مراحل تقوا
#تقوی ?ب: مراحل تقوا طبق بیان قران کریم و روایات تقوا دارای مراتبی است که هر چه مراحل بالاتر باشد جنبه محافظت آن نسبت به شخص متقی قویتر خواهد بود و چون موجب قرب بیشتر به خداوند میشوند و درجه حفظ نمودن آن افزونتر میگردد(إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم)(حجرات ۱۳). از این رو به نظر میرسد و مراحل تقوی را میتوان اینگونه بیان کرد. ? مرحله اول ?ترک محرمات اولین مرحله تقوی آن است که فرد متقی از گناهان اجتناب نماید و از خطوط قرمزی که برای وی ترسیم شده است دوری نماید تا نابود نگردد. لذا در بیان نورانی حضرت امیرالمومنین(علیهالسلام) آمده است(ألمتّقي من اتّقى الذنوب)(غررالحکم ج۱ ص۹۸) انسان با تقوا کسی است که از گناهان دوری نماید زیرا دور شدن از گناهان دور شدن از محیط تاریک و بی نور است و هر کس وارد محیط تاریک شود از هلاکت ایمن نخواهد بود. از اولین قدم آن است که انسان از گناهان اجتناب نماید. ? مرحله دوم ?انجام واجبات هرگاه انسان از گناهان فاصله گرفت میبایست با انجام واجبات خود را حفظ نماید و همین امر او را در رسیدن به مرحله بالاتر تقوی یاری میرساند. لذا پیامبر اکرم(صلیالله علیه و اله و سلم) میفرماید:(اعْمَلْ بِفَرَائِضِاللَّهِ تَكُنْ أَتْقَى النَّاس) (کافی ج۲ ص۸۱). و واجبات را انجام بده تا با تقواترین مردم باشی. ? مرحله سوم ?ترک شبهات در مرحله سوم انسان متقی تلاش میکند تا با اجتناب از اموری که شائبه در آن وجود دارد خویش را حفظ نماید تا در گرداب حرام نیافتد و روایتی که از امام جعفر صادق علیهالسلام در اصول کافی آمده است موید این سخن است. امام میفرماید، نبی اکرم(صلیالله علیه و اله و سلم) فرمود:(ِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) حَلَالٌ بَيِّنٌ وَ حَرَامٌ بَيِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَكَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَكَ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَم)(کافی ج۱ ص۶۸) برخی از امور حلیت آن روشن است میتوان از آن بهره برد و بعضی حرمت آن مشخص میباشد که میباید از آن دوری گزید و بخشی نیز معلوم نیست که حرام است یا حلال، هرکس از قسم سوم اجتناب نماید از محرمات نجات مییابد و هر کس آنها را انجام دهد مرتکب محرمات شده و از راهی که نمیداند دچار هلاکت میشود. گرچه این مرحله آسان نیست اما برای طی مسیر نیاز است و گاهی ارتکاب اموری که شائبه حرام در آن است انسان را چنان از مسیر منحرف میکند که زحمات چندین ساله خود را نابود ساخته و او را به جای اول سوق میدهد و حتی ممکن است او را به ورطه سقوط بکشاند ? مرحله چهارم ?انجام مستحبات انجام فرائض و ترک محرمات و شبهات توفیق انجام مستحبات را در پی دارد و نوافل نقش مهمی در تربیت انسان ایفا میکند و موجب تسریع در حرکت انسانی در کمال و تعالی خواهند شد. حضرت امیرالمومنین(علیهالسلام) بنا به نقل نهجالبلاغه میفرماید(إِنَ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِض) (حکمت ۳۱۲) قلب انسان که محل و منزل تربیت و تزکیه است در برخی مواقع به انسان روی خویش نشان داده و او را با انجام اعمال دینی همراهی میکند در این صورت میبایست به سراغ اعمال مستحب رفت و گاهی نیز از انسان روی میگیرد و پشت میکند که میبایست فقط به واجبات اکتفا کرد. وقتی این سخن نورانی در کنار کلام گهر بار دیگر حضرت قرار گیرد به خوبی جایگاه مستحبات مشخص میشود و شخصی از حضرت میپرسد چرا توفیق نماز شب ندارم؟ میفرماید(قیدتک ذنوبک)(وسایل الشیعه چاپ ال آلبیت ج۸ ص۱۶۲) گناهانت تو را به بند کشید. یعنی گناه موجب سلب توفیق نماز شب خواهد شد که در مرحله بالاتر نصیب انسان مومن میگردد. مرحله پنجم انجام تمام امور برای خدا با حرکت صعودی انسان در پرتو تقوا تا به آنجا پیش میرود که هرچه انجام میدهد تنها چیزی که در نظر دارد رضایت الهی است و همهی کارهای غیر خدایی را ترک میکند. حتی اعمال مباح را برای رضایت الهی انجام میدهد. چون ظاهر اعمال شاید یکسان باشد آنچه باطن اعمال را میسازد نیت است. لذا در روایت آمده است(انما الاعمال بالنیات)(بحارالانوار ج۷۶ ص۲۱۲) لذا انسان متقی تمام کارها را برای حضرت حق انجام میدهد نکته: نباید با این سخن که تقواداری کار سختی است و از عهده ما بر نمیآید آن را رها کرد بلکه به هر مقدار که میتوان باید آن را به دست آورد و بدون شک خداوند متعال نیز انسان را یاری خواهد کرد و در گرفتاریها و مشکلات همراه خوبی برای انسان است. ? @aligelayeri
انجام وسرانجام زندگی
انجام وسرانجام زندگی
زندگی در این عالم خاکی از جایی شروع و در جایی پایان میپذیرد؛ امّا انجام و سرانجام باهم متفاوت است؛ یعنی، انسان در ابتدا تا زمان معیّنی به سوی رشد و بالندگی میرود و بعد از آن رو به ضعف و انحطاط سوق پیدا میکند و گاهی چنان ضیعف و نحیف میشود که مانند خردسالی توان هر کاری از وی سلب میگردد. قرآن کریم به همین نکته اشاره نموده میفرماید: وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکسْهُ فِی الْخَلِِْق أَفَلا یَعْقِلُون.(یس:۶۸) شاید تعبیر به أَفَلا یَعقلُون ازاین جهت باشد که انسان اگر به این سیر توجّه کند به خوبی درمییابد جاودانه نخواهد ماند، پس باید به گونه ای عمل نماید که خودش به سمت جایگاه ابدی سفر نماید، نه آن که با زور کتک او را بدان سمت سوق دهند. قرآن کریم به گروهی اشاره میکند که چون گمان میکردند برای همیشه میمانند و به هنگام شنیدن صدای رحیل و کوچیدن قصد رفتن ندارند مسؤلینی که موظّف به حرکت دادن کاروان هستند، آنان را با زور کتک حرکت داده و میبرند؛ وَ لَوْ تَری إِذْ یتَوَفَّی الَّذِینَ کفَرُوا الْمَالئِکةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُم.(انفال:۵۰) @aligelayri
عامل نزدیکی به خداوند
زکات
ثُمّ إِنّ الزّكَاةَ جُعِلَت مَعَ الصّلَاةِ قُربَاناً لِأَهلِ الإِسلَامِ فَمَن أَعطَاهَا طَيّبَ النّفسِ بِهَا فَإِنّهَا تُجعَلُ لَهُ كَفّارَةً وَ مِنَ النّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً فَلَا يُتبِعَنّهَا أَحَدٌ نَفسَهُ وَ لَا يُكثِرَنّ عَلَيهَا لَهَفَهُ فَإِنّ مَن أَعطَاهَا غَيرَ طَيّبِ النّفسِ بِهَا يَرجُو بِهَا مَا هُوَ أَفضَلُ مِنهَا فَهُوَ جَاهِلٌ بِالسّنّةِ مَغبُونُ الأَجرِ ضَالّ العَمَلِ طَوِيلُ النّدَمِ خطبه ۱۹۹ همانا پرداخت زکات و اقامه نماز، عامل نزدیک شدن مسلمانان به خداست، پس کسیکه زکات را با رضایت پرداخت کند، کفّاره گناهان او میشود، و باز دارنده انسان از آتش جهنّم است، پس نباید به آنچه پرداخت کردبا نظر حسرت نگاه کند، وافسوس بخورد زیرا آن کس که از روی رغبت نپردازد، و انتظار بهتر از آنچه را پرداخته داشته باشد، به سنّت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نادان است، و پاداش او اندک، و عمل او تباه و پشیمانی او طولانی است ازنگاه حضرت قرار گرفتن زکات کنار نماز عامل نزدیک شدن مسلمانان به خداوند متعال است زیرا هم رابطه فرد با خدا باید باشد(نماز)هم رابطه فرد با خلق باشد(زکات)زمانی که این دو کنارهم باشد انسان را به خداوند نزدیک میکند ۲_اگرانسان میخواهد زکات بدهد (هرکاری که برای خداوند انجام میدهد)باید بارضایت باشد تا اثر مطلوب را داشته باشد لذا میفرماید درصورت پرداخت زکات با رضایت هم کفاره گناهان است وهم مانعی برای آتش ۳_اگر بدون رضایت باشد اولا نسبت به سنت نبوی که چرا زکات واجب شد جاهل است چون زکات برای رهایی انسان از گرفتاری های دنیوی و اخروی است نه فقط مالی داده شده بیشتر شود ثانیا پاداش و بهره ای که نصیبش میشود کم است ثالثاکارخودش را نابود کرده و پشیمان خواهدشد چون آنچه پرداخت کرده است برای چیزی است که بدست نمی آورد @aligelayri
شاید روزی برای ما اتفاق بیافتد
اگر جبران نکنیم ..
آثار این زلزله از بین نمیرود؛ تا وقتی که خانهها ساخته بشود. مردم ما دست بهدست هم بدهند و به ساختنِ این خانهها کمک کنند. اینجا مردمان خوبی هستند که بعضی از خانههایشان را ده سال طول کشیده تا ساختهاند اما خانۀ خود را در یک شب از دست دادهاند. ◾️اگر ما جبران نکنیم، این مصائب برای خودِ ما هم هست، ولی اگر همۀ ما مردم ایران، دست بهدست هم بدهیم و این خانهها را بهسرعت در این منطقۀ سرد بسازیم، آنوقت هست که میتوانیم ایمان و جوانمردی و اخلاقمان را به اثبات برسانیم. ۹۶.۹.۳ - مناطق زلزلهزده کرمانشاه @Panahian_ir
شاکر باش و زیاده طلب مکن
يَعْجِزُ عَنْ شُكْرِ مَا أُوتِيَ وَ يَبْتَغِى الزِّيَادَةَ فِيمَا بَقِيَ
ازشکر آنچه به او داده شد عاجز است واز آنچه باقی مانده زیاده طلب است کسی که در مسیر الهی حرکت نکند آنچه از نعمت به وی ارزانی شود را قدردانی نمی کند و شکر الهی بجا نمی آوردیعنی آنرا در آنچه لازم است مصرف نمیکند وازطرف دیگر طمع دارد که بیشتر از آنچه دارد بدست آورد وبخاطر طمع هرچه هست را برای خودش میخواهدلذا حضرت نهی میکند و می فرمایداز آنان نباشید که از آنچه به او رسيد شكرگزار نيست و از آنچه مانده ، زياده طلب است. چنین انسانی بخاطر طمع از شکر گزاری بی بهر ه است در حالی که اگر بدنبال افزون شدن نعمت است باید شکر گزار حق باشد نه آنکه تمام تلاش خویش را برای بدست آنچه دیگران دارند بکار گیرد چون قرآن کریم میفرماید اگر شکر گزار باشید نعمت شما را فزونی میبخشیم لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّکُمْ (ابراهیم7) پس کسی که شکرگزار نیست و به آنچه دارد قانع نیست حریص است و چنین فردی نه تنها در دنیا به بن بست میخورد بلکه در آخرت نیز دچار خسران خواهد شد @aligelayri
ایت الله بهجت
نکته ی اخلاقی ایت الله بهجت
داشتن وسایل راحتی و رفاه، غیر از راحتی و رفاه و آرامش دل است: (اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ…: تنها وسیلۀ آرامش دل، ذکرُ الله است) ولی ما بر اسباب تکیه می کنیم و از مسبّبُ الاسباب غافل هستیم.
مستحب افضل چیست
مستحب افضل چیست
آشنایی با بزرگان مدفون در حرم مطهر امام رضا(ع)
آشنایی با بزرگان مدفون در حرم مطهر امام رضا(ع)
در حرم مطهر امام رضا(ع) مدفن مشاهیری را میِبینیم که از بزرگان و عارفان زمان خود بودهاند؛ شیخ بهایی، شیخ حرعاملی، علامه طبرسی، شیخ حسنعلی نخودکی، علامه جعفری، آیتالله کوهستانی و آیتالله سیدجواد خامنهای برخی از این افراد هستند.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، بسیاری از افرادی که به حرم مطهر امام رضا(ع) مشرف میشوند، غیر از زیارت و بازدید از مکانهای خاص و معماری زیبای این آستان با مدفن علما و بزرگانی که در این حریم جای گرفته است، آشنا میشوند که در ادامه برخی از بزرگانی که در حریم ملکوتی ثامنالحجج(ع) به خاک سپرده شدهاند را معرفی میکنیم.
شیخ محمد بن حسن حُرّ عاملی
شیخ محمد بن حسن حُرّ عاملی معروف به شیخ حر عاملی در سال ۱۰۳۳ قمری در روستای «مشغره» از توابع جبع عامل لبنان چشم به جهان گشود. شیخ حسن ظهیر، شهید ثانیو پدرش از استادان او بودند. تا چهل سالگی در کشور سوریه و منطقهٔ جبل عامل، نزد استادان شیعی آموزش دید و بعدها به عراق و خراسان عزیمت کرد.
وی برای زیارت علی بن موسی به ایران رفت و مدتی در اصفهان با علامه مجلسی بود و هر دو برای هم اجازه نقل روایت صادر کردهاند. سپس به مشهد رفت و پس از مدتی «قاضی القضاة» و «شیخ الإسلام» خراسان شد. از مهمترین تألیفات وی کتاب «وسائل الشیعة» است.
شیخ حُرّ عاملی در بیست و یکم ماه رمضان ۱۱۰۴در هفتاد و یک سالگی چشم از جهان فرو بست و در زیر گنبد حضرت رضا(ع) کنار منبر، برادرش شیخ احمد صاحب الدرالمسلوک در ایوانِ یکی از حجرههای صحن انقلاب جنب مدرسه میرزا جعفر به خاک سپرده شد.
محمد بهاء الدین عاملی(شیخ بهایی)
وی در سال ۹۵۳ هجرى قمری در شهر بعلبک لبنان دیده به جهان گشود. نسب شیخ بهایی به حارث همدانى، صحابى جلیلالقدر امیرالمؤمنین علی(ع) مىرسد.پدرش از فقها و محدثان بود و به درخواست شاه طهماسب صفوی بهعنوان «شیخالاسلام دارالسلطنه قزوین» انتخاب شد و بعد از رحلت پدر بزرگوارش در عهد شاه عباس صفوی خود به این مقام منصوب شد.
سعی در احیای خاطره مردان بزرگ، یکی از تلاشهای اجتماعی شیخ بهایی است که در این جریان تاریخی ثبت شده است. در شش کیلومتری شمال غربی مشهد، آرامگاه با شکوه خواجه ربیع واقع است که از زیارتگاههای بسیار مشهور است. خواجه ربیع جزو تابعان اصحاب پیامبر اسلام(ص) و یکی از هشت زاهد نامی تاریخ اسلام بهشمار میآید. این آرامگاه به سفارش شیخ بهایی و به دستور شاه عباس ساخته شده است.
مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال ۱۰۳۰ و یا ۱۰۳۱ هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کردهاند.
شیخ پیر پالان دوز
شیخ محمد عارف عباسی مشهور به «پیر پالان دوز» از عرفا و پیران سلسله ذهبیه است که در نیمه دوم قرن دهم هجری قمری ولادت یافت. ایشان متولد روستای کارند مشهد و معاصر شیخ بهایی بودهاند. او علاوه بر اینکه در عرفان به مقامات بلندی دست یافت، در کیمیاگری و خطاطی متبحر بود.
شیخ محمد در خط ثلث استاد بوده و هفت سوره از قرآن نگاشته شده به خط خوش ایشان موجود است. وی با اینکه صاحب موقعیت بود و میتوانست بدون کوشش زندگی خوبی داشته باشد، از راه پالان دوزی روزگار میگذراند. شیخ محمد عارف، برمبنای باور توحیدی خود و توکل بر خدا و ذکر تشکر و خدمت و طاعت و قناعت و ایثار که از صفات عارفان است به جستجوی راه معرفت پرداخت و مدتی از عمر خود را به کسب فیض از اهل حق سپری کرد و به بروز کراماتی معروف شد.
سرانجام عالم ربانی، محمد عارف عباسی در سال ۹۸۵ ه. ق جان به جانان تسلیم کرد. مقبره این عارف بزرگ جنب حرم رضوی در مشهد مقدس واقع و در شمال شرقی حرم مطهر، واقع در ابتدای خیابان نواب صفوی (پایین خیابان)، زیارتگاه بسیاری از شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است. بنای اولیه آرامگاه شیخ مربوط به عهد صفویه بوده است که سلطان محمد (معروف به خدابنده) پدر شاه عباس صفوی آن را در سال ۹۸۵ ق بنا نهاد و در سالهای اخیر توسط آستان قدس بازسازی شده است.
چرا علم زیاد ولی عمل کم؟
حضرت علامه جوادي آملي در تبيين اين مسئله, با استناد به تعلیم دین مبین اسلام مرقوم داشتند قرآن، انسان را موجودي برخوردار از فطرت توحيدي و امانتدار الهي و داراي عقل و درك دانسته است كه بايد گوهر وجودي خود را شكوفا كند و سعادت او در شكوفايي گوهر وجودي اوست و اين گوهر وجودي با ارائه برنامه از طريق انسانشناس واقعي، يعني خداوند شكوفا مي شود و اين برنامه، همان دين الهي است كه با تحت پوشش قرار دادن ابعاد وجودي انسان و چگونگي ارتباطات او تحقّق مي يابد.
معظم له در جلسۀ درس تفسیر خود انسان را داراي دو بخش عقل نظري و عملي دانسته و معتقدند كه مسئوليت عقل نظري در بخش انديشه و مسئوليت عقل عملي در بخش انگيزه است که فقدان هر کدام از این بخش ها برای انسانِ جویای کمال، آسیب زا خواهد بود.
ايشان با اشاره به حديث مولاي متقيان حضرت علي(عليه السلام) كه فرمودند: «كم من عقل اسير تحت هوي أمير» كار عقل عملي را تقويت عزم, اراده و نيّت دانسته كه در صورت فقدان اين بخش دست و پاي ارادي انسان بسته شده وآدمی در كناراعمال پسنديدۀ خود و با آگاهي كامل، به امور ناپسندي از جمله نگاه به نامحرم و يا اخذ روميزي يا زيرميزي نيز ميپردازد چرا كه دست و پاي او فلج است و به مانند معتادان كه پيش از همه و بيش از ديگران از خطر مرگی كه گريبانشان را ميگيرد آگاهی داشته و لكن نصيحت و موعظه براي آنان لغو است.
مرحوم ابن بابويه قمي(رضوان الله عليه) نیز ذیل اين حديث نورانی از وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) آورده است: فردی به عرض حضرت رساند که من علاقهمند به نماز شب هستم ولي هر چه ميكنم موفق نميشوم! حضرت در پاسخ فرمودند: «قد قيّدتك ذنوبك» گناه دست و پاي ارادهات را بسته است و نميتواني شب برخيزي.گناه، غُل و زنجيري است كه به گردن عقل عملي آويخته ميشود و آن را به بند ميكشد.
راهکار رهایی و کارآمد از مهلکه
استاد برجسته حوزه علميه راهكار رهايي از اين مهلكه را فكّ رهن و باز نمودن دست و پاي بسته به وسيله توبه معرفي نموده و گفتند: اين بيان نوراني حضرت رسول(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) براي هميشه زنده است كه در آخرين جمعه ماه شعبان فرمود:«إنّ أنفسكم مرهونة بأعمالكم ففكّوها باستغفاركم» بياييد دست و پا و زنجيرتان را با توبه باز كنيد. لذا بر همه ما لازم است قضاياي علمي را با برهان، عالمانه بفهميم و بشويم محقّق, بعد بشويم متحقِّق كه بالاتر از محقّق است و متحقّق كسي است كه نتيجه تحقيق علمي را با جان خود گِره ميزند و باور ميكند که ميشود مؤمن و اگر باور كرد آنگاه در رديف اهل ايمان است .
در ادامه این استاد برجستۀ اخلاق، عمل صالح را سكّوي پرواز صاحبان علم برشمرده و فرمودند:
سكّوي پرواز عمل صالح است و انسان درصدد معراج است «الصلاة معراج المؤمن»؛ نماز, بُراق اوست اگر گفته شد عمل صالح كَلِم طيّب را بالا ميبرد از سنخ ﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا﴾ كه در سوره «مجادله» آمده است نيست بلکه از سنخ آن است كه بُراق, راكب خود را بالا ميبرد و حمل ميكند. بنابراین اگر كسي در مسائل معنوي سبقت گرفت و اين راه را طي كرد گويا عُوا و زوزه سگان جهنم را هماكنون كه اينجا نشستهاست ميشنود، گويا بهشت و اهل بهشت را ميبيند نه بعد از مرگ، چرا که بعد از مرگ كفّار هم ميبينند و ميگويند: ﴿رَبَّنَا ابْصَرْنَا وَسَمِعْنَا﴾. اين كار عقل عملي است و بحثهاي خواندن، نوشتن و موعظه كردن،كمك ميكند تا اينكه دستگاه عقل عملي راه بيفتد.اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) در وصف متّقيان فرمود: «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ» در آیه شریفه هم آمده است:﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ ٭ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ﴾ بهشت و جهنم را ميبينند.
از خداوند متعال شکوفایی عقول را در هردو بُعد نظری و عملی برای همگان مسئلت می نماییم.
———————————————————————————————–
منابع:
پایگاه اطلاع رسانی اسراء-سرویس دین و اندیشه:جلسۀ درس تفسیر سوره مبارکه فاطر جلسه هشتم و جلسۀ در اخلاق معظم له