انسان در گرو تلاش خویش
انسان در گرو تلاش خویش است مراسمی شرکت داشتم بهنگام صرف غذا مشاهده کردم غذا چرب است مقدار اندکی را خوردم به دوستم گفتم بقیه دست زده نیست اگر می خواهی بردار من نمی خورم او بقیه غذای مرا روی غذای خودش خالی کرد ودر همین حال سرش را تکان میداد گفتم چی شده؟ گفت هم چربی خون وهم قند خونم بالاست گفتم خوب نخور کسی مجبورت نکرده دوباره سرش را تکان داد ومشغول خوردن شد. فهیمدم او توان شورش کردن بر علیه خود را ندارد، یعنی با آنکه میداند آنچه می خورد برای وی مضر است، اما می خورد؛ زیرا نمی تواند جلوی خودش را بگیرد مانند آنکسی که به درخت آویزان شده ، فقط می تواند بگوید بدادم برسید اما هیج اقدامی برای رهائی خویش انجام نمیدهد. واقعیت آن است که تا روح وروان انسان آماده نشود انسان هرگز توان دست زدن به اقدامی که موجب رهائی وی شود را ندارد، واگر این آمادگی روحی و روانی ایجاد شد وشروع به حرکت کرد خداوند نیز اورا یاری می رساند. در منابع دینی آمده است « وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»() یعنی اولا؛ می بایست حرکتی آغاز شود زیرا تا تلاش ومجاهده فرد نباشد کمک الهی نخواهد بود. ثانیا؛ راه های مختلفی برای رسیدن به مقصد است که تاانسان با آن مواجهه نشودنمی تواند درک کند (لذا گفته شده است الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق مستحضرید انفاس جمع نفس به سکون فا نیست تا به معنای انسانها باشد زیرا جمع آن نفوس است بلکه جمع نفس به فتح فا است یعنی به تعداد نفس کشیدن راه به سوی خدا هست) ثالثا ؛اگر کاری با نیت درست آغاز شود وبدرستی طی شود بی شک کمک ولطف الهی را در پی خواهد داشت. پس تاانسان قدمی برندارد،امکان نجات ورهائی از آنچه در آن گرفتار است نخواهد بود، ولازمه این سخن آن است که انسان آنچه دارد را بدرستی مدیریت کند وبوسیله همین داشته ها تلاش وسعی نماید تا به نداشته ها برسد .?? @aligelayri
ازادی از جهالت
آزادی از جهالت
پیامبران آمدهاند که اندیشه «پوچی» را از مغز ما بیرون کنند اگر جهان آخرت که جهان جاودانگی است نبود و اگر جهان، مقصد نهایی نداشت که واقعاً مقصد باشد نه «مرحله» و «منزل»، گردش روزگار چیزی از نوع سرگشتگی بود و به اصطلاح قرآن خلقت و آفرینش، «عبث» و «باطل» و «لعب» بود. اما پیامبران آمدهاند که جلو این اشتباه اساسی را بگیرند و ما را به حقیقتی آگاه سازند که ندانستن آن سراسر هستی را در نظر ما پوچ و بیمعنی میکند و اندیشه «پوچی» را در مغز ما رسوخ میدهد. با رسوخ اندیشه پوچی، و به عبارت دیگر با پوچپنداری، خود ما به صورت موجودی پوچ و بیمعنی و بیهدف درمیآییم. یکی از آثار ایمان و اعتقاد به عالم آخرت این است که ما را از پوچپنداری و پوچ بودن نجات میبخشد و به ما و اندیشه و هستی ما معنی میدهد. ? استاد مطهری، زندگی جاوید یا حیات @motahari_ir
شورش علیه خود
شورش علیه خود
شخصی درزمستانی سردوبرفی به تنهایی به کوهستان میرود،نزدیک غروب به هنگام بازگشت لبه پرتگاهی پایش لیز میخورد وبه درختی آویزان میشودوفریاد می زند: خدا یا بدادم برس ،خدایا بدادم برس؛ به او گفته می شود :دستت رااز درخت بردار تا ترا نجات دهیم ،اما او به این نداتوجه نمی کند ومدام خدارا صدا می زند .
روز بعد بستگان وی وقتی متوجه نیامدن او می شوند به جستجو وی می پردارند ؛وزمانی که اورا پیدا میکنند می بینند لبه پرتگاهی در حالیکه به درختی آویزان شده یخ زده وجان داد ه است و تنها نیم متر با زمین فاصله داشت ،اما چون هوا تاریک بوده وهمه جا برف پوشانده بود نمی توانست پایین را ببیند .
حال این داستان را دوباره مرور کنیم؛ اگر این فرد به هنگام رفتن به کوهستان به تنهائی نمی رفت ، و یا به هنگام رفتن راه را بدرستی بلد بود ،ویا همراه کسانی که راه را بلد بودند میرفت،شاید به چنین مشکلی گرفتار نمی شد.
اگر به ندای درونی خویش پاسخ میداد ووقتی به وی گفته می شد دستت را رها کن ما ترا نجات میدهیم، دستش را رها می کرد از مرگ رهائی می یافت .
یکی از نکته های های مهم در زندگی انسان این است که گاهی لازم است انسان علیه خویش شورش کند، واز خویش بگذرد ،واز داده های دیگران وتجارب آنان استفاده کند ،وبه خدای خویش اعتماد نماید.
متاسفانه یکی از گرفتاریهای امروزه بشریت آن است که انسان، آنقدر غرق در ماشین وتکنولوژی شده است که خودرا فراموش کرده است ،ومی شنود ومی بیند چه بلائی برسرش می آید اما به همان راه می رود که قبلا رفته بود .
aligelayri
فهم پیام عاشورا اساس محافل و مجالس محرم قرار گیرد
فهم پیام عاشورا اساس محافل و مجالس محرم قرار گیرد
دادستان کل کشور با بیان اینکه اگر غرق در مادیات شویم پیام شهدا را نمیشنویم گفت: فهم پیام عاشورا اساس محافل و مجالس محرم قرار گیرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از دامغان، حجتالاسلام والمسلمین محمد منتظری در چهارمین یادواره 20 شهید والامقام روستای نعیم آباد شهرستان دامغان که در تاریخ 19 ابان 96 با حضور خانواده معظم شهدا و ایثارگران، نماینده ولی فقیه در استان هرمزگان، امام جمعه، فرماندار، نماینده مجلس، فرماندهان نظامی و انتظامی، مسئولان استانی و شهرستانی دستگاه قضا، مدیران و روحانیان و اقشار مختلف مردم در حسینیه اعظم این روستا برگزار شد، ضمن تسلیت فرارسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان اظهار داشت: بزرگداشت شهدا مصداق اتم و کامل حفظ شعائر اسلامی و رهروی طریق شهدای کربلا است.
دادستان کل کشور با بیان اینکه شرح هر یک از ویژگیهای درخشان قیام اباعبدالله(ع) کتابی قطور و ساعتها سخنرانی میطلبد به تبیین سه پیام مهم نهضت عاشورا پرداخت و افزود: سیره عملی امام حسین(ع) از لحظه حرکت از مدینه تا هنگام شهادت در گودال قتلگاه بر ما حجت و عمل به فرمایشات آن حضرت همچون کلام دیگر ائمه اطهار(ع) واجب است، فهم پیام عاشورا باید اصل و اساس محافل و مجالس محرم باشد.
وی خاطرنشان کرد: بعد دوم رساندن پیام عاشورا به جامعه و نسل جوان است، ثواب سوگواری و گریه کردن در عزای سیدالشهدا(ع) آنقدر زیاد است و به حدی در احادیث و روایات بر آن تأکید شده که انسان شگفتزده میشود اما بدون شک هدف امام حسین(ع) بسیار والاتر از این مقوله بوده، این پیام هدایتگر باید به نسل جوان و نوجوان منتقل شود و بهترین ظرفیت برای تحقق این مهم مجالس این ایام است.
منتظری مهمترین درس قیام عاشورا را مبارزه با ظلم و ستم در هر عصر و زمان عنوان و تصریح کرد: امام حسین(ع) به ما آموخت که چگونه در برابر دشمنان اسلام مبارزه کنیم، جریان یزید و امام حسین(ع) در هر عصر و زمانی وجود دارد و وظیفه ما شمشیر زدن در یزیدیان زمان است.
دادستان کل کشور در ادامه با اشاره به تأکید آیات قرآن بر زنده بودن شهدا و نظارت آنها بر اعمال و رفتار ما اظهار داشت: اگر غرق در مادیات شویم پیام شهدا را نمیشنویم، شهدا بودند که به ما استقلال فرهنگی و سیاسی و نظامی بخشیدند، اگر حرکت شجاعانه شهدا در برابر نظام سلطه نبود، اگر رشادت رزمندگان و شهدای مدافع حرم نبود، امروز شهرهای ما شرایط شهرهای عراق و سوریه و یمن را داشت.
عضو شورای عالی قضایی کشور ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان اسلام و ملت ایران را از دیگر ویژگیهای شهدا و فرهنگ ایثار و شهادت برشمرد و اضافه کرد: ملت ما در عرصههای مختلف برای حراست از دین خدا به میدان آمدند و جان فدا کردند و دشمن قادر به فهم معارف این فرهنگ نیست، از این رو دچار رعب و وحشت شده است.
منتظری به سخنان سخیف ترامپ بر ضد ایران اسلامی در مجمع عمومی سازمان ملل اشاره کرد و گفت: رئیس جمهور آمریکا آدم ابلهی است که در این جایگاه تأثیرگذار دولت ظالم ایالات متحده قرار گرفته، آنها ملت رشید ایران را چون استخوانی در گلوی خود میدانند و درمانده شدهاند، امروز دولتمردان آمریکایی به هر دری که میزنند بسته است و ملت ما با حمایت و هدایت ولایت در مسیر نصرت الهی قرار دارد.
شرحی بر زیارت اربعین
شرحي بر زيارت اربعين
روز بيستم ماه صفر، روز اربعين و به قول شيخين - شيخ مفيد و شيخ طوسي- بازگشت اهل حرم امام حسين عليه السلام از شام به مدينه، و روز ورود اولين زائر آن حضرت جابربن عبدالله انصاري به کربلا، جهت زيارت امام حسين عليه السلام است . زيارت آن حضرت در اين روز مستحب است. که به فرموده امام حسن عسکري عليه السلام از نشانه هاي مؤمن است.
قال العسکري عليه السلام: “علامات المؤمنين خمس : صلاةُ الاحدي و الخمسين و زيارةُ الاربعين والتـَختم في اليَمين و تـَعفيرُ الجـَبين و الجَهر ببسم الله الرحمن الرحيم."(1)
از حضرت امام حسن عسکري عليه السلام روايت شده که فرمودند:
علامات مؤمن پنج چيز است:
1- اقامه پنجاه و يک رکعت نماز فريضه و نافله در شبانه روز.
2- زيارت اربعين.
3- انگشتر به دست راست کردن.
4- جبين را در سجده بر خاک گذاشتن.
5- در نماز بسم الله الرحمن الرحيم را بلند گفتن.
سند زيارت اربعين
شيخ طوسي در تهذيب و مصباح ، زيارت مخصوصه روز اربعين را از حضرت امام صادق عليه السلام نقل کرده است.
صفحات: 1· 2
ثواب زیارت با پای پیاده
ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده
امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده میفرماید: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمىی دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى فرماید و یک درجه مرتبه اش را بالا مى برد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مىفرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مىگویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.(کامل الزیارات ص۱۳۴)
نظر مراجع و اربعین
مقام معظم رهبری رهبر معظم انقلاب درباره اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین بیان کرده اند: شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است، جابربن عبدالله را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشند، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی در دل من و شما هست.
آیتالله محمدتقی بهجت آیتالله محمدتقی بهجت فومنی درباره نقش پیادهروی روز اربعین میگوید: روایت دارد که امام زمان(عج) که ظهور فرمود، پنج ندا میکند به اهل عالم، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سحقوه عدوانا،… امام زمان خودش را به واسطه امام حسین(ع) به همه عالم معرفی میکنند … بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین(ع) را شناخته باشند… اما الان هنوز همه مردم عالم، حسین(ع) را نمیشناسند و این تقصیر ماست، چون ما برای سیدالشهدا(ع) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود، پیادهروی اربعین بهترین فرصت برای معرفی حسین(ع) به عالم است. با اینکه زیارت سیدالشهدا(ع) در اکثر برهههای تاریخی به سختی انجام میشد و جان زائران در خطر بود، اما با این وجود عاشقانه خطرات را به جان میخریدند و به پابوسی امام حسین(ع) در روز اربعین نائل میشدند.
آیت الله وحید خراسانی این مرجع تقلید با بیان روایتی از امام صادق(ع(در مورد اجر کسانی که به شوق امام حسین(ع) و به خاطر محبت رسول خدا(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) به زیارت آن حضرت میروند، خاطر نشان می کند: خوشا به حال آنان که با پای پیاده در بیابانها به سمت کربلا حرکت میکنند. وی همچنین از همه زائرانی که موفق به زیارت امام حسین(ع) در اربعین میشوند می خواهد که در حرم مطهر آن حضرت در شب و روز اربعین دست به دعا بردارند و برای فرج امام زمان(عج) دعا کنند.
آیت الله صافی گلپایگانی آیت الله صافی گلپایگانی خاطرنشان می کند: حضور میلیونی زائران با پای پیاده از شرق و غرب و دور و نزدیک به سوی کربلای مقدس، کنگره عظیمی است که به دنیا اعلام می کند راه حسین و اهداف او جاودان و فراموش ناشدنی است و شهدای این راه شهدای حق و شهامت و قهرمانی هستند، خداوند آنها را با اصحاب حسین محشور کند که جان خود را فدای حسین(ع) کردند و رحمت خدا بر آنها و جان پاکشان باد.
حضرت آیت الله شبیری زنجانی حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی آرزو می کند که روزی از زائران حرم باشد. ایشان پیاده روی اربعین را تجلی عظمت شیعه می داند و می گوید: من آرزو داشتم توان جسمی ام به قدری بود که می توانستم در پیاده روی شرکت کنم در حالی که هر لحظه بر عظمت حماسه پیاده روی اربعین حسینی در سرزمین کربلای معلی افزوده می شود گروهی با تمسک به برخی از روایات می گویند: نیاز نیست که برای زیارت ائمه به حرم آنها سفر کنیم بلکه قلب دوستاران آنان حرم آنهاست.
آیت الله مکارم شیرازی این مرجع تقلید نیز بر شکوه راهپیمایی اربعین حسینی زائران اباعبدالله (ع) تاکید دارد و می گوید: این حرکت عظیم بینظیر است، سوگواران حضرت سیدالشهدا از نجف و دیگر نقاط با پای پیاده به سمت کربلای معلی در حرکت هستند و غوغای عجیبی را بهپا کردهاند و باید این را حفظ کرد. وی با تاکید براینکه مراقب باشیم مبادا کسانی با بدعتها و برنامههای نادرست خود این عظمت و شکوه را زیر سؤال ببرند، خاطرنشان می کند: مراسم سوگواری امام حسین (ع) سرمایه بزرگی است که بسیار میتوان از آن استفاده کرد؛ ما به چنین سرمایهای افتخار میکنیم و معتقدیم باید با تمام وجود از این سرمایه غنی حراست و پاسداری کرد. *خاطره خواندنی آیتالله مکارم شیرازی از پیادهروی روز اربعین آیتالله ناصر مکارم شیرازی نیز که در دوران طلبگی سالهای 1369 تا 1370 هجری قمری در نجف اشرف ساکن بوده است، این مرجع تقلید دو بار توفیق پیادهروی از نجف تا کربلا را داشته است. وی با پای برهنه از مسیر شط (رودخانه) که حدود 20 کیلومتر طولانیتر از مسیر کنونی نجف کربلاست و حدود 3 روز به طول میانجامید، به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) مشرف شدند. آیتالله مکارم شیرازی با اشاره به خاطره پیادهروی از نجف به سوی کربلا، میگوید: وقتی به یکی از این مُضیفها رسیدیم، صاحب مضیف دعوت و اصرار کرد که مهمان او بشویم و آنجا استراحت کنیم، به او توضیح دادیم که چون امروز کم راه رفتهایم و باید مسافت بیشتری را طی کنیم، فرصت ماندن نداریم، پس از کمی اصرار او و امتناع ما، ناگهان صاحب مضیف که معلوم بود چند وقتی است که مهمان برایش نرسیده و از این بابت خیلی ناراحت است، ناگهان چاقویش را در آورد و تهدید کرد که من مدتی است مهمان برایم نیامده است و شما حتماً باید مهمان ما بشوید! اینقدر مهمانی کردن زائر امام حسین(ع) در نزد اینها اهمیت و ارزش داشت. … البته بالاخره بعد از اینکه توضیح بیشتری برایش دادیم و قول دادیم که از طرف او زیارت کنیم، اجازه داد که ما برویم. آیت الله نوری همدانی آیتالله نوری همدانی، اجتماع 20 میلیونی شیعیان جهان در عزاداری اربعین را اجتماعی بینظیر می خواند و می گوید: اجتماع اربعین حسینی، نمایش قدرت اسلام، ایمان و نظام است.مهمترین شعار این اجتماع بزرگ به تبعیت از سرور آزادگان جهان، شعار هیهات من الذله است. وی با اشاره به بی نظیر بودن این اجتماع بزرگ، تصریح می کند: بعد از این اجتماع حدود 20 میلیونی، اجتماع 2 تا 3 میلیونی حج تمتع قرار دارد که هر دو مایه مباهات مسلمانان هستند.
آآیت الله علوی گرگانی یت اله علوی گرگانی می گوید: جهان از حضور میلیونی زائران در مراسم اربعین بهت زده شده است .حتی مورخان غیرمسلمان از این حضور میلیونی در شرایط سخت و دشوار عراق تعجب کرده و از آن بهت زده شدهاند. این مرجع تقلید با اشاره به توطئه و شیطنت دشمنان برای اختلاف و تضعیف اعتقادات مسلمانان و کمرنگ کردن دین مبین اسلام اظهار می دارد: بغض و کینه دشمنان تمام نشدنی است و دست به هرکاری می زنند تا نور الهی را خاموش کنند؛ ولی دشمنان بدانند نور حق خاموش نشدنی است.
آیت الله بوشهری مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور در خصوص پیاده روی روز اربعین اظهار می دارد:وظیفه ماست که این شعائر را حفظ کنیم و در این میان توجه به یکی از آنها که اقامه دیگر شعائر هم در طول تاریخ به برکت آن بوده اهمیت فراوانی دارد؛ عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله(ع) از جمله مهمترین شعائرالله محسوب میشود. آیت الله بوشهری با بیان اینکه دلیل قیام امام حسین(ع) از زبان خود ایشان زنده شدن بدعتها و مردن سنتها بوده است خاطرنشان می کند: برپایی عزای حسینی موجب یادآوری این اهداف و تقویت اراده دینی مردم میشود.
بوی کربلا
بوی کربلا
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی داند
که همچون دوردستان آروزی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید
به هر جا هست زینب رو به سوی کربلا دارد
اگر چه برده از این سر زمین آخر دلی پرخون
ولی دلبستگی از جان به کوی کربلا دارد
به یاد آن لب تشنه هنوز این عاشق خسته
به کف جامی لبالب از سبوی کربلا دارد
اگر دست قضا مانع شد از رفتن به پابوسش
همی بوسیم خاکی را که بوی کربلا دارد…
عبدالعلی نگارنده
دو امان الهی
حکمت (88) نهج البلاغه
دو امان الهی
«وَ حَكَى عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ ع أَنَّهُ قَالَ كَانَ فِي الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَكُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِ أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِي فَالاسْتِغْفَارُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى- وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»
[قال الرضي [رحمه الله تعالى] و هذا من محاسن الاستخراج و لطائف الاستنباط]
توضیح: از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: خداوند در زمین دو عامل رهائی از عذاب الهی قرار داده است؛ یکی وجود گرامی نبی اکرم 3که بخاطر وجود آن حضرت که رحمت برای جهانیان بود «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِين»[1] خداوند مردم را مورد عذاب قرار نمیداد و دیگری طلب بخشش از خداوند متعال که رحمت حق را فرو میفرستد و باعث میشود تا عذاب الهی نازل نشود. لذا فرمود:
در زمین دو امان برای عذاب خداوند بود یکی از آنان برداشته شد و دیگری نزد شماست امّا آن که برداشته شد نبی اکرم3 و امّا آن که باقی مانده است استغفار پس به آن چنگ زنید.
سپس برای بیان خویش به آیهی شریفه سیوسه انفال استشهاد میفرمایند: که خداوند آنها را عذاب نمیکند در حالی که تو در میان آنها هستی و همین طور اگر آنها استغفار نمایند.
سرّش آن است که اساس آنچه در این عالم واقع میشود تربیت انسان است. پس هرگاه بندهای از غفلت خویش برگردد دیگر نیازی به عذاب کردن نیست گرچه بنده از این جهت هرگز طلبکار خداوند نیست، بلکه حتّی برگشت وی نیز به لطف و عنایت الهی است امّا خداوند متعال هدفش تربیت انسان است، پس وقتی بنده از غفلت خویش برگردد بدین معناست که تحت تربیت درست قرار گرفته است.
البتّه وجود عواملی که نشانهی رحمت الهی است میتواند در برداشته شدن عذاب نقش تعیین کنندهای داشته باشد که از جمله آن وجود مکرّم نبیّ اعظم 3 و همین طور طلب بخشش و مغفرت از خداوند متعال است و بوسیله ی این اسباب، رحمت عذاب الهی از انسان دور میشود و هرگاه این عوامل نباشد ممکن است عذاب بر این امّت نیز نازل شود لذا هشدار میدهد تا با از دست دادن یکی از این موهبت الهی یعنی نبیّ اکرم 3 از نعمت دیگر، یعنی استغفار و توبه غافل نباشید، زیرا نمیتوان به عملی که انجام میشود دل خوش داشت، بلکه به فضل و رحمت الهی میبایست بیشتر امید بست.
بنابراین یکی از تعقیباتی که در نمازهای روزانه سفارش شده است که خوانده شود این دعای شریف است:
«اللَّهُمَّ إِنَّ مَغْفِرَتَكَ أَرْجَى مِنْ عَمَلِي» خداوندا به مغفرت و بخشش تو بیش از عمل خویش امیدوارم و در تعلیل این نکته آمده است:
«وَ إِنَّ رَحْمَتَكَ أَوْسَعُ مِنْ ذَنْبِي» یعنی اگر فعلی گناه باشد به امری که موجب دوری از تو میشود نمیتوان اتّکا نمود و اگر عمل خیر باشد هر آینه با گناه نابود شدنی است لذا میفرماید: به درستیکه رحمت تو وسیعتر از گناه من است، سرّش آن است که همان گونه که عمل خوب، عمل بد را از بین میبرد، «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات»[2] عمل بد نیز عمل خوب را نابود میسازد « فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُم»[3] امّا مغفرت و بخشش الهی این گونه نیست که به وسیلهی چیزی نابود گردد.
سپس میگوید: «اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ ذَنْبِي عِنْدَكَ عَظِيماً فَعَفْوُكَ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِي» این بخش در حقیقت گریزی است برای طلب عفو از خداوند متعال به اینکه خداوندا اگر گناه من نزد تو بزرگ باشد - علّت بزرگی گناه آن است که موجب تجری بر مولاست اینکه بنده از نعمت الهی استفاده نماید و بر او جرأت پیدا کند امر بزرگی است - پس عفو تو بزرگتر از گناه من است، یعنی اگر در محضر ذات الهی ایستادهایم نه از آن جهت است که به عمل خویش وابستهایم، بلکه امید به عفو الهی داریم و سرّ آنکه عفو الهی بزرگتر است این است که عمل هر کس به اندازه سعهی وجودی است وقتی خداوند متعال سرمد و غیرمتناهی است پس رحمت الهی از همه هستی بزرگتر است چون بر کلّ هستی احاطه دارد.
از این رو میگوید: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ أَكُنْ أَهْلًا أَنْ أَبْلُغَ رَحْمَتَكَ فَرَحْمَتُكَ أَهْلٌ أَنْ تَبْلُغَنِي وَ تَسَعَنِي لِأَنَّهَا وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين»[4] خداوندا اگر من لایق نیل به رحمت تو نیستم زیرا گناهان مرا از رحمتت دور کرد رحمت تو چون بر هستی گسترده است میتواند مرا در بر بگیرد، یعنی اگر سیر قرب فرائض برای سالک مقدور نیست قرب نوافل و در دایرۀ سعهی رحمت الهی قرار گرفتن میسور خواهد بود.
اگر بنده با این نگاه به اعمال خویش توجه کند هرگز دچار ریا و سُمعه نخواهد شد؛ زیرا میداند عمل نیک ممکن است با گناهی نابود شود، پس هرگز تکیهگاه خوبی نیست، بلکه آنچه میتواند تکیهگاه مستحکمی باشد همان رحمت واسعهی الهی است که بر همهی هستی احاطه دارد و اساساً رحمت الهی سابق و مقدّم بر غضب ذات احدیت است « يَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه »[5] پس باید به رحمت و لطف الهی پناه برد.
الأنبياء: 107. [1]
. هود : 114[2]
. محمد (ص) : 9[3]
. مفاتیح، ص 15.[4]
. مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر، ص89 .[5]
نویسنده: علی گلایری