعارض های اجتماعی را دامن می زند و تضادهای اجتماعی را بروز می دهد و بر گفته از نگاه کاملا غربی است.
حجت الاسلام دوستپرور در ادامه گفت: گستره فشن مقطعی، زمانی و موضوعی است و برعکس آن دامنه مد همه هستی را گرفته و هر چند تظاهرش در آرایش و پوشش است، اما در تمام ابعاد زندگی ما همچون نوع و نحوه تفکر، نحوه زیست، نحوه تشکیل زندگی و حتی اندیشه متفکرین جامعه وجود دارد.
وی تصریح کرد: اما فشن یک رفتار تعارض گونه اجتماعی است که برای اعلام مخالفت و یا اعلام حضور جلوه و بروز می کند.
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هنر ادامه داد: مدگرایی علل مختلفی دارد از جمله تنوع طلبی و تشخص. حتی نابرابری های اجتماعی هم مد سازند. گاهی نابسامانی های اجتماعی، نابرابری های اجتماعی و فاصله های طبقاتی هم مد می سازند. برای مثال در گروه اشراف به علت برخورداری و بهره مندی از ثروت یا قدرت و به رخ کشیدن ثروت در قالبهای مختلف مثل ماشین ، خانه و ابزار زیستی، مرتباً در حال تولید مد هستند و متاسفانه بخشی از جامعه را نیز با خود می برند.
وی گفت: از آن طرف هم افرادی که بهره مند از امکانات نیستند اما می خواهند رفاه نمایی کنند و برای اینکه از قافله جا نمانند، با هزار و یک مشکل، دنیای مد را طی می کنند. برای مثال دیده می شود کسانیکه شهریه پرداخت یک کلاس آموزشی برای فرزند خود ندارند، اما برای همان فرزند حتما یک گوشی تلفن همراه مدل بالا و گران قیمت می خرند. این مرفه نما هم دارند تولید مد می کنند.
دوست پرور افزود: گرایش به زیبایی و رنگ و طرح های متنوع در پوشش و بهره برداری از امکانات و مواهب در اختیار باید در چارچوب شرع و پرهیز از اسراف و خود نمایی افراطی باشد.
چرا مفاتیح الجنان نوشته شد؟
چرا مفاتیح الجنان نوشته شد؟
محدث قمی در طول زندگی پربار خود، تألیفات ارزنده ای تقدیم جهان اسلام نمود که به گفته نوه ایشان تألیفات شیخ عباس قمی حدوداً بیش از 100 عنوان می باشد، از جمله آثار ایشان عبارتند از: 1. مفاتیح الجنان 2. فواید الرضویه 3. بیت الاحزان 4. منازل الآخرة 5. سفینة البحار 6. منتهی الامال و کتاب های ارزشمند دیگری است.
در زمان حاج شیخ عباس قمی کتاب دعایی بوده به نام مفتاح الجنان که دعاهای مجعول داشته و باعث انحراف فکری و اباحه گری در جامعه می شده است. مرحوم شیخ عباس قمی در دو جا در مفاتیح الجنان به آن اشاره می کند. شیخ عباس فکر می کند من تا کی روی منبرها بروم و به مردم بگویم این کتاب را نخوانید، تا کی به مردم بگویم این مزخرفات باعث انحراف شما می شود، صدای من به کجا می رسد؟ بنابراین برای چاره کار می نشیند و کتاب شریف مفاتیح الجنان را می نویسد و عمداً اسمش را هم مشابه همان کتاب انتخاب می کند و پس از مدتی عملاً آن کتاب متروک می ماند تا جایی که انگار چنین کتابی نبوده و حالا بسیاری اصلاً نمی دانند که چنین کتابی هم وجود داشته است. البته بر حسب اعتبار مرحوم حاج شیخ عباس قمی و عظمت علمی و مقبولیت عامش، کتابش رواج پیدا می کند و آن کتاب از گردونه خارج می شود. (مقتل شناسی گفتاری مستند و علمی از استاد مهدی پیشوایی؛ افق حوزه هفتم آبانماه 1393 شماره 402)
حوزه نت
نیکی به پدر و مادر در سبک زندگی حسینی علیه السلام
نیکی به پدر و مادر در سبک زندگی حسینی علیه السلام
وَ قَضیٰ رَبُّک أَلاّٰ تَعْبُدُوا إِلاّٰ إِیٰاهُ وَ بِالْوٰالِدَینِ إِحْسٰاناً إِمّٰا یبْلُغَنَّ عِنْدَک اَلْکبَرَ أَحَدُهُمٰا أَوْ کلاٰهُمٰا فَلاٰ تَقُلْ لَهُمٰا أُفٍّ وَ لاٰ تَنْهَرْهُمٰا وَ قُلْ لَهُمٰا قَوْلاً کرِیماً
و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هر گاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو! (سوره اسراء – آیه 23)
نافرمانی از پدر و مادر در حدیث امام حسین(ع)
امام حسین علیه السلام، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل فرموده: اگر خدای عز و جل چیزی کمتر از «اف» گفتن را در نافرمانی [از پدر و مادر] می دانست، آن را حرام می کرد. پس نافرمان از پدر و مادر، هر چه می خواهد، بکند که هرگز به بهشت در نمی آید و کسی که به پدر و مادرش نیکوکار است، هر چه می خواهد، بکند، که به دوزخ نمی رود.[1]
اطاعت از پدر در سیره امام حسین(ع)
علی علیه السلام هنگامی که به عنوان خلیفه جلوس کرد و مردم با او بیعت کردند، عمامه پیامبر صلی الله علیه و آله بر سر و ردای پیامبر صلی الله علیه و آله بر دوش و کفش پیامبر صلی الله علیه و آله به پا و شمشیر پیامبر صلی الله علیه و آله بر دوش، به مسجد آمد. از منبر، بالا رفت و استوار بر آن نشست و سپس انگشتانش را در هم فرو کرد و آن را پایین شکمش گذاشت. آن گاه فرمود: «ای مردم! از من بپرسید، پیش از آن که مرا نیابید…».
سپس به حسن علیه السلام فرمود: «ای حسن! برخیز و از منبر، بالا برو و سخنی بگو که قریش، تو را پس از من، نادان نشمرند و نگویند: حسن بن علی، چیزی نمی داند».
حسن علیه السلام گفت: پدر عزیزم! چگونه از منبر، بالا بروم و سخن بگویم، در حالی که تو میان مردم هستی و صدایم را می شنوی و مرا می بینی؟!
علی علیه السلام به او فرمود: «پدر و مادرم، فدایت باد! من خود را از چشم تو پنهان می کنم و بدون آن که تو مرا ببینی، من تو را می بینم و صدایت را می شنوم».
حسن علیه السلام از منبر، بالا رفت و خدا را با ستایش هایی شیوا و باشکوه، ستود و بر پیامبر صلی الله علیه و آله، درودی مختصر، امّا کامل فرستاد و سپس گفت: ای مردم! شنیدم جدّم پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «من، شهر علمم و علی، درِ آن است و آیا جز از درِ شهر، به آن وارد می شوند؟». سپس از منبر فرود آمد و علی علیه السلام به سوی او جست و او را بلند کرد و به سینه اش چسباند.
سپس به حسین علیه السلام فرمود: «پسر عزیزم! برخیز و از منبر، بالا برو و سخنی بگو که قریش، تو را پس از من، نادان نشمرند و نگویند که حسین بن علی، چیزی نمی داند، و سخنت دنباله سخن برادرت باشد».
حسین علیه السلام از منبر، بالا رفت و پس از حمد و ثنای الهی و درود فرستادن مختصر و کامل بر پیامبر صلی الله علیه و آله، گفت: ای مردم! شنیدم جدّم پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «علی، شهر هدایت است، پس هر کس به آن در آید، نجات می یابد و هر کس جا بماند، هلاک می شود».
علی علیه السلام به سوی او جست و او را به سینه اش چسباند و وی را بوسید و سپس فرمود: «ای مردم! گواه باشید که این دو، فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله و ودیعه های او هستند که نزد من به امانت گذاشت و من، آن دو را نزد شما مردم، به ودیعت می نهم و پیامبر صلی الله علیه و آله در باره این دو از شما خواهد پرسید».[2]
فِطریه پرداختنِ امام حسن و امام حسین علیهما السلام به نیت پدر
برای ما روایت شده است که حسن و حسین که درودهای خدا بر آن دو باد تا هنگام وفاتشان، به نیت امام علی علیه السلام، زکات فطر می پرداختند و امام زین العابدین علیه السلام نیز تا هنگام وفات، آن را به نیت پدرش حسین علیه السلام می پرداخت و امام باقر علیه السلام نیز آن را تا هنگام مرگ، به نیت امام زین العابدین علیه السلام می پرداخت.
امام صادق علیه السلام فرمود: «و من نیز به نیت پدرم می پردازم».
و این، نوعی از صدقه دادن مستحبّی به نیابت از درگذشتگان است.[3]
صفحات: 1· 2
چرا اینقدر از مار دنیا می ترسم ولی از مار آخرت نه؟؟؟
چرا اینقدر از مار دنیا می ترسم ولی از مال آخرت نه؟؟؟
با اومدن باران امسال، اکثر ما از حیوانات و حشرات مختلف بی نصیب نبودیم: مورچه، پروانه، ملخ،حشرات ریز و البته مار…امیدوارم این آخری قسمت هیچ کس نشه. امسال ما هم یه مهمون ناخوانده داشتیم مهمانی که ترس زیادی تو دل ما می انداخته و آن هم مار هست. متاسفانه در تاریکی شب تو حیاط دیده شد و تا اهل خانه حاضر شوند غیب شد و حالا هر وقت پا به حیاط می گذاریم انقدر اطرافمان را نگاه می کنیم تا مبادا جلوی ما سبز شود.
چند روزی است که با دقت به وسیله ها، درخت و هر چیزی که در حیاط هست نگاه می کنم که لای یکی از اینها مخفی نشده باشد فکر نکنم در این چند سال اینقدر توجه کرده باشم. واقعا یک لحظه به این فکر افتادم که ای کاش برای هر گناهی هم اینقدر می ترسیدم و مراقبت می کردم که مبادا به من صدمه ای بزند. چرا اینقدر از مار دنیا می ترسم ولی از مار آخرت نه؟؟؟
تجملات در مجالس عزاداری زنانه
تجملات در مجالس عزاداری زنانه
در سال های گذشته یکی از مشاغلی که با فرارسیدن ماه عزا و ماتم حسینی کساد می شد سالن ها و آرایش گران زنانه بود که همزمان با آغاز محرم و علم شدن پرچم های سیاه بر سر کوچه ها، خیابان ها و سر در خانه ها کار آنها نیز به مدت دو ماه تقریباً کساد و بی رونق بود. ولی با تغییر سبک زندگی و هجوم رسانه های مختلف و تبلیغات و تهاجم فرهنگی سایه انداخته بر زندگی امروز، نه تنها از حجم کاری این شغل کم نمی شود بلکه در ایام محرم و صفر همچنان به کار خود مشغول هستند و البته مشتریان زیادی نیز در این ایام دارند.
چرا که طی سال های اخیر برخی مجالس عزاداری که در خانه ها و با میزبانی خانم ها برگزار می شود چنان دچار تجملات و پیرایه ها شده است که دیگر خبری از معنویات در مجالس عزاداری نیست. وقتی وارد این دست مجالس عزاداری می شوی آدم با خود فکر می کند اشتباه آمده و فقط خودش تافته جدا بافته در آن مجلس است. افرادی که در حال پذیرایی هستند با چنان لباس های مجلسی به پذیرایی مشغولند که گویی در یک مجلس عروسی هستند و فقط رنگ لباس های شان مشکی است و کفش های پاشنه بلندی که پوشیده اند دقیقاً یک کفش مجلسی متناسب با مراسم تالار و عروسی است.
علاوه بر پوشیدن کفش و لباس مجلسی در مجالس عزای امام حسین (ع) آرایش هایی که خانم میزبان یا دختران جوان بر چهره دارند و در برخی موارد به آرایشگاه رفته موهای خود را سشوار کشیده و در حالت های مختلف موهای شان را درست می کنند حاکی از این است که کار آرایش گران نیز در این دو ماه بازارشان سکه است. زنان جوانی در مجالس عزاداری امام حسین (ع)در خانه ها با آن سر و وضع که با مراسم عروسی و تالارهای جشن متناسب است این مجالس را دچار تجملات و چشم و هم چشمی های زیادی می کند.
صفحات: 1· 2