اسوه حسنه
و تو چنین وظیفهای نداری
ملاحظه میفرمایید که حضرت امیر علیه السلام مرتبه اعلی از زهد را مخصوص به خود و امامان عدل میداند که در زمان حاکمیّت این گونه زندگی کنند. ولی به دیگران حتی کارگزاران و مسؤولان چنین روشی را الزام نمیکند و در فرمان مالک اشتر نیز چنین سخت گیری دیده نمیشود؛ بلکه به مالک دستور میدهد نسبت به حقوق قضات و ارتش توسعه بیشتری قائل شود و سعة صدر داشته باشد مبادا آنها در اثر سختی زندگی به سستی و خطا و رشوهگرفتار شوند. پس بایستی مطالب و موضوعات را از هم تفکیک کرد و مسایل حقوقی را با مسایل اخلاقی و فضایل و کرامات معنوی از قبیل ایثار و مواسات و زهد و قناعت خلط نکرد؛ البته همان گونه که حضرت در نامه عثمان بن حنیف تصریح کردهاند، مسؤولان و کارگزاران بایستی از زندگی اشرافی بپرهیزند و خرج خود را از عامه مردم جدا نکنند. اکنون که همه برای خود اسوه و الگویی دارند و به او اقتدا میکنند و از او سرمشق میگیرند، پروردگار مهربان نیز برای شما مؤمنان خداجو اسوه نیکویی معرفی میکند که از هر حیث در رفتار و گفتار و آداب و اخلاق حجت و سرمشق میباشد.
او نه به عنوان فرشتهای آسمانی که به عنوان انسانی وحیانی10 در میان شماست او از سنخ فرشتگان نیست تا شما به بهانة عدم سنخیت و عدم تشابه در خلقت از اقتدا به او بگریزید و از پیروی او سرباز زنید؛ او بشری است همانند شما که راه میرود و غذا میخورد و سخن میگوید و استراحت میکند و مانند شما فرزند آدم است و دارای زن و فرزند. او پیامبر خدا و شاهد بر اعمالتان میباشد، پس میتوانید به او تأسی کنید و در زندگی او را الگو قرار دهید و همواره آداب و اخلاق او را سرمشق خود کنید و به راه و روش او ملتزم باشید. او غمخوار و دلسوز مردم بود و در هدایت و دستگیری از آنها حریص و جدّی. ناراحتیها و سختیهای مردم بر دوشش سنگینی میکرد و نسبت به مؤمنان به خصوص رأفت و رحمت داشت11. او برای هدایت و نجات مردم تا سر حدّ جان که تلاش میکرد تا آن جا خداوند او را نصیحت کرد و گفت: «فلا تذهب نفسک علیهم حسرات»12تو جان خویش در این راه مگذار. «طه ما أنزلنا علیک القرآن لتشقی»13ای رسول طه، ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت اندازی.