مهارسوداگری و فساد
مهارسوداگری و فساد
برای داشتن اقتصاد سالم وپویا و جلوگیری از سوء استفاده های مالی مهارسوداگری و فساد در دستگاه ها و ادارات ضروری است و این مهم با همت مدیران و مسئولین امکان پذیر است.امام علی(علیه السلام) بعد از قتل عثمان و اصرار مردم بر قبول خلافت، شرط قبول خلافت را در بازسازی اقتصادی و مبارزه پیگیر با مفاسد مالی و کوتاه کردن دست زالوصفتان و رانتخواران از شبکههای اقتصادی در راستای اجرای عدالت و همچنین برگرداندن اموال بیتالمال که به غارت رفته حتی اگر به صورت جهیزیه در خانه نوعروسان باشد، بیان می کنند.(نهجالبلاغه، خطبه 15)
حضرت بعد از قبول خلافت بدون فوت وقت به پالایش میشتابد؛ عزل کارگزاران فاسد را وجهه همت خویش میسازد. افراد معلومالحال مانند طلحهها و زبیرها را پست و مقامی نمیدهد که دستانشان ناپاک است و در گذشته در آزمون حکومتی مردود شدهاند در رابطه با بیتالمال به حساب کشی میپردازد.در برگرداندن اموال به غارت رفته از بیتالمال در عزمی جدی به شتاب می آید. در اقدامی قاطع زمینهایی را که عثمان از مردم غصب کرده و به اقوام خود داده بود، به صاحبانشان بر میگرداند. کارگزاران منصوب خود را از ارتباط با اشراف بر حذر میدارد و چنین ارتباطی را در راستای زایش فساد مالی و نوعی کودتای اقتصادی علیه تهیدستان جامعه و نوعی رانت خواری میبیند و در صورت وقوع چنین ارتباطی به توبیخی سخت میگراید.( الماسی، http://kayhan.ir)
نامه عتاب گونه حضرت به عثمان بن حنیف دلیلی بر این مدعاست.«أَمَّا بَعْدُ، یا ابْنَ حُنَیفٍ فَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْیةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إِلَی مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَیهَا ؛ تُسْتَطَابُ لَكَ الْأَلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَیكَ الْجِفَانُ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِیبُ إِلَی طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِیهُمْ مَدْعُوٌّ با؛ اما بعد، ای پسر حنیف، به من خبر رسیده كه مردی از جوانان اهل بصره تو را به مهمانی خوانده و تو هم به آن مهمانی شتافتهای، غذاهای رنگارنگ، و ظرفهایی پر از طعام كه به سویت آورده میشده پذیراییت كردهاند، خیال نمیكردم مهمان شدن به سفره قومی را قبول كنی كه محتاجشان را به جفا میرانند، و توانگرشان را به مهمانی میخوانند. (نهجالبلاغه،نامه 45)
گردآورنده: نوبخت
کمک به رفع فقر و کاهش اختلاف طبقاتی
کمک به رفع فقر و کاهش اختلاف طبقاتی
عوامل زیادی در ایجاد فقر و تنگدستی موثر هستند. فقر در سخنان امام علی علیه السلام پدیده زشت اجتماعی است که امام علیه السلام آن را به پست ترین صفت ها توصیف می کند، به همین سبب از آغاز پذیرش زمامداری حکومت اسلامی با جدیت تمام، برای ریشه کن کردن فقر تلاش می نمایند حضرت در سخنانی می فرمایند: «الفقر یخرس الفطن عن حاجته؛ فقر، زیرک را از بیان نیازش ناتوان سازد.»(نهج البلاغه، حکمت 3 ، ج 6 ، ص1090) در واقع فقر قدرت و توان برخوردهای اجتماعی را از انسان می گیرد، و فقیر جرأت داد و ستد را از دست می دهد و به انسان بی اراده ای تبدیل می شود که قدرت انجام هیچ کاری را ندارد، حتی اگر از سلامت جسمانی برخوردار باشد، از نظر روحی و روانی دچار مشکلات اساسی می شود.
یکی از عوامل فقر، تجمع ثروت حاکم است که یکی از نمونه های آن فقر در زمان به حکومت رسیدن امام امیرالمؤمنین علیه السلام است.مسعودی در خبری از عبدالله بن عتبه نقل کرده است: عثمان روزی که کشته شد، نزد خزانه دارش، صد و پنجاه هزار دینار و یک میلیون درهم داشت و ارزش املاکش در وادی القری و حنین و غیر آن به صد هزار دینار می رسید و اسبان و شتران زیادی نیز به جای گذاشت.وقتی که حاکم شیفته مال و ثروت باشد، این خصلت او بر دیگران نیز تأثیر می گذارد و امام علی علیه السلام در این خصوص می فرمایند: «إِنَّمَا یُعْوِزُ أَهْلُهَا لِإِشْرَافِ أَنْفُسِ الْوُلاَةِ عَلَی الْجَمْعِ؛ و مردم زمانی تنگدست گردند که همت والیان، همه گرد آوردن مال بود».
یکی دیگر از عوامل مهم در فقر، انحصار منابع ثروت در دست طبقه خاصی از مردم است به طوری که عوامل تولید و فرصت های کار منحصر به عده ای از مردم است که با همدیگر نسبت خویشاوندی یا وابستگی دارند و در کنار این پدیده دیگران از داشتن چنین فرصت هایی محرومند، و این امر آنان را در حالت فقر جانکاه قرار می دهد) حائری، پایگاه اطلاع رسانی غدیر) امام امیرالمؤمنین علیه السلام درباره پدیده انحصارطلبی فرمودند، جایی که بنی امیه و اطرافیانش ثروت های کشور را میان خود تقسیم می کردند.
مسعودی درباره سعیدبن عاص که والی عثمان بن عفان در عراق بود، می گوید: او در اموال دخالت خودسرانه می کرد و در بعضی اوقات می گفت: این سرزمین (عراق) جایگاه قریش است، مالک اشتر به او گفت: چیزی را که خداوند در سایه شمشیر و سرنیزه غنیمت ما کرد، بستان خودت و قومت می شماری. مسعودی در ادامه می گوید: موجودی زبیر پس از مرگ پنجاه هزار دینار بود. و هزار غلام و کنیز داشت.
سعید بن مسیب می گوید: وقتی زیدبن ثابت مرد، چندان طلا و نقره به جا گذاشته بود که آن را با تبر می شکستند، به جز اموال و املاک دیگر که قیمت آن یکصد هزار دینار بود.
این وضع پولداران و ثروتمندان بود. اما مردم مستضعف، از گرسنگی و محرومیت رنج می بردند، از آن جمله عبدالله بن مسعود، وقتی از حکومت عثمان طرفداری نکرد، سهمیه اش از بیت المال قطع شد و آن قدر حالش بد شد که جان به جان آفرین تسلیم کرد. ابوذر و عمار یاسر نیز از فقر و تنگدستی چنین وضعی داشتند.
هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام به حکومت رسید با تمام قدرت عزم خود را جزم کرد تا با این پدیده مبارزه کند و در نامه اش به مالک اشتر می فرماید:«ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِی خَاصَّةً وبِطَانَةً، فِیهِمُ اسْتِئْثَارٌ وَ تَطَاوُلٌ، وَ قِلَّةُ إِنْصَافٍ فِی مُعَامَلَةٍ، فَاحْسِمْ مَادَّةَ أُولئِکَ بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْکَ الْأَحْوَالِ، وَ لاَ تُقْطِعَنَّ لِأَحَد مِنْ حَاشِیتِکَ وَ حَامَّتِکَ قَطِیعةً، وَلاَ یَطْمَعَنَّ مِنْکَ فِی اعْتِقَادِ عُقْدَةٍ، تَضُرُّ بِمَنْ یَلِیهَا مِنَ النَّاسِ، فِی شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَکٍ، یَحْمِلُونَ مَؤُونَتَهُ عَلَی غَیْرِهِمْ، فَیَکُونَ مَهْنَأُ ذلِکَ لَهُمْ دُونَکَ، وَ عَیْبُهُ عَلَیْکَ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ؛ بدان که والی را خویشاوندان و نزدیکان است و در ایشان خوی برتری جویی و گردنکشی است و در معامله با مردم رعایت انصاف نکنند. ریشه ایشان را با قطع موجبات آن صفات قطع کن، به هیچ یک از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را به اقطاع مده مبادا به سبب نزدیکی به تو، پیمانی بندند که صاحب زمین های مجاورشان رادر سهمی که از آب دارند یا کاری به اشتراک انجام دهند، زیان برسانند و بخواهند بار زحمت خود را بر دوش آنان نهند. پس لذت و گوارایی، نصیب ایشان شود و ننگ آن در دنیا و آخرت بهره تو گردد.»
به همین جهت سفارش امام علیه السلام به کارگزاران و فرزندانش این است که از پرداختن به خود و انحصارطلبی بپرهیزند و خود را همیشه با ضعیف ترین مردمان مقایسه کنند تا با فقیران و بیچارگاه برابر باشند. هم اوست که می فرماید: «انّ الله تعالی فرض علی ائمة العدل أن یقدروا انفسهم بضعفة الناس لئلا یتبیغ بالفقیر فقره؛
خداوند بر پیشوایان مقرر فرموده که خود را در معیشت با مردم تنگدست برابر دارند تا بینوایی را رنج بینوایی به هیجان نیاورد و موجب هلاکتش گردد ) حائری، پایگاه اطلاع رسانی غدیر)
حضرت حسین بن علی ـ علیه السلام ـ برای توسعه امر خدمت رسانی در جامعه، مردم را از آثار این امر مقدس آگاه کرده، می فرماید: «فمن تعجل لاخیه خیرا وجده اذا قدم علیه غدا ومن اراد الله تبارک وتعالی بالصنیعة الی اخیه کافاه بها فی وقت حاجته وصرف عنه من بلاء الدنیا ما هو اکثر منه ومن نفس کربة مؤمن فرج الله عنه کرب الدنیا والآخرة; هر کس برای نیکی [و خدمت رسانی] به برادر خود بشتابد فردا نتیجه آن را خواهد دید و کسی که برای خدا به برادر دینی خود یاری نماید خداوند او را به هنگام نیازمندی یاری خواهد کرد و بیشتر از آن او را از بلاها و گرفتاریها دور خواهد ساخت و آن کسی که اندوه و غم را از دل مؤمنی بر طرف نماید، خداوند متعال غم و غصه های دنیا و آخرت [او] را برطرف خواهد نمود»( https://www.tabnak.ir)
گردآورنده: نوبخت
بررسی اقتصاد مقاومتی درسیره معصومین (علیه السلام) وعالمان دینی
بررسی اقتصاد مقاومتی درسیره معصومین (علیه السلام) وعالمان دینی
آیات قرآن و سیره پیشوایان دینی ما مملو از رهنمودهای ارزشمند در زمینه الگوی اقتصادی مطلوب و بهینه درجهت رشد وتعالی مادی ومعنوی فرد وجامعه است و نیز تاکید زیادی بر اقتصاد مقاومتی و اهمیت ثبات و امنیت اقتصادی درجامعه اسلامی با شیوه های مختلف شده است. درواقع، اسلام نگرشی ابزاری به اقتصاد دارد، بدین معنا که مدیریت اقتصادی و مسائل مالی باید درخدمت رشد وتعالی انسان قرارگیرد و هدف نهایی آن صرفا رشد اقتصادی نیست. (مرضیه شریفی، مسعود شریفی، https://sahebnews.ir) پیامبر (صلی الله و علیه و اله و سلم)و ائمه معصومین (علیه السلام) برای عملیاتی کردن اقتصاد مقاوم در جامعه اسلامی از راهکارهای حکومتی و راهکارهای مردمی بهره بردند که به برخی از مهم ترین شاخصه ها اشاره می شود:
راهکار های حکومتی
1.حفظ عدالت اقتصادی
اولین و مهم ترین راهکار برای استحکام و ثبات اقتصادی جامعه عدالت اقتصادی است و این مهم جز با همکاری مسئولان و مدیران جامعه محقق نخواهد شد. پیشوایان معصوم(علیهم السلام) برای زدودن شرایط ناعادلانه زندگی و دست یابی به عدالت اقتصادی آن هم با توجه به بی عدالتی جامعه آنان، شعار عدالت اقتصادی را مطرح می کردند و در راه تحقق آن سیاست هایی را در پیش می گرفتند. عدالت اقتصادي به منظور از بين بردن فقر مطلق و ايجاد توازن و تعادل نسبي بين اقشار اجتماعي برقرار مي گردد. حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: «اِنّ اللّه سُبحانَهُ فَرَضَ فیِ اَمْوالِ الاغنیاءِ اَقْواتَ الفقراءِ فما جاعَ فقیرٌ اِلّا بِما مَنَعَ غنیٌ، و اللّهُ سائِلُهُمْ عَنْ ذلِکَ؛ به درستی که خداوند روزی مستمندان را در دارایی ثروتمندان قرار داده است؛ بنابراین هیچ فقیری گرسنه نمی ماند مگر به سبب خودداری ثروتمندی از پرداختن حق او و خداوند درباره این از توانگران بازخواست خواهد کرد»(نهج البلاغه، ح328)
همچنین در جامعه اي که عدالت اقتصادي برقرار نباشد، رابطه محسوس ميان تلاش افراد و ميزان درآمد و رفاه وجود نخواهد داشت و گروهي با دسترسي به موقعيتهاي مناسب و بهره مندي از امتيازات انحصاري، بخش قابل توجهي از منابع را به خود اختصاص خواهند داد و بدين طريق، فاصله بين اقشار اجتماعي با شتاب روزافزوني بيشتر خواهد شد، اما وقتي عدالت اقتصادي برقرار باشد، عامل عمده تعيين کننده درآمد و رفاه، تلاش صادقانه و مجدانه افراد خواهد بود و موقعيتها و فرصتهاي يکسان در اختيار همه قرار خواهد گرفت تا افراد برحسب ميزان تلاش و پشتکار خود، درآمد و رفاه داشته باشند؛ و تفاوت ناشي از اين امر، مسئله نامقبولي نخواهد بود.از طرف ديگر، مراعات عدالت و حقوق ضعفا و محرومان باعث خواهد شد فقر مطلق در جامعه از بين برود و کسي به خاطر عدم رفع نيازهاي اساسي اقتصادي آسيب نبيند(دیرباز، حوزه نت، شماره 27)
نگارنده: نوبخت
کارآفرین جوان با 2 میلیون تومان برای 20 نفر شغل ایجاد کرد
کارآفرین جوان با 2 میلیون تومان برای 20 نفر شغل ایجاد کرد
یک جوان کارآفرین ملایری با دو میلیون تومان سرمایه به کار فرآوری گیاهان دارویی، خشک کردن میوهها و تولید پودر گوجهفرنگی روی آورده و برای 20 نفر شغل ایجاد کرده است. مهدی پیریایی، یکی از کسانی است که با پیروی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی و با تشکیل یک تعاونی، علاوه بر زمینهسازی اشتغال برای پنج نفر به طور ثابت و 15 نفر به طور فصلی سهمی هم در رونق اقتصادی کشور ایفا کرده است.
به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج سازندگی وی که فارغالتحصیل رشته داروهای گیاهی در مقطع کارشناسی ارشد است، با تشکیل کارگاه کوچکی در رابطه با رشته دانشگاهیاش و استفاده از توانمندیهای شهرستان محل زندگی خود در کار صنایع تبدیلی مشغول است.
پیریایی با اشاره به نحوه آغاز به کارش اظهار کرد: از سال 90، با تعدادی از همکلاسیهای خود یک شرکت کشت و صنعت گیاهان دارویی ثبت کردیم و مشغول کار شدیم.
وی افزود: شروع کار ما با دو میلیون تومان سرمایه بود و کار خود را با صنایع تبدیلی فرآوری از گیاهان دارویی و اسانس و عرقگیری آغاز کردیم. با رونق گرفتن کار در اسانسگیری و گرفتن مجوز لازم، زمینه اشتغال مستقیم برای پنج نفر و 15 نفر به صورت فصلی ایجاد شد. ما در کارگاه خود اسانس و عرق نعناع و اسانس و گلاب گلمحمدی با درجهبندیهای مختلف تولید و آن را در بازار شهرستان و استانهای همجوار عرضه کردیم.
این کارآفرین ادامه داد: در جهت رونق کار خود، کار خشک کردن و بستهبندی میوهها را نیز آغاز و در این راه ابتدا یک دستگاه برای خشک کردن محصولات اختراع کردیم. از سال 91، خشک کردن میوهها را با سرمایه دو میلیون تومان و با گرفتن مجوز لازم آغاز کردیم تا جایگزینی سالم و طبیعی برای تنقلات مضر باشند.
پیریایی گفت: یکی دیگر از برنامههای اجرایی در شرکت ما تولید پودر گوجه است که جایگزینی مناسب برای رب گوجه فرنگی بدون استفاده از افزودنیهاست. این محصول را ما با نام تجاری زژانه تولید کردهایم که آماده ارائه به بازار مصرف است.
وی با اشاره به حمایت قرارگاه سازندگی سپاه شهرستان محل زندگیاش از جوانان شاغل در طرحهای اقتصاد مقاومتی خاطرنشان کرد: اقتصاد مقاومتی علاوه بر اشتغالزایی در جامعه، باعث رشد و توسعه اقتصاد شهرستان و کشور و کمک بسیار به اقتصاد کشور است. تکیه نکردن به یک محصول، رشد و توسعه اقتصاد جامعه و ایجاد اشتغال برای افراد جویای کار از مهمترین ثمرات حرکت در راه اقتصاد مقاومتی است.
زندگی سه کارآفرینان بدون سرمایه( خواستن توانستن است)
سه روایت از زندگی کارآفرینان بدون سرمایه
گزارش پیش روی شرح کوتاهی از زندگی خانواده های کارآفرینی را روایت می کند که دوران کودکی، نوجوانی و جوانی سختی را پشت سرگذاشتند ولی با کار و تلاش فراوان موفق شدند بدون سرمایه ای برجا مانده از ارثیه خانوادگی کسب و کاری برای خود راه اندازی کنند ومدتی بعد به یکی از بزرگترین صنعتگران ایران بدل شوند. سه کارآفرین به این دلیل انتخاب شدند که همگی به فعالیت های خیریه و نیکوکارانه اعتقادی سخت داشتند و پس از رسیدن به موفقیت مقدمات رشد و پیشرفت افرادی دیگر که مانند دوره جوانی انها سرمایه ای در اختیار نداشتند، را مهیا کردند.
علاالدین میرمحمدصادقی
متولد اصفهان است. لقب پدر صنعت «گچ» ایران را به او داده اند. پدرش روحانی زاده ای ساده در محلات فقیرنشین اصفهان بود. برادربزرگترش از دوران کودکی در بازار اصفهان کار می کرد. روحیات خانواده مذهبی است و همچنان این روال طی نزدیک به 6 دهه باقی مانده است. علاالدین میرمحمدصادقی، اکنون یکی از موفق ترین کارآفرینان ایران به شمار می رود. او دوران کودکی سختی را گذراند. مکتب خانه می رفت. مدتی بعد هنگامی که از 13 سالگی مجبور به کار در بازار اصفهان شد تحصیل شبانه را پیش گرفت. هزینه خانواده از طریق فعالیت دو برادر در بازار اصفهان تامین می شد. پدر روحانی هم هرازچندگاهی به دلیل فعالیت های سیاسی علیه حکومت رضاخان راهی زندان می شد. مدتی بعد پدرچهره در نقاب خاک کشید. بهاالدین برادر بزرگتر تصمیم گرفت، ستازه بختش را در تهران بجوید. او راهی پایتخت شد و حجره ای کوچک برای فروش قماش اجاره کرد. چند ماه بعد نامه ای برای علاالدین نوشت و از برادر هم دعوت کرد راهی تهران شود. اوج گیری خانواده از همین نقطه آغاز شد. علاالدین و بهاالدین در تهران و سرای اصفهانی های بازار به سرعت شناخته شدند. ویژگی برجسته آنها تدین بود. علاالدین برای خرید پنه به شهرستان های مختلف سفر می کرد و بهاالدین در بازار تهران مقدمات فروش آنها را مهیا می کرد. ده سال از کار سخت گذشت تا سرمایه ای جمع شد. خانواده بهاالدین و علاالدین در تمام این سال ها در کنار هم در یک خانه در جنوب تهران زندگی می کردند. انها در بازار تهران مشتری های بسیاری پیدا کرده بودند. حجره شان محل رفت و آمدها شده بود. ستاره بخت شان ولی زمانی طلوع کرد که اولین پیشنهاد سرمایه گذاری در صنعت به آنها ارائه شد. علاالدین در جریان سفرهای بسیار به شهرهای مختلف متوجه نیاز کشور به سیمان و گچ شده بود. او انباری در بازار تهران اجاره کرد و از دورافتاده ترین نقاط کشور سیمان به تهران می آورد. مدتی بعد به فکر تاسیس کارخانه گچ افتاد. هر دو برادر به سمنان رفتند و یک معدن به نام خود ثبت کردند. کارخانه گچ سمنان- مازندران به سرعت تاسیس شد. مدتی بعد سرمایه های خانواده افزودن ترشده بود. مهندس سالور پدر مهندسی سیمان ایران به انها پیشنهاد سرمایه گذاری در سیمان فارس- خوزستان و سیمان صوفیان را ارائه داد. هر دو کارخانه به در آستانه ورشکستگی بودند. برادران میرمحمدصادقی ولی تصمیم به خرید آنها گرفتند. تمام تلاش خود را برای رونق دوباره کارخانه ها به کار بستند. هر دو کارخانه به سوددهی رسیدند. همزمان خبررسید بازار ایران اشباع شده است و علاالدین برای توسعه بازار راهی کشورهای حاشیه خلیج فارس شد. او کویت را برای صادرات انتخاب کرد. صادرات سیمان و گچ به کویت هم سود بسیاری برای انها به ارمغان آورد. اما همچنان حلقه صنعتی خانواده تکمیل نبود. آنها برای انتقال سیمان به کویت با مشکل حمل و نقل دریایی مواجه بودند. بنابراین خط کشتیرانی نوح به نام آنها به ثبت رسید. نزدیک به 5 دهه از فعالیت های خانواده آنها می گذرد. هر دو برادر از محل درآمدهای اقتصادیشان 100 مدرسه تاسیس کردند. نزدیک به 13 هزار کارمند و کارگر را به استخدام درآوردند و بیش از ده صندوق قرض الحسنه نیز راه اندازی کردند. کارخانه های آنان همچنان به فعالیت ادامه می دهند. علاالدین هنوز خاطرات روزهای سخت کار در کودکی و نوجوانی را در ذهن دارد. او روایت می کند هرچه به دست آورده حاصل تلاش های شبانه روزی و توکل به خدا بوده است.
محسن آزمایش
بدون ارث پدری و حتی سرمایه اولیه کارش را از شاگردی در بازار تهران اغاز کرد. مدت ها در کارگاه های کوچک کار میکرد و سرمایه های اندکش را جمع می کرد تا روزگاری کار بزرگی انجام دهد. هزینه های خانواده پس از مرگ پدر بردوش او بود. محسن آزمایش موسس کارخانه آزمایش و یکی از مشهورترین تولیدکنندگان لوازم خانگی در ایران روزهای سخت جوانی را هرگز از یاد نمی برد. او حتی برای راه اندازی کارگاهی کوچک درخیابان فدائیان اسلام تهران هم پول کافی در اختیار نداشت و به همین دلیل سال ها شاگردی کرد. حاصل فعالیت های شبانه روزی او طی ده سال تنها 100 هزارتومان سرمایه شد. خانه را فروخت و هرچه داشت را برای راه اندازی کارگاهای برای تولید صندلی هزینه کرد. وضع زندگی او قدری سرو سامان می یافت که مادرش فوت کرد. محسن آزمایش مدتی در افسردگی مرگ مادر بود. چند ماه بعد بازهم به کارخانه بازگشت تا کسب وکار را آغاز کند ولی این بار اتفاق ناگواری دیگر رخ داد. کارخانه او به دلیل حادثه ای ناخواسته در آتش سوخت. او بازهم به همان مرد بدون سرمایه بدل شد. محسن ازمایش این بار تصمیم می گیرد خانه اش را بازهم بفروشد و کسب وکاری تازه راه اندازی کند. تا سال ها بعد او نقل می کرد آتش سوزی در کارخانه عمدی بوده است. محسن آزمایش بعد از این حادثه اصلیترین کارخانه خود را تاسیس کرد. محسن ولی هنوز توانی وعلاقه ای برای ادامه زندگی داشت. او قصد کرده بود تا در زندگی رسم بزرگی بیاموزد وشیوه مردان اسطوره ای را پیش گیرد از همین روی زمینی در جاده تهران نو، خریداری می کند تا این بار بیرون شهر پایه های کسب وکار خود را گذارد. کارگاه در سال 1336 سوخته بود و در سال 1337 کارخانه جایگزین کارگاه کوچک شده بود سال 1344 سرمایه اولیه کارخانه محسن به 30 میلیون ریال رسیده بود. سال 1347 سرمایه اولیه به 200 میلیون ریال رسید. او کمی بعد زمینی به مساحت 185 هزار متر در کیلومتر 10 جاده آبعلی خرید تا به مجموعه سابق افزوده شود و بازهم زندگی را از سرگیرد. محسن ازمایش به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان لوازم خانگی ایران بدل شد. او سرمایه اولیه کسب و کارش را از راه شاگردی در بازار تهران کسب کرده بود.
سرمایه دارنی که تمامی اموال خود را وقف کردند
کارخانه های سیمان، نساجی و قند در اصفهان همگی به نام ها شناخته می شود. روایت می کنند دو برادر بزرگترین سرمایه داران دهه 50 در منطقه بوده اند که پیش از مرگ به دلیل روحیات مذهبی تمامی اموالشان را وقف کردند. برادران همدانیان زندگی را در تنگدستی آغاز کردند. پدرشان پیشه وری ساده و کم درآمد بود وحتی به گفته علی همدانیان توان تامین هزینه های زندگی خانواده را هم نداشت. علی همدانیان در سن 24 سالگی موفق شد پس از سال ها شاگردی در بازار اصفهان حجره ای برای خود راه اندازی کند. او به فروش پارچه سرگرم بود. سرمایه ای برای گسترش کسب وکار خود نداشت ولی آرزوهای بزرگی در سرمی پروراند. مدتی بعد با حاج اقا کازرونی موسس کارخانه بزرگ نساجی وطن آشنا شد. کازرونی به روحیات مذهبی همدانیان علاقه مند شد و او را مردی متدین و معتمد شناخت. به همین دلیل نمایندگی کارخانه نساجی وطن در اصفهان را به او واگذار کرد. همدانیان از راه خرید و فروش پارچه پس از ده سال قدری به سرمایه های خود افزود ولی هنوز هزینه های زندگی و فقرخانوادگی به او اجازه توسعه کسب و کار را نمی داد. حضور ده ساله اش در بازار اصفهان سبب شده بود تا بازاریان به او اعتمادی پیدا کنند. به توصیه حاج آقا کازرونی با فعالان اقتصادی اصفهان شریک شد و اولین کارخانه نساجی اصفهان را راه اندازی کرد. یک سال بعد کارخانه او پتو تولید می کرد. تولید سالیانه کارخانه به 450 هزار متر انواع پارچه و70 هزار بقچه نخ شماره 20 رسید. 600 تن پشم و 400 تن پنبه تمام مواد اولیه مورد نیاز کارخانه او بود. کسب وکارش که قدری رونق گرفت، تعداد دوک های ریسندگی کارخانه را به 3240 دوک نخ پشم و 33000 دوک ریسندگی پنبه و 60 دستگاه ماشین بافندگی رساند. او برای اولین بار پارچه «تترون» را درایران و در همین کارخانه تولید کرد. از سود حاصل از کارخانه اول، کارخانه «پشمباف» اصفهان را تاسیس کرد. ارتش به یکی از اصلی ترین خریداران محصولات او بدل شد و مدتی بعد هم کارخانه نساجی «بافناز» را راه اندازی کرد.کارخانه سوم او 50 هزار دوک ریسندگی داشت. 4 هزار و 200 کارگر او سالیانه 32 میلیون متر پارچه تولید می کردند.اما اوج گیری فعالیت های اقتصادی همدانیان به تاسیس کارخانه سیمان اصفهان به عنوان بزرگترین کارخانه سیمان ایران مربوط است. کارخانه او 80 هزار مترمربع زیربنار داشت و 23 هزار تن سیمان تولید می کرد. او در این دوره سرمایه خود را به 350 میلیون ریال رسانده بود. تجارت پرسود نساجی و سیمان، همدانیان را به سمت تاسیس کارخانه ای دیگر کشاند. «قند نقش جهان» در همین دوره با سطح زیرکشت 245 هزار متر مربع چغندر قند تاسیس شد. در همین دوره همدانیان تصمیم گرفت، بخش مهمی از درامدهای خود را به بنیاد «خیریه همدانیان» انتقال دهد. این بنیاد 17 مدرسه در مناطق محروم اصفهان ساخت و هزینه زندگی ایتام، زنان بی سرپرست و خانواده های فقیر اصفهانی را تامین می کرد. برادران همدانیان اعتقاد داشتند، رسیدن از شاگردی مغازه تا کارخانه داری تنها در سایه اعتقادشان صورت گرفته است. دو برادر پیش از مرگ تمامی کارخانهها، خانه ها، زمین های کشاورزی و اموالشان را وقف کردند. همدانیان تصور می کرد با این اقدام زمینه را برای خوشبختی کودکان یتیم که سرمایه ای برای کسب و کار ندارند، مهیا می کند.
اقتصاد ایرانی
سرزندگی وکوشایی
حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم :
امْنُنْ عَلَيْنَا بِالنَّشَاطِ وَ أَعِذْنَا مِنَ الْفَشَلِ وَ الْكَسَلِ وَ الْعَجْزِ وَ الْعِلَلِ وَ الضَّرَرِ وَ الضَّجَرِ وَ الْمَلَل
خدایا نعمت سرزندگی و کوشایی را به ما ارزانی دار و از سستی ، تنبلی ، ناتوانی ، بهانه آوری ، زیان ، دل مردگی و ملال ،
محفوظمان دار بحار الانوار (ط - بیروت ) ج 91 ، ص 125
شناخت انسان اولين گام براي رفع معضل بيكاري
شناخت انسان اولين گام براي رفع معضل بيكاري
اگر توجه به شناخت انسان نشود ، تمامي ارزشها ي اجتماعي و الهي كه مربوط به فرهنگ جامعه است دچار اختلال و نارسايي خواهند شد. قرآن كريم به دقت ما را متوجه اين مي كند و مهمترين مساله در تعليم و تربيت كتاب و حكمت ، شناخت انسان معرفي مي كند . چرا كه اين انسان است كه بايد به مبدا معتقد باشد به معاد معتقد باشد و به وحي معتقد باشد ، متخلق به اخلاق الهي و اجتماعي باشد ، اوست كه بايد عمل كند ، در سوره هود / 10 كه فرمود:
« و لقد مكناهم في الارض و جلعناكم فيها معايش قليلاً ما تشكرون » تمكين هم براي انسان است و هم براي جان انسان . در تمكين ، آفرينش مكان لازم است اولاً خلقت متمكمن لازم است ثانياض استقرار متمكن در مكان لازم است ثالثاً تامين نيازهاي متمكم لازم است رابعاً اين امور چهارگانه مربوط به تن آدمي است.
فرمودند : ما زمين را خلق كرديم ، شما را آفريديم ، يعني بدنتان را از خاك و امثال خاك آفريديم ، شما را در زمين مستقر كرديم ، معايش بدني شما را هم داديم . يعني اين امور چهارگانه : مكان ، متمكن ، معيشت و استقرار متمكن در مكان است و معيشت چنين متمكني مربوط به تن شماست . در قبال مكان ، مكانت است ، منزلت است ، رتبت ست . مكانت آفريد ، روحي كه داراي مكانت است آفريد، اين روح را به آن مكانهاي رفيعه رساند ، معايش روحاني را كه باعث ثبات و بقاء و دوام چنين متمكني است خلق كرد و اينها را بعنوان نعمت عظيم و بزرگ براي انسان بازگو كرد.(تفسير سوره اعراف ، حضرت آيت ا…. جوادي آملي) هم مكان و هم مكانت را بيان كرد تا ابعاد وجودي انسان با همديگر مورد توجه قرار گيرد و اگر يكي آسيب ديد ديگري هم صدمه خواهد ديد يعني اگر معيشت انسان مورد غفلت قرار گرفت و افراد جامعه از نظر اقتصادي و زندگي مادي در مضيقه مالي و اقتصادي قرار گرفتند مكانت و منزلت انساني آنها هم مورد خدشه و آسيب قرار خواهد گرفت و رشد معنوي و روحاني آنها به سكون گرائيده خواهد شد . و شاهد رشد معنوي و مادي جامعه نخواهيم بود و نتيجه اي جز پسگرايي و پسرفت جامعه نخواهد داشت .
منبع: سایت راسخون
آموزه های اقتصادی اسلام
آموزه های اقتصادی اسلام
به طور کلی آموزه های اقتصادی اسلام را می توان به سه دسته تقسیم نمود:
1- آموزه هایی که بیانگر فلسفه اقتصاد اسلامی و مسائل مربوط به جهان بینی اسلام است و زیر بنا و تکیه گاه فکری مکتب و نظام اقتصادی اسلام می باشد، مانند اعتقاد به خدا و مالکیت حقیقی او، حاکمیت سنت های الهی، کافی نبودن عقل در تشخیص مصالح و مفاسد و مانند آن.[1]
2- قواعدی اساسی و خطوطی کلی برای حل مشکلات و نیل به اهداف اقتصادی که حاکم بر برنامه ریزی ها و سیاست گزاری های بخش اقتصاد است و از آن به عنوان «مکتب اقتصادی» یاد می شود، همانند «مالکیت مختلط» «آزادی در کادر محدود»، «لزوم دخالت دولت»، «توزیع ثروت به نفع محرومان و مانند آن».[2]
3- احکام حقوقی و اخلاقی لازم برای تنظیم روابط اقتصادی، و الگوی رفتاری مناسب که نظام هماهنگ و منسجمی برای رسیدن به وضعیت اقتصادی مطلوب، به دست می دهد. به نظر می رسد این نوع آموزه ها، جایگاه بسیار مهمی در ابعاد اقتصادی و تربیتی دارد و اسلام برای تأمین، سعادت مادی و معنوی انسان، بهترین شیوه ها و راهکارها را در قالب این آموزه ها ارائه کرده است.(ایروانی، 1384، ص 30).
[1] - در این باره، به کتاب های زیر مراجعه شود. عبدالله طریقی، الاقتصاد الاسلامی، اسس، مبادی و اهداف، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، مبانی اقتصاد اسلامی، حسین میر مغزی، نظام اقتصاد اسلام.
[2] - برای آگاهی از این اصطلاحات اقتصادی نک: محمد باقر، صدر، اقتصادنا؛ صص 293-773.
رابطه ی دین و اقتصاد
رابطه ی دین و اقتصاد
«نگاهی گذرا به متون اسلامی، نشانگر پیوند عمیق و تأثیر دوسویه ی دین و اقتصاد، بر یکدیگر است. قرآن کریم اصلاح امور اقتصادی جامعه را در کنار دعوت به توحید، از مهمترین رسالت های پیامبران معرفی می کند، چنان که تلاش حضرت شعیب (علیه السلام) را برای اصلاح امور اقتصادی یاد می آورد که به قومش می فرمود:
(یا قَومِ اعبُدُوا الله ما لَکُم مِن اله غیره و لا تنقصوا المکیال والمیزان) .(سوره هود/ 84) ای قوم من، خدا را بپرستید، برای شما جز او معبودی نیست، و پیمانه و ترازو را کم مکنید».
قرآن کریم دخالت مستقیم برخی از پیامبران در برنامه ریزی و اصلاح امور اقتصادی جامعه را بیان داشته (سوره یوسف، 47-49و 54-56) و در خود، آیات فراوانی را گنجانده که درباره اهمیت و اصلاح امور اقتصادی نازل شده و گاه جزئیات آن را به تفصیل یاد کرده است. (رجوع کنید به بقره آیه 282 و آیه های 188و 275و28و 283، نساء آیه های 5و 296).
در اسلام، از یک سو رفتارهای اقتصادی مشروع، به عنوان عبادت تلقی شده است، (حرعاملی، 1401، ج12، صص 2-13). و از سوی دیگر انجام وظایف دینی و عبادات وابسته به امور اقتصادی بوده و گاه آمیختگی و پیوند معناداری با فعالیت های اقتصادی دارد. (همان، ج 8، ص 9) که خود بیانگر پیوند ناگستنی دین و اقتصاد و تأثیر متقابل آن دو به یکدیگر است.