گناه ائمه معصومین علیهم الساام
??سوال چرا با اینکه گفته میشود ائمه علیهم السلام معصوم هستند خودشان در دعاهای که از آنها رسیده اعتراف به گناه میکنندو از خداوند طلب بخشش میکنند؟ ??جواب ؛ گناه دارای سه مرحله است: ◀️۱_اینکه گناهی که انجام میشود چون برخلاف روند عادی کائنات است و هستی را تحت تاثیرخویش قرار میدهد وچون کل هستی تحت تدبیر الهی است خداوند زبان هستی را ترجمه میکند در این صورت انسان چون از هستی عقب می افتد دچار زیان میشود زیرا توان بهره برداری صحیح آنچه هستی در اختیارش قرار داد را ندارد ◀️۲_مرحله دوم گناه آن است که انسان نتواند خود را به حرکتی که هستی انجام میدهد برساند یعنی کاری که برخلاف روند طبیعت است مرتکب نمیشود ولی توان همراهی با طبیعت را ندارد مثلاً یک پرنده یا حیوان درحال ذکر خداوند است اما بشر توان همراهی آنرا ندارد دوش مرغی به صبح مینالید عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش یکی از دوستان مخلص را مگر آواز من رسید به گوش گفت باور نداشتم که تو را بانگ مرغی چنین کند مدهوش گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح خوان و من خاموش سعدی در این قسمت در حقیقت سخن در گناه کردن نیست اینکه با غیبت یا دروغ بر هستی اثرمنفی گذاشته باشد بلکه سخن درین است که چرا توان ذکر گفتن حق را ندارد آنگونه که مرغ تسبیح گوی است ◀️۳_اینکه چرا توان پرواز از طبیعت را ندارد و نمیتواند از قیود مادی رهایی یابد و غرق در ذات حق شود و هستی را به دنبال خود بکشد آنگونه که خداوند. هستی را آفرید و آنرا تدبیر میکند چنین انسانی دراین فکر است که بر قوانین هستی فائق آید لذا اینکه اسیر قوانین طبیعت است دچار خواب و شهوت است ناله اش بلند است لذا بر خدا وند متعال ناز میکند اگر مرا بخاطر گناهان مجازات کنی منهم میگویم عفو تو چه شد بنابراین در حقیقت این ناله و فریاد ناله شرمندگی از عدم توانایی پاسخ الطاف بی حساب خداوندی است چون کاری که درخور خداوندی که هرچه هست ازاوست را انجام نداده است ??بدیگر سخن: ♦️ در مرحله اول سخن در خسران است اینکه چرا فرصت سوزی کرد وعمری که می بایست برای رشد خودش صرف کند برای نابودی خویش بکار برد ♦️در مرحله دوم بحث ضرر است به اینکه چرا نمیتواند خود را با طبیعت همراه کند و مانند هستی که تسبیح گوی حق است بیاد حق نمیتواند باشدواز یاد خداوند غافل است ♦️در مرحله سوم سخن از شرمندگی وضعف و عدم توانایی در بهره بردن از کمالات بی انتها الهی است که بخاطر اسارت در عالم ماده توان دستیابی به آنها را ندارد اینکه دچار غفلت میشود واسیر شهوت( شهوت در اینجا به معنای مطلق خواسته های مادی است همانی که جسم مادی محتاج به آن است مانند خوابیدن و خوردن و..) میگردد امری که لازمه طبیعت است ??آنچه از اهل بیت علیهم السلام آمده است ناظر به قسم سوم است یعنی گریه هایشان حقیقی و درخواست عفو جدی است چرا که در خور خدایی ذات حق کاری نکردند گرچه تمام تلاش خویش را بکار گرفته اند ???????????? ? @aligelayeri
حوزه باید مستقل باشد و نباید معطل دولتی خاص بماند
حوزه باید مستقل باشد و نباید معطل دولتی خاص بماند
آیت الله جوادی آملی در جمع اعضای هیئت رئیسه مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، با اشاره به اهمیت تولید فکر و محتوا و گسترش کمی و کیفی خروجیهای حوزه علمیه قم، اظهارداشتند: به هیچ عنوان نباید حوزه علمیه قم با این همه ظرفیت و امکانات، سر سفره دیگری باشد، بلکه باید محصولات و خروجی های بزرگی داشته باشد.
به گزارش حوزه نیوز، ایشان بیان کرد: ما امروز در کنار سفره حوزه نجف نشستهایم، زیرا همه ما اذعان داریم که اگر خروجی حوزه نجف را از ما بگیرند؛ دستمان خالی میماند؛ کفایه، رسایل، کتب اربعه و شرایع و شروح شرایع و… همگی از این جمله هستند و ما امروز از همان ها استفاده می کنیم.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: سوال اینجاست که چرا بعد از گذشت صدها سال هنوز ما نتوانستیم کتابی پرمغزتر از این کتب بنویسیم.
ایشان گفت: حقیقت امر اینجاست که این بزرگان، معصوم و امامزاده نبودند، بلکه همه آنها مثل ما طلبه بودند، ولی خوب درس خواندند و از همه مهمتر این که اگر حوزه نجف، نجف شد به خاطر نوع و عرضه مدیریت سید مرتضی بود.
وی بیان کرد: ایشان با نوع مدیریت خود توانستند شاگردانی چون شیخ طوسی پرورش دهند که دو کتاب از کتب اربعه را بنویسند؛ ایشان با مکنت ارثی خود توانست به شکلی مدیریت کند که چنین خروجی بزرگی از حوزه نجف تولید شود؛ هنر بزرگ او نیز شاگرد پروری بود.
آیت الله جوادی آملی خاطرنشان کرد: باید به یاد داشته باشیم که شاگرد پروری از رموز اصلی در موفقیت در این کار است؛ اگر مثل ایشان شاگرد پروری کنیم، موفق خواهیم شد؛ حوزه را باید حوزویان نگاه دارند و اگر حوزه را رها کنند قطعا این روند به تضعیف حوزه منجر خواهد شد.
ایشان گفت: نباید اجازه دهیم که استعدادهای ناب حوزه بدون اینکه پرورش یابند جذب دستگاههای دیگر شوند. وقتی وارد فیضیه می شوم و می بینم اطلاعیههای جذب بخش های مختلف را نصب کرده اند، قلبا ناراحت می شوم، چون این کار نهال فروشی است و ما نباید اجازه دهیم که طلبه ای که استعداد رهبر و مرجع شدن را داراست، به این سطح راضی شود.
این مرجع تقلید با ذکر این مطلب که رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید خروجی این حوزه هستند، خاطرنشان کرد: باید به شکلی کار کنیم که چنین محصولاتی را بتوانیم به بهترین شکل تولید کنیم.
ایشان بر لزوم استقلال حوزه تاکید کرد و افزود: حوزه باید مستقل باشد و نباید معطل دولتی خاص بماند، زیرا اگر حوزه مستقل نباشد خروجیهای حوزه نیز مستقل نخواهند بود و اگر امروز مراجع و رهبری مستقل هستند به برکت حوزه مستقل است.
حضرت آیت الله جوادی آملی خاطرنشان کرد: حوزه مستقل دیگر تحت تاثیر دولتها نیست؛ زیرا دولتها همگی بر اساس منافع و شرایط خود تصمیم میگیرند و به همین دلیل حوزه نباید خود را تابع این تفکرات کند؛ شعار «نه شرقی و نه غربی» بهترین شعار است، زیرا در یک باغ سه نوع درخت دارد؛ گروه اول درختهایی که در سایه شرق هستند و بخشی که در سایه غرب هستند و گروهی از درختان نیز در وسط باغ هستند؛ شگفت است که تنها درختانی که در وسط باغ هستند درست رشد میکنند؛ زیرا زیر سایه کسی نیستند و نور آفتاب را به کاملا درک می کند.
آیا شب یلدا برگرفته از دین زرتشت است
آیا شب یلدا برگرفته از دین زرتشت است؟ نظر اسلام درباره شب یلدا و شب چله چیست؟
جواب: شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق میشود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن میگیرند.
شرق شناسان و مورخان متفق القولند که ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز و آذر ماه را که درازترین و تاریک ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار میمانند، در کنار یکدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند.
واژه یلدا، از دوران ساسانیان که متمایل به به کارگیری خط (الفبای از راست به چپ) سریانی شده بودند به کار رفته است.
یلدا- همان میلاد به معنای زایش- زاد روز یا تولد است که از آن زبان سامی وارد پارسی شده است.
باید دانست که هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصاً در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای شب یلدا از واژه مرکب شب چله استفاده می شود.
[irp] نظر اسلام درمورد شب یلدا:
درباره دیدگاه اسلام در مورد سنت پیشینیان باید عرض کنیم:
— اسلام در مقابل سنتها و آیین های اقوام و مللی که به اسلام گرویده شده و مسلمان میشوند واکنشهای مختلفی را دارد:
۱. یا آن سنت و آیین مخالف آموزه های شریعت اسلام بوده ، که اسلام با آن گونه سنت ها مقابله کرده و رد می کند(مانند زنده به گور کردن دختران اعراب و …)
۲. یا آن سنت و آیین موافق و مطابق با آموزه های دین اسلام است، که اسلام آنها را قبول کرده و تأیید می کند. مانند سنت پاکیزه گی و رفع کدورت و صله رحم در عید نوروز ایرانیان
۳. یا آن سنت؛ سنخیت و یا عدم سنخیتی با آمورزهای دین اسلام ندارد و انجام آن مخالفتی با احکام الهی نمیکند و دین اسلام هم آنها را رد نمی کند.
— مانند خیلی از رسوم وآیین های محلی اقالیم مختلف جهان اسلام نظیر؛ «نوع پوشش ،صحبت کردن،مراسم ازدواج، و…
نکته: در مواردی اسلام برخی از رسوم را طبق مبنای فوق اصلاح کرده و قسمتهائی را رد و قسمتهایی را تأیی می کند.
— حال با توجه به این مقدمه ای که ذکر شد متوجه میشویم که سنت باستانی شب یلدا تا جائیکه مستلزم احیای آموزه هایی چون؛ صله رحم، احترام به بزرگان، همدلی و صمیمیت در خانواده، و…شود خوب و پسندیده می باشد.
اگر در اجرای این سنتها دچار افراط کاری شویم نظیر: اسراف در مخارج، چشم هم چشمی و آوردن فشار مالی نامناسب به خانواده و … قطعاً مخالف احکام دین اسلام بوده و مردود است.
[irp]پینوشت:
(۱). الآثار الباقیه عن القرون الخالیه، متن، ص:363
مزایا و عیب های نسل جوان شناخته شود
با وای وای کردن و مذمت کردن، نمیتوان نسل جوان را اصلاح کرد
نسل جوان ما مزایایی دارد و عیبهایی. زیرا این نسل یک نوع ادراکات و احساساتی دارد که در گذشته نبود و از این جهت باید به او حق داد. در عین حال یک انحرافات فکری و اخلاقی دارد و باید آنها را چاره کرد. چاره کردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا یعنی ادراکات و احساسات و آرمانهای عالی که دارد و بدون احترام گذاشتن به این ادراکات و احساسات میسر نیست. باید به این جهات احترام گذاشت. رودربایستی ندارد؛ در نسل گذشته فکرها این اندازه باز نبود، این احساسات با این آرمانهای عالی نبود. باید به این آرمانها احترام گذاشت. اسلام به این امور احترام گذاشته است. اگر ما بخواهیم به این امور بیاعتنا باشیم محال است که بتوانیم جلو انحرافهای فکری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم. روشی که فعلا ما در مقابل این نسل پیش گرفتهایم که روش دهانکجی و انتقاد صِرف و مذمّت است و دائماً فریاد ما بلند است که سینما این طور، تئاتر این طور، و دائماً وای وای میکنیم درست نیست. باید فکر اساسی برای این انحرافها کرد. فکر اساسی به این است که اول ما درد این نسل را بشناسیم، درد عقلی و فکری، دردی که نشانه بیداری است، یعنی آن چیزی را که احساس میکند و نسل گذشته احساس نمیکرد. استاد مطهری، ده گفتار، ص۲۱۹ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری
تقوا ملاک ارزش آدمی است و هر کسی با تقوا تر باشد، گرامی تر است.
تقوای الهی انسان را از تشویق خلق بی نیاز میکند
استاد حوزه و دانشگاه گفت: تقوا فرایندی برای زندگی انسان به وجود میآورد که انسان خودش باشد؛ بدون توجه به تشویق و یا تنبیه دیگران.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان، ظهر امروز در آخرین جلسه از سلسله جلسات دانشجویی که هر روز در محل مسجد الزهرا دانشگاه علوم پزشکی مشهد برگزار می شود، به تبیین آثار تقوا بر زندگی مؤمنان پرداخت و گفت: تقوا ملاک ارزش آدمی است و هر کسی با تقوا تر باشد، گرامی تر است.
کارشناس مذهبی رسانه ملی افزود: همه میدانیم تقوا باعث قبولی عمل انسان است. تقوا اصطلاحی عمیق و کلیدی است اما با وجود همه شهرتی که دارد، دچار یک غربت شده است؛ به گونه ای که بعضی از کلمات در قرآن مشهور تر از کلمه تقوا شده اند؛ مانند کلمه اخلاق.
وی خاطرنشان کرد: کلمه اخلاق فقط یک بار در قرآن کریم مطرح شده و آن در آیه شریفه «إنک لعلی خُلقٍ عظیم» است؛ در حالی که ۲۵۰ بار تقوا گفته شده است ولی ما چون تقوا را درک نکردیم، می گوییم قرآن کلاس اخلاق است، نه کلاس تقوا!
حجت الاسلام والمسلمین پناهیان تصریح کرد: اگر دانشجویان ما هم غرب زده می شوند، به خاطر این است که قسمت های پیشرفته و عالی دین را پنهان کرده ایم. این در حالی است که اگر دین بخواهد خودش را با مفهوم اخلاق معرفی کند، جذابیتش کم میشود ولی با تقوا جهان معاصر هم می گیرد.
استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: تبیین مسائل اخلاقی به بیان مسائل دینی وابسته نبوده و بسیار فهمیدنی و توصیف شدنی است. این همه فیلم در سطح جهان ساخته شده و نکات اخلاقی را بدون نیاز به دین، به بشر منتقل می کنند.
وی تقوا را تبیین شیوه دسترسی به اخلاق حسنه معرفی کرد و گفت: تبیین اخلاق خوب بدون معرفی روش رسیدن به آن، ارزشی ندارد. برای نمونه، اخلاق فقط می گوید شجاعت خوب است اما تقوا می گوید «شجاعت بر چه اساسی خوب است؟ آیا تلاش برای کسب این روحیه، به خاطر خدا است؟ یا یک ویژگی ژنتیکی در برخی انسان هاست؟»
حجت الاسلام والمسلمین پناهیان یادآور شد: امام رضا(ع) می فرماید «اگر شخصی گناه نمی کند، فریب نخور؛ شاید ضعیف است و عرضه انجام گناه را ندارد.»
استاد حوزه و دانشگاه تأگید کرد: تقوا فرایندی برای زندگی انسان به وجود می آورد که انسان خودش باشد؛ بدون توجه به تشویق و یا تنبیه دیگران. در نتیجه مفهوم استقلال شخصیت انسان در تقوا جذاب تر از آزادی در غرب است.
http://khabarone.ir/news
انسان در گرو تلاش خویش
انسان در گرو تلاش خویش است مراسمی شرکت داشتم بهنگام صرف غذا مشاهده کردم غذا چرب است مقدار اندکی را خوردم به دوستم گفتم بقیه دست زده نیست اگر می خواهی بردار من نمی خورم او بقیه غذای مرا روی غذای خودش خالی کرد ودر همین حال سرش را تکان میداد گفتم چی شده؟ گفت هم چربی خون وهم قند خونم بالاست گفتم خوب نخور کسی مجبورت نکرده دوباره سرش را تکان داد ومشغول خوردن شد. فهیمدم او توان شورش کردن بر علیه خود را ندارد، یعنی با آنکه میداند آنچه می خورد برای وی مضر است، اما می خورد؛ زیرا نمی تواند جلوی خودش را بگیرد مانند آنکسی که به درخت آویزان شده ، فقط می تواند بگوید بدادم برسید اما هیج اقدامی برای رهائی خویش انجام نمیدهد. واقعیت آن است که تا روح وروان انسان آماده نشود انسان هرگز توان دست زدن به اقدامی که موجب رهائی وی شود را ندارد، واگر این آمادگی روحی و روانی ایجاد شد وشروع به حرکت کرد خداوند نیز اورا یاری می رساند. در منابع دینی آمده است « وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»() یعنی اولا؛ می بایست حرکتی آغاز شود زیرا تا تلاش ومجاهده فرد نباشد کمک الهی نخواهد بود. ثانیا؛ راه های مختلفی برای رسیدن به مقصد است که تاانسان با آن مواجهه نشودنمی تواند درک کند (لذا گفته شده است الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق مستحضرید انفاس جمع نفس به سکون فا نیست تا به معنای انسانها باشد زیرا جمع آن نفوس است بلکه جمع نفس به فتح فا است یعنی به تعداد نفس کشیدن راه به سوی خدا هست) ثالثا ؛اگر کاری با نیت درست آغاز شود وبدرستی طی شود بی شک کمک ولطف الهی را در پی خواهد داشت. پس تاانسان قدمی برندارد،امکان نجات ورهائی از آنچه در آن گرفتار است نخواهد بود، ولازمه این سخن آن است که انسان آنچه دارد را بدرستی مدیریت کند وبوسیله همین داشته ها تلاش وسعی نماید تا به نداشته ها برسد .?? @aligelayri
ازادی از جهالت
آزادی از جهالت
پیامبران آمدهاند که اندیشه «پوچی» را از مغز ما بیرون کنند اگر جهان آخرت که جهان جاودانگی است نبود و اگر جهان، مقصد نهایی نداشت که واقعاً مقصد باشد نه «مرحله» و «منزل»، گردش روزگار چیزی از نوع سرگشتگی بود و به اصطلاح قرآن خلقت و آفرینش، «عبث» و «باطل» و «لعب» بود. اما پیامبران آمدهاند که جلو این اشتباه اساسی را بگیرند و ما را به حقیقتی آگاه سازند که ندانستن آن سراسر هستی را در نظر ما پوچ و بیمعنی میکند و اندیشه «پوچی» را در مغز ما رسوخ میدهد. با رسوخ اندیشه پوچی، و به عبارت دیگر با پوچپنداری، خود ما به صورت موجودی پوچ و بیمعنی و بیهدف درمیآییم. یکی از آثار ایمان و اعتقاد به عالم آخرت این است که ما را از پوچپنداری و پوچ بودن نجات میبخشد و به ما و اندیشه و هستی ما معنی میدهد. ? استاد مطهری، زندگی جاوید یا حیات @motahari_ir
شورش علیه خود
شورش علیه خود
شخصی درزمستانی سردوبرفی به تنهایی به کوهستان میرود،نزدیک غروب به هنگام بازگشت لبه پرتگاهی پایش لیز میخورد وبه درختی آویزان میشودوفریاد می زند: خدا یا بدادم برس ،خدایا بدادم برس؛ به او گفته می شود :دستت رااز درخت بردار تا ترا نجات دهیم ،اما او به این نداتوجه نمی کند ومدام خدارا صدا می زند .
روز بعد بستگان وی وقتی متوجه نیامدن او می شوند به جستجو وی می پردارند ؛وزمانی که اورا پیدا میکنند می بینند لبه پرتگاهی در حالیکه به درختی آویزان شده یخ زده وجان داد ه است و تنها نیم متر با زمین فاصله داشت ،اما چون هوا تاریک بوده وهمه جا برف پوشانده بود نمی توانست پایین را ببیند .
حال این داستان را دوباره مرور کنیم؛ اگر این فرد به هنگام رفتن به کوهستان به تنهائی نمی رفت ، و یا به هنگام رفتن راه را بدرستی بلد بود ،ویا همراه کسانی که راه را بلد بودند میرفت،شاید به چنین مشکلی گرفتار نمی شد.
اگر به ندای درونی خویش پاسخ میداد ووقتی به وی گفته می شد دستت را رها کن ما ترا نجات میدهیم، دستش را رها می کرد از مرگ رهائی می یافت .
یکی از نکته های های مهم در زندگی انسان این است که گاهی لازم است انسان علیه خویش شورش کند، واز خویش بگذرد ،واز داده های دیگران وتجارب آنان استفاده کند ،وبه خدای خویش اعتماد نماید.
متاسفانه یکی از گرفتاریهای امروزه بشریت آن است که انسان، آنقدر غرق در ماشین وتکنولوژی شده است که خودرا فراموش کرده است ،ومی شنود ومی بیند چه بلائی برسرش می آید اما به همان راه می رود که قبلا رفته بود .
aligelayri
فهم پیام عاشورا اساس محافل و مجالس محرم قرار گیرد
فهم پیام عاشورا اساس محافل و مجالس محرم قرار گیرد
دادستان کل کشور با بیان اینکه اگر غرق در مادیات شویم پیام شهدا را نمیشنویم گفت: فهم پیام عاشورا اساس محافل و مجالس محرم قرار گیرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از دامغان، حجتالاسلام والمسلمین محمد منتظری در چهارمین یادواره 20 شهید والامقام روستای نعیم آباد شهرستان دامغان که در تاریخ 19 ابان 96 با حضور خانواده معظم شهدا و ایثارگران، نماینده ولی فقیه در استان هرمزگان، امام جمعه، فرماندار، نماینده مجلس، فرماندهان نظامی و انتظامی، مسئولان استانی و شهرستانی دستگاه قضا، مدیران و روحانیان و اقشار مختلف مردم در حسینیه اعظم این روستا برگزار شد، ضمن تسلیت فرارسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان اظهار داشت: بزرگداشت شهدا مصداق اتم و کامل حفظ شعائر اسلامی و رهروی طریق شهدای کربلا است.
دادستان کل کشور با بیان اینکه شرح هر یک از ویژگیهای درخشان قیام اباعبدالله(ع) کتابی قطور و ساعتها سخنرانی میطلبد به تبیین سه پیام مهم نهضت عاشورا پرداخت و افزود: سیره عملی امام حسین(ع) از لحظه حرکت از مدینه تا هنگام شهادت در گودال قتلگاه بر ما حجت و عمل به فرمایشات آن حضرت همچون کلام دیگر ائمه اطهار(ع) واجب است، فهم پیام عاشورا باید اصل و اساس محافل و مجالس محرم باشد.
وی خاطرنشان کرد: بعد دوم رساندن پیام عاشورا به جامعه و نسل جوان است، ثواب سوگواری و گریه کردن در عزای سیدالشهدا(ع) آنقدر زیاد است و به حدی در احادیث و روایات بر آن تأکید شده که انسان شگفتزده میشود اما بدون شک هدف امام حسین(ع) بسیار والاتر از این مقوله بوده، این پیام هدایتگر باید به نسل جوان و نوجوان منتقل شود و بهترین ظرفیت برای تحقق این مهم مجالس این ایام است.
منتظری مهمترین درس قیام عاشورا را مبارزه با ظلم و ستم در هر عصر و زمان عنوان و تصریح کرد: امام حسین(ع) به ما آموخت که چگونه در برابر دشمنان اسلام مبارزه کنیم، جریان یزید و امام حسین(ع) در هر عصر و زمانی وجود دارد و وظیفه ما شمشیر زدن در یزیدیان زمان است.
دادستان کل کشور در ادامه با اشاره به تأکید آیات قرآن بر زنده بودن شهدا و نظارت آنها بر اعمال و رفتار ما اظهار داشت: اگر غرق در مادیات شویم پیام شهدا را نمیشنویم، شهدا بودند که به ما استقلال فرهنگی و سیاسی و نظامی بخشیدند، اگر حرکت شجاعانه شهدا در برابر نظام سلطه نبود، اگر رشادت رزمندگان و شهدای مدافع حرم نبود، امروز شهرهای ما شرایط شهرهای عراق و سوریه و یمن را داشت.
عضو شورای عالی قضایی کشور ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان اسلام و ملت ایران را از دیگر ویژگیهای شهدا و فرهنگ ایثار و شهادت برشمرد و اضافه کرد: ملت ما در عرصههای مختلف برای حراست از دین خدا به میدان آمدند و جان فدا کردند و دشمن قادر به فهم معارف این فرهنگ نیست، از این رو دچار رعب و وحشت شده است.
منتظری به سخنان سخیف ترامپ بر ضد ایران اسلامی در مجمع عمومی سازمان ملل اشاره کرد و گفت: رئیس جمهور آمریکا آدم ابلهی است که در این جایگاه تأثیرگذار دولت ظالم ایالات متحده قرار گرفته، آنها ملت رشید ایران را چون استخوانی در گلوی خود میدانند و درمانده شدهاند، امروز دولتمردان آمریکایی به هر دری که میزنند بسته است و ملت ما با حمایت و هدایت ولایت در مسیر نصرت الهی قرار دارد.