دانلود رایگان قاچاق کالا و راهکارهای اسلام، در مبارزه با آن
قاچاق کالا و راهکارهای اسلام، در مبارزه با آن
نگارندگان: مرضیه ولی، الهه نوبخت
چکیده
قاچاق یکی از پدیدههای رایج برای اقتصاد کشور است. قاچاق کاری است که بر خلاف قانون و به طور پنهانی انجام میشود و متاعی است که معامله یا ورود آن به کشور ممنوع میباشد و در واقع قاچاق به عنوان تقلب گمرکی محسوب شده و شامل نقل و انتقال کالا بدون پرداخت عوارض گمرکی و سود بازرگانی است. در حال حاضر، مسئله قاچاق کالا لزوم مبارزه با آن یکی از مسائل مهم اقتصاد کشور است.
با نگاهی گذرا به متون اسلامی، نشان دهنده پیوند عمیق دو سویه دین و اقتصاد بر یکدیگر است. و اصلاح امور اقتصادی در کنار دعوت به توحید از منظر قرآن کریم، از مهمترین رسالتهای پیامبران معرفی شده است.
رسالت اساسی آموزههای دینی، تبیین دانشها و راهکارهایی برای هدایت و سعادت انسان است که دانش، اندیشه و تجربهٔ بشری به تنهایی به آن بدست نمیآید، پدیدهٔ قاچاق نیز گر چه از عواملی است که در مباحث دینی به صورت مستقل بدان اشاره نشده است، اما از آن جا که در رابطه با مسائل اقتصادی آیات و روایات زیادی وارد شده است، با توجه به عوامل فرهنگی و اقتصادی که بر قاچاق کالا تأثیر میگذارد، میتوان به رهنمودهایی در جهت مبارزه با این پدیده شوم رسید. تربیت نیروهای نوآور و مبتکر، ایجاد اشتغال و مبارزه با بیکاری، توجه به اخلاق در کار، توجه به کیفییت کالاهای تولیدی، سرمایه گذاری، مدیریت زمان و … از جمله این رهنمودها میباشند.
واژگان کلیدی: قاچاق، کالا، اسلام.
دانلود مقاله بررسی حقوق و وظایف زوجه در خانواده
بررسی حقوق و وظایف زوجه در خانواده
چکیده:
هدف از اين مقاله بررسي حقوق و وظايف زوجه در خانواده مي باشد. از مسائل مهمي كه يك زن بايد بداند حقوق و وظايفي است كه در قبال همسر خويش دارد و با آگاهي و شناخت نسبت به آنها مي تواند عملكرد درستي در خانواده داشته باشد.
زن در خانواده داراي حقوق غير مالي و مالي مي باشد كه شامل: مهربانی و ملاطفت با زن، دوستی و رفتار نیک با زن، احترام و تکریم زن، اظهار محبت و دوستی، پرهیز از تنبیه و توهین به همسر، حق مهریه، حق نفقه، طلاق است. همچنين داراي وظايفي در قبال همسر مي باشد از جمله آنها: تمکین، حفظ عفت و وفاداری نسبت به شوهر،خودآرایی زن برای همسر،حفظ اموال شوهر و… مي باشد.
واژگان كليدي: زن، حقوق، وظايف، زوجه
مقدمه
یکی از مسائل مهم در جامعه کنونی بحث حقوق و وظایف زنان است. عده ای به دلیل عدم علم به این جایگاه و گروهی نیز برای تشویش افکار زنان و زیر سوال بردن جایگاه انسانی و اجتماعی زنان، شایعاتی به صورت گسترده وهدفمند مطرح می کنند تا از این طریق بتواند صدماتی بر پیکره ی خانواده و جامعه وارد نماید. از این رو ضروری است تا حقوق و وظایف زنان در خانواده مورد بحث و بررسی قرار گیرد، چرا که روشن شدن این مسئله تأثیر زیادی بر افکار افراد جامعه به خصوص قشر زنان جوان جامعه که بیشتر در معرض آسیب فکری هستند، دارد. بر این اساس زنان جامعه با علم به جایگاه خویش می توانند از یک سو در راستای احقاق حقوق و وظایف خویش و از سوی دیگر در پیشرفت همه جانبه خانواده و جامعه، به خوبی ایفای نقش کنند.
در همین راستا و با توجه به نقش ویژه و بارز زنان در خانواده و جامعه، مقاله حاضر درصدد بررسی بخشي از حقوق و وظایف زوجه در خانواده می باشد.
شایعه و اثرات آن بر جامعه
شایعه و اثرات آن بر جامعه
اسلام همواره به انسان توصیه می کند تا درباره آن چه به آن یقین و علم ندارد، زبان نگشاید همچنان که می فرماید:
«لا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا». (1)
به چیزی که علم و اطمینان نداری، اعتماد مکن و آن را بر زبان میاور، زیرا گوش و چشم و دل و اندیشه آدمی مسوول خواهند برد. امام سجادعلیه السلام به یکی از حاضران در جلسه خود فرمود:
«لیس لک ان تکلم بما شئت ».
هر گونه که دلت بدان مایل است، نمی توانی لب بگشایی.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نیز فرموده اند:
«رحم الله عبدا قال خیرا فغنم او صمت فسلم »خدا بیامرزد کسی را که کلام خداپسندی را بر زبان آورد و پاداش گیرد و یا آنکه سکوت حکیمانه کند و (از مبتلاشدن به کیفر سخنان ناستوده) سالم بماند.
امام سپس فرمود:
«و لیس لک ان تسمع ما شئت لان الله یقول: ان السمع والبصر…» (2) تو آزاد نیستی به هر سخنی که دلت بدان تمایل دارد، گوش فرا دهی، زیرا خدای عز و جل می فرماید: گوش وچشم و… مسؤولیت دارند. (3) هر یک از ابزار ادراکی، اعم از حس ظاهر - سمع و بصر و…- و حس باطن- عقل و اندیشه و…- حجت الهی اندو آدمی با در اختیار داشتن چنین ابزاری مسؤول است و باید در صراط صحیح گام بردارد. (4)
در سوره «یس » می خوانیم:
«الیوم نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون ». (5)
امروز دهان های آن ها را می بندیم، در حالی که دست ها و پاهای آنان علیه آنان گواهی وشهادت می دهند.
گاهی حتی اخباری که به آن اعتماد و یقین داریم را نیز نباید برای دیگران بازگو کنیم، بلکه بایدعاقبت و نتیجه آن را نیز بسنجیم. چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:
«لا تقل مالا تعلم بل لا تقل کل ما تعلم ». (6)
نه تنها چیزی که علم نداری، بازگو مکن بلکه همه آنچه را که می دانی را نیز مگو. خواجه عبدالله انصاری می گوید:
جز، راست نباید گفت هر راست نشاید گفت
اسلام به صمت و کم گوئی، متین و استوار گوئی - حق گوئی - پرهیز از اضافه گوئی و هرزه گوئی توصیه و تاکید کرده است و به فرموده امام صادق علیه السلام:
«المؤمن ملجم ». (7)
انسان باایمان در سخن گفتن، محدود و زبان او بسته است.
شایعه چیست؟
شایعه خبر بی اساسی است (8) که گوینده آن را برای ترور شخصیت انسان برجسته و آبرومند و یاهر موضوع دلخواه - فردی یا اجتماعی - در جامعه نشر می دهد.
در فصل لغت نامه اصول روانشناسی آمده است:
هر گزارش تایید نشده یا شرح یک حادثه که آزادانه - بدون توجه به راستی و نادرستی آن -دهن به دهن می گردد را شایعه گویند. (9)
در معنای لغوی شایعه، انتشار خبر، نهفته است - چنانکه راغب در مفردات (10) بدان اشاره دارد-لکن خبری بی اساس و یا ناروایی که در میان مردم زبان به زبان گردد.
ویژگی های شایعه
الف) شایعه دارای پشتوانه است، یعنی فرد یا افرادی در نشر آن دست اندرکارند و بار تهمت هاو غیبت ها و… را بر دوش دارند;
ب) شایعه مرز ناشناس است و تیر آن به سوی هر کسی نشانه می رود;
ج) شایعه عمر کوتاهی دارد و پس از چندی از شدت آن کاسته می شود و شیرینی و لذت آن برای بانیان آن به تلخی بدل می شود زیرا همیشه آفتاب پشت ابر نمی ماند;
د) شایعه، افراد ساده و بیمار دل را می فریبد;
ه) آدم های مغرض، حسود، معیوب و کج فهم به بیماری شایعه سازی و شایعه پراکنی مبتلامی شوند.
کسی کرده بی آبروئی بسی چه غم دارد از آبروی کسی
شایعه در دیدگاه اسلام از گناهانی است که دارای کیفر دنیوی و اخروی است. (11)
شایعه سازی
1) شایعه سازی گاهی بار سیاسی ویژه ای دارد. چنانکه دولتهای توطئه گر و سلطه جو علیه دولت ها و مردم انقلابی دیگر جوامع دست به شایعه و جنگ روانی می زنند. 2) و گاهی هم باراخلاقی و اجتماعی دارد. چنانکه توسط بدخواهان، حسودان و کسانی که دارای احساس حقارت اند علیه برجستگان جامعه انجام می گیرد. 3) و گاهی نیز بار انتقام جویی دارد که به مضمون «الغیبة جهد العاجز» صورت می گیرد. (12)
قرآن کریم شایعه سازان را مستحق عذاب الیم دانسته و می فرماید:
«ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا والآخرة والله یعلم و انتم لا تعلمون ». (13)
آنان که دوست دارند در جامعه اسلامی، کار منکری را اشاعه (شهرت) دهند، در دنیا و آخرت به عذاب دردناک دچار خواهند شد و خدا از عاقبت سخت آنان باخبر است و شما از آن خبرندارید.
ظاهر آیه این نکته را در بر دارد که عذاب الیم مربوط به اشاعه فحشا است گرچه تعمیم آن را نمی توان از نظردور داشت زیرا تنقیح مناط حکم می کند در اشاعه سایر منکرات نیز این چنین باشد زیرا واژه فاحشه اختصاص به فحشا ندارد بلکه به همه گونه ناروا و منکرات، اطلاق می شود. لذا این واژه در حدیث معروف نبوی در مقابل «خیر»قرار گرفته است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
«من سمع فاحشة فافشاها کان کمن اتاها و من سمع خیرا فافشاه کان کمن عمله ».
کسی که از عمل منکری باخبر شود و آن را افشا کند، چنان است که خود، آن را انجام داده است و کسی که از کار نیک و شایسته ای مطلع گردد و آن را افشاء نماید بسان کسی است که آن راانجام داده است. (14)
پس می توان گفت که عذاب الیم در آیه 19 سوره نور، اختصاص به اشاعه فحشا نداشته و درهمه موارد اشاعه منکرات کاربرد دارد.
شایعه چیست؟ و شایعه گر کیست؟
آیا با یکبار نقل کردن خبری نادرست، شایعه رخ می نماید؟ و صاحب آن را می توان شایعه گر ویا عامل شایعه نامید؟ طریحی در مجمع البحرین در ذیل ماده شیع (15) در تبیین آیه «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشة فی الذین آمنوا» (16) می نویسد:
«ای یشیعونها عن قصد الاشاعة و محبة لها»مقصود از آیه، کسانی هستند که خبری را با تمایل قلبی به قصد شایع شدن بر زبان می آورند. اوهمچنین به نقل حدیثی از امام صادق علیه السلام می پردازد که فرمود:
من قال فی مؤمن ما رات عیناه و سمعت اذناه کان من الذین قال الله فیهم ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشة.
کسی که در باره انسان مؤمنی به قصد اشاعه فحشاء همراه با میل قلبی خود ذکر عمل ناروای واقع شده ای را بر زبان آورد، حتی عمل منکری که با چشم خود آن را دیده و با گوش خود آن را شنیده است افشا کند از مصادیق آیه است.
صفحات: 1· 2
خمس
نگارنده: صفیه دهرویه
«خمس» یکی از فرایض اسلامی است و از فروع دین میباشد. حکم وجوب تخمیس، یک پنجم، در هرگونه از استفاده مردم، چه کم باشد چه زیاد ثابت است. خمس از اصولی است که از ریشه ایمان ناشی میشود و صداقت آن به وسیله مبارزه با مالاندوزی و تطهیر نفس خود، از مظاهر فریبنده دنیا و تزکیه آن از آزمندی و حرص تجلّی مییابد. خداوند متعال، خمس را به پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ذریّه گرامی او، جهت اکرام و احترام آنان، اختصاص داده است.
با توجه به آیات و روایات خمس یکی از واجبات دین میباشد خمس یعنی یکپنجم مال که هر مسلمان طبق شرایط مقرره از مال خویش به مصرف میرساند یکی از آیاتی که در قرآن دلالت بر مشروعیت خمس و وجوب آن دارد آیهی چهلویک سوره انفال است. خداوند در آغاز آیهی مبارکه میفرماید (هرگونه منافعی که نصیب شما میشود) خمس آن بر شما واجب است چرا که یک پنجم آن مال خدا و پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امامان معصوم(علیهالسلام) و فقرای سادات میباشد. از آنجا که انفاق مال در راه خدا اگرچه یک پنجم باشد، برای هر انسانی نوعاً مشکل است، برای آسان شدن آن بهراستی یک چیز کارگشا و لازم است و آن ایمان به خداست، که اگر ایمان واقعی باشد انسان را با عشق به معنویت سوق میدهد. هدف رسیدن به سعادت و خوشبختی است، و آن جز با ایمان به خدا میسر نمیگردد، به همین خاطر در ادامه آیه شریفه آمده: اگر ایمان به خدا داشته باشید آنگاه خمس دادن برای شما خیلی راحت و آسان میشود.
قرآنکریم چه خوش ما را متوجه به این نکته میکند که: انفاق و بخشش هر چیز گرانقدری در راه خدا، در صورتی گورا و آسان میشود که پشتوانهی معنوی و ایمانی داشته باشد و قرآن روی سخن را متوجه مؤمنان ساخته است که ادعای ایمان، نشانه داشتن ایمان نیست. مؤمن واقعی کسی است که تسلیم همه دستورات دینی باشد و با عمل مخلصانه، آن را به اثبات برساند، خصوصاً در امور مادی همانند دادن خمس و [زکات] به گونهای که کاربرد عملی آن را از خود بروز دهد.
قرآنکریم کاربرد این فریضه را موجب آرامش روح و روان دانسته و ایمان به آن را حلقه اتصال به خدا نشان داده و با تشریح آن بودجه رهبری اسلام و هزینههای حوزه دینی را تأمین و نهادینه کرده است. همچنین ائمهاطهار(علیهمالسلام) که مفسرین حقیقی قرآن هستند بر فوائد و آثار خمس تأکید بسیاری کردهاند.
خمس با اینکه از فروع دین است متأسفانه در جامعه مورد ظلم واقع شده و کمکم به دست فراموشی سپرده شده است.
کم فروشی در قرآن
کم فروشی در قرآن
قرآن کریم در سوره مطففین نسبت به کم فروشی در داد و ستدهای اقتصادی هشدار می دهد و می فرماید: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» وای بر کم فروشان!
تفسیر «ویل للمطففین» چیست؛ و آثار و پیامدهای کم فروشی در چه چیزهایی است؟
پاسخ
قرآن کریم در سوره مطففین نسبت به کم فروشی در داد و ستدهای اقتصادی هشدار می دهد و می فرماید: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ»[1] وای بر کم فروشان!
«تطفیف» به معنای کم کردن پیمانه و وزن است؛[2] یعنی کالای فروخته شده را ناقص تحویل خریدار می دهند. «ویل» واژه ای است که هر کس در مهلکه واقع شود آن را به کار می برد و در اصل به معنای عذاب و هلاک است.[3] راغب اصفهانی از اصمعی نقل می کند؛ «ویل» به معنای قبح است و گاهی در تحسّر و تأسف به کار می رود. و در سخن خدای تعالی در حق کسی به کار رفته که استحقاق عذاب و جهنم را دارد.[4]
«الَّذینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ»، «وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ»؛[5] آنان که وقتی برای خود پیمانه می کنند، حق خود را به طور کامل می گیرند. امّا هنگامی که می خواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم می گذارند.
این آیات هشدار به گروهی از مردم است که در داد و ستد کم فروشی می کنند، یعنی وقتی می خواهند کالایی به مردم بدهند -به کیل یا وزن- ناقص می دهند، و مردم را به خسران و ضرر می اندازند.
لذا مضمون مجموع آیات یک مذمت است، و آن این است که مطففین حق را برای خود رعایت می کنند، ولی برای دیگران رعایت نمی کنند. به عبارت دیگر، حق را برای دیگران آن طور که برای خود رعایت می کنند رعایت نمی نمایند. [6]
از جمله مسائلی که نظم زندگی و معیشت عموم مردم بر آن استوار است، وفای در معاملات است؛ یعنی باید تعادل و توازن در عوض و معوض رعایت شود. و به طور کلی در معاملات و قراردادها تعادل منظور گردد و به هر چه دو طرف معامله به آن اقدام نموده اند انجام پذیرد و ضرر و زیان متوجه طرف معامله نشود. بدیهی است کم فروش در حقیقت دو خیانت بخریدار نموده؛ یکی این که مال از قیمت مورد توافق، برای خریدار گران تر تمام شده، و دیگر این که خریدار در مقدار جنس و کالایی که مورد نیاز او بوده کسر خواهد آورد.[7]
آثار و عواقب کم فروشی
1. سلب اعتماد: چنانچه کم فروشی در جامعه توسعه یابد، اعتماد مردم به یکدیگر سلب شده، در نظام خرید و فروش و قراردادها خسارات جبران ناپذیری رخ خواهد داد. نظم امور معاملات و داد و ستدها بر آن است، کالایی که مورد فروش قرار می گیرد -چه از لحاظ وزن و سایر جهات که مورد نظر و قرارداد بوده- باید طبق قرارداد و تعهد عمل شود، و گر نه مستلزم اختلال نظام زندگی خواهد شد. بدیهی است هدفی که بر انجام معاملات مترتب می شود انتظام معیشت طبقات مردم و نیز ارتباط و اعتماد طبقات جامعه به یکدیگر است. چنانچه هر یک از دو طرف معامله از قرارداد تخلف نماید منجر به اختلاف گشته و در صورتی که همگانی شود اعتماد مردم به یکدیگر سلب شده و ارتباط مالی و معاشرتی آنان گسیخته شده، شئون زندگی اجتماع متزلزل خواهد شد.[8] اصولاً حق، عدالت، نظم و حساب در همه چیز و همه جا یک اصل اساسی و حیاتی است که بر نظام هستی حاکم است؛ لذا هر گونه انحراف و تجاوز از این اصل، آثار خطرناکی را به دنبال دارد، بویژه کم فروشی، سرمایه اعتماد و اطمینان را که رکن مهم مبادلات است از بین می برد، و نظام اقتصادی را به هم می ریزد.
2. فساد اقتصادی: در آیات قرآن کراراً از کم فروشی نکوهش شده است؛ مانند آیات مورد بحث، و در داستان شعیب(ع) آن جا که قوم خود را مخاطب ساخته، می گوید: «أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ»؛[9] حق پیمانه را ادا کنید، و دیگران را به خسارت نیندازید، با ترازوی صحیح وزن کنید، و حق مردم را کم نگذارید، و در زمین فساد نکنید.
و به این ترتیب کم فروشی و ترک عدالت به هنگام پیمانه و وزن را در ردیف فساد در زمین شمرده است، و این خود دلیلی به ابعاد مفاسد اجتماعی این کار است.[10] کم فروشی باعث تباهی اجتماع انسانی است که اساس آن بر تعادل حقوق متقابل است، و اگر این تعادل از بین برود، همه چیز از بین می رود.[11]
3. نزول عذاب الهی: از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: هیچ قومی عهد شکنی نکردند، مگر این که خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلط ساخت. هیچ جمعیتی به غیر حکم الهی حکم نکردند، مگر این که فقر در میان آنها زیاد شد. در میان هیچ ملتی فحشاء ظاهر نشد، مگر این که مرگ و میر در میان آنها فراوان گشت! هیچ گروهی کم فروشی نکردند، مگر این که زراعت آنها از بین رفت و قحطی آنها را فرو گرفت! و هیچ قومی زکات را منع نکردند، مگر این که باران از آنها قطع شد.[12]
از آیات قرآن نیز به خوبی استفاده می شود که مسئله کم فروشی موجب به هم خوردن نظام اقتصادی می شود و نزول عذاب الهی را در پی خواهد داشت: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ…». «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلیهِ ناراً وَ کانَ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسیراً»؛[13] ای کسانی که ایمان آورده اید، اموال یکدیگر را به ناحق مخورید، مگر آن که تجارتی باشد که هر دو طرف بدان رضایت داده باشید. و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، بزودی او را در آتشی وارد خواهیم ساخت و این کار برای خدا آسان است.
در این آیه از خوردن مال از راه های باطل نهی شده و به کسانی که مبادرت به این کار می کنند وعده عذاب داده شده است. و بدیهی است که یک از مصادیق خوردن مال از راه باطل، کم فروشی است.
پی نوشت:
[1]. مطففین، ۱.
[2]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 225، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 1، ص 291، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[4]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 888، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[5]. مطففین، ۲- ۳.
[6]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 230، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[7]. حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمد باقر، ج 18، ص 41، تهران، کتابفروشی لطفی، چاپ اول، 1404ق.
[8]. همان.
[9]. شعراء، 181- 183.
[10]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 26، ص 250، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[11]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 230.
[12]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 31، ص 83، بیروت، دار احیاء التراث العربی،چاپ سوم، 1420ق. «ما نقض قوم العهد الا سلط اللَّه علیهم عدوهم! و ما حکموا بغیر ما انزل اللَّه الا فشا فیهم الفقر! و ما ظهرت فیهم الفاحشة الا فشا فیهم الموت! و لا طففوا الکیل الا منعوا النبات و اخذوا بالسنین! و لا منعوا الزکات الا حبس عنهم المطر»!
[13]. نساء، 29 – 30.
منبع: سایت اسلام کوئست
هدف از برگزاری مجالس ختم
هدف از برگزاری مجالس ختم
نگارندگان: معصومه شیخ الاسلامی، آمنه نوبخت، مرضیه ولی، الهه نوبخت.
هدف از برگزاری مجالس ختم در سومین روز درگذشت یک مسلمان، یا هفتم و …، تجلیل از کسانی است که روزی در میان ما بوده و اکنون از جمع ما به سرای باقی شتافتند. این گونه مجالس از آن رو برگزار می شود، تا مردم ضمن ابراز همدردی و تسلیت گفتن به صاحبان عزا، با قرائت قرآن، بیان مصائب اهل بیت و معارف و مسائل دینی از سوی سخنرانان و مداحان، هم ثوابی برای روح مردگان نثار شود و هم عبرت و درس آموزی برای دیگران باشد که روزی برای آنان نیز چنین سرنوشتی خواهد بود.
درباره مجالس سوم و هفتم و… به روایتی که دلالت بر این موضوع داشته باشد، برخورد نکردیم، لکن برخی از فقیهان از روایاتی که توصیه به بردن غذا برای نزدیکان میت تا سه روز می کند، استفاده کرده اند که حدّ عزاداری برای میت تا سه روز می باشد.(محقق بحرانی، بی تا، ج4، ص157 و158)
البته درباره مراسم چهلم، آنچه که در فرهنگ دینی ما وارد شده، بزرگداشت چهلم شهادت حضرت سید الشهداء( علیه السلام) است که مصادف با بیستم ماه صفر می باشد. امام حسن عسکری ( علیه السلام) در حدیثی علامت های «مؤمن» را پنج چیز شمرده است: نماز پنجاه و یک رکعت، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن و « بسم الله » را در نماز، آشکارا گفتن.( ملکی تبریزی، بی تا، ص85) لکن این مراسم برای هیچ کدام از ائمه دیگر ( علیه السلام) سفارش نشده است، بلکه تنها برای حضرت سید الشّهداء ( علیه السلام) این سنّت و شعار در مکتب تشیع وضع و جعل شده است. و حکمت آن نیز احیای خاطره غم بار عاشورا و تداوم شور عاشورایی در زمان های بعد بوده است.
نکته قابل ذکر آن است که این گونه مجالس، اگرچه جزو سنت پیامبر نیست، امّا لزوماً بدعت هم نمی تواند باشد؛ زیرا اولاً با توجه به معنای بدعت که عبارت است از وارد کردن چیزی در دین که جزو دین نیست؛ چون این گونه مجالس به شرع نسبت داده نمی شود تحت عنوان بدعت قرار نمی گیرد.
ثانیاً این مسئله گرچه به صراحت در سنّت پیامبر نیامده است، اما تحت عنوان عمومات دینی قرار می گیرد؛ زیرا علاوه بر این که آیات قرآن در این گونه مجالس تلاوت می شود، جنبه های مثبت اجتماعی؛ نظیر صله ارحام، ابراز همدردی با برادران ایمانی و … را نیز به دنبال دارد. اقامه مجالس عزا و مراسم برای اموات، خود موجب گسترش فرهنگ دینی می شود و فرصتی مناسب برای بیان معارف الهی و توحیدی است، قضایای تاریخ اسلام گوشزد می شود، پرهیز از گناه و رعایت تقوی سفارش می شود، و موجب اعتلای فرهنگ دینی و عمومی مردم می شود؛ بنابراین، برگزاری چنین مجالسی نه تنها مورد نهی شارع نیست، بلکه مطلوب نیز هست.
بنابراین برگزاری مراسم سوم، هفتم، چهلم و سالگرد؛ به منظور حفظ یاد و خاطره گذشتگان و احترام به آن هاست که موجب تسکین قلوب بازماندگان می گردد. در آموزه های دینی به برگزاری این گونه مراسم به صورت خاص( هفتم، چهلم و سالگرد) تصریح نشده، بلکه از آموزه های دینی استفاده می شود که به زیارت اهل قبور رفته و یا به فعالیتهایی پرداخته شود که از آن ها به عنوان خیرات و باقیات الصالحات یاد می شود. براین اساس برگزاری مراسم هفتم و چهلم و سالگرد به جهت خیراتی که در این مراسم برای رفتگان به عمل می آید، از سنت های پذیرفته شده بوده و هست.
از روایات استفاده می شود خیرات و طلب آمرزش برای اموات در وضعیت آن ها در آخرت تأثیر خواهد داشت، برای اموات از هر چیز بهتر و مفیدتر، صدقه و احسان به فقرا و اهدای ثواب آن برای مردگان است، رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود: «صدقه حرارت قبرها را از بین می برد».(محمدی ری شهری، 1384،ماده صدقه، شماره10342).
از همین روست که بسیاری از بازماندگان، به جای صرف هزینه های سنگین مثل تاج گلها و کارت پستال، بنرها و پارچه های عرض تسلیت … هزینه هایی را صرف خرید جهیزیه، ساختن مدرسه و مسجد، کمک به بهزیستی و … می نمایند.
برای اموات بهترین دعا این است که انسان برای آنان از خدای مهربان طلب عفو و مغفرت کند و بخواهد خداوند رحمت و بخشش و نعمتهایش را بر آنان نازل فرماید.
رفتن به زیارت قبور غیر از فوایدی که برای اموات دارد، برای زندگان نیز مؤثر است و ثواب آن به خود آنها نیز می رسد. کسی که سوره حمد، آیه الکرسی، نماز میخواند و یا صدقه می دهد، اول ثوابش به خود خواننده می رسد و بعد به میت می رسد.
مفهوم خیرات وصدقه اعم است و شامل هر نوع کار خیر، یا حتی نیت و فکر و اندیشه خیر برای مردم و اسلام می شود می توان هر عمل خیری را به قصد قربت، انجام داد و ثواب آن را به روح اموات نثار کرد.
رابطه کارکرد خانواده بر باورهای دینی دختران (15-28) شهر سمنان(2)
رابطه کارکرد خانواده بر باورهای دینی دختران (15-28) شهر سمنان
کارکردخانواده: مفهومی است که تأثیر مستقیمی بر نیازها، اهداف، رضایت مندي از زندگی و روابط عاطفی خانواده دارد(سیف،1386، ص 71) . مطالعه كاركردهاى خانواده از ديرباز مورد توجه روانشناسى قرار گرفته است، به گونهاى كه يكى از بخشهاى مهم روانشناسى خانوادهدرمانى است كه به معضلات خانواده و ناتوانى خانواده در انجام وظايف و كاركردهاى ناقص و شيوههاى درمان آنها مىپردازد. در این زمينه روانشناسان، خانواده درمانگران وجامعهشناسان به بحث و بررسى پرداختهاند، و هريك به گونهاى براى خانواده كاركردهايى را بيان كردهاند. ويليام آگبرن و كلارك تيبيتس دو تن از جامعهشناسان در سال 1934 شش كاركرد اساسى را برای خانواده مورد تأكيد قرار دادند كه عبارتند از: توليدمثل، حمايت و مراقبت، جامعهپذيرى، تنظيم رفتار جنسى، عاطفه و همراهى و تأمين پايگاه اجتماعی ( بستان،1383، ص 67) استين هاور و همكارانش، فرايند كاركرد خانواده را در طول پنج بعد مطرح كردند كه عبارتند از: 1. انجام وظيفه؛ 2. ايفاى نقش؛ 3. ارتباط (از جمله ابراز عاطفى)؛ 4. دخالت عاطفى؛ 5. كنترل.
اگرچه اين دو ديدگاه جامعهشناسانه و روانشناسانه در مورد كاركرد خانواده نقاط مشتركى با يكديگر دارند، ولى از جهاتى با هم متفاوتند. اما آنچه داراى اهميت است توجه به كاركرد خانواده در هر دو رشته علمى است و اين امر اهميت پرداختن به بحث كاركرد خانواده و انتظارى را كه از خانواده مىرود روشن مىنمايد.
از دیدگاه پلانتینگا این است که اگر شخصی به شیوه پایه قضیه ای را باور کند، آن قضیه برای او تضمین دارد. پلانتینگا می گوید: باورهای مربوط به ادراکات حسی معمولاً به شیوه پایه اخذ می شوند و غالباً دارای تضمین هستند. این باورها معمولاً توسط قوای شناختی تولید می شوند که سالمند و در محیط شناختی مناسب و مطابق با برنامه ای خوب که به هدف صدق طراحی شده اند، کار می کنند. این مسأله در مورد باورهای مربوط به حافظه و برخی باورهای پیشینی (A prioro beliefs ) و بسیاری از باورهای دیگر صادق است. پلانتینگا بر این گمان است که تضمین بیش تر باورهای ما از این طریق تأمین می شود و تنها در محدوده نسبتاً کوچکی، باورهای ما بر پایه باورهایی دیگر پذیرفته می شوند و تضمین آن ها از این راه به دست می آید. بر اساس طرح آکویناس کالوین باورهای دینی که به واسطه حس خداشناختی فرد به وجود می آیند، می توانند به این شیوه نیز واقعاً پایه باشند. این باورها می توانند برای فرد تضمین داشته باشند؛ تضمینی که غالباً برای حصول معرفت کفایت می کند. حس خداشناختی یک قوّه یا سازوکار یا نیروی مولّد باور است که در شرایط مناسب، باوری را تولید می کند که به لحاظ قرینه ای مبتنی بر باورهای دیگر نیست. در این طرح، قوای شناختی ما به وسیله خدای دانا طراحی و خلق شده اند و از این رو، به بهترین نحو برنامه ریزی شده اند. همچنین هدف از این برنامه ریزی این است که ما به باورهایی صادق درباره خدا برسیم. پس هرگاه این قوه شناختی درست کار کند، به طور معمول، باورهایی صادق درباره خدا تولید می کند. از این رو، این باورها شرایط تضمین را دارند. اگر این باورها به اندازه کافی قوی باشند، معرفت خواهند بود (مایکل پترسون و1376، ص. 236 243(
باور های دینی: هر اعتقادی که منشأ دینی داشته باشد باور دینی گویند؛ مانند باور داشتن به اصول دین از قبیل اعتقاد به خدا و معاد و نبوت و… . (جبران مسعود، الرائد، ج 1، ص 26(. برخورداري همسران از باورهاي ديني و اعتقادي در کارکرد خانواده تأثير اساسي دارد. بيگانگي و بيتوجهي آنها به اعتقادات و باورهاي مذهبي، باعث مشكلات جدي در زندگي خواهد شد. قرآن كريم ميفرمايد: «ô`tBur uÚtôãr& `tã Ìò2Ï ¨bÎ*sù ¼ã&s! Zpt±ÏètB %Z3Y|Ê ¼çnãà±øtwUur uQöqt ÏpyJ»uÉ)ø9$# 4yJôãr& ÇÊËÍÈ هر كس از ياد و ذكر من رويگردان شود در زندگي سختي قرار خواهد گرفت.» (طه: 124) پر واضح است كه ذكر و ياد خداوند، از باور و اعتقاد دروني به خالق هستي و ايمان به توحيد بر ميخيزد. قرار گرفتن در زندگي سخت و ناگوار ميتواند به دليل حرص، ترس و اضطراب حاصل از اين رويگرداني باشد. رويگرداني از باورهاي ديني و اعتقادي، آرامش و لذت را از زندگي ميستاند و موجب حيرت و سرگرداني و احساس پوچي ميشود. ممكن است عليرغم امكانات مادي و رفاهي خوبي كه دارد، اما زندگي آرام و مطمئني نداشته باشد.
در رابطه با تأثير باورهاي ديني بر آرامش روان علاوه بر آموزههاي ديني، پژوهشهاي روانشناختي متعددي انجام گرفته كه در ادامة بحث به آنها خواهيم پرداخت؛ در اين قسمت از بحث فقط به چند نمونه از آنها اشاره ميكنيم.
شريل و لارسون در پژوهشهاي متعددي كه روي افراد بيمار انجام دادند، دريافتند كه اعتقادات مذهبي و باور به خداوند در بهبودي سريعتر ناراحتيها دخالت دارد و بهبودي در افراد مذهبي به مراتب سريعتر و موفقتر از افرادي است كه اعتقادي به خداوند ندارند. همچنين آقاي پيترسون در مقالة خود با عنوان «جايگاه ايمان مذهبي در بهداشت رواني» نتيجه ميگيرد كه ايمان به خداوند و باور مذهبي در دورههاي دشوار و تحملناپذير از جمله در گرفتاري بدني و روحي، به انسان آرامش ميدهد.
رابطه کارکرد خانواده بر باورهای دینی دختران (15-28) شهر سمنان
رابطه کارکرد خانواده بر باورهای دینی دختران (15-28) شهر سمنان
نگارندگان: مرضیه ولی خدیجه بهاررستمی نجمه همتیان سمیه حسینی الهه نوبخت
خانواده از دیدگاه اسلام، بنیاد جامعه به شمار می آید و رکن اساسی این بنیاد، زن و مردی است که خدا آنان را با هویت انسانی آفریده است، از این رو پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) مىفرمايد: «ما بنى فى الاسلام احب الى الله من التزويج؛ در اسلام هيچ بنايى نزد خدا محبوبتر از بنيان ازدواج نيست.»(شیخ صدوق، 14040، جلد 3، ص 9) یعنی هیچ سازه ای نزد خدای سبحان پسندیده ترومحبوبتر از بنیاد خانواده نیست. همچنین در آیه 6 سوره تحريم، 57 مريم، 13 و 17 لقمان، 47 هود و خطبة 84 نهج البلاغه حاكي از این است كه در دين مبين اسلام، خانواده نخستين و مهمترين نهاد تربيتي است كه بر انسان تأثير ميگذارد و شاكلة تربيتي وي را سامان ميدهد و از روشنترين جلوه گاههاي رحمت و مودت است كه به دليل مناسبات و روابط ويژة عاطفي، پايدارترين آثار روحي، اخلاقي و رفتاري را در ساختار تربيتي انسان برجاي ميگذارد (صمدي، رضايي، 1390، ص 97).
خانواده، مرکز حفظ سنن ملی و اخلاقی و کانون رشد عواطفی است که سیاست زور در آن راه ندارد و کودکی که در این محیط پرورش می یابد، جزئی از ملت ها و پیرو سنت ها، آداب و اخلاق اجتماعی است (جوادی آملی،1393،ص 13). کسانی که در این واحد کوچک اجتماعی رشد می یابند و تربیت می شوند، به میزان رشد و شکوفایی شان در واحدهای اجتماعی بزرگ انسانی سهم دارند. پس هر انسانی در کنار سفره عقیده، اخلاق و اعمال خود نشسته و هویت اصلی خویش را با آن عناصر تعیین می کند؛ یعنی آن کس که مومن باشد و اخلاق الهی را در جان خود اجرا، و بر پایه آن ایمان و این اخلاق عمل کند؛ در فرهنگ قرآن کریم انسان است و این هویت انسانی، نه تنها در دنیا او را از دیگران جدا می سازد، در برزخ، قیامت و بهشت نیز همواره ممیز او از دیگران است.
از ديدگاه روانشناسى، خانواده يكى از نهادهاى زيربنايى و از ساختارهاى اصلى جامعه به شمار مىآيد كه همگام با ديگر ساختارهاى جامعه در راه رشد و تعالى شخصيت انسان گام برمىدارد. اين نهاد مقدس طى قرون متمادى و بخصوص در چند قرن اخير، شكلهاى متفاوتى را تجربه كرده و در فرهنگهاى گوناگون قالبهاى متفاوتى را به خود گرفته است. با وجود اين، خانواده در شكلهاى مختلف آن همواره كاركردهاى مهمى را دارا بوده است (ویسی، بیتا، ص 19).
راهکار های روابط صمیمانه و تداوم محبت بین زوجین در خانواده
مقاله با عنوان: راهکار های روابط صمیمانه و تداوم محبت بین زوجین در خانواده
نگارنده: فاطمه رستمیان
چکیده:
ارتباط درست و صحیح کلامی- رفتاری و روابط صمیمانه از جمله تکریم یکدیگرو درک وفهم متقابل و… موجب مودت و رحمت در زندگی زناشویی می شود و از تاثیرگذاری حوادث تلخ ، نابسامانی ها و مشکلات جلوگیری می کند. همچنین شناخت زوجین نسبت به همدیگر وتوجه به نکات مثبت هم و بکار بردن الفاظ خوب و معنی دار و هدیه دادن از جمله راهکارهای تداوم محبت بین آنهاست .
کلید واژه گان: ارتباط ، راهکارهای روابط صمیمانه ، راهکارهای تداوم محبت،زوجین